#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش اول
فلسفه آن علمی است که درباره کلیترین مسایل هستی که مربوط به هیچ موضوع خاصی نیست و به همه موضوعات هم مربوط است بحث میکند و همه هستی را به عنوان یک موضوع در نظر گرفته و درباره آن بحث میکند. موجود به عنوان خودش و فارغ از هر گونه قید و شرط موضوع فلسفه است. کاربرد فلسفه شناخت موجودات است یعنی انسان به وسیله دانش فلسفه میتواند موجود حقیقی را از موجودات خیالی و توهمی تمیز دهد.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش دوم
#توصیف_اجمالی_فلسفه
گرچه تعبیر علوم اسلامی در موارد مختلف مفهوم خاصی را از نظر گسترش یا محدودیت تداعی میکند، ولی هدف ما از علوم اسلامی دانشهای است که به نوعی با اسلام و معارف اسلامی در ارتباط است و یا در فرهنگ و تمدن اسلامی سابقه طولانی دارد و مسلمانان در ابداع یا شکوفای آن نقش مؤثری داشتهاند.
از آن میان فلسفه از دو نظر جزء علوم اسلامی شمرده میشود:
اولاً: برابر گفته برخی از بزرگان در کلمات پیشوایان دین بخصوص امیرمؤمنان و حضرت ثامن الائمه، ذخائر بیکران درباره الهیات بیان شده که عمیقترین تفکرات فلسفی در آنها وجود دارد و مایههای اندیشه عقل و فلسفی را در جامعه اسلامی تأمین میکند.
ثانیاً: فلسفه به عنوان یک رشته خاصی توسط مسلمانان به اوج و شکوفایی خود رسیده و دهها مسئله جدید فلسفی توسط حکمای بزرگ مسلمان طرح و تثبیت شده است.
بنابراین فلسفه جزء عزیزترین علوم اسلامی محسوب میشودکه در این نوشتار به طور اجمال درباره برخی مباحث مربوط به آن بحث میشود که در ادامه خواهد آمد.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش سوم
#تعریف_فلسفه
گرچه درباره تعریف فلسفه مباحث فراوان مطرح است، اما به طور کلی برای فلسفه دو اصطلاح رایج است یک اصطلاح قدما که اصطلاح شایع است برابر این اصطلاح چون فلسفه یک لفظ عام است تعریف خاصی برای آن وجود ندارد و مطلق دانش عقلی را میتوان فلسفه نامید.
اما اصطلاح دیگری نیز برای فلسفه وجود دارد که برابر این اصطلاح فلسفه تعریف خاصی میتواند داشته باشد لذا براساس این اصطلاح در تعریف فلسفه گفتهاند: فلسفه عبارت از علم و شناخت موجود از آن جهت که موجود است نه از آن جهت که تعیّن خاصی دارد مثلاً جسم است، انسان یا گیاه است و مانند آن، بنابراین به طور خلاصه فلسفه به آن دانشی گفته میشود که درباره هستی با قطع نظر از مصادق آن بحث میکند.
به عبارت دیگر فلسفه آن علمی است که درباره کلیترین مسایل هستی که مربوط به هیچ موضوع خاصی نیست و به همه موضوعات هم مربوط است بحث میکند و همه هستی را به عنوان یک موضوع در نظر گرفته و درباره آن بحث میکند.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش چهارم
#موضوع_فلسفه
موجود به عنوان خودش و فارغ از هر گونه قید و شرط موضوع فلسفه است، اما باید توجه داشت که موجود که به عنوان موضوع فلسفه مطرح میشود مراد مفهوم آن نیست بلکه مصداق خارجی آن مراد است، پس موضوع فلسفه در حقیقت همان واقعیت است که از آن به موجود یاد میشود، فیلسوف بعد از آن که به واقع پرداخت، از دو حال بیرون نیست یا مصداق و آنچه مفهوم وجود بر آن صادق است به عنوان مصداق واقعیت میشناسد و مییابد. و یا افراد ماهیت را مصداق واقعیت میپندارد. در صورت اول موضوع فلسفه او وجود است و در صورت دوم موضوع فلسفه او ماهیه محققه و موجوده است نه ماهیه من حیث هی.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش پنجم
#فائده_فلسفه
کاربرد فلسفه شناخت موجودات است یعنی انسان به وسیله دانش فلسفه میتواند موجود حقیقی را از موجودات خیالی و توهمی تمیز دهد. مثلاً میتواند بفهمد چیزی به نام بخت، غول، اتفاق و مانند آن وجود واقعی ندارد و وجود آنان توهمی و خیالی است. از سوی دیگر انسان به روشنی میبیند که خودش وجود دارد، حقایق و پدیدههای در خارج از ذات او نیز وجود دارند و او میتواند به آنها دست پیدا کند و آنها را بشناسد، سلسله نظام هستی، مبدأ هستی، اسماء و صفات او را کاملاً بشناسد.
و براین اساس است که گفتهاند: «غایت فلسفه نظری آن است که مشابه نظام علّی جهان خارج، به صورت نظام علمی در نفس آدمی منتقش گردد. حصول تشابه موجود بین دو نظام هستی عینی و علمی در خصوص مادی بودن آنها نیست بلکه در صورت و هیئت اشیاء است و منظور از شباهت نیز شبح و امثال آن نیست بلکه صورت و حقیقت خود هستی در روح انسان نقش علمی پیدا میکند.
بدین جهت است که برخی از حکما چنین خوش سرودهاند:
کسی کو زحکمت برد توشهای جهانیست بنشسته در گوشهای
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش ششم
#تاریخچه_فلسفه
از نظر سیر تاریخی پیشینه فلسفه به طور کلی به دو بخش تقسیم میشود:
الف: بیتردید از آغاز تفکر بشر همزمان با آفرینش او بوده است، و هرگاه انسان میزیسته، فکر و اندیشه را به عنوان یک ویژگی جداییناپذیر با خود داشته، و هر جا انسانی گام نهاده تعقل و تفکر را با خود برده است. طبیعی است که اندیشههای آغازین، از نظم و تربیت لازم برخوردار نبوده و مسایل مورد پژوهش و تحقیق دستهبندی دقیقی نداشته است چه رسد به این که هر دسته از مسایل، نام و عنوان خاصی و روش ویژهای داشته باشد، گر چه سهم برخی از انسانها در خلق اندیشهها بخصوص اندیشههای فلسفی مربوط به شناخت هستی و آغاز و انجام آن بیشتر از سایر هم نوعانشان بوده و موفقیتهای فراوانی را درباره اندیشههای فلسفی داشته و از خود به یادگار گذاشتهاند که از آن میان از فلاسفه یونان افرادی مثل افلاطون و ارسطو جزء استوانههای فلسفه محسوب میشود و اندیشههای فلسفی متعدد و متینی از آنها به یادگار مانده است.
ب: گرچه همانطور که اشاره شد اندیشه فلسفی قبل از اسلام در میان جوامع بشری بسیار مطرح بوده، اما در جهان اسلام این اندیشه رونق و شکوفای خاصی پیدا کرد، بدین لحاظ سیر فلسفه در اسلامی جزئی از سیر علوم در اسلام شمرده میشود، زیرا محققان و نویسندگان تاریخ علوم، به این نکته اذعان دارند که بسیاری از علوم از جمله فلسفه در جهان اسلام سیر تکامل خاصی را پیموده است، نسبت به بعضی مسایل تقریر روشنتر از گذشتگان اراء شده، و نسبت به برخی دیگر تغییرات بنیادین اراء شده و اصلاح گردید، و بسیاری از مسایل عمده فلسفی جدیداً توسط فلاسفه مسلمان ابداع شده و محصول رهآورد اندیشه و فکر تعقل آنان است.
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش هفتم
#بنیان_گذاران
این مسأله در دو بخش قابل طرح است:
الف: مورخین فلسفه معتقدند که کهنترین مجموعههای که صرفاً جنبه فلسفی داشته یا جنبه فلسفی آنها غالب بوده مربوط به حکمای یونان است که در حدود شش قرن قبل میلاد میزیستهاند. گرچه در عین حال به این نکته نیز باید توجه داشت همان حکمای یونانی از عقاید مذهبی و فرهنگ شرقی بسیار متأثر بودهاند.
ب: در حوزه جهان اسلام، برخی از بزرگان با اشاره به این نکته که حیات تعقل مسلمین مقارن با ظهور اسلام و تشکیل جامعه اسلامی است میگوید: آنچه دو قرن بعد از ظهور اسلام و بعثت پیامبر اکرم در جامعه اسلامی پدید آمد، نوعی خاصی از حیات تعقلی است که از آن به حیات فلسفی باید نام برد که ترجمه آثار یونانی آغاز شد گرچه در آن محدود و محصور نگردید بلکه گذشته از شکوفاکردن مسایل قبل، دهها مسأله جدید را که هرگز سابقه نداشت طرح و تبیین گردید، اولین فیلسوف مسلمان که آثار و تألیفات فراوانی دارد و در فهرست ابن ندیم از آن نام برده شده، یعقوب بن اسحاق کندی متوفای ۲۶۰ هجری است.
و همچنین در جهان اسلام فلاسفه بزرگی ظهور کرده که از آن جمله، ابن رشد، فارابی، بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، شیخ اشراق، خواجه نصیر طوسی، صدرالمتألهین است که هر کدام مؤسس یک روش فلسفی خاص بودهاند و در رأس یک مکتب فلسفی قرار دارند، وگرنه تعدادی کسانی که به عنوان پیروان آن مکاتب فلسفی هستند بسیار بیشتر از اینهاست.
گرچه مسایل فلسفی که در جهان اسلام و توسط فلاسفه اسلامی ابداع و ابتکار شد و در واقع رهآورد فکر فلاسفه اسلامی است فراوان است و در آثار مربوطه به تفصیل بیان شده که برخی از آنها قرار ذیل است:
۱. اصالت وجود
۲. اثبات اتحاد عاقل و معقول
۳. اثبات تجرد قوه خیال
۴. مسأله وجود ذهنی
۵. حدوث دهری
۶. جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء بودن نفس
۷. حرکت جوهری
۸. امکان فقری
۹. وجود رابطی و رابطه
۱۰. بسیط الحقیقه
ادامه دارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk
#آشنایی_با_علوم_اسلامی
#کارگاه_علمی
#فلسفه
#فلسفه_اسلامی
بخش هشتم
#جایگاه_فلسفه_در_متون_دینی
برخی از بزرگان حکمت درباره جایگاه فلسفه در متون دینی گفتهاند: عامل اصلی و مؤثر در پدید آمدن تفکر فلسفی و عقلی و بقاء آن ذخایر علمی است که در کلمات پیشوایان دین وجود دارد، برای روشن شدن این مسأله کافی است که ذخایر علمی اهل بیت (علیهمالسلام) را با کتب فلسفی که مرور زمان نوشته شده مقایسه گردد، آنگاه معلوم خواهد شد که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نام برده نزدیک شده تا در قرن یازده هجری تقریباً به همدیگر منطبق گشته و فاصلهای جز اختلاف تعبیر در میان باقی نمانده است.
با دقت در این کلام که توسط یکی از کارشناسان بزرگ فلسفه و متون دینی (قرآن و روایات) اظهار شده جایگاه فلسفه و اندیشه عقل در متون دینی به روشنی معلوم خواهد شد. بیتردید ظرافت، دقت و موشکافیهای که در فلسفه اسلامی وجود دارد بخصوص در الهیات بالمعنی الاخص، هرگز در فلسفههای غیراسلامی نمیتوان یافت، و هر کسی که رهآورد فکری و فلسفه حکمای بزرگ مسلمان بخصوص حکمت متعالیه را با اندیشههای فلسفی و فلسفه غیر اسلامی مقایسه نماید بدین حقیقت اذعان خواهند نمود.
✒پایان نشست آشنایی با دانش فلسفه✒
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانال_وارثین( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی)
#مدرسه_علمیه_ولیعصر_کرمانیها
🆔️@valiasrk