eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
194 عکس
48 ویدیو
16 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است) برچسب‌ها: عرفان | فلسفه | آوینی | انقلاب اسلامی | هایدگر | نیچه | گادامر | فردید | داوری اردکانی | فوکو | کانت | هگل | دکارت | هرمنوتیک | ملاصدرا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن می‌اندیشیم و برای رسیدن به آن می‌کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم. 🔹 در این مورد هم توجه داشته باشیم که علم و جامعه با هم قوام می‌یابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه‌نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بی‌آن‌که از توانایی‌های آن برخوردار باشد. 🔸 اگر می‌توانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعه‌ای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژی‌های ساخته جهان توسعه‌یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده می‌شد. 🔹 توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی ساختنی نیست، یافتنی است. 🔸 خوب است که اگر می‌توانیم به‌جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 📗 کتاب بر نامه فیلسوف ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
❓سؤال از دکتر داوری: یکی از چالش برانگیزترین مواضع فلسفی شما در سالیان گذشته، دفاع حضرت‌عالی از تاریخیت عقل است. تاریخیت عقل را در مصاحبه و مقالات مختلفی توضیح داده‌اید: «عقل، از آن جهت که با درک و عمل ما ظاهر و متحقق می‌شود، عقل تاریخی است یعنی عقل در تاریخ ظهور می‌کند و پنهان می‌شود. استنباط نشود که عقل حاصل جامعه است زیرا جامعه با عقلی که دارد، صورت خاص پیدا می‌کند. جامعه جدید با عقل جدید به وجود آمده‌است. در هر تاریخی صورتی از عقل ظهور می‌کند که در زبان غالب می‌توان آن را یافت. شاید هم عقل، زبان زمان باشد که در فلسفه و علم و تکنولوژی و سیاست جلوه‌های نظری و عملی پیدا می‌کند» (سخنرانی در خانه مشروطه اصفهان، ۱۳۹۵). این تحلیل از عقل ظاهراً تعارض آشتی‌ناپذیری با تلقی عقل در میراث فلسفه اسلامی دارد و با مبنای کاشفیت که درحال‌حاضر در میان لااقل فلاسفه اسلامی مبنایی بی‌رقیب تلقی می‌شود، ناسازگار است. همین مسئله موجب شد حضرت‌عالی از نگاه فیلسوفان اسلامی معاصر، متهم به نسبی‌گرایی شوید. از طرفی مروری بر نوشته و ادبیات شما کافی است تا خواننده دریابد که حضرت‌عالی به‌هیچ‌وجه قائل به نسبی‌گرایی در معرفت نیستید و سالیان سال است با تحفظ بر معیارمند بودن عقلانیت بشری حتی به عبارت‌هایی مانند تولید علم، واکنش منفی نشان داده‌اید تا از دل‌بخواهی نبودن و یافتنی بودن علم و معرفت دفاع کنید. ارزیابی خود شما از تاریخی پنداشتن عقل چیست؟ آیا ازنظر شما می‌توان هم قائل به تاریخی بودن عقل شد و هم در دام نسبی‌گرایی نیفتاد؟ 💠 پاسخ دکتر داوری اردکانی: 🔸 راست می‌گویید که من مطابقت علم با واقع را در علم (به معنی جدید لفظ) و حتی در مورد تاریخ، درست نمی‌دانم اما به نسبیت انگاری سوفسطایی و این‌که آدمی میزان همه‌چیز است قائل نیستم. 🔹 مرادم از تاریخی بودن عقل این است که مردمان در هر دورانی فهم خاص دارند که اشیاء و امور و قضایا را با آن می‌شناسند و زندگی خود را با آن راه می‌برند. 🔸 عقل متقدمان، عقل مدرک و درّاک جهان بود این عقل نظم زندگی را در تناسب با نظم جهان می‌دید. در جهان متجدد، قدرت آدمی و معاش و رضایت او میزان است و او همه چیز را برای خود می‌خواهد و می‌سازد و شناختنش با این ساختن مربوط است. 🔹 من هرگز خرد قدیم را نفی نکرده‌ام و فکر می‌کنم که ما اتفاقا هم‌اکنون به خرد قدیم خود بسیار نیاز داریم و با رسوخ در آن خرد است که تفاوت با وضع کنونی و مسائل زمان را درمی‌یابیم. 🔸 اگر من گفته‌ام که ابن‌سینا و ملاصدرا مسائل کنونی ما را حل نمی‌کنند، مرادم این بوده‌است که پاسخ مستقیم به مسائل امروز را در فلسفه‌ی آن‌ها نمی‌توان یافت. وگرنه کسانی که رسوخ در فلسفه دوره اسلامی دارند، مسائل اکنون را بهتر درمی‌یابند. 🔹 مثال روشنش، روشن‌بینی‌های فیلسوف اسلامی معاصر حضرت استاد جوادی آملی است. 🔸 عقل جدید، عقل افزارساز و کارپرداز است. چنان‌که علم مناسب و متناسب با آن نیز علم تکنولوژیک از کار درمی‌آید. این عقل در قیاس با عقل دوران‌های گذشته نه درک امر واقع بلکه شناسنده‌ی امکان‌های تصرف و راهبر به نظم تکنولوژیک و بوروکراتیک است یعنی چیزی را می‌شناسد که در عالم تجدد شناختش مقدم است و به‌کاری می‌پردازد که در حدود امکان‌های این عالم قرار دارد. 🔹 جهان و علم و عقل همیشه باهم در یک تناسب اند و این البته با نسبیت نباید اشتباه شود. این نسبیت نیست و مگر محی‌الدین ابن‌عربی را که از حکومت اسماء الهی می‌گفت و برای حقیقت در هر دورانی ظهوری خاص قائل بود به نسبیت انگاری منسوب می‌کنند؟ 🔸 این نسبیت نیست بلکه تصدیق نسبت و بستگی و پیوستگی امور به یکدیگر و بی‌وجه نبودن چیزها و کارها و محدودیت ما آدمیان است. از طرح این پرسش و توضیح دقیقی که داده‌اید ممنونم. ‌ ‌ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 📗 کتاب بر نامه فیلسوف 🔖 صفحه ۷۵۰ ‌ ‌ ‌ ‌
04 عالم طلبگی.mp3
31.45M
‌ ‌ 🎧 عالَم طلبگی 🔸 جلسه چهارم 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش ⏱ زمان: ۶۳ دقیقه 🗓 ۱ آبان ۱۴۰۲ __________________ ➕لینک جلسه قبل: eitaa.com/varastegi_ir/613 __________________ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خانۀ مادری / آیت الله حائری شیرازی 🔸 در روایات داریم که امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. 🔹 ترجمه: خدا را حرمی است که مکه است و پیامبر(ص) نیز حرمی دارد که مدینه است و امیرالمؤمنین(ع) حرمی دارد که کوفه است و حرم ما قم است. به زودی زنی از فرزندان من در آنجا دفن می‌شود، هر کس او را زیارت کند بهشت برین بر او واجب می‌شود. 🔸 در حدیث دیگری به نقل از امام صادق(ع) چنین آمده است که قم حرم من و تمام فرزندان من خواهد بود و قم کوفه کوچکی است که بخشی از درهای بهشت از این شهر باز خواهد شد. در این شهر زنی از فرزندان من به نام فاطمه از دنیا خواهد رفت که تمام شیعیان من به شفاعت او وارد بهشت می‌شوند». 💠 آیت الله حائری شیرازی: سه تا حرم را ذکر می‌کند: «مکه»، «مدینه» و «کوفه»؛ و بعد دیگر نمی‌گوید: کربلا حرم امام حسین (ع) است؛ نمی گوید علی بن موسی الرضا (ع) حرمی دارد و آن طوس است یا موسی بن جعفر (ع) حرمی دارد و آن کاظمین است. بلکه می‌گوید: قم، حرم ما اهل‌بیت است؛ یعنی قم، هم حرم امام حسین (ع) است، هم حرم امام حسن (ع) است، هم حرم حضرت زهرا (ع) است. یعنی قم، حرم فاطمۀ زهرا سلام الله علیها و یازده فرزندش است. 🔸 علت این‌که می‌گوید: قم حرم ما اهل‌بیت است، این است که چون قم حرم حضرت زهرا (س) شده، بچه‌ها در خانۀ مادرشان آرامش دارند. از این جهت در روایات دربارۀ قم آمده است: «فَإِنَّهُ مَأْوَى الْفَاطِمِيِّينَ وَ مُسْتَرَاحُ الْمُؤْمِنِين‏.» چون این شهر مربوط به حضرت زهرا (س) است، می‌گوید: «مأوی الفاطمیین» (پناهگاه فاطمیون) و چون مؤمن در این‌جا احساس راحتی می‌کند، می‌گوید: «مستراح المومنین». مستراح یعنی محل استراحت؛ یعنی جاهای دیگر آرامش ندارند، آنجا که می روند احساس آرامش دارند دارند. 🔹 این قم یک جای عادی نیست. من هر وقت یک مدتی دور می شوم از قم، انگار در غربتم. هرچند وطنم شیراز است، در اینجا متولد شده ام، در اینجا تربیت شده ام؛ اما وقتی به آنجا (قم) می روم انگار در وطنم هستم! آرامشی که در آنجا دارم هیچ‌جا ندارم. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
🔸 در دوران قبل‌از تجدد، آدمیان سازندگان جهان نبودند بلکه جهان و هرچه در آن بود، ساخته قدرت برتر بود. 🔹 این جهان، قبل‌از اشخاص و گروه‌ها وجود داشت و چنان‌که بود پذیرفته می‌شد. 🔸 داعیه تغییر جهان در عصر جدید پدید آمده و در قرن هیجدهم صراحت پیدا کرده‌است. در این عصر آدمی می‌تواند این داعیه را داشته باشد که جهان را در حدود خرد و علمی که دارد تغییر می‌دهد و با برنامه‌ریزی آن را کم‌وبیش سامان می‌بخشد. 🔹 این تغییر صرفاً در درون تجدد امکان دارد نه این‌که بتوان جهان آینده‌ای را که از آن هیچ نمی‌دانیم جز این‌که آن را می‌خواهیم و البته معتقدیم که با تقدیر الهی و براثر رحمت او پدید می‌آید، با برنامه‌ریزی و اتخاذ روش دیگر پدید آورد. 🔸 برنامه‌ریزی متعلق به دوران پایانی مدرنیته است و متأسفانه آن‌چه شما با حکم اعتقاد و تعلق خاطر می‌خواهید با تصرف در شئون مدرنیته حاصل نمی‌شود. 🔹 من و شما قاعدتاً باید طالب جهانی در سایه قدس باشیم. این جهان ساختنی نیست بلکه آمدنی است و جز با قرب آدمی به‌حق و سکنی گزیدن در سایه آن و تفکر در آلاءالله پدید نمی‌آید. 🔸 این سکنی گزیدن نیز اگر مقدر باشد، مسبوق به عبور خلیل وار از میان آتش فروزان درد و داغ است. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 📗 کتاب بر نامه فیلسوف 🔖 صفحه ۷۵۷ ‌ ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
🔸 در دوران قبل‌از تجدد، آدمیان سازندگان جهان نبودند بلکه جهان و هرچه در آن بود، ساخته قدرت برتر بود.
‌ ‌ 👆🏻 از دیروز که این مطلب را گذاشتم داشتم به این فکر می‌کردم که اگر "داعیه تغییر جهان" به تجدد تعلق دارد؛ "داعیه پیچیدن نسخه رهایی از نیهیلیسم" نیز آخرین منزل نیست‌انگاری است. یاد این جمله از هایدگر افتادم که می‌گوید سودای گذر از متافیزیک را خود متافیزیک طرح می‌کند و این آخرین منزل آن است. امروز صوت زیر را گوش می‌دادم، گویی شرحی بود بر سخن بالا از دکتر داوری: ‌ ‌
ناارادگی، حیرت و نیهیلیسم.mp3
50.32M
‌ ‌ 🎧 ناارادگی، حیرت و نیهیلیسم... (نیازمند درد نیهیلیسم هستیم نه نسخه درمان!) 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخش ⏱ زمان: ۱۳۷ دقیقه 🗓 ۴ آبان ۱۴۰۲ (جلسه سوم "آخرین دوران رنج") __________________ ➕ جلسات مرتبط با این جلسه: سلوک در زمانه نیهیلیسم: eitaa.com/varastegi_ir/574 ویس شماره دو: eitaa.com/varastegi_ir/565 درک نيهيليسم به مثابه یک تاریخ: eitaa.com/varastegi_ir/601 ویس شماره شش: eitaa.com/varastegi_ir/602 نيهيليسم، ما و قرآن: eitaa.com/varastegi_ir/331 نیهیلیسم، ما و کربلا: eitaa.com/varastegi_ir/471 گنج حیرت: eitaa.com/varastegi_ir/308 وقوف به جهل خود: eitaa.com/varastegi_ir/320 __________________ 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🎧 ناارادگی، حیرت و نیهیلیسم... (نیازمند درد نیهیلیسم هستیم نه نسخه درمان!) 🎙 حجت‌الاسلام نجات بخ
‌ ‌ 🔻علامه طباطبایی رضوان‌الله‌علیه: 🔸 از بایزید بسطامی نقل است که گفت روز اول دنیا را ترک کردم و روز دوم عقبی را ترک کردم و روز سوم از ماسوی الله گذشتم و روز چهارم پرسیدند: ماتُرید؟ (چه می‌خواهی؟) گفتم: أرید أن لا أرید (می‌خواهم که نخواهم). 🔹 و مراد از قطع طمع در نزد سالکین عبارت از این مرحله است که بسیار عظیم و کریوه‌ای مشکل است و عبور از آن صعب و دشوار و به این آسانی‌ها دست ندهد، چه سالک پس از تأمل و دقّت فراوان باز می‌یابد که در تمام مراحل سیر در این مرحله خالی از قصد و نیت نبوده است، بلکه غایت و مقصودی را در سویدای دل خود منظور داشته است، 🔸 اگرچه آن غایت عبور از مراحل ضعف و نقص و وصول به کمال و کمالات باشد و اگر سالک با وسیله و آلت تجرید ذهن و خاطر بکوشد و بارها به خود فشار آورد تا بخواهد از این عقبه عبور کند و خود را از این معانی و مقصودها عاری و مجرد کند، هیچ نتیجه‌ای عاید او نخواهد شد، 🔹 چه نفس این تجرید مستلزم عدم تجرید است، به علت آنکه لابدّ این تجرید را سالک به داعیه غایتی به جا می‌آورد و خود این داعیه و نظر به غایت، نشانه و علامت عدم تجرید است. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌