🔴🔵 همکاری با FATF؛ افزایش اثرگذاری تحریمهای ثانویه آمریکا
🔸 از مجموع اظهارنظرها و رفتارهای ایران در مواجهه با FATF مشخص میشود، بینش درستی در رابطه با ماهیت، ماموریتها و اهداف FATF وجود ندارد. برای درک درست از این موارد لازم است، #سیاست_خارجی #آمریکا و جایگاه #تحریم های اقتصادی در پیشبرد این سیاست و نیز نقش FATF در تحقق آن، به درستی، فهم شود.
🔸 بعد از اجرای #برجام، علیرغم پیشبینیهای صورت گرفته توسط مسئولین، روابط بینالمللی بانکی ایران به شرایط قبل از تحریمها بازنگشت. مسئولان قرار داشتن ایران در لیست سیاه FATF را از مهمترین موانع این بازگشت ذکر نمودند.
🔸 آمریکا راهبرد «#جنگ_اقتصادی» را با تکیه بر «#دلار» و نقش محوری خود در #اقتصاد جهان اتخاذ کرده و با استفاده از«سلاح پولی» فضای مالی بینالمللی را برای کشورها و گروههای هدف، ناامن و در ارتباطات بانکی آنها، اختلال ایجاد میکند.
🔸 آمریکا برای پیشبرد جنگ اقتصادی علیه اهداف، اقداماتی نظیر «ایجاد زیرساخت حقوقی لازم همچون تهیه قوانین»، «ایجاد سازوکارهای اجرایی از جمله شناسایی و معرفی #گروههای_ترویستی»، «به خدمت گرفتن #بخش_خصوصی کشورها خصوصاً نظام بانکی در اجرای تحریمها» و «تهیه و اجرای استانداردهایی برای ارتقای #شفافیت #نظام_مالی و #تجاری بینالملل برای شناسایی کامل مشتری و احراز ذینفع واقعی» را انجام داده است.
🔸 در این راستا FATF، صرفاً یکنهاد فنی نبوده و نهادی با کارکرد و مأموریتهای منطبق بر سیاست خارجی #ایالات_متحده_آمریکا است که مأموریت اصلی آن، نظارت بر عملکرد شبکه بانکی در سطح جهانی و در سطح کشورها است.
🔸 تضمین وجود الزامات شناسایی کامل مشتری و تضمین ارائه #همکاری_های_بین_المللی در زمینه تبادل و به اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به #ذینفع_واقعی، دو توصیه مهم FATF هستند که زمینه اثرگذاری هرچه بیشتر #سلاح_پولی را فراهم میسازند.
🔸 در تعهد سطح بالای سیاسی #ایران برای اجرای #برنامه_اقدام FATF، پیادهسازی نظام شناخت کامل مشتری، شناسایی ذینفع واقعی و به اشتراکگذاری اطلاعات مربوط به آن از ایران خواستهشده است. اجرای این استانداردها، تولید و انتشار اطلاعات صحیح و دقیق درباره افراد و نهادهای تحریمی و نهادهای پوششی آنها را هدفگیری نموده است.
🔸 بنابراین پیادهسازی این استانداردها، موجب افزایش شکنندگی اقتصاد ایران در مقابل تحریمهای کشور آمریکا میشود.
🔸 ساختار #تحریم های ثانویه، جامعه اقتصادی کشور را به دو بخش «غیرتحریمی» و «تحریمی» تقسیم می کند و بخش غیرتحریمی برای فرار از اقدامات تحریمی آمریکا و بهرهمندی از فضای غیرتحریمی، ارتباط خود با بخش تحریمی کشور را بهطور فزاینده کاهش می دهد. به عبارت صریحتر، دوقطبی «تحریمی» و «غیرتحریمی» در جامعه ایجاد میکند.
🔸 قرار داشتن ایران در لیست سیاه گروه ویژه مانع اصلی بهبود روابط بینالمللی بانکی ایران نیست چرا که علیرغم تعلیق اقدامات مقابلهای علیه ایران در طول یک سال و نیم اخیر، همچنان مشکلات بانکی کشور برقرار است و بهبودی مشاهده نمیشود؛ همچنین از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ علیرغم آنکه ایران در لیست سیاه این نهاد بود، اما روابط خارجی بانکی برقرار بود.
🔸 هر چه ایران تلاش کند تا با افزایش شفافیت #ریسک همکاری با خود را کاهش دهد، آمریکا با افزایش افراد و نهادهای ایرانی تحریمی و افزایش جریمه نقض تحریمها اثر آن را خنثی خواهد کرد.
🔸 به نظر میرسد این گروه هیچگاه ایران را در لیست سیاه قرار ندهد چراکه به دنبال تعامل با ایران در جهت فشار بر کشور و امتیاز گیری بیشتر برای نیل به اهداف تحریمی کشور آمریکا است. ازاینجهت رفتار گروه ویژه، شبیه رفتار #آژانس_انرژی_اتمی در پرونده #هسته_ای ایران است.
♦️ #بازخوانی؛ متن کامل👇
♦️ http://ITAN.IR/13414
🔴 مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران
🔴 @ut_edalatkhahi
🔴 خصوصی سازی در تقابل با اهداف خصوصی سازی
⭕️ خطرات الگوبرداری وارونه از اقتصاد آمریکا
🔻 عنصر گوهری آنچه که تا امروز #حسن_روحانی به عنوان رئیس قوهی مجریه به عنوان راه حل به زبان رانده است؛ شتاب بخشی به #واگذاری ها است. من در نهایت شفقت و مهر به ایشان و همهی کسانی که در ساختار قدرت ایران قصد #بازتوزیع_رانت و #مال_خود_سازی_امکانات_عمومی را ندارند و صرفاً بر اساس توهمات این موضوع را راه حل میدانند؛ توصیه میکنم که #تجربه سه دههی گذشته را به صورت جدی با تکیه بر گزارشهای مشاورهای امین و صاحب صلاحیت؛ نه مشاورهای ایدئولوژی زده و صاحب منافع مورد واکاوی قرار بدهند.
🔻 دعوت به جنبش شتاب افراطی به واگذاریها که اگر دقت کرده باشید الآن هم در مورد خود #دولت و هم در مورد تصدیهای #نظامی ها و #امنیتی ها و هم در مورد سازمانهای عمومی #غیردولتی مثل شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی و داراییهای تصدیگرایانه بقیه صندوقها مطرح است؛ از نظر من به ویژه در شرایط فعلی که ایران از نظر وضعیت متغیرهای سطح توسعه و سطح کلان در یکی از نابسامانترین وضعیتهای خود به سر میبرد این شتاب افرطی در واگذاریها مشکوک ارزیابی میشود و صمیمانه و مشتاقانه به مسئولان کشور و به ویژه دستگاههای نظارتی توسعه میکنم در زمینه تجربههای قبلی ما را خوب مورد توجه قرار دهد.
🔻 این خیلی تکان دهنده است که عدهای بر تبل #خصوصیسازی در ایران کوبیدند، بعد از اینکه پانزده سال گذشت و #فساد و #ناکارآمدی و از بین رفتن ظرفیتهای دولت به اوج خود رسید؛ شروع به مطالعه کردند و در گزارش استراتژی توسعه صنعتی خود فهمیدند که کارآیی سرمایه و کارآیی نیروی کار در بخش #دولتی ایران به مراتب از بخش خصوصی بالاتر بوده است.
🔻 در همه جای #دنیا و از جمله #ایران وقتی به سمت خصوصیسازی و واگذاریهای تصدیگرایانهی دولت میخواهند بروند، هدف این است که کارآیی بهرهوری اتفاق بیفتد و هم توسعه ملّی سود ببرد و هم فشار از فرودستان کاهش پیدا کند و کیفیت زندگی مردم ارتقاء پیدا کند. تقریباً تمام تجربههای کلیدی ما در این زمینه در ایران در این چند ساله دقیقاً معکوس بوده است. من شما را به یکی از تکاندهندهترین مطالعههایی ارجاع میدهم که در این زمینه در سال 1391 توسط مرکز پژوهشهای مجلس انجام شده است. در آنجا نشان داده شده که مثلاً ورود بخش خصوصی به صنعت #برق در ایران نه تنها گرهگشا نبوده، بلکه در آن گزارش میگوید اگر شما این شیوه را استمرار ببخشید دیری نخواهد پایید که برای وزارت نیرو #فاجعه به بار خواهد آمد. در آنجا توضیح داده که تا قبل از اینکه این واحدها خصوصی شوند قیمت تمام شده هر کیلو وات ساعت برق برای وزارت نیرو کمتر از چهل ریال بوده ولی واحدهایی که خصوصی شدند قیمت تمام شدهی آنها از مرز دویست و بیست ریال برای هر کیلو وات ساعت برق گذشت. به خوبی متوجه میشوید که منطق اصلی خصوصیسازیها در ایران بیش از اینکه ارتقاء کارایی و بهرهوری باشد ناظر بر مال خود سازی داراییهای بین نسلی و توزیع رانتی آن بین گروههای خاص بوده است. البته مثل هر پدیدهی دیگری موردهای استثنائی هم وجود دارد.
🔻 کتاب دولت کار آفرین در این زمینه یعنی متقاعد کردن دولت که بیش از این فریب #رانتخورها و #رباخورها و #دلالها را نخورد و بیش از این به شکل و شمایل یک دولتی که به تسخیر این گروهها در آمده است نباشد، کمک میکند. به نظر من بحثهای بسیار قابل اعتنایی در این کتاب وجود دارد که با تکیه بر #شواهد_تجربی بسیار ارزنده میتواند کمک کار برنامهی اصولی ارتقاء تواناییهای دولت برای برون رفت از گرفتاریهای موجود کشور ما باشد. از نظر من یکی از درخشانترین فرازهای این کتاب این است که کشورهای در حال توسعهای که میخواهند اقتصادهای آزاد و به ویژه #آمریکا را مورد توجه قرار بدهند و میخواهند از آن تقلید کنند با یک #فریب_بزرگ و هدایت شده به یک الگوی واژگونهی تقلید کشیده شدهاند.
🔻 مبلّغ #دولت_کوچک و رسالت #بازار_آزاد در عمل برای دهههای متوالی در حال هدایت #سرمایهگذاریهای_کلان_دولتی به سمت برنامههای فنّاوری و نوآوری است و این آن چیزی است که موفقیتهای گذشته و حال آمریکا را رقم زده است. شما به دقت نگاه کنید تا متوجه شوید که حتی در شرایط کنونی از پدیدهی #اینترنت گرفته تا زیست #فناوری و حتی #گاز این دولت آمریکاست که با سرمایهگذاری در نامطمئنترین مراحل از چرخهی نوآوری و با دادن سواری مجانی به کسب و کارها به منظور تسهیل ادامهی مسیرشان پیشران اصلی رشد نوآوریها فنّاورانه است. بنابراین اگر بقیهی دنیا بخواهند مدل ایالات متحده را تقلید کنند باید برنامهای را به کار ببندند که آمریکا در #عمل انجام داده است، نه کاری را که در بیان و #شعار میگوید که انجام داده است.
✍ دکتر فرشاد مؤمنی
🔴 عدالتخواهان دانشگاه تهران
🔴 @ut_edalatkhahi
🔴 خصوصی سازی آموزش: امکانات و تبعات
🔻 اصرار بر گسترش مدارس غیردولتی در ایران جالب توجه است. در حالی که جمعیت #آمریکا به عنوان پرچم دار #لیبرال_دموکراسی و #اقتصاد_رقابتی تقریبا 4 برابر ایران است اما تعداد مدارس غیردولتی اش تنها 2 برابر #ایران یعنی حدود 33000 واحد است.
🔻 از سوی دیگر در ایران درباره #صلاحیت های تاسیس مدرسه غیردولتی کمتر سخن به میان رفته و داشتن حداقل های #اقتصادی و #فرهنگی برای کسب مجوز تاسیس مدرسه غیردولتی کفایت می کند، در حالی که در آمریکا مدارس غیردولتی نیز غالبا در اختیار گروه های دینی و مذهبی است و این نشان می دهد واگذاری مدارس به بخش خصوصی ملاک های #دینی و #اخلاقی و ارزشی در اولویت بالایی قرار دارد.
🔻 اما آیا با این همه، خصوصی سازی آموزشی موفقیت آمیز بوده است؟ قضاوت های گوناگونی در این رابطه طرح شده و اجماعی وجود ندارد. در حالی که طرفداران #بازار_آزاد از افزایش انتخاب های والدین و افزایش #کیفیت_آموزشی را به عنوان مهمترین دستاوردهای خصوصی سازی می گویند اما مخالفان به صورت همزمان با زیر سوال بردن این دستاوردها، گسترش #نابرابری های آموزشی و رشد #خطرات_اخلاقی را گوشزد می کنند.
🔻 آنها خصوصی شدن مستقیم و غیر مستقیم آموزش را باعث #کالایی_شدن_آموزش و حضور ارزش های سودگرا و مبادله محور به جای ارزش های ذاتی یا اهداف اجتماعی آموزش و تربیت قلمداد می کنند که در آن نه تنها دانش آموزان وارد چرخه رقابت های کمّی می شوند بلکه معلمان نیز گرفتار ارزش های رقابتی می گردند و اغلب باید بین نیازها و منافع دانش آموزان با منافع مدرسه یکی را انتخاب کند.
🔻 برخی از محققان پیامدهای خصوصیسازی آموزش و پرورش را این گونه بر می شمارند:
1. دو دستهشدن مدرسهها؛ مدرسههای خوب و مدرسههای عقب مانده. مدرسههای خوب با متقاضی زیاد میتوانند به گزینش دانشآموز دست بزنند، اما مدرسههای عقب مانده، بدون ورشکست شدن در شرایط امکانات مالی ضعیف به کار ادامه خواهند داد. در حقیقت برخلاف هواداران خصوصیسازی، این سیاست به ایجاد رقابت و از دور خارج شدن مدرسه های ضعیف نمیانجامد.
2. خصوصیسازی پای رابطههای تازهای را به درون آموزش و پرورش باز میکند که به سپهر اخلاقی آموزش آسیب می زنند: مشتری، مصرفکننده، رقیب، مدیریتکننده، مدیریتشونده، پیمانکار، ارزیاب، بازرس، کنترلگر. خصوصیسازی نقشها، وابستگیها و پیوندهایی را به حاشیه میراند که پایه های اعتماد را می ریختند.
3. خصوصیسازی اخلاق رقابت را جایگزین اخلاق خدمت میسازد؛ همان روندی که ریچارد سننت «فرسایش منش» نامید.
4. آموزگار به یک تکنيسین تبدیل میشود. در فضای رقابت، اجتماعیبودن زندگی مدرسهای، افت مینماید و روابط حرفهای فردی میشوند، چرا که فرصتها برای همبستگیها و گفتمان حرفهای کاهش مییابد.
5. خصوصیسازی به گسترش بازارهای محلی بر اساس ارزش مادی دانشآموزان میانجامد.
♦️ از این رو به نظر می رسد سیاست #خصوصی_سازی_آموزش_و_پرورش اگرچه منافعی برای افزایش کیفیت آموزشی یا کم کردن بار اقتصادی دولت دارد اما بواسطه تبعات سنگین اجتماعی و فرهنگی نیازمند بازنگری و تامل جدی است.
✍ میثم مهدیار
🔴 عدالتخواهان دانشگاه تهران
🔴 @ut_edalatkhahi