آیت الله فاطمی نیا:
اعمال ما نور دارد، باید نورها را با مراقبه نگه داریم. ما غالبا ولخرج نور هستیم؛ اگر نوری کسب کنیم با رفتارمان، آن را از بین میبریم...
نماز شب میخوانیم و بعد...
غیبت میکنیم. دعا میخوانیم، با جواب تلخی به مادرمان آن را از بین میبریم. اگر نورها را حفظ و جمع کنیم به تدریج قوی و دارای آثار عالیه میشوند.
@ajaebejahan
✍امام صادق علیهالسلام فرمودند:
خداوند عزّوجلّ هيچ درى از روزى را بر مؤمن نمىبندد، جز اين كه بهتر از آن را براى او مىگشايد.
📖 بحار الأنوار، ج ۶۹، ص ۵۲
@ajaebejahan
#مقام_بالای_میرزا_ابراهیم_محلاتی
#دیدن_عزرائیل
فقیه زاهد شیخ جواد عرب، شب ۲۶ ماه صفر ۱۳۳۶ قمری در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائیل را می بیند. پس از سلام از او می پرسد از کجا می آیی؟ از#شیراز، روح میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم.
روح اودر عالم#برزخ در چه حالی است؟
در#بهترین_حالات و در بهترین باغ های برزخ، خداوند#هزار_فرشته در اختیار او نهاده است که فرمان او را می برند.
گفتم:برای چه#عملی به چنین مقامی رسیده است؟
آیا برای مقام علمی و#تدریس و تربیت شاگرد؟
فرمود:نه.
گفتم:برای#نماز_جماعت و رساندن احکام به مردم؟
فرمود:نه
گفتم
@ajaebejahan
#آیه_نگار
قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا
💌 بگو: هرگز جز آنچه خدا برای ما خواسته به ما نخواهد رسید.
📖 بخشی از سوره توبه| آیه ۵۱
@Tahzibe_Nafs
#داستانک 📚
#مسير_مستقيم
برف فراوانی آمد و همهجا را سفیدپوش کرد. دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه میرسید.
یکی از آنان گفت: «کار سادهای است!»، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند کرد تا به ردپاهای خود نگاه کند. متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برداشته است.
دوستش را صدا زد و گفت: «سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی!»پسرک فریاد زد: «کار سادهای است!»، بعد سر خود را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم دوخت و به طرف هدف خود رفت و ردپای او کاملاً صاف بود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@ajaebejahan
#سلام_امام_زمانم💞
اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق
جہــاڹ انتظار
قدومت را می کشد
چشمماڹ را
بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ
اے روشڹ تر از هر روشنایی
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـ
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : سلام مرا به فاطمه ام برسان
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_فرحزاد
کمی تا
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : چرا پیامبر لقب امام ششم را صادق گذاشتند؟
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : راهی به بهشت ندارد فردی که ...
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
کمی
@ajaebejahan
#تلنگر
#نماز_اول_وقت
یک سؤال❓
آیا امکان دارد انسان همیشه نمازهایش را اول وقت بخواند؟☺️
۱. توجه به آثار مثبت و معجزهآسای نماز اول وقت🤔 که هم در امور دنیوی و هم در امور معنوی به انسان کمک میکند و او را جلو میبرد. مثلاً:
🔰 رسول خدا صلی الله علیه و آله از قول خداوند متعال میفرماید: من تعهدی نسبت به بندهام دارم که اگر نماز را در اول وقت بپا دارد او را عذاب نکنم و بیحساب او را به بهشت ببرم.😍
🔰 آیتالله قاضی استاد آیتالله بهجت فرمود:
اگر کسی نمازش را در اول وقت خواند و به مقامات بالای معنوی نرسید مرا لعن کند.🙊
۲.توجه به اینکه امامزمان عجلاللهتعالیفرجه همیشه نمازهایشان را اول اول وقت میخوانند و ما اگر بخواهیم برای یاری ایشان آماده شویم👩🚀 چارهای نداریم جز اینکه نمازمان را اول وقت بخوانیم.
۳. توجه به این نکته که نماز اول وقت، نمرهاش ۲۰ است ولی نمازهایی که در اول وقت خوانده نشود بهزور نمره قبولی کسب میکنند😱 (یعنی نمره ۱۰)
۴. شما از نماز مغرب و عشاء شروع کنید👏 و یک هفته این دو نماز را اول وقت بخوانید، خواهید دید که خیلی هم سخت نیست بعد از آن آرامآرام نمازهای دیگر را هم اضافه کنید.
۵.شروع هر کاری مقداری سختی و زحمت🤢 دارد اما بعد از مدتی سختیها به عادتی نیکو تبدیلشده و شیرینی آن کار باقی میماند.😄
۶. در جاهایی که واقعاً (نه بهانهتراشی) امکان خواندن نماز اول وقت نیست دغدغه و فکر نماز را داشته باشید🤔 و در اولین فرصتی که شرایطش فراهم شد، نمازتان را بخوانید.
📚پر پرواز ص۶۲
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 هیچ کسی نمیتواند گناه دیگری را به عهده بگیرد
#شرح_قرآن ، صفحه ۵۴۷
#با_هم_آغاز_کنیم
#حجت_الاسلام_سعیدی
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: تأثیر پذیری از افراد و محیط های منفی
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_تراشیون
کمی
@ajaebejahan
✍#فقیر_وارسته👌
در روزی روزگاری، جوانی که سر و وضع فقیرانه ای داشت، به خانه پیامبر(ص) رفت...
از قضا مرد ثروتمندی هم آنجا بود مرد فقیر کنار مرد ثروتمند نشست.
ثروتمند وقتی دید جوان فقیر کنارش نشسته، لباسش را جمع کرد
جوان از کار آن مرد ناراحت شد اما به روی خودش نیاورد، سوال خودش را پرسید و از آنجا رفت
بعد از رفتن جوان، پیامبر اکرم (ص) از مرد ثروتمند پرسیدند: " چه چیزی باعث شد تو آن کار را انجام دهی؟ آیا ترسیدی از فقر او چیزی به تو برسد یا از ثروت تو به او؟؟ "
مرد ثروتمند کمی فکر کرد و با شرمندگی گفت:
" قبول دارم رفتارم زشت بود اکنون برای جبران کارم حاضرم نصف اموالم را به او بدهم "
حضرت کسی را فرستادند تا جوان فقیر را پیدا کند و به خانه بیاورد.
جوان آمد و حضرت ماجرا را برایش تعریف کردند و پرسیدند :" آیا این مال را از او قبول می کنی؟"
جوان پاسخ داد: " خیر! "
حضرت پرسیدند:" چرا؟ "
جوان گفت: " میترسم اگر آن بخشش را قبول کنم روزی به تکبری که او دچار شده دچار شوم، و دل کسی را بشکنم که حتی با بخشش نیمی از اموالم هم نتوانم آن را جبران کنم👌
📙کشکول شیخ
@ajaebejahan
📚#داستانک
ما
هوا یکسر ابری و مه آلود بود. آسمان پایین آمده بود و جاده را مهِ سنگین پوشانده بود. زن مضطرب بود.
گفت: - هیچی معلوم نیست محمد. خطرناکه!
کودک گفت: - الان غروبه بابا؟
زن گفت: - نه مامان. ظهر نشده هنوز.
کودک گفت: - پس چرا مث غروبا میمونه که بابا از سر کار میاد خونه؟
مرد به کودک گفت: - واسه خاطر ابراس بابا. هوای ابری این طوریه.
و به زن گفت: - الان نگه میدارم.
و نگه داشت. در بیابان. در مه اتاقکی مخروبه پیدا بود.
مرد گفت: - تو گشنهت نیست اکرم؟ همینجا ناهار بخوریم؟
و پیاده شد. زن هم. و کودک نیز. مه زمین را لیس میکشید و میجوشید.
لایِ حرفِ زن که از مرد میپرسید: «جا پهن کنم یا سرپایی میخوریم؟»، کودک - شادمان - سمتِ اتاقک دوید.
مرد – چشمش به کودک - گفت: - نا ندارم وایسم. زیلو بنداز.
زن گفت: - پس تو آتیش درست کن واسه آب جوش.
مرد فریاد کشید: - مانی! دور نرو بابا.
و رفت پی خشکه هیزم. زن صندوق ماشین را گشود. زیلو بر خاک نرم و نمور گستراند و چارگوشهاش را سنگ گذاشت. بقچه از قابلمه میگشود که صدای مرد را شنید: - جمع کن بیا این پشت اکرم. ببین چه خبره اینجا...
زن گفت: - پهن کردم دیگه. ولش کن. همینجا میشینیم.
مرد گفت: - تا حالا تو عمرت همچی منظرهای ندیدی. بجم تا از کفت نرفته.
زن غرولند کرد. خفیف. گفت: - خودت جمع کن. من بشقاب اینا رو میارم.
مرد – تند و فرز – زیلو را لوله کرد و زیر بغل گرفت. با دست دیگر بقچه را بر قابلمه مشت کرد و سمت اتاقک مخروبه رفت. زن صندوق ماشین را بست و پشتِ مرد روانه شد. زن همین که منظره را دید ساکت شد. پشت ِ اتاقک دره بود. در دره کلبههای روستایی بود؛ با شیروانیهای رنگ به رنگ. دورتر از کلبهها، مزارعِ رنگ به رنگ بودند. دره در روشناییِ خورشید بود که لوله لوله از سوراخهای ابر بر دهکده تابیده بود. در دره درخت بود. لایِ درختها گوسفندها بودند. گاوها بودند. صدایِ زنگوله میآمد. این همه، زیر قوسِ رنگین کمان بود.
زن گفت: - وای خدا... چه قشنگ... زن مبهوت بود و مرد به زن که مبهوت بود نگاه میکرد و لبخند میزد. زن گفت: - چطور ممکنه؟
مرد، رو از زن گرفت و به دره نگاه کرد که همین وقت زنی و مردی که شبیه آن دو بودند، همراهِ پیرمردی از شیبِ دره بالا آمدند. زن ساکت شد. مرد ساکت شد.
پیرمرد گفت: - چرا منو یادتون رفت مامان؟ پیرمرد این را گفت و گریه کرد.
زن گفت: - تو کی هستی پدر؟
پیرمرد گفت: - منم مامانی. مانی..
مرد گفت: - مانی کو اکرم؟
و مانی را صدا کرد و دستِ زن را کشید سمتِ ماشین. کنارِ ماشین زیلو را دیدند که بر زمین پهن است. ماشین در مه بود. مردی و زنی – شبیه آنها - در مه - بر زیلو نشسته بودند. مرد هیزم افروخته بود و بر آتش کتری نهاده بود. دورتر از آنها، کودکی، در مه، دور میشد.
نویسنده: علیرضا روشن
داستانهای کوتاه جهان...!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@ajaebejahan
🌷#تلنگر
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان نداشت
آنکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
آنکه در اموال دنیا غرق بود ایمان نداشت
دشت باور داشت گرگی در میانِ گله است
من نمیدانم چرا باور سگ چوپان نداشت
یک نفر پالان خر در خانه پنهان کرده بود
آن یکی با بار خر میرفت و خر پالان نداشت
یک نفر فردوس را ارزان به مردم میفروخت
نقشهها کاو داشت در پندار خود شیطان نداشت
هر کجا دست نیازی بود بر سویی دراز
رعیت بیچاره بخشش داشت اما خان نداشت
✓
📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇
📚
@ajaebejahan
پیرمردی که شغلش
دامداری بود، نقل میکرد:
گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا" مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
این یک گرگ است و با سه خصلت:
درندگی
وحشیبودن
و حیوانیت
شناختهمیشود
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید
هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب....!!
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : اینگونه با خدا مناجات کن!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_عاملی
کمی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو نمیدونی با بیحجابیت چکار میکنی!!!
کمی
@ajaebejahan
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#یک_داستان_یک_پند
🕌 در ایام جوانی با یک تور زیارتی به مشهد مقدس ثبتنام کردیم. در نیم روز گرم تابستان به مشهد رسیدیم. 4 نفر یک اتاق تقسیم شده بود.
🌴 اتاق ما چشمانداز خاصی نداشت و کمنور بود. یکی از دوستان بیتاب بود و اعتراض داشت و با مسئول تور درگیر شد تا بالاخره به آن اتاق بهتر نقل مکان کرد.
حقیر، در معیت استادی بودم که از لحظه ورود به اتاق آرام خواب رفت و پس از چرتی کوتاه با حقیر به زیارت مشرف شدیم.
در راه پرسیدم، استاد شما چرا اهمیتی به اتاق ندادید؟
تبسمی کرد و گفت: ما برای زیارت امام رضا ع آمدهایم یا زیارت اتاق؟
دوم اینکه مگر چند روز قرار است در این اتاق باشیم؟ چشمبه همزدنی این چند روز تمام میشود باید فکر کسب فیض باشیم نه کسب عیش.
✨🍀 گفت: دنیا هم مانند اتفاق امروز است، برخی که از آن دنیا غافل هستند (مانند زیارت امام رضا) و نمیدانند برای چه و کجا آمدهاند، عمر خود را به جای اصل، در فرع بیخودی، (دنبال نور گیر بودن یا نبودن اتاق) سپری میکنند و آرامش در این دنیا ندارند و دست خالی از این دنیا میروند.
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پای_درس_شهید♥️
زیارت عاشورا را بخوانید و
ازطرف من به ارباب ابراز ارادت ڪنید. حتما هر ڪجا باشم خود را در ڪنار شما خواهم رساند.
شهید مدافع حرم...
#شهید_نوید_صفری
@ajaebejahan
✍امـام علی علیه السلام:
آن ڪسی ڪه زشتیهای #مـردم
را بنگــرد و آن را زشــت شـــمارد
سپس همان زشتی ها را مرتڪب
شود پس او #احمق واقعی است.
📚بخشی از حڪمت ۳۴۹
@ajaebejahan
🌺
فضیلت آیة الکرسی بعد از هر نماز☄
① به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روایت شده: هركه بعد از نماز واجب آية الكرسى را بخواند، گزنده اى به او ضرر نرساند.
② و در حديث معتبر ديگر فرمود:
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمودند: يا على بر تو باد به تلاوت نمودن آية الكرسى پس از هر نماز واجب، به درستى كه بر خواندن آن محافظت نكند، مگر پيغمبر، يا صدّيق، يا شهيد.
③ و همچنین روايت شده: هركه آية الكرسى را پس از هر نماز بخواند او را از وارد شدن به بهشت جز مرگ مانعى نباشد.
④ و طبق روايت ديگر: هركه آية الكرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، نمازش پذيرفته شود، و در امان خدا باشد، و خدا او را از بلاها و گناهان حفظ كند.
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان جالب تاریخی مردی که خود را به پیامبر (ص)معرفی کرد.
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چه کسانی امید به توبه داشته باشند؟
🎙 حاج علی قربانی
@ajaebejahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ڪلیپ «آواره طرد شده»
👤 استاد #شجاعی
🔸 امام زمان خیلے میسوزه بخاطر ماها
همه ائمه رفتن و یه امام زمان تنها مونده
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج💚:)
@ajaebejahan