🔷🔶 #شبیه_ترین_فرد_به_رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله_در_بیان_امام_عسکری_علیه_السلام
👈🏼 ابو القاسم خزاز قمی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
حدثنا محمد بن علي، قال حدثنا المظفر بن جعفر العلوي، السمرقندي، قال حدثنا جعفر بن مسعود العياشي، عن أبيه، عن احمد بن علي بن كلثوم، عن احمد بن علي الرازي، عن احمد ابن اسحاق بن سعد، قال:
سمعت أبا محمد الحسن بن علي العسكري عليهماالسلام يقول:
" الحمدلله الذي لم يخرجني من الدنيا حتى أراني الخلف من بعدي، ما اشبه الناس برسول الله صلى الله عليه وآله وسلم خلقا وخلقا، يحفظه الله تبارك وتعالى في غيبته ويظهره فيملأ الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما ".
ترجمه
📝 احمد بن اسحاق گفت که از امام حسن عسکری سلام الله علیه شنیدم که فرمودند: سپاس خدایی را که مرا از این دنیا نبرد تا اینکه امام بعد از خود را دیدم.
او شبیهترین خلق به پیامبر اکرم از حیث خَلق و خُلق میباشد.
خداوند تبارک و تعالی او را در زمان غیبتش حفظ میکند و ظاهر میشود و زمین را از قسط و عدل پر میکند چنانچه از جور و ظلم پر شده باشد.
📚 کفایة الأثر، ابوالقاسم خزار قمی، ص۴۱۳، چاپ منشورات دلیل ما .
🔆 سپاس از کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @varesoon
🔷🔶 #دو_تکه_نان_خشک_و_دست_با_برکت_زین_العابدین_علیه_السلام
👈🏼 شیخ صدوق به سند خود از زهری نقل میکند که روزی در خدمت امام سجاد علیهالسلام بودم که یکی از شیعیان آمد و اظهار پریشانی و عیالمندی نمود و گفت:
چهارصد درهم بدهکاری دارم.
حضرت از شنیدن سخنان وی بسیار متأثر شده و گریه کرد، وقتی علت را پرسیدند، فرمود:
کدام محنت بالاتر از آن است که برادر مؤمنی را مقروض ببینی و نتوانی مشکل او را حل کنی؟
🔹هنگامی که مردم متفرق شدند، یکی از منافقین گفت:
عجیب است که ایشان یک بار میگوید آسمان و زمین در اختیار ماست و یک بار میگوید که از اصلاح برادر مؤمنی عاجزیم!
آن مرد فقیر از شنیدن این سخن آزرده شد و خدمت امام سجاد علیهالسلام رفت و گفت: شخصی چنان و چنین گفت و به من سخت آمد به گونهای که رنج و محنت و پریشانیهای خودم را فراموش کردم.
حضرت فرمود: خداوند تو را فرج عطا فرمود؛ و دستور داد: آنچه برای افطار من آماده کردهاید بیاورید.
دو قرص نان خشک شده را آوردند.
حضرت فرمود: این نانها را بگیر که در خانه ما به غیر از اینها وجود ندارد ولیکن خداوند به برکت این دو قرص نان نعمت و مال زیادی به تو میدهد.
🔹 آن مرد دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمیدانست چه کار کند.
نفس و شیطان وسوسهاش نمود که نه دندان بچهها میتواند این نانها را بخورد و نه شکم تو و خانوادهات را سیر میکند و نه قرض تو ادا خواهد شد.
همانطور که در بازار راه میرفت، به ماهی فروشی برخورد کرد که یک ماهی در دستش مانده بود و کسی آن را نمیخرید.
به ماهی فروش گفت: من دو نان جو دارم بیا با ماهی مبادله کنیم.
ماهی فروش قبول کرد ، مرد ماهی را گرفت و یک نان جو را به او داد و به راهش ادامه داد و بقالی را دید که مقداری نمک مخلوط با خاک دارد که هیچ کس از او نمیخرد، به او پیشنهاد کرد بیا این قرص نان را بگیر و آن نمک را بده تا این ماهی را کباب کرده و استفاده کنم.
و نمک را نیز گرفت و به خانه رفت در فکر بود که ماهی را پاک کند کسی در زد.
وقتی در را باز کرد، دید هر دو مشتری نانها را پس آوردهاند و گفتند: بچههای ما این نانهای خشک را نمیتوانند بخورند و ما فهمیدیم که تو از ناچاری این نانها را به بازار آوردهای بیا و نان خود را بگیر، ما از تو راضی هستیم و آن ماهی و نمک را به تو حلال کردیم.
🔹 آن مرد آنها را دعا کرد و ایشان رفتند و چون کودکانش نمیتوانستند آن نانها را بخورند، تصمیم گرفت ماهی را کباب کند و به کودکانش بدهد.
وقتی شکم ماهی را پاره کرد که آن را تمیز کند دید پر از در و مروارید است که نظیر ندارند، پس خداوند متعال را شکر کرد و در فکر بود که آنها را به چه کسی بفروشد و چه کار کند که شخصی از طرف امام سجاد علیهالسلام آمد و پیغام آورد که امام سجاد علیهالسلام فرمود:
خداوند متعال در کار تو گشایش ایجاد کرد و از پریشانی نجات داد. اکنون قرصهای نان را به ما برگردان که آنها را به غیر از ما کسی نمیخورد.
📚 منابع
۱. امالی شیخصدوق، ص۵۳۷ .
۲. بحارالأنوار، ج۴۶، ص۲۰ .
🔆 سپاس از کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @varesoon
🔵⚪️ #توسل_و_استغاثه حضرت آدم (علیهالسلام) به #خمسهی_طیبه (علیهمالسلام)..
👈🏼 حضرت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
🔹 هنگامی كه خداوند متعال آدم ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او دميد، آدم به جانب راست عرش نگريست، پنج هيكل و شبح نوری را در حال ركوع و سجود ديده گفت: پروردگارا، آيا قبل از من كسی را از خاك و گل آفريده ای؟
فرمود: نه، ای آدم.
گفت: پس اين پنج هيكلی كه به شكل و قيافه خودم می بينم كيستند؟
🔹فرمود: اينان پنح نفر از فرزندان تو می باشند كه اگر آنان نبودند تو را نمی آفريدم.
اينها پنج تنی هستند كه برای آنان پنح اسم از اسامی خودم را جدا ساخته (و آنان را به آن اسامی ناميدم) اگر آنان نبودند، بهشت و دوزخ، عرش و كرسی، آسمان و زمين و ملائكه و انس و جن را نمی آفريدم.
🔹 من محمودم این محمد است، من عالی هستم و اين علی است، من فاطرم و اين فاطمه است، من احسانم و اين حسن است، و من محسنم و اين حسين است.
🔹به عزت خود سوگند ياد كردهام كه هيچ كس به اندازه يك ذره بغض و كينه آنان را نزد من نياورد مگر اينكه او را به دوزخ خود وارد سازم و از اين كار پاكی هم ندارم.
🔹ای آدم، اينان برگزيدگان من از ميان آفريدگانم می باشند، به وسيله آنان رهائی بخشيده، و به آنان هلاكشان می كنم، اگر تو به من نيازی داری به اينان توسل بجوی.
🔹 حضرت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) بعد از اين سخنان فرمود: ما كشتی نجاتيم، هر كس به آنان چنگ زند نجات يافته و هر كس از آن دوری گزيند نابود شده است، هر كس نيازی به خداوند دارد به وسيله ما خانواده از خداوند درخواست كند.
📚 آدرس کتب اهل تسنن:
1⃣ مناقب علي بن ابيطالب علیهالسلام (ابن مغازلي شافعي) ص۶۳ ح۸۹.
2⃣ ينابيع المودة (قندوزي حنفي) ص۹۷ و ۲۳۹ ط اسلامبول.
3⃣ منتخب كنزالعمال (متقيهندي) در حاشيه مسند (احمدبنحنبل) ج۱ ص۴۱۹.
4⃣ الدرّ المنثور (سيوطي) ج۱ ص۶۰
5⃣ فرائد السمطين، (جوینی) ۱/ ۳۶.
🔅 سپاس از کانال #مطالبنابدرمنبر
🆔 @varesoon
🔷🔶 #دلیل_برتری_امت_رسول_الله_صلی_الله_علیه_وآله_بر_سایر_امت_ها_نزد_خداوند_تبارک_و_تعالی
👈🏼 #شیخ_فخرالدین_طریحی رضوان الله علیه مینویسد:
وَفِي حَدِيثِ مُنَاجَاةِ مُوسَى عليه السلام:
وَقَدْ قَالَ يَا رَبِّ لِمَ فَضَّلْتَ أُمَّةَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه وآله عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ؟
فَقَالَ اللهُ تَعَالَى : فَضَّلْتُهُمْ لِعَشْرِ خِصَالٍ.
قَالَ مُوسَى: وَمَا تِلْكَ الْخِصَالُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا حَتَّى آمُرَ بَنِي إِسْرَائِيلَ يَعْمَلُونَهَا؟
قَالَ اللهُ تَعَالَى : الصَّلَاةُ وَالزَّكَاةُ وَالصَّوْمُ وَالْحَجُّ وَالْجِهَادُ وَالْجُمُعَةُ وَالْجَمَاعَةُ وَالْقُرْآنُ وَالْعِلْمُ وَالْعَاشُورَاءُ.
قَالَ مُوسَى : يَا رَبِّ وَمَاالْعَاشُورَاءُ؟
قَالَ: الْبُكَاءُ وَالتَّبَاكِي عَلَى سِبْطِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه وآله وَالْمَرْثِيَةُ وَالْعَزَاءُ عَلَى مُصِيبَةِ وُلْدِ الْمُصْطَفَى.
يَا مُوسَى مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِي فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بَكَى أَوْ تَبَاكَى وَتَعَزَّى عَلَى وُلْدِ الْمُصْطَفَى إِلَّا وَكَانَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ثَابِتاً فِيهَا.
وَمَا مِنْ عَبْدٍ أَنْفَقَ مِنْ مَالِهِ فِي مَحَبَّةِ ابْنِ بِنْتِ نَبِيِّهِ طَعَاماً وَغَيْرِ ذَلِكَ دِرْهَماً أَوْ دِينَاراً إِلَّا وَبَارَكْتُ لَهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا الدِّرْهَمَ بِسَبْعِينَ وَكَانَ مُعَافاً فِي الْجَنَّةِ وَغَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ.
وَعِزَّتِي وَجَلَالِي مَا مِنْ رَجُلٍ أَوِ امْرَأَةٍ سَالَ دَمْعُ عَيْنَيْهِ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ وَغَيْرِهِ قَطْرَةً وَاحِدَةً إِلَّا وَكَتَبْتُ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ شَهِيدٍ.
ترجمه
📝 در روایت مناجات حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام با خداوند آمده که حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: چرا امت پیامبر خاتم را بر بقیه امتها برتری دادهای؟
خداوند فرمود: برای ده ویژگی این امت: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قرآن، علم، و عاشورا.
حضرت پرسید: منظور از عاشورا چیست؟ خداوند فرمود: گریه و عزاداری بر فرزند پیامبر.
ای موسی هیچ بندهای نیست که برای فرزند پیامبر بگرید و محزون شود و عزادار گردد مگر این که بهشت را به او میدهم و هر کس در راه محبت حسین فردی را طعام دهد یا درهمی هزینه کند، در دنیا به مال او هفتاد برابر برکت دهم و گناهانش را بیامرزم و در بهشت آزاد خواهد بود.
به عزت و جلالم سوگند هر کس از چشمانش در روز عاشورا اشک جاری شود ولو به اندازه یک قطره، اجر صد شهید برای او مینویسم.
📚 مجمع البحرین، فخر الدین طریحی (چاپ موسسه التاریخ العربی)، ج۲، ص۲۵۳-۲۵۴ .
🔆 سپاس از کانال #مطالبنابدرمنبر
🆔 @varesoon
◾️ #هفت_مصیبت_شام_از_زبان_امام_سجاد_علیه_السلام
👈🏼از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام !
🔴 در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1. ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2. سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم..
📚 تذکرة الشهداء ، ملا حبیب الله کاشانی ، ج ۲ ، ص ۱۲۳ .
سپاس از کانال #مطالبنابدرمنبر
🆔 @varesoon