eitaa logo
کانال خبری والعصر
564 دنبال‌کننده
42.8هزار عکس
62هزار ویدیو
341 فایل
قسم به عصر ما، هنگامی که حضرت مهدی ظهور خواهد کرد. #والعصر 🇮🇷 به کانال خبری #والعصر بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/269156353Ccd257414da
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه مسلمان است نه حزب الهی؛ اما ببینید فیلم پورن چه بلایی بر سر زندگی و روح و روانش آورده است! ‼️شوهرم فیلم پورن میبینه من نمیتونم با اونا رقابت کنم 🇮🇷اندیشه یقین👇 @AndishehYaghin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پول نداری ؟ برو بمیر... حکایت پیرمرد دیابتی که از خانواده شهداست ولی بیمارستان شیراز به خاطر این که پول نداشته پرتش کرده بیرون ... @BisimchiMedia
🔴 حسن روحانی قهر کرد ▪️حمیدرسایی توضیح میدهد شاه را بیرون کردیم که گندگی نکند حسن تو که هیچی هم نیستی @nabjagadi
22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موشن_گرافیک | مثل دینامیت ⚪️ نگاهی به تاریخچه تاسیس سازمان نوبل و افتخاراتی که این سازمان در نقض حقوق بشر به همراه دارد 29ژانویه سالروز تاسیس سازمان صلح نوبل ▫️ خانه‌طراحان‌انقلاب‌اسلامی @khattmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جریان های مخوف قم ۱ #تشیع_انگلیسی ▪️#فاطمیه مسائل اختلاف افکن مطرح نشود... امروز جزء اولویت های اصلی #جامعه_روحانیت اینستکه نگذراندکاری که آمریکا دارد با زحمت انجام می دهد، صهیونیستها با زحمت انجام میدهند، با به سهولت این کار را برای آنان انجام دهیم. #روحامیت_عامل_صلاح_و_فساد_ها ✊مقاومت در قم ✊ https://eitaa.com/Moghavemat_Qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلبریتی هایی که حرفی برای گفتن ندارند ولی معمولا بهترین تریبون ها را در اختیار دارند 🔸 از عمو سبزی فروش تا قربان صدقه رفتن برای شیوخ عرب!
🔻جلد نشریه فرانسوی «اکسپرس»؛ ژانویه 1979 L`HOMME QUI FAIT TREMBLER L`OCCIDENT «مردی که غرب را به لرزه درآورد» 👇👇 http://ir-psri.com/?Page=ViewPhoto&PhotoID=2633&SP=Farsi
✳️ جنگ در سر میز شام؛ 🔹روايتي از رويارويي دو فرمانده ايراني و عراقي، سالها پس از جنگ 🔹 نوشته احمد دهقان: 🚩«در آبادان بودم، در يكي از هتل هايي كه در زمان جنگ يكي از مراكز فرماندهي بوده. رفته بودم تا براي يكي از داستان هايي كه مي خواستم بنويسم، تحقيق كنم و جاهايي را ببينم. روز دوم يا شايد سوم بود كه چند نفر از كساني را كه از زمان جنگ مي شناختم، ديدم. يكي از آنها، از فرماندهان جنگ 8 ساله بود. در سرسراي هتل همديگر را ديديم و خيلي زود بحث كشيده شد به روزهاي جنگ و او خنده خنده پرسيد امشب كجايي و بعد دعوتم كرد به يك ضيافت. او درباره آن چيزي نگفت و من هم بيشتر نپرسيدم. 🚩 هوا تاريك شده بود و من تازه از بيابانگردي برگشته بودم هتل كه آمدند دنبالم. لباس عوض كردم و رفتم پايين. 🚩 در يكي از سالن هاي كوچك، 3 نفر دور ميز نشسته بودند؛ آرام و ساكت. فرمانده، آن 2 نفر را معرفي كرد؛ ايشان فرمانده لشكر يكم عراق در عمليات فتح المبين هستند. پير ژنرالي بود قد بلند، سيه چرده، با پيشاني چروك كه همان طور نشسته، به عصاي دسته اطلسي خود تكيه داده بود. آن ديگري مترجم بود. 🚩 سرميز نشستم و پيشخدمت ها آرام و با طمأنينه، شروع كردند به چيدن ميز شام. اما من بي توجه به آنها، هيجان زده از ديدار 2 فرمانده اي كه سال ها رودرروي هم جنگيده و حالا سر ميز شام روبه روي هم بودند، محو تماشا بودم. 🚩 اول از چگونگي شروع جنگ گفتند و صحبتشان كشيده شد به عمليات فتح المبين در شرق دزفول. ژنرال عراقي در حالي كه دستمال سفيد را جلوي پيراهنش آويزان مي كرد، گفت كه به خاطر اهميت منطقه شرق دزفول و ارتفاعات رادار، صدام حسين شخصا او و لشكرش را مأمور كرده بود كه در منطقه جلوي ايراني ها بجنگد. بعد ساكت شد و چشم دوخت به فرمانده ايراني و من برق غرور را در چشم هايش ديدم. دلم نمي خواست در جنگ در سر ميز شام «ما» مغلوب شويم و در ادامه صحبت ها كه گاه فرمانده عراقي از چگونگي شيوه نبرد و هدايت نيروهايش مي گفت و مي گفت كه چگونه نيروهاي شما را تارومار كردم، تمام نگاهم به فرمانده ايراني بود تا او هم چيزي رو كند اما انگار چنين نبود 2 فرمانده، آرام با قاشق و چنگال بازي مي كردند اما مي ديدم كه هنوز هم در حال زور آزمايي هستند و گاه اين يكي ديگري را عقب مي راند و گاه ديگري پيش مي رفت و آن يكي عقب مي نشست. 🚩 به گمانم 2 ساعتي اين غذا خوردن طول كشيده بود و دو طرف داشتند از نفس مي افتادند كه فرمانده ايراني در آمد كه در نيمه دوم اسفند 1360، يكي از فرماندهان رده گردان شما كه مأمور جنگيدن در تپه سبز- در غرب شوش و رودخانه كرخه- بود، كشته شد. 🚩 ژنرال عراقي در حالي كه انگشت اشاره اش را تكان تكان مي داد، گفت بله، بله. او فرمانده شجاعي بود كه با گلوله خمپاره نيروهاي شما كشته شد. فرمانده ايراني گفت: «و شما بلافاصله يكي ديگر را به جانشيني او انتخاب كرديد و اتفاقا خودت براي معرفي او به نيروهايش، به غرب شوش و تپه سبز آمدي.» 🚩 فرمانده عراقي كه انگار تعجب كرده بود اينها را از كجا مي داند، سرتكان داد و گفت: «بله، خودم آمدم. آمدم تا به نيروهايم روحيه بدهم و آنها را به جنگ تشويق كنم....». 🚩 اينجا بود كه فرمانده ايراني، قاشق و چنگالش را زمين گذاشت و آرام گفت: «خودم تو را ديدم كه آمدي، با يك نفربر زرهي ساخت شوروي». ژنرال عراقي لحظه اي جا خورد. خواست چيزي بگويد اما فرمانده ايراني بلافاصله پرسيد: «حسن باقري را مي شناختي»؟ ژنرال عراقي تندي گفت: «بله... بله، فرمانده زيرك و لايقي بود. او 2 سال اول جنگ را براي شما پيش برد و شانس آورديم كه او را خيلي زود از دست داديد». 🚩 فرمانده ايراني ادامه داد: «او مرا فرستاد تا مواظب باشم نيروهاي بي تجربه ما به سوي تو شليك نكنند.» فرمانده عراقي هاج و واج مانده بود. تعجب من هم كمتر از او نبود. 🚩 فرمانده ايراني مكثي كرد و ادامه داد: «ما مي خواستيم در غرب دزفول عمليات كنيم و شما را از خاك كشورمان عقب برانيم. همه چيز آماده بود. حسن باقري لحظه به لحظه حركت نيروهاي شما را دنبال مي كرد و از طريق خبر چين ها و شنود بي سيم ها، مي دانست كه قرار است بيايي تپه سبز. مرا به قرارگاه فرماندهي اش فرا خواند و درباره تو صحبت كرد. 🚩 گفت فرمانده لشكر يكم عراق فرمانده نالايق و ترسويي است و بايد كاري كنيم تا اين چند روزه هم به او آسيبي نرسد يا او را عوض نكنند كه معلوم نيست جانشين او چه كسي باشد. به همين خاطر، گفت برو تپه سبز و هدايت آتش نيروهاي خودي را به دست بگير تا فرمانده لشكر يك به سلامت بيايد و برگردد. آن روز، از صبح كه وارد خط مقدم خودتان شدي. من تو را زير نظر داشتم تا وقتي كه برگشتي و من خبر سلامتي ات را به فرمانده ام حسن باقري دادم.» 🚩 ضيافت بي هيچ گفت وگوي اضافه اي پايان يافت!»
صدای انفجار در زاهدان شنیده شد فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان: 🔹ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه شب جاری صدای انفجار در بلوار بعثت زاهدان شنیده شد. 🔹با حضور عوامل انتظامی در محل و بررسی های به عمل آمده مشخص شد این صدا بر اثر پرتاب یک انفجاری دست ساز بوده است. 🔹 تیم چک و خنثی به محل اعزام و با بررسی محل یک بسته مشکوک دیگر در همان محدوده کشف کردند. 🔹عوامل انتظامی بلافاصله نسبت به تخلیه محل اقدام که قبل از خنثی کردن این شی منفجر و سه تن از عوامل انتظامی به صورت سطحی مصدوم که وضعیت عمومی شان رضایت بخش است. 🔹تلاش برای شناسایی و دستگیری عاملان پرتاب این شی دست ساز ادامه دارد. @Farsna
🔺براساس گزارش رسانه‌ها شئ صوتی در فاصله نزدیک از کلانتری ۱۲ زاهدان واقع در خیابان بعثت منفجر شده‌است 🔹انفجار دوم دقایقی پس از انفجار اول رخ داده است 🔺حسن ارجمندی معاون فرماندار زاهدان: ساعتی قبل ۲ انفجار در زاهدان رخ داد که هر دو صوتی بوده است 🔹هیچ یک از این انفجارها تلفات جانی نداشته و اوضاع تحت کنترل است. 🔹وی انفجار عامل انتحاری را تکذیب کرد 🚩 ✌️ 🇮🇷 @mehvare_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوری/2 شیء دست ساز در زاهدان منفجر شد فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان: 2 شیء دست ساز دقایقی قبل در یکی از خیابانهای زاهدان منفجر شد هیچ یک از این انفجارها تلفات جانی نداشته و اوضاع تحت کنترل است. وی انفجار عامل انتحاری را تکذیب کرد. @BisimchiMedia
41.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کامل طنز #دکترسلام ۱۷۹ موضوع این قسمت: دیگه لااقل این ترافیک رو از ما نگیرید!😏😉 @Drsalaam