eitaa logo
احمدیاسر وافی یزدی
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
@ahmadyaservafiyazdi شماره ایتا و واتساپ: ۰۹۱۲۷۴۶۳۱۴۴
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ مردم دنیا بر شش دسته هستند؛ شما از کدام دسته‌اید؟! شیخ صدوق رحمه‌الله به اسناد خود از زرارة بن أوفی روایت می‌کند که گوید: روزی به محضر مقدّس صلوات‌الله‌علیه وارد شدم و حضرت به من فرمودند: 🔴 «ای زراره! مردم در روزگار ما به شش دسته تقسيم می‌شوند: شير و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند! و اما ، همان پادشاهان و حکّام دنیا هستند كه هر يک از آنان دوست دارد بر ديگری غلبه كند و مغلوب كسى واقع نشود؛ و اما ، همان بازاریان و کسبۀ شما هستند كه هرگاه مى‌خواهند جنسی را بخرند، از آن بدگويى مى‌كنند (تا به قیمت پائین‌تر بخرند) و هرگاه مى‌خواهند کالایی را بفروشند، از آن تعريف مى‌كنند (تا به قیمت بالاتر بفروشند = معروفند به گرگِ بازار!)؛ و اما ، همان كسانى هستند كه از طريق دين خود مى‌خورند و به آنچه با زبانشان برای مردم توصیف مى‌کنند در دل خود اعتقادى ندارند؛ و اما ، همان كسانى هستند كه با زبان خود بر مردم پارس و فحاشی مى‌كنند و مردم از شرّ زبانشان در ظاهر به آنان احترام مى‌گذارند؛ و اما ، همان مردهاى مخنّث و زن‌نما هستند كه هرگاه از آنان دعوت به تن دادن به هر فحشايى شود اجابت مى‌كنند؛ و اما ، همان مؤمنان هستند كه دیگران پشمهايشان را مى‌چينند و گوشتشان را مى‌خورند و استخوانشان را مى‌شكنند؛ پس از گوسفند در ميان جمع شير و گرگ و روباه و سگ و خوک چه كارى ساخته است؟!» 💠 «زرارة ابن أوفى قال: دخلت على علي بن الحسين عليهماالسلام فقال: يا زرارة الناس في زماننا على ست طبقات: أسد وذئب وثعلب وكلب وخنزير وشاة: فأما الأسد فملوك الدنيا يحب كل واحد منهم أن يغلب ولا يغلب، وأما الذئب فتجاركم يذموا إذا اشتروا ويمدحوا إذا باعوا، وأما الثعلب فهؤلاء الذين يأكلون بأديانهم ولا يكون في قلوبهم ما يصفون بألسنتهم، وأما الكلب يهر على الناس بلسانه ويكرهه الناس من شره لسانه، وأما الخنزير فهؤلاء المخنثون وأشباههم لا يدعون إلى فاحشة إلا أجابوا، وأما الشاة فالذين تجز شعورهم ويؤكل لحومهم ويكسر عظيم، فكيف تصنع الشاة بين أسد وذئب وثعلب وكلب وخنزير؟» 📚 خصال (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۳۳۸، ح۴۳ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۶۷، ص۱۰ 🍂 «یا حجّة بن الحسن العسکری عجّل علی ظهورک.»
😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂 دلربایی می‌کند با پاچه و ران گوسفند قیمتش بالاتر است از جان انسان گوسفند چون که حالا خون او از خون ما رنگین‌تر است چشم غره می‌رود گاهی به چوپان گوسفند کره خر پرسید از قاطر که در این چند وقت راه می‌آید چرا مست و خرامان گوسفند؟! می‌تواند با فروش پشم‌های زائدش چند صد ویلا بسازد در لواسان گوسفند گرچه در اطراف ما قانون جنگل حاکم است توی این جنگل ولیکن هست سلطان گوسفند بعد از این هی طبع شعر شاعران گل می‌کند می‌زند تا زیر بع بع زیر باران گوسفند خواب می‌دیدم پریشب که به جای توله سگ بود دست بچه قرطی‌های تهران گوسفند می‌چرد هرجا بخواهد می‌خورد یک عالمه چون که مثل ما ندارد غصه نان گوسفند تا که چاقو را نشان دادیم، با یک پوزخند گفت کی ترسیده از چاقوی زنجان گوسفند؟ از مریدان توییم و پاچه‌خواران توییم لطف کن با قیمتت ما را نترسان گوسفند شیخ اگر که با همین فرمان براند عنقریب می‌نشیند توی نیسان پشت فرمان گوسفند ای مدیر محترم، ما مردم خوب و نجیب ساده هستیم البته اما نه چندان گوسفند آه می‌ترسم در این اوضاع مالی عاقبت گیرمان حتی نیاید عید قربان گوسفند