eitaa logo
«وحــــیــد♥رهـــــبــانـــی»
196 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
68 فایل
فعال ترین چنل وحیــدرهبانی در ایتا «•گاندو•» ❤ تاریخ چنلمون ۱۴۰۰/۵/۴ لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16510995265877 . ایدی مدیر @Mohammad_1_9
مشاهده در ایتا
دانلود
1_735229111.mp3
12.35M
تو‌ مادر ساداتی ام أبیها و أم نجبایی تو مادر ساداتی برکت خونه‌ی علی مرتضایی تو مادر ساداتی تو مادر تموم بچه شیعه ‌هایی
💧باز باران با ترانه دارد از مادر نشانه..💧 💧بوی باران.. بوی اشک مادرانه💧 💧 پر ز ناله کودکی با مادری پهلو شکسته💧 💧سمت خانه.. کوچه ها و تازیانه💧 💧گریه های کودکانه حمله ی نامرد پَستی وحشیانه💧 💧تازیانه تازیانه. . پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه.💧 💧باز باران. دانه دانه ،حیـدرانه💧 💧بی صدا و مخفیانه آه ، از غسل شبانه💧 💧زینبــانه لرزه افتاده به شانه پشت تابوتی روانه💧 💧بـــــاز بـــاران باز . . .💧 ✵ٌٍٍٍٍٍٍٜٜٜٜۘۘۘۘ͜͡  لـــبــیڪ یـا مـہدے ✵ٌٍٍٍٍٍٍٜٜٜٜۘۘۘۘ͜͡
⚜حتما حتما تا آخر بخونید .🙏🏻♥️ ⚜اول برای تمامی شهدا یک صلوات بفرستید🌹❤️ برگه ی امتحان📑 +سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔 +این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐 +به نظرنتون کارخوبیه⁉️🤔 +کیا موافقن؟؟؟ ✅۲نفر +کیامخالف؟؟؟؟ ❌همه به جز ۲نفر _دانشجویان مخالف بودن❕❌😡 _بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...😏 _بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن❕"😤 _بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته❕😰 +تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄 _همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔 +ولی استاد جواب نمیداد...😐 _یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی❓ _ شما مسئول برگه های ما بودی❓😡😤 +استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...🤔📝 +استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟🤔⁉️ _همه ی دانشجویان شاکی شدن. استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین⁉️ _گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓 _درس خوندیم📚📖🖊 _هزینه دادیم💵💶💷 _زمان صرف کردیم...🕒 +هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝 +استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه❓ _یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄📄 +استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد. _صدای دانشجویان بلند شد.😱😱 +استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😌 _دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم. +برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه⁉️🤔 +بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔 _+چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!! 💔تنها کسی که موافق بود .... 💔فرزند شهیدی بود که سالها منتظر باباش بود...
❇️ سࢪداࢪ شھید قاسم سلیمانے: هࢪ وقت دࢪ سختےهای جنگ، فشاࢪها بࢪ ما حادث مےشد و بہ صوࢪت بسیاࢪ مضطࢪی هیچ کاࢪی از ما بࢪنمے‌آمد، پناهگاهے جز زهࢪا (سلام‌الله‌علیھا) نداشتیم...🤲🏻🌹
هدایت شده از «مجـــنون الحســین:)!»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕🎬 . • گفتی‌که‌به‌دل‌عزم‌شهادت‌داری گفتم‌برسان‌سلام‌مابرمادر💔 . . . 🖤
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر رهبر اینقدر خفن!؟‌ چالش جالبیه...حتما ببینید💯 🖤