📌بهترين فرصتها برای حکمت
فیلسوف انقلاب استاد #شهید_مطهری:
🔹علم و معرفت را هيچگاه به يك زمان معين يا بر يك قوم و ملت معين وقف نكردهاند و اگر امتياز علم در انحصار اشخاص معين بود اين پيشرفت حيرتآورى- كه امروز مىبينيم حاصل نمىشد.
🔸وضع مخصوص تمدن امروز بشرى و از بين رفتن فاصلهها و باز شدن معارف شرق و غرب به روى يكديگر بهترين فرصتها را براى شخص محقق پيش مىآورد كه نتايج قرنها رنج و مطالعه و تحقيق را كه از راههاى مختلف بدست آمده مورد استفاده قرار داده و با بكار بردن نيروى ابداع و ابتكار راههاى تازهاى باز كند و بابهاى ديگرى بگشايد و همواره در چنين فرصتهايى بوده كه علم و فلسفه توانستهاند مراحل جديدى را طى كنند.
تهران اسفندماه 1333 شمسى
مرتضى مطهرى.
{اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 10}
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی
استاد شهید مطهری:
🔹تنها با قول به #فطرت است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» ميشود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير ميکنند.
🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي ميدهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن ميکند.
🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايههاي ثانوي تفکر را (مايههاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست ميآيد) به دست ميدهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست ميدهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف ميکند و از اراده انسان خارج ميکند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را ميدهد از راه احساس و ديگر اينکه پارهاي تصديقات ثانويه را ميدهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است.
🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شيء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين ميکند واين است فطرت ادراکي.
🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شيء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نميشد اعتماد و اطمينان کرد.
و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و ميدهد.
یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث روز
امام على عليه السلام :
🔹أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ أَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
🔸عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص52)
🌸🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
نقش زبان در انتقال معاني فلسفی
#علامهی_طباطبایی:
🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله #فلسفى قضاوت مىكند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف #حواس، او را به سوى امور جزيى مىكشاند و نمىگذارد متوجه #كليات، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمىآيد.
🔸و حتى تعبيرها و #واژههايى كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمىرود،
🔹زيرا اين واژهها #زاييده نيازهاى مادى و بيانگر خواستهاى مادى است.
🔸 و تنها در صورتى مىتوانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجابهاى مادى #تجريد كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم.
🔸روى اين بيان، اين واژهها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در #سراشيبى سقوط و گمراهى قرار مىدهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مىشود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد.
✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی
مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج1، ص: 195
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌فلسفه وضع الفاظ و محدودیت آن
🔺علامه طباطبائی:
🔸پايه و اساس وضع الفاظ بر پايه احتياجات بشرى بوده است و در اثر توسعه احتياجات، دايره وضع الفاظ وسيعتر شده است.
🔹لذا بيان حقايق انوار تجرديه عوالم ربوبى در قالب الفاظ غيرممكن است و هر چه از آنجا گفته شود اشاره و كنايه بوده، نمىتواند آن حقيقت عاليه را در افهام تنزل دهد.
🔸بشر مادى كه به نص اخبار: «{انْتَ في أظْلَمِ الْعَوالم»} در تاريكترين عوالم از عوالم الهيه كه همين عالم ماده است زندگى مىنمايد و هر چه با چشم خود مىبيند و با دست مادى خود لمس مىنمايد از براى آنها الفاظى در حدود اختيارات روزمره خود وضع مىنمايد، اما از ساير عوامل و از تعلقات و تشعشعات و انوار و ارواح اطلاعى ندارد تا براى آنها نيز الفاظى وضع كند.
🔹بنابراين ما در تمام لغات جهان لغتى نداريم كه آن معانى عاليه را حكايت كند.
🔸 پس چهسان مىتوان آن حقايق را به زبان آورده و توصيف نمود؟
مشكل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل اين نكته بدين فكر خطا نتوان كرد
🔹دو دسته، از اين حقايق سخن راندهاند:
🔺اول: جماعات انبياى كرام عليهم السلام. بديهى است كه آنها با عوالم ماوراى ماده ارتباط داشتهاند، ولى به حكم:
«نَحْنُ مَعاشِرَالأنْبِياءِ امِرْنا أَنْ نُكَلِّمَ النّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ»
مجبور بودند از اين حقايق به قسمى تعبير نمايند كه قابل فهم و ادراك عامه مردم باشد و لهذا از بيان حقايق انوارى و غايتِ درخشندگى آن قطع نظر نموده و از بيان آنچه كه حتى به قلبِ بشر هم خطور نكرده است رفع يد نموده، از حقيقت:
«مَالا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا اذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ»
تعابيرى از قبيل جنت و حُور و قصور و غيره مىنمودند و لهذا خود نيز در آخر اعتراف مىنمودند كه بيان حقايق آن عوالم قابل توصيف نيست.
🔺دوم: سلسلهاى از مردم كه به متابعت راه انبيا تشرفِ ادراكِ اين حقايق و فيوضات، به قدرِ اختلاف و استعدادات نصيبشان شده است. اينان نيز سخن در پرده استعمار و تمثيل گفتهاند.
رساله لب اللباب، ص: 50.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث روز
رسول اکرم (صلیالله علیه و آله):
🔹یا عَلىُّ اَلعَقل مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّهُ و طُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
🔸یا على عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آید.
(من لایحضره الفقیه،ج۴،ص۳۶۹)
🌸🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 عرفان نظری برتر از همهی علوم، اما مقدمه عرفان عملی است.
"عرفان نظری باید به سلوک بینجامد"
حکیم انقلاب، آیت الله خامنه ای:
🔸 بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛
🔹منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم.
🔸عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست.
🔹مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، #عرفان_عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.
🔸#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد. خب، موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است. موضوع عرفان، خداست. از این جهت، #برتر_از_همهی_علوم است. خب، این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند.
🔹 ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند. ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند. آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است.
🔸آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانیاند که این جنبهی معنوی در آنها وجود داشته.
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌فلسفه زبان و تأويل قرآن
🔺متفکر قرآنی علامه طباطبایی:
🔸در صدر اسلام در ميان اكثريت تسنن معروف بود كه قرآن كريم را در جايى كه دليل باشد مى توان از ظاهرش صرف كرده به معناى خلاف ظاهر حمل كرد و معمولًا معناى خلاف ظاهر (تأويل) ناميده مى شد و آنچه در قرآن كريم به نام (تأويل) ذكر شده به همين معنا تفسير مى گردد.
🔹در كتاب مذهبى جماعت و همچنين در مناظره هاى مذاهب مختلفه- كه به تحرير درآمده- بسيار به چشم مى خورد كه در مسئله اى كه با اجماع علماى مذهب يا دليل ديگرى ثابت مى شود اگر با ظاهر آيه اى از آيات قرآنى مخالف باشد، آيه را تأويل نموده به معناى خلاف ظاهر حمل مى كنند و گاهى دو طرف متخاصم براى دو قول متقابل با آيات قرآنى احتجاج مى نمايند و هركدام از دو طرف آيه، طرف ديگر را تأويل مى كند.
🔸اين رويه كم و بيش به شيعه نيز سرايت نموده است و در برخى از كتب كلامى شان ديده مى شود. ولى آنچه پس از تدبر كافى در آيات قرآنى و احاديث اهل بيت به دست مى آيد اين است كه قرآن كريم در لهجه شيرين و بيان روشن و رساى خود، هرگز شيوه لغز و معما پيش نگرفته و مطلبى را جز با قالب لفظى خودش به مردم القا نكرده است و آنچه در قرآن كريم به نام (تأويل) ذكر شده است از قبيل مدلول لفظ نيست بلكه حقايق و واقعيتهايى است كه بالاتر از درك عامه بوده كه معارف اعتقادى و احكام عملى قرآن از آنها سرچشمه مى گيرد.
🔹آرى همه قرآن تأويل دارد و تأويل آن مستقيما از راه تفكر قابل درك نيست و از راه لفظ نيز قابل بيان نمى باشد و تنها پيامبران و پاكان از اولياى خدا كه از آلايشهاى بشريت پاكند، مى توانند از راه مشاهده، آنها را بيابند. آرى، تأويل قرآن روز رستاخير براى همه مكشوف خواهد شد.
🔷توضيح:
🔹به خوبى مى دانيم آنچه بشر را وادار به سخنگويى و وضع لغت و استفاده از الفاظ نموده، همانا نيازمنديهاى اجتماعى مادى است. بشر در زندگى اجتماعى خود ناگزير است كه منويات و محتويات ضمير خود را به همنوعان خود بفهماند و براى همين منظور از صدا و گوش استمداد جويد و گاهى كم و بيش از اشاره و چشم استفاده كند. و از اينجاست كه در ميان شخص گنگ و نابينا هيچگونه تفاهم برقرار نمى شود؛ زيرا آنچه نابينا به زبان مى گويد، گنگ نمى شنود و آنچه گنگ به اشاره مى فهماند نابينا نمى بيند و از اين روى در وضع لغات و نامگذارى اشياء تأمين نيازمندى مادى منظور بوده و براى چيزهايى و اوضاع و احوالى، لفظ ساخته شده كه مادى و در دسترس حس يا نزديك به محسوس مى باشد چنانكه مى بينيم در مواردى كه مخاطب ما يكى از حواس را فاقد است، اگر بخواهيم از چيزهايى كه از راه همان حس مفقود درك مى شود، سخن بگوييم دست به يك نوع تمثيل و تشبيه مى زنيم مثلًا اگر بخواهيم به يك نابيناى مادرزاد از روشنايى و رنگ، يا به كودكى كه به حد بلوغ نرسيده از لذت عمل جنسى توصيف كنيم، مقصود خود را با نوعى از مقايسه و تشبيه و آوردن مثل مناسب تأديه مى كنيم، بنابراين، اگر فرض كنيم در جهان هستى، واقعيتهايى وجود دارد كه از ماده و آلايش ماده منزه است (و واقع امر هم همين است) و از گروه بشر در هر عصر يك يا چند تن انگشت شمار، استعداد درك و مشاهده آنها را دارند، چنين چيزهايى از راه بيان لفظى و تفكر عادى قابل تفهيم و درك نخواهد بود و جز با تمثيل و تشبيه نمى توان به آنها اشاره كرد.
🔸خداى متعال در كتاب خود مى فرمايد:
ما اين كتاب را از قبيل لفظ، خواندنى و عربى قرار داديم شايد شما آن را تعقل كنيد و بفهميد و همانا اين كتاب نزد ما در لوح محفوظ كه اصل كتب آسمانى است، بسى بلند پايه و محكم اساس است (فهم عادى به آن نمى رسد و در آن رخنه نمى كند)
و نيز مى فرمايد:
(تحقيقا اين كتاب قرآنى است گرامى در كتابى كه از انظار عادى پنهان است، كسى به آن مس نمى كند مگر پاك شدگان).
🔹و همچنين در حق پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت وى مى فرمايد:
(خداى متعال مى خواهد از شما اهل بيت هرگونه پليدى را ببرد و شما را پاك گرداند)
🔸به دلالت اين آيات، قرآن كريم از مرحله اى سرچشمه مى گيرد كه افهام مردم از رسيدن به آنجا و نفوذ كردن در آنجا زبون است، كسى را نمى رسد كه كمترين دركى در آنجا داشته باشد جز بندگانى كه خدا آنان را پاك گردانيده است و اهل بيت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن پاكانند.
🔹و در جاى ديگر مى فرمايد:
(اينان كه ايمان به قرآن نمى آورند تكذيب كردند چيزى را كه به علم او احاطه نيافته اند و هنوز تأويل آن براى آنها مشهود نشده است (يعنى روز قيامت كه حقايق اشياء بالعيان ديده مى شود و باز در جاى ديگر مى فرمايد: (روزى كه تأويل قرآن (همه قرآن) مشهود مى شود، كسانى كه آن را فراموش كرده بودند به راستى و صدقِ دعوت نبوت، اعتراف خواهند كرد.
شيعه در اسلام ، ص: 92
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌صلوات کبیره ( محمدیه تفصیلیه )
اللَهُمَّ صَلِّ عَلی المُصْطَفی مُحَمَّدٍ وَ المُرتَضَی علِیٍ
وَ البَتُولِ فاطِمَةَ وَ السِّبطَیْنِ الحَسَنِ وَ الحُسَیْنِ
وَ صَلِّ عَلی زَیْنِ العِبادِ عَلِیٍّ وَ البَاقِر مُحَمَّدٍ وَ الصَّادِقِ جَعْفَرٍ
وَ الْکاظِمِ مُوسَی وَ الرِّضا عَلِیٍّ وَ التَّقِیِّ مُحَمَّدٍ وَ النَّقِیِّ عَلِیِّ
وَ الزَّکِیِّ الْعَسْکَریِّ الحَسَنِ
وَ صَلِّ عَلَی المَهْدیِّ الهادی صاحبِ العَصْرِ وَ الزَّمانِ
وَ خَلیفَةِ الرَّحْمَن وَ قاطِعِ البُرْهَانِ وَ سَیِّدِ الإنسِ و الجانِّ
صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أجْمَعِینَ
🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
امام حسين عليه السلام :
🔹لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛
🔸عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمى شود
اعلام الدين، ص ۲۹۸
🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
کانال تخصصی با موضوع #امتداد_حکمت_و_فلسفه_الهی
بر پایه آثار و #اندیشه_های حکیمان و فیلسوفان انقلاب اسلامی:
❇️ حکیمان نسل اول انقلاب اسلامی:
📌امام خمینی
📌علامه طباطبایی
📌علامه شهید مطهری
📌آیت الله شهید بهشتی
📌آیت الله شهید صدر
📌علامه جعفری تبریزی
📌علامه مصباح یزدی
📌علامه جوادی املی
📌علامه سبحانی تبریزی
و
ایت الله العظمی امام خامنه_ای
❇️حکیمان نسل دوم انقلاب اسلامی
حضرات آیات و حجج اسلام
📎استاد غلامرضا فیاضی
📎استاد حمید پارسانیا
📎استاد سید یدالله یزدانپناه
📎استاد محمد حسین زاده یزدی
📎استاد علی ربانی گلپایگانی
📎استاد علی عابدی شاهرودی
📎استاد محمدرضا عابدینی
❇️اهداف و موضوعات:
🔹چیستی امتداد حکمت و فلسفه
🔹روش شناسی امتداد حکمت و فلسفه
🔹معرفی اثار در مسیر امتداد حکمت و فلسفه
🔸معرفی امتدادگران حکمت و فلسفه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی
🔸پاسخ به شبهات منکران و تحریف گران امتداد حکمت الهی و فلسفه اسلامی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121📌
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 وجود شریف
فیلمی از دیدار آیت الله العظمی صافی گلپایگانی با رهبر معظم انقلاب
🔹دعای شما برای ما یکی از ارزشمندترین چیزهایی است که در زندگی ما ...
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌تا ذهن را نشناسيم نميتوانيم فلسفه داشته باشيم
(تفاوت روش ذهن شناسي فلسفي و روان شناسی)
🔺استاد شهید مطهری:
🔹بر آشنايان به اين مباحث (فلسفی) پوشيده نيست که طرز تحقيق مسائل ادراکي در فلسفه با طرز تحقيق روانشناسي جديد کاملا متفاوت است؛
🔸نظر روانشناسي متوجه مطالعه عالم درون و قوانين به وجود آمدن و از بين رفتن و روابط پديدههاي نفساني با يکديگر يا با امور خارجي است و مقصود وي شناختن موجودات عالم دروني است
🔸 ولي نظر فلسفه اولًا و بالذات متوجه شناخت وجود و واقعيت است و به انديشههاي ذهن جز با نظر ابزار و اسباب کار نگاه نميکند.
🔹 از نظر فلسفي ما شناخت وجود و واقعيت وقتي ميسر است که انبوه انديشههايي را که محصول فعاليتهاي مختلف ذهن است به دست آوريم و آنچه را که نماينده واقعيت خارج است از آنچه محصول و معلول فعاليت ذهن است تشخيص دهيم و به عبارت ديگر به بررسي ادراکات ذهن پرداخته آنچه را «حقيقت» است از آنچه «حقيقت نما» است تميز دهيم و به تعبير فلاسفه اسلامي امور اصيل را از امور اعتباري باز شناسيم و اين مطلب از مطالعه همين مقاله و مقالههاي بعدي (کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم) روشنتر خواهد شد؛
🔹و خواننده محترم از حالا بايد ذهن خويش را براي قبول يک حقيقت که مکرر به آن اشاره خواهيم کرد آماده کند و آن اينکه: "تا ذهن را نشناسيم نميتوانيم فلسفه داشته باشيم."
منبع: اصول فلسفه و روش رئالیسم ج۳ ص ۲۵.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث
📌امام عسكرى (سلام الله عليه):
🔹حُسنُ العَقلِ جَمالٌ باطِنٌ.
🔸نكويى خرد، زيبايى درون است.
(بحارالانوار،ج1،ص95)
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌علت تضاد و تناقض روحيه ايراني
✔️استاد شهید مطهری:
🔸دين اگر از ريشه شروع شود ميتواند به شکل يک موجودي حياتي درآيد و ميوه مخصوص داشته باشد اما اگر از شاخه و ميوه بخواهد شروع شود جنبه تصنعي خواهد داشت، يعني شاخه شاخه او وميوه ميوه او نخواهد بود...
🔹علت تضاد و تناقضي که در #روحيه_ايراني هست اين است که دين خود را از پيشنمازها گرفته و در نتيجه از استخاره و غسل جمعه و زيارت شاه عبدالعظيم و حضور در مجالس روضه و از آداب ناخن گرفتن و شارب زدن شروع کرده و در نتيجه به اينها عادت کرده است و از آن طرف چون قلب و باطنش به معرفت حق اشباع نشده و رقاء روحي پيدا نکرده، از چاه طبيعت بيرون نيامده، محکوم طبيعت و غريزه خويش است؛ از يک طرف عادت و از يک طرف غريزه، گاهي به اين سو کشيده ميشود و گاهي به آن سو، هم براي امام حسين ميگريد و هم اعانت ميکند يزيد را، هم نماز جماعت ميخواند و هم ربا ميخورد، هم شراب ميخورد و هم درويش است و علي علي ميگويد، قرآن حفظ ميکند و به طه تير ميکشد، يس حرز ميکند و امام مبين ميکشد....
یادداشت ها ج۸ ص۳۱۸.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
💢دولتِ حال و آينده براى برقرارى جامعه بى طبقه اسلامى كوشش كند 💢
✔️استاد مطهری (ره)
▪️اگر ما واقعا اذعان كرديم به اين كه انقلاب ما يك انقلاب ماهيتا اسلامى بوده يعنى عدالت خواهانه بوده ولى عدالت اسلامى، آزادى خواهانه بوده آزادى اسلامى، استقلال خواهانه بوده استقلال اسلامى، يعنى همه اين ها را جامعه ما در ضمن اسلام مى خواست. تمام ارزش هاى عالى را جامعه ما در سايه و ظلّ اسلام و توأم با معنويت اسلامى خواسته، آينده اين انقلاب آن وقت محفوظ خواهد بود و اين انقلاب آن وقت تداوم پيدا خواهد كرد كه اولا مسير عدالت خواهى را براى هميشه ادامه بدهد.
▪️يعنى دولتهاى آينده واقعا و عملا در مسير عدالت اسلامى گام بردارند، براى پر كردن شكاف هاى طبقاتى اقدام كنند، تبعيض ها را واقعا از ميان ببرند؛ جامعه توحيدى به مفهوم اسلامى، جامعه بى طبقه به مفهوم اسلامى نه جامعه بى طبقه به مفهومى كه ديگران مى گويند- كه ميان اين ها از زمين تا آسمان تفاوت است- ايجاد كنند، دولتِ حال و آينده براى برقرارى جامعه بى طبقه اسلامى كوشش كند و الّا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شكست مىخورد چون اصلا ماهيت اين انقلاب ماهيت عدالت خواهانه بوده است.
منبع: مجموعه آثار شهيد مطهري ؛ ج24 ؛ ص174
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 فیلم/ علامه طباطبایی و صدور انقلاب فرهنگی از زبان آیتالله جوادی آملی
🔹علامه نه تنها نگذاشت مکتب های وارداتی مادی گری از دو بلوک شرق و غرب به ایران بیاید، بلکه کوشید با مصاحبهها، با نامه، با جوابِ سؤال، با اعزام شاگردهای تربیت شده مکتبی، #فلسفه اسلامی را به دو #بلوک، مخصوصاً غرب برساند.
🔸قبل از اینکه مساله صدور انقلاب فرهنگی مطرح شود، این پیرِ خِرد کوشید با نوشتن شیعه در اسلام، دانشکده شیعه شناسی غرب را تغذیه کند.
سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران _ ۱۳۶۰/۰۸/۲۹
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌 نقدی بر روش تحصیل فلسفه
آیةالله حسن رمضانی:
🔹متأسفانه روش تعلیم و تعلم فلسفه در زمان حاضر به این صورت استقرار یافته است که ابتدا بدایه و بعد نهایه و بعد منظومه را میخوانند و در نهایت سر سفره اسفار مینشینند.
این روش بویژه در سالهای نخست تحصیل فلسفه برای محصلین رشته فلسفه مشکلاتی به بار آورده و میآورد.
زیرا #بدایه و #نهایه و #منظومه تقریباً چکیده اسفارند و #اسفار هم – همانطور که واضح است – حکمت متعالیه است و کسی که میخواهد فلسفه بخواند، نباید آن را با حکمت متعالی که عالیترین و نابترین و دقیقترین افکار فلسفی را در خود جای داده است، شروع کند؛ زیرا آن طور که لازم است، قدرت تلقی ندارد و نیز کسی که میخواهد به عنوان استاد آن را تفهیم کند، نمیتواند آن را برای یک مبتدی آنطور که باید القا کند.
مباحثی که در ابتدای #بدایه آمده است، مانند: اصالت وجود، تشکیک وجود، بساطت وجود، وجود ذهنی، اشکالات آن و … مباحث عمیقی است که ریشه در عرفان دارد و صحیح نیست که آنها را در ابتدا برای کسی که هیچ سابقهای در فلسفه ندارد و هنوز با مباحث فلسفی عرفانی آشنا نیست، مطرح کرد.
🔸پیامدها
این رویه چند پیامد منفی دارد:
✔️نخست آنکه بسیاری از مبتدیان، مباحثی را که بدانها اشاره شد، به خوبی درک نمیکنند و این خود سبب میشود که افراد کم کم دلسرد شده و فلسفه خواندن را رها کنند و عطایش را به لقایش ببخشند.
✔️دوم آنکه افراد مبتدی آنطور که باید نسبت به اینگونه مباحث احساس نیاز نمیکنند؛ در نتیجه از خواندن فلسفه لذت نمیبرند؛ چون با خود میگویند: وجود نه خدای من است، نه پیغمبر من است و نه دردی از دردهای من دوا میکند و نه مشکلی از مشکلات دینی جامعه را حل میکند. اصالت وجود به چه درد من میخورد؟ چرا باید وقت من صرف اینگونه مباحث شود؟
🔸و این برخلاف صورتی است که یک مبتدی، فلسفه را از حکمت متعارف شروع کند؛ مثلاً در کتاب #اشارات، قسمت الهیات، مطلب با این بحث شروع میشود که «کل محسوس موجود» آیا عکس این قضیه یعنی «کل موجود محسوس» نیز صادق است؟ یا اینکه خیر، عکس موجبه کلیه، موجبه جزئیه است؛ یعنی «بعض الموجود محسوس». طلبه مبتدی این مسأله را به راحتی میفهمد و نیاز به آن را آنطور که باید احساس میکند و از خواندن فلسفه، لذت لازم را میبرد.
✔️سوم آنکه رویه یاد شده موجب میشود که در بسیاری موارد برای افراد، برداشتهای دور از واقعیت پیش آید که چه بسا تا پایان در ذهنشان باقی بماند و یا دستکم مدت مدیدی ذهن و فکرشان را به خود مشغول کند و پس از سالیانی بفهمند که در طول این مدت کله بیصاحب میتراشیدهاند، به شکلی که هم خود از تلقی صحیح بازماندهاند و هم دیگران را به اشتباه انداختهاند.
🔸روش صحیح تحصیل فلسفه
برای اینکه ما با این مشکلات روبهرو نشویم، باید فلسفه را با خواندن یک دوره حکمت متعارف مشائی - که با فهم و استعداد افراد مبتدی مناسب است - شروع کنیم و بعد از آن به فراگیری #حکمت_اشراق، که ناظر به #حکمت_مشاء است، بلکه نقدی است بر آن حکمت، بپردازیم و در کنار اینها باید مباحث کلامی را نیز پیگیری کنیم.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌نقدی بر کتابهای درسی فلسفه
آیة الله سید عزالدین زنجانی:
🔸کتاب #بدایه_الحکمه و #نهایه_الحکمه ... پس از مراجعت مـن بـه زنـجان نوشته شده که به طور خلاصه و مختصر است.
🔹ولی به عقیده من چندان برای مبتدی مـناسب نـیست،کتاب بسیار نفیسی است اما غرض و مطلوب را ایفاء نمیکند چون مصادف بـود بـا اواخـر ایام ایشان، و اینکه مطلب را توضیح دادن و سطح مطلب را پایین آوردن و بحث کردن و در خور فهم یک مبتدی کـردن خـودش وقـت فراوانی را میگیرد.
🔸و کسی که در زمینه مباحث اصول چنین توفیقی را پیدا کرده مرحوم مـحمدرضـا مظفر است که طلبه قبل از ورود به رسائل و کفایه با مشکل بسیاری روبرو میشود ولی آن مرحوم خـوب از عـهده این کار برآمده و دست مبتدی را گرفته تا فرا گرفتن این دو کتاب بـرایش هـموار شود، و در عین حال کتاب بسیار ارزنده و جـامعی اسـت.
🔸امـا بدایه الحکمه؛ پس از یک دوره تدریس دیدم کـه از آن غـموض مطلب (پیچیدگی) کاسته نشده یعنی همان محذوری که در تدریس منظومه یک معلم و اسـتاد نـسبت به شاگردان احساس میکند هـمان در بـدایه هست، ولی در عـین حـال کـتاب بسیار خوبی است.
🔹اما کتاب نـهایه الحـکمه چکیده و خلاصه فلسفه است، بویژه فلسفه متعالیه مرحوم صدرالمتألهین. درک و تدریس آن آسان نـیست مـخصوصا ایشان مطلب را جامع و کلی مثل سـبک شیخ در رسائل عنوان مـیکند و بـعد میفرماید «و ینبغی علی امور» و یـا مـیفرمایند «بتفرع علی هذا…» حال این تفریع چطور بر آن کلی مترتب میشود، هنر مـیخواهد یـعنی هنر فلسفه، کتابی است بـسیار جـامع بـرای آنانکه در فلسفه تـا حـد زیادی کار کرده بـاشند.
✔️نشریه کیهان فرهنگی، شماره ۶۸، آبان ۱۳۶۸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
پیام یکی از استادان علوم عقلی:
بنده هم کاملا با این نکات موافقم.
بخش زیادی از مظلومیت فلسفه در افکار عمومی حوزه به دلیل مواجهه خشک و سرد با فلسفه است. ای کاش اندیشهای میشد.
فکر میکنم راه حلش برداشتن این کتب نیست بلکه باید کتب #عقاید حوزه برمذاق فلسفی و کاربردی تدارک دیده شود تا فرد که به #بدایه می رسد #کارآمدی_فلسفه را با عمق جان بچشد.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌علت مهجور شدن فلسفه
آیت الله جوادی آملی:
🔸علت مهجور شدن فلسفه مقداری بی مهری طرفین دعوا است که بر سر فلسفه نسبت به یکدیگر اختلاف نظر داشتند، یعنی اگر حکیمان حرمت فقیهان را رعایت می کردند و فقیهان هم حرمت حکیمان را، این محذور پیش نمی آمد.
🔹جناب ابن عربی در جایی از فتوحات از فقها خیلی حق شناسی می کند، می گوید: فقها کار بسیار خوبی کردند که این علوم را اجازه ندادند که همگان در آن وارد شوند. برای اینکه اینها علومی است از حس دور، از خیال و وهم دور، از لفظ و استظهار دور، چنین علمی سهل التناول نیست. ایشان به این اعتبار از فقها حق شناسی می کند که از گسترش بی رویه ی این علوم جلوگیری کردند گرچه گله ای ضمنی هم دارد که چرا بالقول المطلق منع کردند
🔸این همان حرفی است که جناب بوعلی در اشارات دارد که «جل جناب الحق ان یکون...».
🔹علی ای حال هر وقت حکیمی آمده است جانب اندیشوران دیگر را رعایت کرده موفق بوده، مثل مرحوم میرداماد، شیخ بهایی، و مرحوم آملی، خوب ایشان هم شرح منظومه گفت هم کتاب فقه و اصول نوشت، و مرحوم آقاشیخ محمد حسین که شیخ و استاد ما بود. هر وقت بی مهری از طرفین و یا یکی از طرفین پدید آمد باعث مهجوریت فلسفه شد،
🔹و امام(ره) از کسانی بودند که توانستند جمع کنند به جمع سالم بین علوم نقلی و عقلی، یعنی هم جامع معقول و منقول بود، هم عقلا را و هم اهل نقل، مورد عنایت داشتند
📃منبع:
حکمت صدرایی ماهیت و مختصات/ در گفتگو با آیت الله عبدالله جوادی آملی، مجله قبسات، زمستان 1377 و بهار 1378، شماره 10 و 11 .
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌پایداری در ترویج و گسترش فلسفه اسلامی
(عبرت از حوزه مشهد)
آیت الله خامنه ای:
🔹فلسفهی اسلامی .. فقه اکبر است؛ پایهی دین است؛ مبنای همهی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد."
آیت الله خامنه ای:
🔸در استحکام و پایداری این مرکز و این کانون اصلی تلاش کنید؛ این اساس قضیه است. نگذارید این مجمع عالی حکمت به نحوی از انحاء ضعیف شود؛ روزبهروز در تقویت این سعی کنید. این یک بنای مبارکی است که الحمدلله شماها همت کردید و این کار را راه انداختید؛ واقعاً «کشجرة طیّبة» است؛ منتها باید اصل آن را ثابت کنید.
🔸اگر چنانچه غفلت شود، اشتباه شود، کوتاهی شود، خدمترسانىِ کم انجام بگیرد و همهی آنچه که شماها دارید، برای حفظ و بقاء و استمرارِ اینجا به صحنه نیاید، از دست خواهد رفت یا ضعیف خواهد شد - که #ضعیف_شدن هم مثل از دست رفتن است؛ فرقی نمیکند - آن وقت #خسارت پیدا خواهیم کرد.
🔹همین مشهدی که شما مثال زدید و تعجب میکنید که مشهد طالب و مایل مسائل حِکمی و فلسفی است، خب این مشهد یک روزی در کشور ما کانون حکمت بوده است. یعنی حکمای بزرگی در این شهر حضور داشتند؛ مثل مرحوم آقا بزرگ حکیم، پسرش آقا میرزا مهدی حکیم، یا مثل مرحوم شیخ اسدالله یزدی که عارف بود؛ اینها همه در مشهد بودند، مال دورهی قبل از دورهی اساتید ما هستند. یعنی پدر من، هم پیش مرحوم آقا بزرگ درس خوانده بود، هم پیش مرحوم آ شیخ اسدالله یزدی. طبقهی قبل از ما و اساتید ما، اینها را درک کرده بودند قبل از اینها، مرحوم آ میرزا حبیب - عارف و حکیم - در مشهد بوده. یا مرحوم حاج فاضل سبزواریالاصلِ سَرخَروی در مشهد در عین حال که ملّا و مدرّس فقه و اصول بود، لیکن اهل حکمت بود. بنابراین مشهد مرکزِ اینجوری بوده.
🔸خب، #دقت_نکردند، توجه نکردند، یکباره از بین رفت؛ #مشهد تبدیل شد به یک مرکز #ضد_حکمت. یعنی #توجه_نکنید، اینجوری میشود.
🔹 به نظر من هنر بزرگ مرحوم علامهی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که پافشاری کرد و کار خود را در شرائط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقلهائی که ما شنیدیم - گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست - هنگامی که ایشان «اسفار» را تعطیل کردند، همان جا در همان مسجد سلماسی «شفاء» را شروع کردند. خب، این یعنی استقامت. پس کار اول شما این است.
✍بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی 23/11/1391.
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121