🌹🌷🌹در رثای #آوینی_آبادان
در آخرین جمعهی اولین ماه پاییز، خبری دردناک آبادان را در سوگ و سوزی دیگر فرو برد و دردی بر دیگر دردها افزود. میگویند «از دردهای کوچک است که آدم مینالد، وقتی ضربه سهمگین باشد، لال میشود... » و ما برای رفتن ناباورانه ی «احمد یلالی» شوکه و لال شدیم. فعال فرهنگی این دیار که فروتنانه برای ثبت و ضبط تاریخ شفاهی دفاع مقدس از جان مایه گذاشت و بحق، او را باید «آوینی آبادان» نام نهاد.
بسیاری در زمان حیاتشان خوب شناخته نمیشوند اما پس از رفتن شان معلوم میشود که چه گوهر گرانبهایی از دست رفته است. «مدیر کانون تخصصی ایثار و شهادت آبادان» هم شاید یک عنوان ساده برای مردی باشد که سالها مجاهدت کرد تا امروز او را به نام «خادم الشهدا» بشناسیم.
به عنوان یک دوست از سالیان دراز شاهد تمام دلسوزیها، دغدغهها و پیگیریهای صادقانه و بیادعای ایشان بودهام. در سالهای فعالیتم در روابط عمومی و معاونت فرهنگی شهرداری، احمد گاه به گاه به دفتر میآمد. از اهمیت ادبیات پایداری صحبت میکرد و ضرورت آموزش روایتگری و... . او برای همهی ما و نسل جدیدی که در سالهای اخیر سربرکشیدند و وارد عرصه فرهنگی شدند نماد است؛ نمادی از انسانی بیادعا و دلسوز که فعالیتها و خاطراتش در سینهی مردمان این دیار و در حافظه تاریخ برای ابد ماندگار خواهد ماند. مجاهدی نستوه، انسانی متعهد و صمیمی، خادمی صادق و ولایتمدار و انسانی دیندار بود و همیشه بر مدار اخلاق و ایمان.
اینک ناباورانه و دلشکسته در سوگ او به اندوه مرد لبخند بر لبی که گویی همواره غمی سنگین بر دل داشت، نشستهایم. با رفتن او مجاهدی دیگری بر زمین افتاد، ولی «مردی اگر که افتاد از این قبیله غم نیست/ از این قبیل مردان در این قبیله کم نیست»
در رثای فقدان احمد ناخواسته این بیت رودکی را با خویش زمزمه می کنم: از شمار دو چشم يک تن کم / وز شمار خرد هزاران بيش
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
محمود تیلا/ آبادان خبر
#شبکه_ملی_وارثون
@varesoon_com