3⃣نمونههای تاریخی جریانها
- اوایل انقلاب اسلامی در تهران: جریانهای مختلفی همچون قرآنبسندگی، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق، جریانهای مارکسیستی و کمونیستی، و انتشار گسترده کتب و جزوات، فضای فکری جامعه را شکل دادند. بسیاری از این حرکتها با نیت عدالتخواهی و آزادی آغاز شدند، اما بهتدریج دچار انحراف شدند.
- جریان شیخیه،بابیگری و بهائیت:
جریان شیخیه با اندیشههای خاص فلسفی و کلامی آغاز شد، سپس در شاگردانش زمینهساز بابیت گردید، و نهایتاً بابیت به بهائیت منتهی شد. این سه جریان یک سیر تاریخی پیوسته دارند: شیخ احمد احسایی → سید کاظم رشتی → علیمحمد باب → میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله).
جریانشناسی شیخیه، بابیت و بهائیت
۱. شیخیه
- آغاز: تأسیس توسط شیخ احمد احسایی (۱۱۶۶–۱۲۴۱ق) در قرن دوازدهم هجری.
- ویژگیها:
تفسیرهای خاص درباره معاد، معراج و امام زمان.
طرح مفاهیم هورقلیا (عالم مثالی) و دیدگاههای متفاوت نسبت به جسم و روح.
تأکید بر ارتباط مستقیم با امام غایب از طریق رؤیا و کشف.
- انتها/تطور: پس از مرگ او، شاگردش سید کاظم رشتی (متوفی ۱۲۵۹ق) ادامهدهنده این مکتب شد. با مرگ رشتی، شیخیه دچار پراکندگی شد و برخی شاگردان به سمت بابیت گرایش یافتند.
۲. بابیت
- آغاز: ادعای بابیت توسط میرزا علیمحمد شیرازی (باب) در سال ۱۲۶۰ق، پس از مرگ سید کاظم رشتی. او خود را «باب امام زمان» معرفی کرد.
- ویژگیها:
ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان و سپس ادعای مهدویت و پیامبری.
-تأسیس آیین جدید با احکام خاص (مانند تغییر اذان و احکام شرعی).
جذب شاگردان شیخیه و برخی جوانان انقلابی.
- انتها: پس از شورشهای بابیه و شکست آنها، باب در سال ۱۲۶۶ق اعدام شد. اما پیروانش جریان را ادامه دادند و زمینهساز بهائیت شدند.
۳. بهائیت
- آغاز: پس از اعدام باب، اختلاف میان پیروان او شکل گرفت. در نهایت میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در ۱۲۶۹ق ادعای جانشینی باب و سپس پیامبری کرد.
- ویژگیها:
تأسیس آیین بهائیت با ادعای دین جهانی جدید.
تأکید بر وحدت ادیان، صلح جهانی، و تعالیم اجتماعی خاص.
حمایت برخی قدرتهای خارجی در دوره قاجار و پس از آن.
- انتها/تطور: بهائیت بهعنوان یک جریان مستقل از اسلام تثبیت شد و تا امروز ادامه دارد، با مرکزیت در حیفا (اسرائیل).
تحلیل جریانشناسی
- عقبه و پیشینه: شیخیه با اندیشههای خاص فلسفی و کلامی، زمینهساز بابیت شد. بابیت نیز با ادعاهای فراتر از شیخیه، به انشعاب جدیدی تبدیل شد.
- سیر تحول: از یک مکتب درونشیعی (شیخیه) → به یک ادعای مهدویت و پیامبری (بابیت) → به یک دین مستقل جهانی (بهائیت).
- پیامدها:
- رشد اولیه در میان شاگردان شیخیه.
- انحراف از مبانی شیعی و اسلامی.
- تثبیت بهائیت بهعنوان یک جریان خارج از اسلام.
- جایگاهشناسی: این جریانها در طیفبندی تاریخی از «درونشیعی» به «فرقه انحرافی» و نهایتاً «دین جدید» حرکت کردهاند.
✅ بنابراین، جریان شیخیه، بابیت و بهائیت نمونهای روشن از تطور تدریجی یک جریان فکری است: آغاز با نیتهای ظاهراً دینی و فلسفی، اما با گذر زمان و بدون مراقبت جریانشناسانه، به انحراف و خروج کامل از چارچوب اسلام منتهی شد.
ادامه
⬇️⬇️⬇️
4⃣ادامه
جریان معتزله: در ابتدا در برابر اخبارگرایی«اخباریگری» شکل گرفت و بر عقل و استحسانات ذوقی تأکید داشت. اما با بسته شدن باب برهان و استدلال روشمند، باب خواب و کشفیات گشوده شد و زمینه انحراف فراهم گردید
سه مقوله اصلی جریانشناسی
1. گذشته: بررسی پیشینه تاریخی جریانها و استفاده از مبادی الهیاتی مانند فطرت و هدایت برای تحلیل. این امر نوعی فلسفه تاریخی ارائه میدهد.
2. آینده: پیشبینی مسیر جریانها و توجه به منطق قدرت و سلطه.
3. دستگاه الهیاتی«نسبت سنجی»: چارچوبی که جریانها را در نسبت با مبانی دینی و الهی تحلیل میکند.
اهداف جریانشناسی
- شناخت سیر حرکت و تطور جریانها برای درک روابط میان اندیشهها و ساختارها.
- کشف نسبتهای عرضی میان جریانهای همدوره و همسطح.
- دستیابی به سه سطح دانشی:
1. نسبت همسویی، شاگردی و تبلیغ
2. شناخت فرصتها و تهدیدها: هیچ جریانی باطل محض نیست؛ زیرا برای تبدیل شدن به حرکت اجتماعی باید بهرهای از حق داشته باشد. باطل همواره با سوءاستفاده از حق پیش میرود. بنابراین باید نقاط قوت و ضعف هر جریان را شناخت.
3. طیفبندی و جایگاهگذاری جریانها: جامعه را نمیتوان تکحزبی کرد؛ زیرا اندیشهها و سلیقهها متفاوتاند. جریانها میتوانند در کنار هم موجب رشد و توازن شوند، به شرط رعایت اخلاق و تقوا.
هدف جریانشناسی حذف یا برخورد پلیسی با جریانها نیست، بلکه طیفبندی و نسبتسنجی آنها با معارف اسلامی و جریانهای غربی است تا جایگاه اصیل هر جریان روشن شود و مشخص گردد جریان انقلابی از کدام جریانها و به چه میزان بهره میبرد.
ادامه
⬇️⬇️⬇️⬇️
5⃣جریانشناسی بهعنوان دانش میانرشتهای
جریانشناسی یک دانش مستقل و بسته نیست؛ بلکه برای تحلیل دقیق حرکتهای اجتماعی و فکری، نیازمند بهرهگیری از مجموعهای از علوم و رشتههای مختلف است. به همین دلیل آن را دانش میانرشتهای مینامیم.
۱. فلسفه و کلام
- جریانها معمولاً بر پایه مبانی فلسفی و کلامی شکل میگیرند.
- برای فهم آنها باید دستگاههای الهیاتی، مباحث فطرت، هدایت، توحید، عدل و… بررسی شوند.
- فلسفه تاریخی نیز کمک میکند تا مسیر تطور جریانها در طول زمان دیده شود.
۲. تاریخ و فلسفه تاریخ
- هر جریان ریشه در گذشته دارد و بدون شناخت عقبه تاریخی نمیتوان آن را تحلیل کرد.
- فلسفه تاریخ به ما امکان میدهد تا فرایندها و برایندها را در بستر زمان ببینیم و از گذشته برای پیشبینی آینده استفاده کنیم.
۳. جامعهشناسی
جریانها در متن جامعه شکل میگیرند و باید با ابزارهای جامعهشناسی تحلیل شوند.
مفاهیمی مانند نقش گروهها، طبقات اجتماعی، فرهنگ عمومی، و واکنشهای اجتماعی در فهم جریانها ضروری است.
۴. علوم سیاسی
بسیاری از جریانها به قدرت و سلطه مرتبطاند.
اصطلاحات و مفاهیم سیاسی مانند حزب، جنبش، انقلاب، اصلاح، و نظامهای حکومتی برای جریانشناسی لازم است.
-تحلیل فرصتها و تهدیدها بدون دانش سیاسی ناقص خواهد بود.
۵. روانشناسی اجتماعی
جریانها تنها ساختارهای بیرونی نیستند؛ بلکه افراد با انگیزهها، هیجانات و گرایشهای روانی در آنها نقش دارند.
- روانشناسی اجتماعی کمک میکند تا رفتار جمعی، تأثیر رهبران، و واکنشهای فردی در جریانها فهمیده شود.
و...
نتیجهگیری
جریانشناسی میانرشتهای یعنی: ترکیب فلسفه، کلام، تاریخ، جامعهشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و الهیات برای شناخت دقیق جریانها،بدون این ترکیب، تحلیل جریانها ناقص خواهد بود؛ زیرا هر جریان هم بُعد فکری دارد، هم بُعد اجتماعی، هم بُعد سیاسی، و هم بُعد روانی.
این نگاه میانرشتهای باعث میشود جریانشناسی نهتنها یک ابزار علمی، بلکه یک روش جامع برای فهم حرکتهای تاریخی و اجتماعی باشد.
6⃣
مراحل ششگانه جریانشناسی (بر اساس آیه ۱۸ سوره زمر: «الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه»)
این آیه شریفه الگویی الهی برای فرایند جریانشناسی ارائه میدهد:
۱. فحص و جستجو (مرحله اطلاعاتی)
هدف: گردآوری دادههای جامع درباره افراد، گروهها و جریانها.
- ابعاد اطلاعاتی:
اطلاعات شخصی«فردی» و تحصیلی.
زمینه و زمانه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی.
اطلاعات علمی و اندیشهای.
- اهمیت: این مرحله مانند کار مورخ و جامعهشناس است،بدون دادههای دقیق، تحلیل جریانها ناقص خواهد بود.
۲. فهم همدلانه (مرحله تفسیری)
هدف:کنار گذاشتن پیشفرضهای شخصی و تلاش برای فهم جریان از درون.
- مهم تریت اقدامات:
کشف قصد و نیت مؤلف یا رهبر جریان.
کشف مفاهیم و معانی نزد او.
کشف منظومه فکری و نظام فلسفی او (محکمات و بنیادهای زیرین).
- اهمیت: این مرحله مانع قضاوت شتابزده میشود و امکان درک واقعی انگیزهها و مبانی جریان را فراهم میسازد.
۳. جریانشناسی و طبقهبندی (مرحله تحلیلی)
هدف: شناخت سیر حرکت و تطور جریانها.
چهار اقدام کلیدی:
1. شناخت عقبه و پیشینه جریان.
2. بررسی سیر تحول و تطور آن.
3. رصد پیامدها و نتایج (رشدها، انحرافات، افقهای نو).
4. جایگاهشناسی جریان در نسبت با دیگر جریانها.
اهمیت: این مرحله جریان را در بستر تاریخی و اجتماعی خود قرار میدهد و مانع نگاه سطحی میشود.
۴. نقد منصفانه و انتخاب آگاهانه (مرحله ارزیابی)
هدف: ارزیابی جریانها بر اساس دادهها و فهم همدلانه.
- ویژگیها:
نقد باید منصفانه باشد، نه تخریبی.
انتخاب باید آگاهانه و مبتنی بر مراحل قبلی باشد.
اهمیت: این مرحله از خطای «برچسبزنی غیرعلمی» جلوگیری میکند و نقد را به ابزار رشد تبدیل میسازد.
۵. گزینش اصل و شاخهها (مرحله انتخاب راهبردی)
هدف: انتخاب یک جریان یا مکتب بهعنوان اصل و استفاده از دیگر جریانها بهعنوان شاخه و برگ.
- ویژگیها:
اگر یک اصل انتخاب نشود، جامعه دچار پراکندگی و هرجومرج (همج رعاع) خواهد شد.
جریانات دیگر به منزله شاخه و برگ هستند و میتوانند مکمل باشند، اما اصل باید روشن باشد.
اهمیت: این مرحله به جریانشناسی جهت میدهد و مانع از نسبیگرایی مطلق میشود.
۶. تبعیت، تسلیم و نوآوری (مرحله عملی)
- هدف: عمل به جریان منتخب و نوآوری درون آن.
- ویژگیها:
تبعیت از اصول جریان برگزیده.
تسلیم در برابر مبانی الهیاتی و عقلانی آن.
نوآوری برای پاسخ به نیازهای جدید جامعه.
اهمیت: این مرحله جریانشناسی را از سطح نظری به سطح عملی و تمدنی ارتقا میدهد.
نکته تکمیلی: برچسبزنی قاعدهمند
- ماهیت جریانها: هر جریان برای فهم دقیق نیازمند برچسبگذاری است.
- معنای درست برچسبزنی: مفهومسازی و اصطلاحسازی علمی، نه تهمت و تخریب.
- هدف: طیفنگاری جریانها و روشن کردن جایگاه آنها در نسبت با معارف اسلامی و جریانهای دیگر.
- قاعده: برچسبزنی باید علمی، اخلاقی و قاعدهمند باشد تا فهم جایگاه جریانها ممکن شود.
جمعبندی
جریانشناسی یک فرایند ششمرحلهای است: اطلاعات → فهم همدلانه → تحلیل و طبقهبندی → نقد منصفانه → گزینش اصل و شاخهها → تبعیت و نوآوری. این فرایند با برچسبزنی علمی تکمیل میشود و به ما امکان میدهد تا حرکتهای تاریخی و اجتماعی را نهتنها بفهمیم، بلکه در مسیر صحیح هدایت کنیم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
https://eitaa.com/Mahdiaazemate
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 دوره کوتاهمدت منطق جریانشناسی کنشگران انقلاب اسلامی
(فصل اول از سلسله جلسات تبیینی و گفتگوهای علمی)
🎙 با ارائه حجةالاسلام دکتر سید مهدی موسوی
در ۴ جلسه (حضوری و مجازی / برادران و خواهران)
⏹هفته اول:
🔸یکشنبه ۹ آذر
🔹دوشنبه ۱۰ آذر
⏹ هفته دوم:
🔸یکشنبه ۱۶ آذر
🔹دوشنبه ۱۷ آذر
زمان: ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷
مکان: قم، خ رسالت، مسجد الزهرا (سلام الله علیها)
https://nshn.ir/rbsdq6yxQDkI
آدرس ثبت نام:
https://survey.porsline.ir/s/kSeE169Y/
(آدرس مجازی متعاقبا برای ثبت نام کنندگان ارسال خواهد شد)
اطلاعات بیشتر از طریق:
@Beyond_Thoughts1191
#جریان_شناسی
#روش_شناسی
#منطق
ا•┈┈••✾••┈┈•ا
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2895
عقلانیت انقلاب اسلامی
📌 دوره کوتاهمدت منطق جریانشناسی کنشگران انقلاب اسلامی (فصل اول از سلسله جلسات تبیینی و گفتگوهای
جلسه سوم و چهارم دورهی «منطق جریانشناسی کنشگران انقلاب اسلامی»
یکشنبه ۱۶ آذر و دو شنبه ۱۷ آذر برگزار میشود.
📌بازتاب جلسات منطق جریان شناسی ۵
سلام علیکم
وقت بخیر
استاد عزیزم
منطق جریان شناسی رو پیگیریم
واقعا عالیه و این تبیین شما دقیقا
محل جداشدن اندیشه های متفاوت رو از یکدیگر رو بیان می کند.
📌دوره ی بسیار خوبی است، نه فقط برای کسانی که دغدغه ی سیاسی و اجتماعی دارند، بلکه برای کسانی که دغدغه های علمی صرف هم دارند مفید است و آنها را در شناخت جریانات علمی و تفکیک لایه های اندیشه شان از یکدیگر توانا می کند.
و به آنها این امکان را می دهد که نقاط شباهت و تمایز در نظام های اندیشه و همچنین مواضعی را که آنها از هم تاثیر گرفته اند را کشف نماید.
این رویکرد علمی که آقای موسوی سالها پیگیر آن بوده و مکتوبات متعددی پیرامون آن عرضه کرده اند، یکی از رویکردهایی است که بنمایههای اصلی جریانات فکری و علمی را برای ما آشکار می کند و به باور نگارنده، یکی از نقاط قوت اندیشه ی خود ایشان، همین نگاه جریان شناختی به جریانات فکری، تحلیل آنها و یافتن ارتباط و نسبت آنها با یکدیگر است.
از عموم دوستان طلبه و دانشجویی که این یادداشت به نگاهشان می رسد، برای شرکت در این دوره دعوت می نمایم.
#منطق_جریان_شناسی
@taamollat
📌
🔹یکی از نکاتی که با منطق جریان شناسی در جریان های فکری اسلامی به دست می آید، کشف رابطه و نگاه آنها به منابع اصلی دین، یعنی قرآن و سنت و همچنین نسبت آنها با عقل است.
بسیاری از جریانات فکری اسلامی در قم و مشهد و.... هستند که نگاه خاصی به قرآن یا تحلیل خاصی از سنت دارند و یا اینکه اصلا به مفاد عقل در مسائل دینی(اعم از شرعی و اخلاقی و....) بها نمی دهند و در عین حال از لایه های دیگری از عقلانیت، که اتفاقا در بسترهای حکمی دیگری روییده متاثرند.
سالهایی که در قم بودم با انواع و اقسام این جریانات مواجه و با آنها مباحثه داشتیم.
نگاه جریان شناختی، به کشف این لایه های پنهان اندیشه خیلی کمک می کند.
#منطق_جریان_شناسی
@taamollat
📌درباره ی نگاه جریان شناختی۳
🔹تاکنون دو جلسه از دوره ی کوتاه مدت جریان شناسی برگزار و رئوس و اهداف دوره بیان گردیده است.
در یک توضیح کوتاه: منطق جریان شناسی و خود دانش جریان شناسی دانشی ثانوی به جریانات فکری و سیاسی است و بر خلاف سایر الگوها که برای فهم دانش درون آن فرو می روند (و این روش البته در جای خود روش کاملا درستی است) روش جریان شناسی تلاش می کند تا با کشف جایگاه تاریخی یک اندیشه و کشف نسبت آن با سایر اندیشه ها و تاثیر و تأثر آنها بر یکدیگر به فهم و نقد آنها می نشیند.
مثلا فهم اینکه بابیت و بهاییت از کدام بخش های اشعریگری و کدام بخش های تفکر شیعی تاثیر گرفتند و این دو جریان نسبتا متضاد چگونه در شکل بابیت و بهاییت با هم پیوند خوردند و.... ، نکاتی است که تنها با نگاه جریان شناختی فراچنگ می آید.
ممکن است این نگاه به جریانها قدری رادیکال و تنگ نظرانه به چشم بیاید، اما با توجه به تجربیاتی چون تفکرات التقاطی در دهه های اخیر و.... ضرورت پرداختن به این نگاه بیشتر آشکار می شود.
#منطق_جریان_شناسی
@taamollat
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
جلسه سوم منطق جریان شناسی تا دقایق دیگری برگزار میشود:
🔸یکشنبه ۱۶ آذر
زمان: ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷
مکان: قم، خ رسالت، مسجد الزهرا (سلام الله علیها)
پخش مستقیم از:
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2941