eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
5.2هزار ویدیو
150 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110 @mahaimohmmade.
مشاهده در ایتا
دانلود
*السَلامُ علی مَن تَهَیَّج قَلبُها لِلحُسَین* 🕊سلام بربانویی که، قلبش از جای کنده شد برای حسین... دل به دل راه دارد💕 یعنی دو نفر خیلی باید باشند، که این جمله حال دلشان شود از آن عشق ها که مصداق بیتِ: ↵عشق آنست که بخورد شلاقی ↵درد تا مغزِ سر و جانِ برود باشد. امروز بانوی دمشق بود و روز میلاد سردار دلهـ♥️ــا آن روزها "ولادت عمه جان" بود و روز پر کشیدن🕊 سردار دلها این یعنی دل به دل راه دارد💞 باید بفهمی که مشعل عاشورا بود و سردار ما مشعل او♥️ این جهان جهانی است که باید روشن شود ✘نه با خورشید که با با باقیات الصالحات👌 این جهان باید آبیاری شود نه با باران که با خـ❣ـون باید روزی بزرگ شوی، آنقدر بزرگ که بچه یتیم ها در سایه ات مهربانیِ بی دریغ و ابهت مردانه امام علی(ع) را ببینند. یکی شوی مثل با رفیق باش تا دلت به دلش راه پیدا کنه اون موقعست که 🕊🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 6⃣2⃣#قسمت_بیست_وششم 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشما
❣﷽❣ 📚 💥 7⃣2⃣ 💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. 💢جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ 💢رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. 💢یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. 💢 قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. 💢 زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. 💢حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. 💢 هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. 💢 شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. 💢 همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. 💢 زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. 💢دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. 💢 خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. 💢 زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... @Vajebefaramushshode
نگاهت😍 .. گرمـا و روشنیستــ✨ که می بخـشد مرا ♥️ ✋سلام بر پرستوی خونین🕊 دفاع از حریم (س) 🌺 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
حَرَم عَجَب حال و هوایی دارد••• چه صفایی دارد♥️ بنویسید✍ به روی این شهدا🌷 چقدر عمه ی سادات دارد😍 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
🏴 تصویری ویژه از نجوای سردار دلها در کنار مزار مطهر سلام الله علیها ✨ ❗️تو که جان خودت را وقف امنیت حرم بی بی کرده بودی، اینچنین سر به زیر انداخته ای !! ❓فردای محشر چگونه سر بالا بگیرند آنانکه زخم زبان ها زدند بر مدافعان این حرم ؟!❓ (س) 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود ...🍃 به ما بپیوندید👇🏻 •❥🌺━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#رصد 🔰 جهاد تبیین، نمایشی دیگر از قدرت تدبیر زینب کبری(س) 🔸 امام خامنه‌ای: این بزرگوار #جهاد_تبیین
: در حادثہ‌ے کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد، عامل این پیروزے، حضرت زینب بود. زینب کبرے {سلام‌اللّٰہ‌عليها} و روایت را راه انداخت؛ فرصت نداد کہ روایت دشمن از حادثہ عاشورا غلبہ پیدا کند. شهادت {سلام‌اللّٰہ‌عليها} تسلیت باد🏴 به ما بپیوندید👇🏻 •❥🌺━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
📸 اسکورت ضریح جدید حرم حضرت زینب (س) توسط جنگنده‌های عراق ▫️ هواپیمای حامل ضریح جدید حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در مسیر نجف به دمشق که توسط جنگنده‌های نیروی هوایی عراق اسکورت شد. به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
زینب... نامش را کہ مےشنوے یاد چہ مےافتے؟ صبر؟ کربلا؟ شام؟ نـہ! زینب در این‌ها خلاصـہ نمےشود. زینب بسیار بزرگ‌تـر از این واژھ هاست. از همان ڪودڪے ڪارش اطاعـت و حمــایت از ولایــت است و تا آخرین لحظۂ زندگے از یارے امـام‌زمانش دست بـرنمےدارد. جایگاھ والایش نزد خدا و اهل‌بیت، مزد همین سربازےاش است. شهادت {سلام‌اللّٰہ‌عليها} تسلیت‌باد🥀 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
⊹ֶָ֢֪ در روز تولد تو اۍ ماهِ دمشق جاۍ همهٔ مدافعانَت خالیست .. ــــــــــ ـــــــــ ـــــ ـ 💙 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
4.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عالم تمام عرصه جولان زینب است صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست نص صریح آیه قرآن زینب است 💐میلاد الگوی صبر و استواری حضرت زینب سلام الله علیها بر شما مبارک💐 💙 به ما بپیوندید👇🏻 •❥🌻━┅┄┄ @Vajebefaramushshod
در روز تولدت ای ماه دمشق جای همه‌ی مدافعانت خالیست... 💔 💙 به ما بپیوندید👇🏻 •❥🌻━┅┄┄ @Vajebefaramushshod