eitaa logo
وقف اهل بیت "علیهم السلام"
2هزار دنبال‌کننده
731 عکس
225 ویدیو
28 فایل
وقف اهل بیت علیهم السلام، یک فرهنگ باید باشد و مخصوص علامه عسکری نیست. علامه عسکری : در اوایل تکلیفم روی پیشانی با انگشت خود نوشتم وقف؛ وقف اهل بیت علیهم السلام و شیعیان اهل بیت. به همراه سیر مطالعاتی آثار علامه عسکری رحمه‌اللّه @mahdiyareazizam12
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ شفای علامه عسکری در دوران کودکی به عنایت باب الحوائج امام موسی کاظم علیه السلام 🔺حضرت علامه می فرمودند: در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرکجا من را در آنجا برای معالجه بردند، مفید واقع نشد. 🔺 مادرم مرا از سامرا به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه پزشکان کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک ‌دکتری که پیرو مکتب خلفا(اهل تسنن) بود ؛ برای من به کاظمین آوردند. 👈 همین که دکتر سنی مذهب؛ نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق، احساس سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺او گفت : چه می کنی؟ چه میکنی ؟ من دکترم... من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد و مؤثر واقع نشد. من لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد. با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 💠 در این حال که من به صورت ظاهراً بیهوش افتاده بودم دیدم مادرم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟ 💠 همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند: تقاضای را بپذیرید. 🔺حضرت رسول الله صل الله علیه و آله و سلم رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید. خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💠 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی؟ 🔺من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و شما آمدی جلوی ما را گرفتی و نگذاشتی حرکت کنیم.... @vaghfeahlebeyt