بسم الله الرحمن الرحیم
روضه امشب مونوشروع میکنیم
تو را آورده ام این جا، که مهمانِ خودم باشی
شبِ آخر رویِ زلفِ پریشانِ خودم باشی
*بچه هارو ديديد، وقتي ميان تويِ تاريكي، ميگن: بابا! من از تاريكي مي ترسم...زود بغلش ميكني...*
من از تاریکیِ شب هایِ این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشیدِ تابانِ خودم باشی
فِراقت گر چه نابینام کرده، باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعانِ خودم باشی
پدر! نزدیک بود امشب کنیزِ خانه ای باشم
به تو حق می دهم، پاره گریبانِ خودم باشی
اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست
که تو این چند ساعت را به دامانِ خودم باشی
*بابا! هميشه تو من رو تويِ بغلت مي گرفتي، امشب من ميخوام تو رو بغل بگيرم...بابا! چرا اندازه ي علي اصغر شدي برام!؟ هي بغل گرفته بود، مي گفت: قربونت برم بابا.*
از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد
*باباها دوست دارن، عروسيِ دختراشون رو ببينن، قد كشيدن هاشون رو ببينن، نوه هاشون رو ببينن...*
از این پنجاهِ سالِ تو ،سه سالش قسمتِ ما شد
یک امشب را نمی خواهی پدر جانِ خودم باشی؟
*كاش دختراي شام كه مي گفتن من بابا ندارم الان مي اومدن، ديديد من هم بابا دارم؟ ديديد بابام مهربونه به دخترش سر ميزنه؟ همه باباها وقتي ميخوان پيش دختراشون بيان با پا ميان، اما بابايِ من تنها بابايي است كه با سر اومده...فرياد بزن بگو:حسين...در و ديوار گواهي ميدن فرداي قيامت چه جوري برا حسين گريه كردي، حسين....*
سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمانِ کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند
*يزيد گفته بود اينا خارجي هستن، وقتي سر رو آوُردن، سر شروع كرد قرآن خوندن، يزيد عصباني شد...*
سرت را وقت قرآن خواندنت بر تشت کوبیدند
تو باید بعد از این قاریِ قرآن خودم باشی
#شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
*جدِّت فرمود: قرآن بخون، بابات علي گفت: قرآن بخون، مادرت زهرا بهت قرآن خوندن و لحن رو ياد داد، خودت مظهر قرآني، خودت باطنِ قرآني، اما دخترت ازت يه خواهش داره، ديگه قرآن نخون، آخه وقتي قرآن ميخوني، يا چوبت ميزنن، يا سنگت ميزنن...حسين!...*
•✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠•
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
هدایت شده از روابط عمومی دفتر امام جمعه چالدران
﷽؛
(( طبیبا وا مکن زخم سرم را ))
طبیبا وا مکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
طبیبا کار از درمان گذشته
که آتش آب کرده پیکرم را
طبیبا نسخه ننویسی که باید
اجل بر چیند امشب بسترم را
ببیند آنگونه فرقم را که در قبر
نبیند فاطمه زخم سرم را
در و دیوار مسجد بود شاهد
که من گفتم اذان آخرم را
من آن یارم که شستم در دل شب
تن خونین تنها یاورم را
درود زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
شکاف زخم و ضعف تن به من داد
نوید وصل حی داورم را
از آن سوزم که امشب گوید آن پیر
کجا برده فلک نان آورم را
به (میثم) داده ام سوزی که گوید
سخن های دل غم پرورم را
#شاعر استاد حاج غلامرضا سازگار
29.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلامُ علیک یا امّ البنین ...
به نیت مادر شهید صیاد خدایی
#مادران_شهید
#مادران_احساس
#شاعر: #ابراهیم_زمانی
#آهنگساز_امید_ساربانی
#خواننده_مسعود_دانایی
#تهیه_شده_در_گروه_یک_سیما
♨️ "بپیوندید" ↙️
📍قرارگاه #حاج_قاسم سلیمانی👇
🎾بسیج فرهنگیان شهرستان چالدران
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
🌸⃟🕊🇮🇷🍁჻࿐✰
http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
═✧❁🌷یا مهدی🌷❁✧┄