๛ وارستگی ๛
🎧 توسعه نیافتگی، تعمیق غرب زدگی است 🎙 حجتالاسلام نجات بخش ⏱ زمان: ۸ دقیقه 🗓 ۲۸ آذرماه ۱۴۰۲ ▪️
#اشارات:
▪️ سَبُع زدگی: مواجهه با غرب بهنحوی که امکان حرکت از ما گرفته شود.
▪️ در عین اینکه انقلاب اسلامی عبور از غربزدگی است، دکتر داوری متوجه مسئله توسعه میشود.
▪️ چرا علیرغم اینکه در ملت ایران عزم عبور از غرب و شرق وجود داشت ولی باز زمینگیر شدیم؟
▪️ «توسعهنیافتگی» داوری، «غربزدگی» تعمیق شده فردید است.
▪️ «توسعه» بهمعنای غربزدگی غرب است. «توسعهنیافتگی» غربزدگی مضاعف ماست.
▪️ دکتر داوری بهدنبال زبان دیگری برای بیان غربزدگی فردید بود.
▪️ کسی که توانست با فردید فکر کند، دکتر داوری است.
▪️ طرح مسئله توسعه تنها توسط دکتر داوری مطرحشده است، حتی هایدگر و فوکو نیز به این مسئله نپرداختهاند.
@varastegi_ir
🔸 هایدگر به این سخن هراکلیتوس علاقهمند است که بدین شکل ترجمه میشود: وجود شیفته پنهان شدن است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 اکنون همه مردم جهان، نظم و قواعد تجدد را پذیرفتهاند و باید ضرورتی در کار بوده باشد که حتی یک استثنا هم وجود ندارد.
🔹 اما این ضرورت، ضرورتی که منطقیون میگویند نیست. ضرورت عادی اشعریها و امثال دیوید هیوم هم نیست. این ضرورت گرچه تاریخی است، با دترمینیسم (موجبیت) تاریخی هم نباید اشتباه شود.
🔸 ضرورت تاریخی که ما به فهم آن بسیار نیاز داریم با درک زمان و امکانهای آن فهمیده میشود. این ضرورت، ضرورت علتومعلولی نیست. چنانکه تجدد هم به حکم نظم علتومعلولی در تاریخ پدید نیامده و گسترش نیافته است.
🔹 اصلاً تجدد نهفقط دنباله تاریخ آسیا و آفریقا نیست، بلکه با گسستی در تاریخ اروپا و گذشت از قرون وسطی حادث شدهاست.
🔸 ضرورت گسترش تجدد نوعی ضرورت عملی و تاریخی و نزدیک به ضرورتی است که کانت آن را با آزادی یکی میدانست.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
📗 کتاب بر نامه فیلسوف
🔖 صفحه ۴۶۰
🔸 هایدگر از «همهدانی» ای که از روی غفلت بدست آمده روی برمیگرداند، زیرا باعث میشود راه بر همهچیز، جز آنچه آشنا و قابل استفاده است، بسته شود.
🔹 امیال و هوسها، افقهای ما را به آنچه از پیش میشناسیم کوچک میکنند و زندگی ما را از ارزش، وقار و شرافت تهی میکنند.
🔸 هایدگر غفلت ما از اینکه وجود منشأ واقعی فهم و معنای ماست را به این ایده اشتباه پیوند میزند که خودمان میتوانیم به زندگیمان معنا دهیم.
🔹 انسان مدرن با خیره سری «اصرار میورزد، یعنی بهسرعت به آنچه موجودات مینمایانند میچسبد، گویی که موجودات فینفسه گشوده هستند»، یا گویی میتوانیم با تلاشهای خودمان خود را در برابر آنها گشوده سازیم.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 من پروایی ندارم که بپذیرم تفکر هرگز از عمل جدا نیست، اما اینکه تفکر و علم ناظر به دگرگون کردن و تسخیر جهان باشد امری است که به بشر جدید و دوره تجدد تعلق دارد. علم جدید نظری نیست، تکنولوژیک است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
📗 کتاب بر نامه فیلسوف
🔖 صفحه ۴۲۷
🔸 مجال بودن دادن، ذاتاً، درعینحال پوشیده کردن نیز هست...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 مارتین هایدگر
🔸 توسعه از آن جهت برای ما ضرورت دارد که راه دیگری نمیشناسیم و البته اگر بشناسیم این ضرورت رفع میشود.
🔹 من امکان گذشت از تاریخ تجدد را رد نمیکنم اما تاریخ کنونی تاریخ تجدد است و مگر راهی جز راه تجدد گشوده شدهاست که بتوان در آن سیر کرد.
🔸 اکنون که تجدد در جان و روح همهی ما نفوذ کردهاست و ما نمیتوانیم ازآنرو بگردانیم، باید به خود رجوع کنیم تا معنی ضرورت توسعه را دریابیم.
🔹 ضرورت های زندگیمان را با اوهامی از این قبیل که توسعه، غربی شدن است مهمل نگذاریم.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
📗 کتاب بر نامه فیلسوف
🔖 صفحه ۴۶۱
🔸 هایدگر بهدنبال پاسخ درست نیست، زیرا این کار فقط پوشیده ماندن درون ایستای مصرّانه سایر امکانات را تداوم خواهد بخشید.
🔹 در عوض، او میخواهد رابطه ما با وجود را از مفروض گرفتن فراموشکارانه به مراقبت سپاسگزارانه تغییر دهد.
🔸 ما همیشه از پیش در حقیقتِ وجود یا روشنگاه هستیم، اما باید صراحتاً از آن و پنهان شدن همزمان با آن آگاه شویم.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 خدا ما را از اختیاری که تفکر متافیزیکی معتزلیان اثبات میکند آزاد نگه دارد!
🔹 عالم تماما در قبضه خداست و ما میتوانیم ناظر شکوه حضور خدا باشیم، اما به این معنی که:
این معیت با حق است و جبر نیست
این تجلیِ مَه است، این ابْر نیست
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 استاد طاهرزاده
🔸 وجود، همیشه ممکن است فهمی جدید عطا کند، بنابراین ما باید با فروتنی در برابر آنچه بر ما ظاهر میشود گشوده باشیم.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 وقتی برای اولینبار در جایی خواندم که فلسفه جدید اروپایی و بهخصوص فلسفه دکارت چه قرابتها با اشعریت دارد، متحیر شدم، زیرا میپنداشتم اگر بخواهیم در تاریخ تفکر اسلامی نظیر و شبیهی برای راسیونالیسم دکارتی پیدا کنیم کلام معتزلی مناسبترین است ولی چه کنیم که دکارت اشعری است.
🔹 اختلاف اصلی اشعری مذهبها با فیلسوفان این است است که آنها علم را بر اراده مقدم میدانستند و اشعری به تقدم اراده قائل بود.
🔸 دکارت هم اراده را بر عقل مقدم میدانست و معتقد بود که خداوند در کار خلق دائم است. تفاوت دکارت با اشعری این است که اشعری اراده را اراده الهی میدانست و دکارت از اراده انسانی میگفت.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
📗 کتاب بر نامه فیلسوف
🔖 صفحه ۴۸۱