دلنوشته ای از همشهریمان در وصف شهید گمنام در شهر برزول
✍شما نوشتید ما منتشرکردیم
سلام به همه شهدای راه حق و حقیقت
تقدیم به شهید نام آوری که به لطفش گمنامان شهره می شوند....
تو را اشتباهی گمنام نامیده اند واژه کم آورده اند وگرنه تو کجا و گمنامی کجا !
تو و امثال تو نامدار ترین مردان تاریخید. این مائیم که بدنامی مان را در لوای گمنامی شما پنهان کرده ایم....
ای شهید ای شهره به #شجاعت و #رضایت نمی دانم تو کدامین #یونسی که #نادر ترین سرباز برزول را هنوز چشم به راهی....
فریاد یا حسین تو در گوش تاریخ پیچیده است
فریادی که افلاکیان را به وجد آورده است.
ای شهید! ای آرامِ خفته در خاک برزول ، ای هموطن غربت کشیده ام نمی دانم تو از کجای این مرز پر گهری؟ ولی خوب میدانم که تو فرزند ایرانی مادر مظلوم و زخم خورده ام در طول تاریخ....
از گردنه برزول که سرازیر می شوم شمیم عطر توست که مشامم را می نوازد
عطر دلنوازت مرا ناخودآگاه یاد
#یونس و #شجاع و #نادر و #رضا می اندازد #هوشیارم می کند که می شود همیشه بود حتی به زعم ما در گمنامی !!!
یاد و نامت را همیشه گرامی میدارم و در هوایت نفس می کشم بی آنکه عکسی از تو داشته باشم که برعکسش عمل کنم ....
با احترام همه شهدای وطن تمام قد می ایستم و بلند سر میدهم پاینده باد ایران من...
🌹تقدیم به شهدای جاویدالاثروشهیدگمنام برزول🌹
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@varasteghan
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#شهید_والامقام
#شاهرخ_ضرغام
#قسمت_بیستم_و_ششم
🍁هر کدام از کسانے کہ بہ گروه آدم خوارها ملحق مےشدند ماجراهائے داشــتند . مثلا #علے_ترياکے قبل از انقلاب هم دانشجو بود و بہ زبان انگليسے مسلط بود . #علے جذب #سید_مجتبے_هاشمے شده بود . بعدها مواد را ترك كرد و بہ يكے از رزمندگان خوب و شــجاع تبديل شد . #علے در عمليات كربلاے پنج به #شهادت رسيد .
🍁شــخص ديگرے بود كه براے دزدے از خانہ هاے مردم راهے #خرمشــهر شده بود . او با #ســيد آشنا مےشود و رفاقت او با #سيد به جائے رسيد كہ همہ كارهاے گذشتہ را كنار گذاشت . او به يكي از رزمندهہاے خوب گروه #شاهرخ تبديل شد . در گروه #شاهرخ همہ جور آدمی بود . مثلا شخصے بود کہ فارغ التحصيل از آمريکا بود . افراد بے نمازے بودند که در همان گروه بہ تبعیت از #شاهرخ نماز خوان شدند تا افراد #نماز شب خوان .
🍁اکثر نيروهایے کہ جذب گروہ #فداییان_اسلام مےشدند وارد گروه آدم خوارها مےشدند .
وقتے #شــاهرخ براے #نماز جماعت مي رفت همه ے بچہ ها بہ دنبالش بودند . #سيد_مجتبے امام جماعت ما بود . دعاے #توسل و دعاے #کميل را از حفظ مےخواند و حال معنوے خوبے داشت. در شرايطے که کسے از اون بچہ ها بہ فکر #معنویات نبودند ، #ســيد به دنبال اين فعاليتہا بود و خوب نتيجہ ميگرفت .
🍁در همان روزها پســركے بہ نام #رضا حدود #پانزده_ســالہ همیشہ با #شــاهرخ بود . مثل فرزندے كه همواره با پدرش باشد . با تعجب گفتم #شاهرخ رضا پسر شماست ؟ #شاهرخ خندید و گفت : نه این پسر همون مهین خانم هست که توی کاباره پل کارون بود . آخرین بارے کہ براش خرجے بردم گفت : رضا خیلے دوست داره بره #جبہـہ و پسرش را بہ من سپرد ، من هم آوردمش #جبہہ .
#ادامه_دارد...
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀