ی میماند.
▫️وقتی آرا و نظرات درهم نیامیزند و هیچ برخوردی با یکدیگر نداشته باشند در این لحظه هیچ دانشی تولید نمیشود. اساسا کار ویژه گفتوگو آمیزش آرا و صداهاست تا درنتیجه آن معرفت کسب شود.
▫️ما نیاز مبرم به گفتوگوی مشکلگشا داریم. اینکه چند ده هزار نفر قریب به سه ساعت و بهصورت یکنواخت شاهد این گفتوگو بودهاند و در میان آن هیچ استراحت یا کلیپ مکملی که در برنامههای تلویزیونی مورد استفاده قرار میگیرد، پخش نشده و مخاطب همچنان منتظر ادامه گفتوگو است، نشان میدهد که ژانر گفتوگو بهشرط مشکلگشا بودن و بحث بر سر گرهها میتواند بسیاری از مخاطبان را جذب کند.
▫️امروز صداوسیما توسط برنامهسازها و سلبریتیها، گفتوگوی اصیل را که غایت دانش است به حاشیه رانده و با یک نوع گفتوگو زدگی باعث تکرار لذت در میان مخاطبان شده است.
▫️تا زمانیکه صداوسیما حرفهایگرایی و تخصص را جایگزین محافظهکاری، ترس و مصلحتسنجی نکند، این بستر فراهم نمیشود و این شبکههای اجتماعی هستند که سکاندار هدایت گفتوگوها خواهند ماند./فرهیختگان
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
🔖برگی از خاطرات مرحوم عسگراولادی
📌روایتی از اهتمام امام خمینی به وضع معیشتی مردم
🔹حبیبالله عسگراولادی یکی از پیشگامان مبارزه علیه رژیم پهلوی در 14 آبان 1392 درگذشت. مرحوم عسگراولادی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره اهتمام امام خمینی به وضع معیشتی مردم میگوید: پس از تبعید حضرت امام به فرانسه در مهر ماه 1357، حدوداً اوایل آبان ماه همان سال من برای زیارت ایشان به پاریس و نوفل لوشاتو رفتم. در یک خیمهای منتظر بودم تا امام تشریف بیاورند...
🔹من و همه کسانی که در آنجا حضور داشتند، در طرفین ایستادیم و دالانی ایجاد کردیم که امام از این دالان عبور کرد. من که سلام کردم، ایشان عنایتی کردند و فرمودند: «اینجایید؟ من شما را بعد ببینم». عرض کردم: «به روی چشم». نماز به جماعت برگزار شد و بعد از نماز، هنگامی که ایشان داشتند تشریف میبردند، به بنده فرمودند: «بیایید».
🔹من به همراه امام داخل خانه رفتیم و بعد از مدتی که خدمت ایشان بودم، ایشان بغچهها و دستمالهایی را آوردند، باز کرده و فرمودند: «اگر میخواهید بروید، این چیزها را ببرید». خانمها و دختران زیادی انگشتر و النگو، گردنبند و زیورآلات خود را برای ایشان آورده بودند. مقداری پول ایرانی و مقداری ارز خارجی هم بود، فرمودند: «اینها را ببرید». من عرض کردم که شما در اینجا بیشتر به اینها نیاز دارید، مردم اینها را دادهاند که شما اینجا مصرف بفرمایید. امام فرمودند: «من که خرجی ندارم، اما شنیدهام که وضع اعتصابیها در کشور بد است، اینها را ببرید و بفروشید و مصرف اعتصابیون کنید».
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
⭕️ جان پدر کجاستی؟
🔻 لعنتی را نمیتوان ترجمه کرد..."جان پدر کجاستی؟" فقط مغز یک فارسی زبان رقص این کلمات را تعقیب میکند و بعد میفهمد پدری که بعد از انفجار دانشگاه کابل این را دارد تایپ میکند،این جمله را از کجای جانش بیرون کشیده است.
🔻 "جان پدر کجاستی" هم اگر ترجمه شود ،نمیتواند به ان شهروندی که رییس جمهور بی پدرش اسلحه میفروشد تا در این سر دنیا تروریستها ادمهای دستار به سر را تکه تکه کنند،بفهماند که پدرهای اینور دنیا هم دل دارند.و وقتی جنازه بچه شان از دانشگاه بر میگردد ،مثل شمایی که کت وشلوار میپوشید ،دلشان اتش میگیرد.
🔻 الان دلم میخواهد شانه همه جرجها و مایکلهای دنیا را بگیرم و تکان بدهم تا حالیشان بشود که محب الله ها و محمد ها و نسیم ها هم بچه هایشان را دوست دارند و منتظرشان میمانند تا زنده و تکه تکه نشده از دانشگاه برگردند و اینطور نیست که مثل فیلمهای هالیوودی هر پدری که این سر دنیا زندگی میکند دایم با شلاق و کمربند بچه هایش را داغ و درفش کند و اصلا اینطور نیست که لازم باشد اسم یک بچه ای به جای مثلا شریفه یا زکی ،امیلی یا جرج باشد تا وقتی سر کلاس روی کتابهایش تکه تکه شد،اسمش را بگذارند قربانی تروریسم.
#دانشگاه_کابل
#جان_پدر_کجاستی
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
⭕️ جلد نشریه تایم
#افول_امریکا
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
🔻 از وعده نقد و غیر اجرا شدهی "امضا کری تضمین است" رسیدید به بستن نسیه روی "بایدن"؟!
🔻 بایدنی که جنایت در حق حاج قاسم را "اجرای عدالت" نامید؟!
بایدنی که شدیدترین تحریمها علیه کشور در زمان مسئولیت او طراحی و اجرا شد؟!
🔹 حافظه تاریخی و عقل سیاسی شما کجا رفته؟!
👤 علی قلهکی
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
⭕️ آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔻 «أَعْظَمَ
هدایت شده از روشنا
🔹 جان پدر
🔸 محمدکاظم کاظمی
▪️ برای کشتگان دانشگاه کابل در آبان ۹۹، با اشاره به پیام معروف «جان پدر کجاستی؟»
🔻
برف لجوج آب شد و نوبهار شد
جان پدر پرنده شد و رهسپار شد
جان پدر پرنده شد و هر طرف که رفت
با دام و دانهٔ دگری سر دچار شد
گاهی به دشت و کوه و بیابان پناه برد
گاهی مقیم مملکت همجوار شد
یک روز کارگر شد و یک روز کارساز
روزی پیاده بود و زمانی سوار شد
او پشتِ چرخ بود، ولی چرخدنده ساخت
او گرمِ کوره بود، ولی آبدار شد
عمر پدر به دربهدریها تباه گشت
جان پدر ولی سند افتخار شد
جان پدر، جوالیِ مردم نمیشود
آن روزها تمام شد و تار و مار شد
جان پدر معلٔم و دانشور و ادیب
جان پدر وکیل و سیاستمدار شد
***
جان پدر، کجاستی امروز، شب شده است
جان پدر پرنده شد... اما شکار شد
مشهد، ۱۹ آبان ۹۹
جوالی: حمال، باربر، حملکنندۀ جوال.
#جان_پدر_کجاستی
#دانشگاه_کابل
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir