eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5هزار ویدیو
148 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110 @mahaimohmmade.
مشاهده در ایتا
دانلود
👇شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه! امیدوارم اگه شنیده اید اما تا حالا گوینــده اش نباشید! 🍂همه مسئولین چنین اند ... 🍂همه آخوندا اونطورند ... 🍂همه دکترا فلان جورند ... 🍂همه مردها کینه ای اند ... 🍂همه خانما چنان اند .... ❌چرا جمع می بندی؟! آیا میدونی روز حساب، تک تک کسانی که اینطوری نبودن، میان و بِهمون میگن: «گفتی من اینطوری ام، ثابت کن» و اگه نتونی ثابت کنی، حق داره و حقش رو ازت می گیره!😰 🔻داشتم با رفیقم حرف می زدم، یهو گفت: «همه ی مسئولین دزدند»😯 🔺با تعجب گفتم: فلانی! چرا وقتی قاطی میکنی همه رو با یه چوب میزنی؟! 🧐 🔻گفت: «اتفاقا همه شون اینطوری اند» 🔺گفتم تو کشور، حداقل 3000 تا میز درشت و هزاران میز کوچکتر داریم! همه رو با هم یکی نکن! تهمت میشه ها !! روز قیامت پوستت کنده است؛ و لایُظلَمونَ فَتِیلاً؛ اگه به کسی ذره ای ظلم کرده باشی، میان و حقشون رو ازت میگیرن!😔 🔻ساکت شد و بعد از مکثی گفت: منظورم بعضیاشونه 🔺گفتم: عزیزم، منظورت رو درست بگو! @Vajebefaramushshode
🎞 رفیق شهید : بابڪ همیشہ تو ذهنش دنبال ڪاراے بزرگ بود و بہ عبارتے دوست داشت اسطوره باشہ تو هر ڪارے. یادمہ یہ روز تو مسیر پل بوسار بہ چهار راه گلسار داشتیم قدم میزدیم ڪہ ازش پرسیدم: "بابڪ براے چے میخواے برے مدافع حرم بشے؟ " بابڪ گفت: "حسین میخوام برم از ناموس ڪشورم دفاع ڪنم تا داعش رو همونجا تو سوریہ نابودش ڪنیم و بہ دلم افتاده من شهید میشم بعد همہ جا عکسمو میزنن شهید مدافع حرم." من بهش گفتم: "تو ڪہ قسمت زاغہ و مهمات هستے و نیروے عملیاتے نیستے و یجورایے پشت خط میمونے و بهت اجازه نمیدن جلو برے بجنگے." گفت: "من فقط پام اونجا برسہ اینقدر خواهش و تمنا میکنم کہ منو ببرن جلو و در صف عملیات باشم." منم بهش خندیدم گفتم: آره جون خودت تو رو میبرن جلو شهیدم میشے حتما.😉😅" شوخے شوخے واقعا همہ ی اینا جدے شد. یڪ روز با دوستان دیگہ از تو ڪوچہ رد میشدیم ڪہ یهو دیدم جلوے خونہ مادربزگش شلوغہ. شوڪہ شدم. دیدم میگن بابڪ شهید شده. باورم نمیشد اصلا... ♥️ @Vajebefaramushshode
📌در کلاس نشسته بودم. بعد از اینکه درس تموم شد، استاد چند دقیقه‌ای از چیزهایی حرف زد که اصلا توقعش رو نداشتم!!! 🔻تا حالا یادم نمیاد از و شهدا چیزی گفته باشه، چه برسه به انقلاب و اینا ... 🔻بله؛ از ایشون توقع چنین حرفایی رو نداشتم اما حالا فرصت خوبی پیش اومده بود که ...🙂 🔸بعد از درس، رفتم پیش ایشون و گفتم: استاد خواستم ازتون کنم👏 🔹گفت: خواهش میکنم چرا؟ 🔸گفتم: از اینکه از «شهدا و انقلاب» ، چند جمله‌ای صحبت کردید ممنونم، خدا خیرتون بده که از این هم واسه بچه‌ها میگید 🙏 🔹حالت چهره اش گُل انداخت و دوباره گفت: «خواهش می کنم» البته این دفعه صداش آهسته و لطیف شده بود؛ ظاهرا خوشحال شده بود که مورد تشکر قرار گرفته بود. 🤗 👌 شما هم اگه صحنه‌ی جالب و ارزشی دیدین که خواستین یا کنید، از « تشکّر» غافل نشید. ✨حق یارتون 😊 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠 📲👇 @Vajebefaramushshode
🔸یکی از رفقام میگفت: توی جمع خودمونی نشسته بودم که متوجه شدم مادرم داره کسی رو میکنه.🙁 🔹فوری با حالتی مخلوط از شوخی و جدی گفتم 🥴 مادر جان! ظاهرا خیلی ثوابـاتون زیاد شده ها؟! دارین گونی گونی ثواب میدین به طرف...! 🔸مادرم که متوجه منظورم شد، حرف رو قطع کردند و ساکت شدند😌 🔹ادامه دادم: خب قربونت برم، حالا طرف اگه مشکلی داره، برید به خودش بگید شاید درست بشه. 👌آره؛ اگه جایی غیبت می شنیدم، مدل های مختلفی از رو امتحان کردم که جواب داده. 📌حواسمون باشه که " در برابر غیبت، سخت تر از گناه غیبت کردنه" اگرچه هر دوش گناهه و !😨 @Vajebefaramushshode
من و خانمم، وقتی داخل کیف فروشی یا لباس فروشی میشیم برخوردمون حتما از این دو حال خارج نیست: 💥اول اینکه متذکر می شیم که رو و کنند، و اینکه براش طرح و نقش داشته باشند. 💥دوم اینکه اگه داشته باشند و دغدغه‌اش رو داشته باشند میکنیم.👏🙏 شما چطور؟! این همه ثواب ریخته حواسمون بهشون هست؟! امتحان کنید. هم زبون باز میشه، هم کمک به اقتصاد یک کشور مهم کردید؛ 👌😊 کشوری که از نظر دین و شریعت، نگاه همه‌ی مردم دنیا اول به اونه! و از نظر دشمنی‌ها و تهاجم‌ها، فشار ظالمانه‌ی مستکبرینی چون فرعون و نمرودِ زمانه بر اوست! کشور عزیزمون ایران، شیعه خانه‌‌ی امام زمان علیه السلام. تو خیابون که قدم میزنیم، به فکر زندگی بقیه ایرانی ها و مهمتر اینکه به فکر رشد و مهمترین کشور اسلامی دنیا –که مورد هجمه‌ی بزرگترین دشمنان اسلام در قرن ٢١ است– باشیم.👌 💥این همه دُرُشت ریخته حواست هست؟!🤗 @Vajebefaramushshode
🔸سالن مطالعه دانشکده مون مختلط و خیلی هم کوچیک بود😣 💥به ذهنم رسید میشه تفکیکش کرد😏 افتادم دنبالش و در موردش با مسئول کتابخونه، حراست و رئیس دانشکده و...حرف زدم 👌جالب اینجا بود پارتیشن های وسط نمازخونه دانشکده هم در حال تعويض بود و من میگفتم میشه از همینا استفاده کرد... یکسری استقبال میکردن 😍 و یکسری هم بدجور نگاهم میکردن 😒 👈 من نبودم که نتیجه رو ببینم ولی الحمدلله با پیگیری های بچه های بعد از من، تفکیک صورت گرفت 💪 @Vajebefaramushshode
🔰 آسانسور قدیمی اداره بازسازی شد. اولین روز راه اندازی آسانسور جدید، تا سوار شدم و کلید طبقه ۴ را زدم بعد از بسته شدن درب، آهنگ تندی شروع به نواختن کرد...😒 🔸تا به طبقه مورد نظر رسیدم بدون فوت وقت به تاسیسات اداره مراجعه کردم و ضمن از زحماتشان در راه اندازی آسانسور جدید؛ دادم ای کاش بجای آهنگ‌هایِ غربی در آسانسور، از نوای زیبای علیه السلام توسط مداح بزرگوار آقای انصاریان استفاده می‌کردید... بالاخره اینجا مشهده و ما مفتخر به همجواری امام رضا علیه السلام هستیم؛ مشهد باید همه جاش رنگ و بوی امام رضا 💞رو داشته باشه... 🔹مسئول تاسیسات تبسمی کرد و گفت: چشم حاج آقا 😊 ساعتی نگذشته بود که دیدم مسئول تاسیسات اومد تو اطاقم و گفت: انجام شد. 🔸وقتی از اداره برمی گشتم، آسانسور اداره با نوای صلوات خاصه، دل آدمو پیوند میزد به حرم پاره تن رسول خدا... 😌 ⏪ از اون به بعد عکس العمل خیلی از مراجعه کننده ها هم زیبا بود؛ تا از آسانسور بیرون میومدن، چشم‌هاشون بارونی بود و دلشون امام رضایی✨✨ @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📝فرازی از #وصیتنامه 🔹دشمن باید بداند و این #تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب
🌷 🔰کاوه در حال که تمام اوقات شبانه🌙 روزش را برای به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن 📖کریم بود و با عشق💗 خالصانه به اسلام و ، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنه جنگ و با دشمنان، 👹آن را در عمل تفسیر می‌نمود. 🔰روحیه اطاعت‌پذیری و ، هوش سرشار، چابکی در عملیات‌ها، مسلح بودن به تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله شخصیتی آن والامقام است. با این که در مقابله با ضد انقلاب، سازش ناپذیر، جسور و با بود، اما با نیروهای تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و توأم با صفا و صمیمیت داشت؛ تواضع او سبب شده بود که خاصی در بین نیروها کسب نماید. 🔰تا آنجا که بر قلب ❣نیروهای بسیجی و فرماندهی می‌کرد. او مصداق بارز تلفیق «محبت» و «قاطعیت» در امر فرماندهی نظامی بود. در بعد ، هیچ گاه از ورزش غافل نمی‌شد. با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی آنها را بالا می‌برد. همواره برای بچه‌ها می‌گفت: «موفقیت‌های من در کوههای کردستان، مدیون ورزش است» او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ، چریک شده بود نه با آموزش دیدن تئوری. 🔰کاوه همیشه عملیات بود؛ هرجا که کار گره می‌خورد، حضور او کارگشا بود و هرکجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می‌شد، اراده او به همگان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید. همیشه برای این که عملیات را بهتر هدایت کند، پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد. با این که بارها در صحنه‌های مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه بازمی‌گشت. 🔰محمود دارای فضایل ویژه‌ای بود. وی انجام کار خالصانه و بی ریا را زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد. همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود، ارتش نیز این را خوب می‌دانستند. 🔰یازدهم ماه 1365📆 روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیة الله الاعظم (عج) در کربلای2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را دریافت کرد و به بارگاه عز الهی فرا خوانده شد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
🌱💐یکبار فاطمه را گذاشت روی اپن آشپزخانه و به او گفت: بپر بغل بابا  و فاطمه به آغوش او پرید.  بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. 🌱💐 او پرید و می‌دانست که من او را می‌گیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.  توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.  به نقل از همسر  {♡شهید مصطفی صدرزاده♡} 📚موضوع مرتبط: تاریخ شهادت 🌸🍃 @Vajebefaramushshode
🔰 موضوع سخنرانیم و بود. پس از بیان آیات و روایات در این زمینه، به مصادیقی از نمونه های موفق از تجارب آمرین به معروف اشاره کردم. ناگهان یاد ای افتادم که بیانش برای مخاطبین خیلی جذاب بود. 👇 *گفتم : برادر جانبازی نقل می کرد تو خیابون برخورد کردم به زوج جوانی که خانم بی حجاب بود و آرایش بدی داشت! *جلو رفتم و بعد از سلام گفتم: چند سوال دارم. گفتند : بفرمایید. *خطاب به مرد گفتم: آقای عزیز! خانومتو چقدر دوست داری؟ پاسخ داد: خیلی زیاد. *گفتم : اگه جلوی چشمت خانومتو بسوزونند چکار می کنی ؟! با حیرت و البته قاطعیت جواب داد : اجازه نمی دم!!  *گفتم: اگه طرف مقابل زورش بیشتر بود چکار میکنی؟ گفت: منم میمیرم! 👈 زمینه رو آماده دیدم و گفتم: باور نداری اگه خانم شما اینطور بی حجاب و با آرایش در معرض دید نامحرمها و چشم مردان هرزه باشه، فردای قیامت میسوزه!!  به نظرت بهتر نیست سپرِ آتشِ قهر و غضب الهی رو برای خانومت تهیه کنی؟ گفت: منظورت چیه؟ *گفتم: چادر، بهترین پوشش برای خانومته و اونو از چشمهای هرزه حفظ میکنه. ضمنا موجب خرسندی خدای متعال و عامل نجات از آتش جهنمه!! 👌اون جانباز عزیز میگفت: در رخساره مرد و زن جوان تغییر را حس کردم! این بیان آنقدر داشت که همانجا از خانومش تقاضا کرد آرایشش رو پاک کنه و توی همون بازار هم برای خانمش چادر تهیه کرد. @Vajebefaramushshode
اینکه برای که همسرتون💞 میکشه ازش میکنید خیلی خوبه... 💥اما تشکر فقط نباشه❌ گاهی به پاس تشکر او را به آبمیوه خوردن یا دعوت کنید. گاهی برایش دسته گل💐 وحتی یک شاخه گل🌹 بخرید. 📝 🔰حمید شبهای جمعه میرفت چندین بار به من میگفت؛ ولی چون میکشیدم☺️ نمیرفتم این بار حرفش را نکردم. 🔰فردای آن روز بعد از کلاس طبق معمول با موتور دنبالم اومده بود ولی این بار با 💐 قشنگ 🔰پرسیدم، به چه مناسبت گرفتی⁉️ گفت این قابلتو نداره ولی از اونجا که قبول کردی بیای هیئت این دسته گل رو برای برات گرفتم. ✍راوی: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
امر به معروف😍 🍃تا خواستم وارد مسجد بشم🕌 دیدم یه آقای بزرگسالی که ظاهرِ خیلی مذهبی‌ای هم نداشت نزدیک شد. فوری کردم و دست دادم. تا دستم رو گرفت، با لحنی آرام گفت «آفرین😌زودتر سلام کردن، داشت فراموش میشد» گفتم «وظیفمه» و از هم جُدا شدیم. آره با گفتن این جمله منم تقویت کرد.... تا حالا چنین حِسّی به این موضوع نداشتم که داشت فراموش میشد‼️ ازش ممنونم☺️ ❌نکته:اون فرد با گفتن این جمله داخل پرانتز ((آفرین😌زودتر سلام کردن، داشت فراموش میشد)) امر به معروف کرد... @Vajebefaramushshode