eitaa logo
✔️ کانال واقعه 🔻
1.5هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
64 فایل
غریب بودی یا غریق ، حُسَین را صدا بزن ارتباط با ادمین @Yedelbahossain ➖➖➖🔻➖➖ ➖ 🌐 شبکه رسانه ای #واقعه 🇵🇸 🆔 eitaa.com/vagheh ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم 🔻 ای ، هنگامی که فرودگاه تهران را ترک می‌گفتم، تو حاضر شدی و هنگام خداحافظی گفتی: «ای مصطفی، من تو را بزرگ کردم، با جان و شیرۀ خود تو را پرورش دادم و اکنون که می‌روی از تو هیچ نمی‌خواهم و هیچ انتظاری از تو ندارم، فقط یک وصیت می‌کنم و آن این که خدای بزرگ را فراموش نکنی.» 🔹 ای مادر، بعد از بیست‌ و دو سال به میهن عزیز خود باز می‌گردم و به تو اطمینان می‌دهم که در این مدت دراز، حتی یک لحظه خدا را فراموش نکردم، عشق او آن‌قدر با تار و پود وجودم آمیخته بود که یک لحظه حیات من بدون حضور او میسر نبود. 🔺 خوشحالم ای مادر، نه فقط به‌خاطر این که بعد از هجرتِ دراز به آغوش وطن بر می‌گردم بلکه به این جهت که بزرگترین طاغوت زمان شکسته شده و ریشۀ ظلم و فساد بر افتاده و نسیم آزادی و استقلال می‌وزد. ✍️ دست‌نوشتۀ شهید دکتر مصطفی چمران؛ بهمن‌ماه ۱۳۵۷ 📚 برگرفته از کتاب «خدا بود و دیگر هیچ نبود...» ❤️ . 🔘 با واقعه همراه شوید خبر l تحلیل کوتاه l خواندنی ها 🆔 https://eitaa.com/joinchat/222953725Cdfb8a6e90a
🍃هر وقت به ذهن من می‌آید، دلم مملو از غصه می‌شود. او فرمانده لشکر پایتخت بود. اما در خیبر آن‌قدر رزمندگان لشکرش شهید و مجروح شدند که به گردان رسید. گردان را از طلائیه به جزیره مجنون جنوبی منتقل کرد و تبدیل به دسته شد. والله تبدیل به دسته شد یعنی قریب به ۴۰ نفر. همت با دسته ماند. او درباره نحوه شهادت شهید همت می‌گوید: در ترک موتور -نه در بنز ضدگلوله و در فضای ویژه- همت در ترک موتور ناشناس در ضلع وسطی جزیره مجنون شهید شد و بیش از دو ساعت کسی نمی‌دانست آنکه افتاده همت است. برادرها طاقت این است…امتحان این است… و این‌گونه است که او امروز بر جان‌ها حکومت می‌کند. ❤ پ.ن: ۱۷ اسفند سالروز شهادت سردار محمد ابراهیم همت است.
درخواست مرخصی 🔻 سال‌های پُرتب‌وتاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی. ❤️ #⃣
✳ درجه‌های روی شانه‌ام نماد قدرت نیست، نشان مسئولیت است! 🔻 خاطرم هست به اصفهان رفته بودیم و وقتی از محل استراحت‌مان بیرون آمدیم، دیدیم سربازی کفش‌های شهید را واکس می‌زند. «شهید صیاد شیرازی» گفت پسر جان چه کسی به تو گفته کفش من را واکس بزنی؟ حالا فرمانده پایگاه هم پشت سر ما بود. صدایش را طوری بلند کرد که همه بشنوند و دوباره ادامه داد: «پسرم من یک سربازم، تو هم یک سربازی، سرباز باید کفش خودش را خودش واکس بزند.» شهید می‌گفت این درجه‌هایی که روی دوشم می‌بینی، درجه‌های «قدرت» نیست، نشان «مسئولیت» است. 👤 راوی: داماد شهید صیاد شیرازی پ.ن: شهید صیاد شیرازی در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در مقابل منزلش به دست منافقین ترور شد. ❤