eitaa logo
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
1هزار دنبال‌کننده
44هزار عکس
34.7هزار ویدیو
265 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv
مشاهده در ایتا
دانلود
با شکوه است؛ مرد پا گذاشتن در راه‌های نرفته و فتح قله‌های ناشناخته... پیشران همت‌های دوربرد و خلاقیت‌های نقطه‌زن... سلسه‌جنبان ظرفیت‌های خفته و تکیه‌گاه مردم آشفته. سرنخ تسبیح منظومه‌ی ارزش‌های انقلاب. جوانمردی که سمند قدرت‌طلبی را به کمند تکلیف‌گرایی رام کرد تا حب مقام را در شوراب شهرت مزمزه نکند. پایمردی که پایش را در گام اول انقلاب جا گذاشت، توانش را برای جهش در گام دوم انقلاب خواهد گذاشت. همچون سپند در آتش خدمت به دوستان بی‌قرار است و چون کوه در برابر آتش‌فشان دشمنان، استوار... در نقطه‌ی پایان ، مرد همه‌چیز تمام انقلاب تازه شروع شده است؛ بسم الله‌ الرحمن الرحیم... @uphjnv
🔴کلان‌تالاب، در باتلاق سوء مدیریت! بی‌بخارها با خورشید دست‌به‌یکی کرده‌اند تا از کلان‌تالاب، خرده‌مرداب بسازند. ، سراب پهناوری در افق جغرافیای خوزستان است. ماهی‌ها در زیست‌بوم تالاب، حق آب و گل دارند اما حقابه نه! سهم گاومیش‌های کنارزی از اکوسیستم هور، آب‌تنی در باتلاق‌های محلی است. در نتیجه‌ی تغییر کاربری تالاب به کویر، سامانه‌ی ناوبری پرندگان مهاجر مختل شده و زبان‌بسته‌هایی که سرد و گرم روزگار را چشیده‌اند، اینک ییلاق و قشلاق را قاطی می‌کنند. احشام شیرده، شیرابه‌ی فاضلاب را می‌نوشند و دام‌های گشنه، زباله‌ی بیابان را می‌خورند. در قاعده‌ی هرم نیازهای انسانی مازلو، وجود آب حیاتی است. چرخه‌ی آب میلیاردها سال است که در طبیعت جاری‌ست اما جای چرخه‌ی مدیریت آب در کشور ما خالی‌ست. دیروز کویر را به قنات آباد می‌کردیم و امروز هور را به سد، نابود. کرخه، زاینده‌رود هورالعظیم است که ابرسازه‌ی بتنی غول‌پیکری در بالادست، اجاق آن را کور کرده تا شاهرگ حیات فرودستش خشکیده شود. سرچشمه‌‌ی رودهای جاری، گوشت قربانی نیست که برای احیای گاوخونی به آن دخیل ببندند. به آن خانم محیط زیست بفرمایید دیگر زور هورالعظیم به واژگونی قایقش نمی‌رسد. امروز ردپای سوءمدیریت‌ها را می‌توان در کنار جاپای به گل نشسته‌ی گاومیش‌ها بر بستر تفتیده‌ی تالاب مشاهده کرد. دود این سهل‌انگاری به چشم ما می‌رود وقتی که دوباره بحران ریزگردها سربرآورد. هورالعظیم مزیت نسبی تمدن خوزستان است که اگر از دست برود، به کانون بحران تبدیل می‌شود. @uphjnv
🔴نوبت مذاکره با کرام‌الکاتبین! برجام را دو بر یک بردیم و کاپ اخلاق گرفتیم. سد تحریم‌ها که بالمره شکسته شد، هورالعظیم را آب برد. مثل آب خوردن همه چیز را انداختیم گردن ترامپ. آن گوربه‌گوری که رفت، از این گوگولی‌مگولی هم آبی گرم نشد. اگر شتر دوکوهانه‌ی مشکلات کشور از سوراخ مذاکره با آمریکا رد می‌شد، سوزن اقتصاد لای درز بحران ارزی گیر نمی‌کرد. مقر مذاکرات وین همان کارگاه خیاطی است که دیپلمات‌های دوزنده بی پارچه و نخ برای پادشاه وعده‌ها قبای «تقریبا هیچ» دوختند تا عمری به این دستاورد چشم‌نواز ببالد. چقدر باید بشکاف زد و به عقب برگشت تا شکاف عمیق طبقاتی دوباره بخیه بخورد. کاش مرحوم هاشمی به دولت اعتدال گفته بود که در قبر مذاکره با آمریکا میّت نخوابیده تا آن‌ها که زبان‌ زنده‌ی دنیا را بلدند، بیخود گریه‌زاری راه نمی‌انداختند و به گور آمریکا دخیل نمی‌بستند. چطور نفتکش‌ها را نفس‌کش‌گویان و بی‌باکانه به حیاط‌خلوت امریکا رساندیم، اما پمپ بنزین قاره‌ی سبز هوای باک هواپیمای ظریف را هم نداشت؟! تروئیکای اروپا هم فهمید که مذاکره نر است، اما روحانی هشت سال مشغول دوشیدن آن بود. به امضای گربه نره و روباه مکار چه کسی اعتماد می‌کند؟ شنگول و منگول پشت دستشان را داغ کردند که دیگر به دست مخملی گرگ اعتماد نکنند، اما عراقچی و تخت‌روانچی تا لحظه آخر از مذاکره دل نکندند. دلواپس همین روزها بودیم، وقتی «دلواپس» برچسبی سیاسی برای بستن دهان منتقدان بود. نمی‌خواستیم دولت با خیالبافی رابطه با آمریکا و بزک کردن کدخدا هشت سال به مملکت تافت بزند و آخر سر با حلالیت خواستن نمایشی مظلوم‌نمایی کند که ما تلاش کردیم اما تحریم‌ها نگذاشتند. کسی نیست بگوید مرد حسابی شما برای برداشتن همین تحریم‌ها رأی آوردید اما کاری کردید که تحریم‌ها دوبله سوبله شد. بزرگترین دستاورد دولت تدبیر و امید، عبرت‌آموزی است. حق‌الناس هشتاد میلیون ایرانی در نتیجه‌ی اعتماد به غرب اگر در کتاب‌های تاریخ ثبت نشود، لوح محفوظ الهی حتما از قلم نمی‌اندازد؛ در روزی که مذاکره با کرام‌الکاتبین مثل مذاکره با شیطان رجیم سودی نمی‌بخشد. ✍‌ @uphjnv
شمر‌بن ذی‌الجوشن زمانه به همراه همسرش جیل جگرخوار فرارسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر را گرامی داشته‌اند! مثل این است که نوادگان ابرهه عام‌الفیل را به پناهندگان حبشه تبریک بگویند یا پشه آنوفل به احترام قربانیان مالاریا یک دقیقه وزوز نکند. منبر ١٣ میلیون ممبری توییتر برای نشر معارف بايدن گرم گرم است. دستگاه تبلیغی دشمن از امام حسین (ع) هم علیه (ع) بهره‌برداری می‌کند تا با زوال معنا، پیام عاشورا را مصادره و قلب کند. جو، رک و پوست‌کنده از کربلا درس عدالتخواهی، برابری و مهربانی گرفته تا فنون اغواگری را به شیطان رجیم تدریس کند. عمر سعد فقط یک فقره آب را بر اهل حرم حرام کرد و ملعون اول و آخر تاریخ شد اما بايدن نگهبان سیاه‌چاله‌ی تحریم‌ها برای فشار حداکثری بر مردم ایران است و محبوب لیبرال‌ها. جنگ مجازی هزاره‌ی سوم، امتداد جنگ سال ۶١ هجری قمری است. تا «کل یوم عاشورا» هست، مجلس عزای اباعبدالله (ع) باید خیمه‌گاه فرماندهی مبارزه با یزیدها و حرمله‌های تاریخ باشد. اشک با معرفت، سلاح سازمانی بچه‌شیعه است و معرفت یعنی شناخت مختصات جنگ ترکیبی اهل باطل با جبهه‌ی حق و سربازی در این کارزار. محرم، شروع فصل سربازگیری حسین (ع) از میان اهل معرفت است. آیا مهیای سربازی هستیم؟! ✍‌‌ @uphjnv
فرعون که خود را خدای بنی‌اسرائیل می‌دانست، وقتی در شکاف نیل و در محاصره‌ی امواج سهمگین قرار گرفت، از خر شیطان پیاده شد و به پروردگار موسی (ع) ایمان آورد، هرچند که کار از کار گذشته بود. طالبان افغانستان را جارو کرده و کاخ ریاست‌جمهوری را گرفته و خرخره‌ی کابل را زیر دندان دارد، اما مشاور اشرف غنی همچنان دل از شیطان بزرگ نمی‌بُرد. آمریکایی که دُمش را روی کولش گذاشته و فرار چهارنعل را بر قرار ترجیح داده است. گاوهای شیرده خلیج‌فارس ببینند امنیتی که به بند خُرجین آمریکا وصل است، عاقبت به پوتین متجاوزان بند خواهد شد. همان‌ها که سیلی عین‌الاسد، انتقام خون شهید فخری‌زاده و تقابل‌به‌مثل خرابکاری نطنز را «تله‌ی تنش» می‌دانستند، امروز فریاد واکابلستانا سر می‌دهند تا ایران را وارد باتلاق افغانستان کنند. فردا که آوارگان کشور همسایه در پناه رأفت جمهوری اسلامی قرار گیرند، همین‌ها معترض می‌شوند که چرا نان‌خور و سربار برای خود تراشیده‌ایم. ، جانستان پارسی‌زبانان است و امنیت آن آرزوی ایران‌دوستان. شرط امداد، ابتدا قیام بالنفس مردم افغان و سپس درخواست رسمی دولت مردمی آنهاست. پوست‌موز غربگرایانی که در بغل آمریکا غش می‌کنند هیچگاه زیر پای دکترین امنیت ملی ایران قرار نمی‌گیرد. ✍️ @uphjnv
تا دیروز که همه‌ی تخم‌مرغ‌ها را در سبد برجام چیده بودیم، سگ زرد برادر شغال بود، اما امروز جل‌الخالق همان سگ تخم دو زرده می‌گذارد! تا دیروز سر کیک زرد دعوا می‌کردیم و امروز دور میز کیک تولد هم‌پیمان توزرد، کف می‌زنیم. دیروز در نکوهش دیپلماسی بالکنی، کف و خون بالا می‌آوردیم و امروز برای دیپلمات نویسنده «جنگ‌های بالکان»، کف و سوت می‌زنیم. دیروز کارت پستال عراقچی، اشک شرمن را درمی‌آورد و امروز کیک باقری اشک شوق مورا را. دیروز نیش ظریف مقابل دشمنان تا بناگوش باز بود و امروز وزارت خارجه بنای گوش دادن به نصیحت بی‌نیش و کنایه‌ی دوستان را ندارد. دیروز عصای سلفی حقارت را در حلق مجلس لاریجانی کردیم و امروز در نقد مجلس تولد وزارت خارجه‌ی رئیسی، دست به عصا عمل می‌کنیم. دیروز تیغ نقد به دست داشتیم و امروز ماله‌ی توجیه. آقای امیرعبداللهیان! این غش و ضعف رفتن‌ها را برای آنها که در معامله‌ی برجام غش کردند و ما را در موضع ضعف قرار دادند، جمع کنید. وقتی چشم در چشم نماینده‌ی اروپا می‌شوید یادتان باشد که چشم در برابر چشم منطق قرآن است. آنها که در شهادت حاج قاسم به آمریکا چراغ سبز نشان دادند، امروز به شما در باغ سبز نشان می‌دهند. دیروز در «دیپلماسی» چک بی‌محل کشیده‌اند و فردا از شما در «میدان» چک سفید امضا می‌خواهند. اگر خودتان را جمع کنید، موضع ما حمایت است و اگر وا بدهید، در موضع نقد خواهیم ماند. @uphjnv
🔴عدالت‌خواهی سلسله‌مراتبی منهای مردم جناب آقای حاج علی اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه معتقد است پشت تریبون نماز جمعه نباید از مصادیق فساد و بی‌عدالتی حرف زد، چرا که نهادها و ارگان‌های قضائی، امنیتی، اطلاعاتی و نظارتی مسئول پیگیری فنی و تخصصی مفاسد هستند و ائمه جمعه صلاحیت ورود مصداقی به مفاسد و طرح آن در صحن نمازجمعه را ندارند. در نگاه ایشان یک امام جمعه عدالتخواه باید موارد و مصادیق فساد را به صورت سلسله‌مراتبی و از مجرای ساختارهای رسمی حاکمیت و به‌دور از چشم مردم پیگیری کند. او معتقد است اکثر ائمه جمعه با این تعریف عدالتخواهند، مگر آنهایی که از تریبون نماز جمعه مستقیما به فساد اشاره می‌کنند و هدفشان شوآف است. 🔻چند نکته در این زمینه حائز اهمیت است: ١- آنچه از نگاه رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه برداشت می‌شود، بسط عدالت یک وظیفه حاکمیتی است و مردم در آن نقش‌آفرینی خاصی ندارند و محل اعراب واقع نمی‌شوند. اگر نماز جمعه را نقطه اتصال رسمی حاکمیت به مردم بدانیم و عدالت‌گستری را مهمترین کارویژه حکومت اسلامی قلمداد کنیم، نماز جمعه باید زمینه‌ساز «لیقوم‌الناس بالقسط» باشد. باید مردم و افکار عمومی را پای کار فسادستیزی بیاورد. «بأس شدید» بیش از آنکه یک ابزار تنبیهی در دست عدلیه باشد، همان فشار افکار عمومی برای بازدارندگی فساد و تبعیض است. شأن نمازهای جمعه این است که تریبون یک‌طرفه نبوده و محل بده‌و‌بستان مردم و حکومت در واگذاری مأموریت‌های عدالت‌محور به یکدیگر باشند. اگر فسادستیزی رسمی سلسله‌مراتبی مد نظر باشد، چه نیازی به پیگیری ائمه‌ی جمعه در این سلسله‌‌ی عریض و طویل ساختاری است که تحت اشراف سران سه‌قوه فعالیت می‌کند. ٢- اگر ائمه‌ی جمعه مردم را از جنبه‌ی عبادی به اخلاقیات دعوت کنند و از منظر سیاسی تنها به تشریح مهمترین وقایع تقویمی و تاریخی هفته بپردازند، چه جذابیتی برای مردم خواهند داشت؟ دردهایی از جنس بی‌عدالتی‌های اجتماعی، محرومیت‌های عمیق و طویل‌المدت و تبعیض‌های سازمان‌یافته که دغدغه‌ی یومیه مردم است، از کدام تریبون شنیده می‌شود؟ امر به معروف حاکمان از حنجره کدام خطیب و واعظ فریاد زده می‌شود؟ در کدام شبستان و مصلا پدرخوانده‌ها و مافیایی که دستگاه‌های متولی عدالت‌گستری از برخورد با آنها عاجزند، به دست افکار عمومی سپرده می‌شوند؟ رئیس نسبتا جوان شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه انتظار دارند با این نگاه «همه چیز آرام است» جوانان پرشور دغدغه‌مند عدالت‌دوست را به نماز جمعه بکشانند؟ مردم وقتی متوجه می‌شوند که فلان خطیب در مقابل ظلم و فسادی که دامنگیر زندگی آنهاست، به ورطه‌ی احتیاط و محافظه‌کاری افتاده و آسه می‌رود و آسه می‌آید تا گربه شاخش نزند، از او رویگردان می‌شوند. ٣- به فرمایش صریح امام خامنه‌ای ما در عدالت عقب هستیم. هر کجا ائمه جمعه مردم را محرم دانستند و پشت‌پرده‌ها را با آنها در میان‌گذاشته و برای مبارزه با فساد از مردم کمک خواستند، مورد اقبال قرار گرفتند. نمازهای جمعه اول انقلاب این ویژگی بارز را داشتند که انقلابی، جسورانه، عدالت‌خواهانه، پرشور و مردم‌پسند بودند. هرکجا نقد درست را مساوی سیاه‌نمایی ندانستیم و به بهانه‌ی اجتناب از ناامیدی مردم، دردهای آنها را سانسور نکردیم، سایه‌ی عظیم حمایت مردم را پشت حاکمیت احساس و آنها را به عدالت امیدوار کردیم. نماز جمعه‌ی تراز انقلاب اسلامی مردم را از بی‌تفاوتی نسبت به عملکرد مسئولین و بی‌نقشی در عدالت‌گستری خارج و آنها را به بزرگترین پشتیبان عدالت در نظام اسلامی مبدل می‌کند. ✍‌‌ @uphjnv
🔴از ابلاغ نامه‌ی امام به گورباچف تا اقامه‌ی نماز رئیسی در کرملین درست ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی یک فقیه برجسته، یک حقوق‌دان کارکشته و یک زن مبارز اجازه یافتند که حامل پیامی مکتوب از رهبر یک انقلاب نوپا و یک ملت جنگ‌زده برای رهبر امپراطوری بلوک شرق باشند و برای چند ساعت میهمان کرملین شوند. هر اتفاق شومی نظیر حادثه پرواز IR655 یا سرنوشت نامعلوم امام موسی صدر ممکن بود در انتظار آنها باشد. وقتی قرائت محتوای نامه به شنیده شدن صدای خرد شدن استخوان‌های کمونیسم رسید، سنگینی کوه‌مانند فضا را می‌شد بر دوش حاملان نامه احساس کرد. سفرای امام بلافاصله بعد از آن دیدار نماز را بدون فوت وقت در فرودگاه مسکو اقامه کردند و به ایران بازگشتند. درست ٣ سال بعد، اتحاد جماهیر شوری از هم فرو پاشید و کمونیسم در موزه‌ی تاریخ جا خوش کرد. آن سفر بی‌بدیل و آن نامه‌ی بی‌نظیر اما بر صفحه‌های کتاب تاریخ جاودانه شد. امروز ایران در آشوب هزار فتنه‌ی خاورمیانه، لنگرگاه ثبات و گرانی‌گاه امنیت شده است. معادلات چندوجهی منطقه بدون محاسبات و بازیگری ایران حل نمی‌شود. آرمان‌های دوربرد انقلاب اسلامی که روزی در مشکل تامین سیم‌خاردار برای جنگ تحمیلی گیر کرده بود، امروز به مدد امنیت زیر غرش موشک‌های نقطه‌زن، صادر می‌شود. پای روسیه را که تازه از خاکستر شوروی بلند شده و جان گرفته، ایران به منازعات سوریه و جنگ با غول داعش باز کرد. یک مجاهد انقلابی [و نه یک دیپلمات قر و فری]، در جلسه‌ای دو جانبه پوتین را متقاعد کرد که صلاح روسیه در پیوستن به ایران در سوریه است. آنچه گورباچف نفهمید، پوتین شیرفهم شد. آمریکا که گور خود را با نقشه‌ی خاورمیانه‌ی جدید کنده و پایگاه‌هایش در منطقه یکی پس از دیگری در حال تخلیه است، ایران را کارت بازی روسیه در تعامل با خود جا می‌زند تا با پروپاگاندای رسانه‌ای هرگونه ارتباط خارج از پهنه‌ی استیلای خود را یک بازی دو سر باخت برای طرفین رابطه معرفی کند. چون دست آمریکا از منابع و منافع جمهوری اسلامی کوتاه شده، شعار «نه‌شرقی، نه‌غربی» را از مفهوم تهی شده معرفی می‌کند و تحقق آن را در نفی تعامل ایران با جهان می‌نمایاند. بلندگوهای داخلی آمریکا و آنها که برای او غش و ضعف می‌روند، امروز نگران شده‌اند که مبادا ایرانِ گرفتار در چنبره‌ی تحریم‌های ظالمانه آمریکا، به روسیه و چین باج سبیل بدهد! پیمان‌های اقتصادی منطقه‌ای و دوجانبه سم مهلکی برای آقایی دلار و نقطه‌ی گریز اقتصاد ایران از آسیب‌پذیری تحریم است و طبیعی است که بجای کف و سوت، صدای جیغ‌ بنفش از حنجره‌هایی که نذر غرب شده‌اند، متصاعد شود. دو روز پیش ابراهیم رئیسی در سالروز ابلاغ نامه‌ی تاریخی حضرت امام به گورباچف، در اثنای ملاقات ٣ ساعته با پوتین سجاده را بر گوشه‌ای از کاخ کرملین پهن کرد و نماز خواند. با صرفنظر از اینکه آنروزها چه بودیم و امروز به کجا رسیده‌ایم، این اتفاق شاید ارزش رسانه‌ای خاصی نداشته باشد. اما مرحومه مرضیه دباغ می‌تواند شهادت دهد که چگونه آن زمان در موضع خوف بودیم و امروز در جایگاه رجا. طبیعی است وقتی که قوی می‌شویم، خاطرات دوران ضعف از یادمان برود. آنچه که روزی برای ما آرزو بود، امروز تبدیل به خاطره شده است. اگر از حافظه‌ی تاریخی ملت حراست نکنیم، درک عظمت سیر تاریخی تحول ایران در روزمرگی تحلیل‌های آبکی از رخدادهای سیاسی گم می‌شود. ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی دست امام روح الله صفحه‌ای دیگر از تاریخ را به نفع ملت ایران ورق زد. ✍‌‌ 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
٨٠ درصد از ٢۵٠ جنگ و نزاعی که دنیا در ٨٠ سال اخیر به خود دیده، توسط آمریکا آغاز شده است. این مرحله از سفاکی و خونریزی و جنگ‌طلبی برای چنگیز و اسکندر و تیمور هم قفل است. هیتلر با آن چهره دیکتاتور نظامی و سبیل بندانگشتی به گور پدرش خندید اگر به اندازه پرزیدنت‌های جنتلمن کاخ سفید، جنایت جنگی انجام داده باشد. مؤسسه رکوردهای گینس اگر تعداد انسان‌هایی را که دولت‌های مختلف آمریکا در قرن اخیر کشته‌اند، جمع بزند حتما تسمه تایم پاره می‌کند. در طلیعه قرن جدید اما آمریکای ابرقدقد در سراشیبی ضعف و افول قرار گرفته. نشان به آن نشان که برای بزک کردن چهره‌ اهریمنی خود نزد ایرانیان جو بایدن، خلف صالح عمر و عاص (که قرآن به نیزه می‌کرد)، به همراه همسر سبزه مزبله‌اش، جیل جگرخوار موسوم به فرست لیدی مجبورند با سفره‌ هفت‌سین عکس یادگاری بیندازند و در رسانه‌های فارسی پروپاگاندا کنند، شاید جریان غربگرا در ایران نفسی تازه کند. گویی آمریکا کارزار فشار حداکثری و تنگنای تحریم‌های فلج‌کننده را برای فشار به عمه‌ی ترامپ راه انداخته است. اگر حافظه‌ی تاریخی ملت ما اندازه‌ی حافظه‌ی ماهی قرمز هم باشد، جنایات مکرر آمریکای جهانخوار را در حق خود فراموش نمی‌کند. چهره‌ی غرب وحشی با روکش شکلاتی ترمیم نمی‌شود. این تیاترها و شامورته‌بازی‌ها فقط گوش‌مخملی‌ها را فریب می‌دهد. به استناد تاریخ مستطاب آمریکا که فقط بربریت را مدرنیزه کرده، الان باید دو فقره قلاده چرمی از پوست بز افریقایی دور گردن این زوج عاشق باشد، تا نیششان جلوی دوربین تا بناگوش باز نشود. به عصر جدید، عصر زوال آمریکا سلام می‌کنیم. ✍
🔴نسل از دست رفته یا نسل دست‌نیافتنی؟ جنگ تحمیلی که تمام شد، پسران دهه شصتی‌ هنوز پشت لبشان سبز نشده بود. تکلیف دخترها هم که معلوم بود؛ هنوز به تکلیف نرسیده بودند. دهه شصتی‌ها دستی بر آتش دفاع مقدس نداشتند، اگرچه دود جنگ بدجوری به چشم این نسل فرو رفت. نسل سوخته نبودند اما مجال این را هم نداشتند تا در کوره‌ی معارف جنگ، پخته شوند. قد درک آنها به انقلاب ۵۷ نمی‌کشید و در دفاع مقدس نیز تازه داشتند قد می‌کشیدند. هنوز چشمشان به درس و کارنامه نخورده بود که قطعنامه امضا شد. وقتی امام جام زهر را نوشید، هنوز دهان این نسل بوی شیر می‌داد. هیچ دهه شصتی نفهمید که «فتح خرمشهر یک مسأله عادی نیست، بلکه مافوق طبیعت است.» آنها کجا می‌دانستند که «دفاع مقدس از الطاف خفیه‌ی الهی است.» نمی‌دانستند که «پاوه باید آزاد شود»، جمله‌ای تکوینی است، نه تکلیفی. اینکه نگاه خلّاق امام روح الله جنگ را برعکس خلایق گنج می‌دید، کجا در قاموس فهم این نسل جای داشت؟ اگر غرامت جنگ به قربانیان آن می‌رسد، میراث دفاع مقدس اما نسل به نسل باید دست به دست شود. دهه شصتی‌ها امروز دهه‌ نودی‌ها را در دامن دارند. همان بچه دبستانی‌هایی که امید امام بودند، امروز بچه دبستانی‌ دارند. آفتاب معارف جنگ تحمیلی به خودشان نتابیده هیچ، فرزندانشان سایه‌‌ی جنگ را هم ندیده‌اند. نسلی که آفتاب و مهتاب ندیده، لابد درکی از منوّر و خمپاره ندارد. واقعیت اما این است که ما زیادی مقهور عصر ماهواره شده‌ایم. وقتی آمار داشته‌هایمان را از بلندگوهای دشمن بشنویم، دستگاه محاسباتی‌مان مختل می‌شود. نسل دست‌نیافتنی را نسل از دست رفته می‌پنداریم. نفوذ فرهنگی جدی است، اما القای استحاله‌‌ی فرهنگی جدی‌تر است. بن‌مایه‌ی رشادت و ستم‌ناپذیری هنوز در خمیره‌ی نسل نو هست. ظواهر شاید عوض شده اما هنوز قلب‌های پاک برای اعتلای این خاک می‌تپد. چون عرصه‌ی اثبات وفاداری نسل غیورِ از جنگ جامانده فراهم نشده، آنها را دست‌کم گرفته‌ایم. وقتی ما زیر بمباران هژمونی رسانه‌ای غرب سنگر گرفته بودیم، دهه شصتی‌ها بیرق دفاع از حرم را برداشتند و دهه هفتادی‌ها جاپای حسین فهمیده گذاشتند. در منظومه‌ی معیوب ادراک ما از چیستی و چگونگی نسل جدید، صدرزاده‌ها و حججی‌ها نه یک جریان زنده‌ی فراگیر، بلکه یک مثال نقض محسوب می‌شوند. اخبار را اگر درست دنبال کنیم، شهید دهه هشتادی هم داریم. وقتی انقلاب و دفاع مقدس هنوز برای مجاهدان لبنانی و یمنی و سوری الهام‌بخش است، چرا برای دهه‌ نودی‌های میهن خودمان نباشد؟ اینکه در فهم چراییِ تکثیر و توزیع و صدور گفتمان «سلام فرمانده» در باب مهدویت درمانده‌ایم، یعنی نسل غیور جامانده را دست‌کم گرفته‌ایم. با همه‌ی کاستی‌ها و سستی‌ها و نادرستی‌ها، به آینده انقلاب باید خوش‌بین بود حتی اگر لازم باشد برچسب ساده‌لوحی را به جان خرید. 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
🔴آواز دلفین‌ها و دعای گربه‌سیاه بهار سال ۱۳۸۷ و در دوران فترت اصلاح‌طلبان و دوری آنها از قدرت، معصومه علی‌نژاد خبرنگار روزنامه‌ی اعتماد ملی مقاله‌ای می‌نویسد و در آن سفرهای استانی رییس‌جمهور وقت را مورد انتقاد قرار می‌دهد. او حلقه‌ی مردمی را که به استقبال رئیس‌جمهور می‌آمدند و در حمایت از او شعار سرمی‌دادند و نامه‌ها و عریضه‌هایی همراه می‌آوردند، به دلفین‌های گرسنه‌ی پارک آبی تشبیه می‌کند که حاضرند آوازی هماهنگ اما ناهمگون سر دهند تا مربی آنها لقمه‌ای غذا برای آنها بیندازد. تشویق دولت به استمرار سفرهای استانی از جانب طرفدارانش را شبیه تشویق تماشاگران پارک آبی می‌داند که از مشاهده‌ی سمفونی باشکوه گرسنگی دلفین‌ها به وجد می‌آیند و کف و سوت می‌زنند. بعدا مهدی کروبی، صاحب امتیاز روزنامه‌ی اعتماد ملی به دلیل انتشار این مقاله‌ی موهن مجبور می‌شود از مردم ایران عذرخواهی کند. دنیا می‌چرخد و می‌چرخد و معصومه با دلی مملو از حقد و کینه و عقده نسبت به مردم ایران و جمهوری اسلامی ترک وطن کرده و رسماً اپوزیسیون می‌شود. در رقابت شدید میان سلطنت‌طلب‌ها و مجاهدین و براندازان ضد انقلاب و روح الله زم و جمیع اپوزیسیون مفلس برای کسب رضایت آمریکا و سعودی و اسرائیل جهت شل کردن سرکیسه و تخصیص بودجه (بخوانید یک لقمه نان) به فعالیت‌های این گروه‌ها، مسیح علی‌نژاد با تمرکز بر اباحه‌گری و مبارزه با حجاب، کم‌کم شناخته شده و مورد توجه قرار می‌گیرد. در میان گله‌ی گوسفندان، یک بُز اَخفَش سربرمی‌آورد. با توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی در دهه ۹۰، مسیح موج‌سواری خود را ذیل کمپین مجازی «آزادی‌های یواشکی» و «چهارشنبه‌های سفید» ادامه می‌دهد. او موفق می‌شود با تعدادی از سیاستمداران غربی مثل پمپئو، بلینکن، زلنسکی و همچنین تَرَکه‌ی پهلوی ارتباط بگیرد و از این طریق پول‌های خوبی به جیب بزند. مسیح که به تازگی از جامعه یهودیان آمریکا کاپ اخلاق گرفته، از وزیر امور خارجه این کشور خواسته که به جمهوری اسلامی (بخوانید مردم ایران) رحم نکند! این خوش‌رقصی و دم تکان دادن و التماس کردن، ناخودآگاه رفتار آن دلفین‌های گرسنه را در ذهن تداعی می‌کند. که از بیماری‌های روحی رنج می‌برد، برای ارتزاق و بقای خود ناچار است هر روز شعبده‌ای جدید رو کند و آوازی تازه سر دهد تا مربی تکه‌ای نان جلویش بیندازد. رسم شاه و تلخک همیشه با زمین خوردن دلقک و درآوردن شکلک همراه بوده تا بینوایی به نان و نوایی برسد. مسیح و کمپین‌ها و میتینگ‌هایش را نباید جدی گرفت. به دعای گربه‌سیاه باران نمی‌بارد. ✍‌‌ 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
آه از آن بیست و شش نهاد! 🔴 گشت ارشاد بر خلاف نامی که روی آن گذاشته‌اند نه ماموریت فرهنگی و تبلیغی دارد و نه حتی نهادی است برای امر به معروف و نهی از منکر. ، صرفا ضامن اجرایی قانون حجاب است. دقیق‌تر اگر بگوییم، وظیفه‌ی قانونی گشت ارشاد «تذکر به افراد بدحجاب و برخورد با آن‌ها طبق ضوابط قانونی در اماکن عمومی شهر» است. طبیعی است قوانین برای آنکه پا از صحن مجلس بیرون نهاده و قدم به عرصه‌ی حکمرانی اجتماعی بگذارند، باید ضابط اجرایی و ناظر بیرونی داشته باشند و الّا در حد آرزو و رؤیا باقی می‌مانند. با این زاویه‌‌ دید، شأن نزول و فلسفه‌ی وجودی گشت ارشاد باید پاسبانی از حجاب قانونی باشد. 🔵 اینکه برگزاری کلاس‌های آموزشی و توجیهی را به گرده‌ی پلیس می‌گذارند، از بی‌صاحبی مسأله‌ی در کشور است. اینکه به غلط تصور می‌شود گشت ارشاد در حال امر به معروف و نهی از منکر بانوان است، به این خاطر است که ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر جاخالی داده و عملا تعطیل است‌. اینکه پلیس در پایین‌دست با جین‌های مندرس و تاپ‌های بالانافی و ساپورت‌های زیرزانویی برخورد می‌کند (تازه اگر برخورد کند)، به این دلیل است که وزارت اقتصاد در بالادست، یا عُرضه‌ی کنترل بازار لباس را ندارد و یا در بغل مافیای قاچاق پوشاک غش می‌کند. ⚫️ صدا و سیمای جمهوری اسلامی که بیشترین وظایف قانونی را در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف دارد، در آستین خود سلبریتی‌هایی پرورش می‌دهد که نه تنها به حجاب اعتقاد ندارند، بلکه در بزنگاه‌ها کشف حجاب کرده و آتش‌بیار معرکه‌ی ضدحجاب می‌شوند. سوپراستارها از تریبون رسانه‌ی ملی بالا می‌روند، شهرتی به هم می‌زنند، در بین مردم مرجعیتی پیدا می‌کنند، و درست در لحظه‌ای که باید دِین خود را ادا کنند، ادا در می‌آورند و به روی نظام اسلامی تف می‌کنند. چهار روز بعد دوباره صدا و سیما سراغ همین هنرمندان بی‌تعهد تفی می‌رود تا شبکه‌های تلویزیون جمهوری اسلامی بی‌مخاطب نمانند. بعد می‌بینیم که تلویزیون در شلوغی‌های این روزها، یکباره یادش می‌آید که ژست روشنفکری بگیرد و بین موافقان و مخالفان گشت ارشاد، مناظره برگزار کند. ⚪️ وزارت به اصطلاح فرهنگ و ارشاد اسلامی به فیلم‌هایی مجوز پخش در شبکه نمایش خانگی می‌دهد که خانوادگی نمی‌شود آنها را تماشا کرد. فیلم‌هایی که شاکله‌ی جذب مخاطب آنها بر جلوه‌های بصری شمایل بازیگران غرق آرایش زن و شوخی‌های جنسی سخیف و نشان دادن روابط خارج از عرف دختر و پسر بنا شده است. بعد در جمهوری اسلامی جشنواره فیلم فجر برگزار کرده و برای بازیگرانی که لباس پلنگی می‌پوشند، فرش قرمز پهن می‌کند و کسی هم جرأت ندارد به این سلبریتی‌های پلنگی بگوید خرتان به چند! قوه‌ی قضائیه در برخورد با سرشبکه‌های فساد اخلاقی و ترویج بی بند و باری فعال در اینستاگرام لاس می‌زند و تا تقی به توقی می‌خورد و حادثه‌ای اتفاق می‌افتد، با قیافه‌ی حق به جانب بازار گفتار درمانی و خط و نشان کشیدن‌ها را داغ می‌کند که ما چنین می‌کنیم و چنان. 🔵 آموزش و پرورش مدارس غیرانتفاعی را رها کرده تا با فراغ بال و زیرپوستی انواع و اقسام آموزش‌های ۲۰۳۰ را به خورد کودکان دهند. هنوز پخش آهنگ‌های سخیف ساسی مانکن و همخوانی دانش‌آموزان در مدارس از یاد ما نرفته است. وزارت خارجه در انتخاب سفرا وضعیت خانواده آنها را لحاظ نمی‌کند تا چند جوانک لندهور از این آقازاده‌ها با نمایش بی‌عفتی و خوش‌گذرانی آبروی نظام اسلامی را ببرند. ⭕️آری پشت ون‌های گشت ارشاد، بیست و شش نهاد متولی ترویج پوشش و حجاب قایم شده‌اند تا این روزها انگشت اتهام به سمت آنها نشانه نرود. پلیس، شاید آخرین حلقه‌ از سلسله‌نهادهایی باشد که در مسأله‌ی حجاب مسئولیت دارد. بر خلاف الباقی نهادها، استثنائا این نهاد کارهایی انجام می‌دهد. اگر گشت ارشاد خطا دارد (که دارد)، دیکته‌ی سایر نهادها نانوشته است. همان‌ها که دهانشان به انتقاد باز است و در بلبشوها دست پیش می‌گیرند تا پس نیفتند. 🔵 حکم الهی حجاب را رها کرده‌اند تا یک دخترک مو وزوزی‌ بیمار از آن طرف آب‌ها با همراهی اوباش سلطنت‌طلب و منافقین و تجزیه‌طلبان و حمایت تلویزیون‌های فارسی زبان بی‌بی‌سی و اینترنشنال و کوفت، از دل حجاب برای مردم ایران بحران امنیتی بسازند و به ریش نظام بخندند. اگر ضد انقلاب روی خون مهسا امینی اسکی می‌روند و بشکن می‌زنند و کمر می‌جنبانند، همان بیست و شش نهاد قایم‌باشکی صحنه‌گردان این تیاتر هستند. اگر اوباش، پلیس آتش می‌زنند و سرباز لخت می‌کنند و چادر از سر زن‌ها می‌کشند، همین نهادها باید پاسخگو باشند. نمی‌شود در فجازی فحش‌ها را پلیس بخورد و آقایان پشت میزشان پهلو به پهلو شده و از روی شکم‌سیری توییت بزنند و با خانواده‌‌ی مرحومه امینی ابراز همدردی کنند. آقای جمهوری اسلامی! خودت را در مسأله‌ی حجاب جمع کن قبل از آنکه خدا با تو قهر کند. ✍‌