هدایت شده از محمود معلمی
ج.ع:
قدیری ابیانه:👈سن بازنشستگی باید با توجه به سن متوسط یا امید به زندگی تعیین گردد.
✔در کشورهای مختلف سن بازنشستگی را با توجه به افزایش امید به زندگی تعیین نموده و به همان نسبت افزایش میدهند.
✔مثلا در آلمان و آمریکا سن بازنشستگی را به ۶۷ سال رسانده و آمریکا ۷۰ سال را برای سن بازنشستگی تعیین نموده و هر سال یک سال به ۶۷ سال اضافه میکند.
✔به طور متوسط در جهان در قبال هر ۶ و اندی نفر شاغل یک نفر بازنشسته است.
✔در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سن متوسط یا امید به زندگی در ایران ۵۲ سال بود و لذا ۳۰ سال کار را ملاک بازنشستگی تعیین کرده بودند و عملا افراد در حدود ۵۰ سالگی بازنشسته شده و لذا در زمان حیاتشان عملا بطور متوسط دو سال از مزایای بازنشستگی استفاده می کردند و این علیرغم این واقعیت بود که حجم صادرات نفت به ازای هر ایرانی در هر ماه بیش از ۸ برابر صادرات نفت به ازای هر ایرانی در لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ بوده است.
✔اینک عمر متوسط برای مردها ۷۲ سال و برای زنها ۷۶ سال است.
✔به عبارت دیگر به ازای هر سال عمر مردان در قبل از انقلاب عمر به یک سال و نیم افزایش یافته است و لذا سالهای کاری برای بازنشستگی نیز باید به یک و نیم برابر سن بازنشستگی قبل از انقلاب یعنی ۴۵ سال کاری و ۶۵ سال سن افزایش یابد.
✔اما علیرغم افزایش امید به زندگی سالهای کاری و سن بازنشستگی به همان مقدار باقی مانده و افراد عملا در ۵۰ سالگی بازنشسته می شوند و بجای بهرهمندی از دو سال مزایای بازنشستگی این مدت به ۲۲ سال افزایش یافته است.
✔به همین لحاظ متاسفانه تعداد بازنشستگان بیش از تعداد شاغلین شده و بار مالی زیادی بر مردم که صاحب بیت المال هستند وارد آمده و بخش مهمی از بودجه کشور صرف حقوق کارمندان و بازنشستگان میشود.
✔مثلا در ۱۷ سالی که یک کارمند آلمانی بیش از یک ایرانی کار می کند، در آلمان به یک نفر حقوق می دهند و در ایران به دو نفر.
✔در آمریکا با بیش از ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت حدود ۸۰۰ هزار و در ژاپن با ۱۳۰ میلیون جمعیت کمتر از ۴۰۰ هزار کارمند دارند و ما در ایران ۸ و نیم میلیون حقوقبگیر از حکومت داریم که ۴ میلیون نفر آن شاغل و ۴ و نیم میلیون نفر آن بازنشسته هستند!
✔مجلس و مسئولان هم سال به سال در حال کاهش سالهای کاری برای بازنشستگی هستند!
✔همین رفتار موجب گردیده که تا کنون ۱۸ صندوق بازنشستگی از ۲۰ صندوق دچار ورشکستگی شوند.
✔در ایران این تصور غلط رایج است که استخدام افراد برای ایجاد اشتغال برای مستخدمین است، حال آنکه استخدام باید برای انجام کاری ضروری باشد.
✔این در حالی است که مطابق با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، ساعت مفید کاری در ادارات دولتی ایران ۲۲ دقیقه در روز است، در حالی که ساعت مفید کاری در ژاپن روزانه ۸ ساعت و در کره جنوبی ۹ و نیم ساعت است.
به عبارت دیگر یک کرهای به اندازه ۲۶ ایرانی است.
✔در ایران معتقدند که افراد مسنتر باید کنار روند تا جوانها هم نجربه آموزی کنند، حال آنکه پستهای حکومتی محل بکارگیری تجربیات است و نه تجربه اندوزی.
✔در جهان سعی می کنند از تجربه کارکنان خود حداکثر بهره را در اتخاذ تصمیمات سازنده ببرند اما در ایران سعی می کنند نیروهای کارآزموده و با تجربه را کنار بزنند.
✔اقدام مجلس شورای اسلامی در ممنوعیت بکارگیری افرادی بازنشسته، کاری مضر و بر اساس سن بازنشستگی مربوط به قبل از انقلاب است که عمر متوسط یا امید به زندگی ۵۲ سال بوده است.
✔به طور مثال اگر به تصمیم مجلس عمل شود بسیاری از متخصص ترین افراد در زمینه ضدجاسوسی و مقابله با تروریستها در وزارت اطلاعات و با تجربه ترین جراحان در وزارت بهداشت و درمان باید کنار گذاشته شوند.
✔این تصمیم غلط مجلس و خطراتی که به عنوان نمونه برای سلامت مردم و امنیت جامعه در بر دارد مسئولان را بر آن داشته تا با مراجعه به مقام معظم رهبری مجوز ادامه بکار این نوع نیروها را اخذ نمایند.
اگر نیروهایی که در راس دستگاهها علیرغم ناتوانیشان ادامه کار میدهند، راهکار آن این نیست که کشور را از خدمات نیروهای توانا محروم نمائیم.
ضرورت دارد مجلس در این قانون تجدید نظر نماید و اصولا در این تغییر در مبانیای که منجر به اتخاذ چنین تصمیماتی میشود تجدید نظر نماید.
دکتر محمد حسن #قدیری #ابیانه
🗳 منشور انتخابات
۱. برخی نامزدهای مجلس، هم اکنون نماینده هستند، اگر گفتند در مجلس بعد چنان خواهم کرد، بپرسید چهارسال وقت داشتید، چرا تا الان کاری نکردید؟
۲. حقوق چهارسال نماینده حدود ۵۰۰ میلیون است. نامزدها هزینههای میلیاردی امروز را با رأی فروشی در مجلس و زدوبند با اصحاب قدرت جبران خواهند کرد.
۳. وظیفه مجلس نظارت و قانونگذاری است. وعدههای اجرای پروژههای شهری یا ملی که به ترتیب در اختیار شورای شهر و دولت است را بگذارید پای بیسوادی یا دروغگویی یک نامزد که در هر دو حال نافی صلاحیت او است.
۴. برای شناخت نامزدها، به خانواده، اعضای ستاد، موافقان و مخالفانشان توجه کنید.
۵. تمایل نامزدها به کلی گویی و تکرار مفاهیم است. برای شناخت آنان و سنجش عیار اعتقادشان به شعارها، درباره این افراد و موضوعات به صورت مصداقی پرسش کنید: روحانی، لاریجانی، برجام، FATF.
۶. از نامزدهای شهر خود برای مناظره با یکدیگر دعوت کنید، سطح دانش و بینش افراد بهتر سنجیده میشود.
۷. وعدههای نخنمایی چون تقسیمات استانی، مبارزه با گرانی و ساخت پروژههای عمرانی از رایجترین شعارهای نامزدها و خارج از اراده و اختیار فردی آنان است؛ اینبار را دیگر فریب نخورید!
۸. برنامه هرچقدر هم خوب باشد، ستادها مینویسند و دست فرد میدهند. به سوابق و کارنامه افراد دقت کنید.
۹. هر فرد همانطور نمایندگی میکند که کاندیداتوری کند. زدوبند و فریب این ایام تا پایان نمایندگی امتداد خواهد داشت.
۱۰. وضع امروز کشور نتیجه رأی دیروز ما و بازی در زمین پدرخواندههای شهر و رؤسای طوایف است. رأی ندادن یا بد رأی دادن اوضاع را بدتر میکند. تنها راه انتخاب شایستگان است.
#قدیری
@uphjnv