فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🔵شوخی خادم حرم امام رضا(ع)
با پیرمرد روستایی و...
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
💠داستان کرامت امام رضا (ع)
به یک زندانی اعدامی اهل
زرند کرمان
🔹به روایت: صابر خراسانی
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
♦️برای لحظاتی ارتباطش با زمین قطع میشود
در کما که بوده ، کمی از چیزهایی که اینجا رخ میداده را در حال بیهوشی میدیده ، کمی هم چیزهایی که برای ما نا مفهوم است
میگوید :
برایم همیشه سوال بود چرا مسئله ی اشک بر امام حسین (ع) این قدر مهم است؟
مگر این اشک چه کمکی میتواند به جهان بکند؟
این را آنجا دیدم.
و علتش را دریافتم...
✅ @vaslekhooban
#کرامت_ناب
💠هوای ما رو هم داشته باش💠
🔷آيت الله حاج سيد محمد علي آل سيد غفور از اساتيد مبّرز حوزه در جلسهي تدريس خود فرمودند:
جد ما مرحوم سيد عبدالغفور نقل كرد:
🔵زني از اهل «طُوَيريج» (در سه فرسخي كربلا) گوسالهاي را نذر حضرت قمر بنيهاشم كرده بود. چون حاجتش برآورده گشت براي اداي نذر حركت نمود ولي در ميانهي راه يكي از مأمورين امنيتي كه سُنّي بود، جلوي زن را گرفت و گفت:
«با اين گوساله به كجا ميروي؟»
گفت: «اين گوساله نذر حضرت عباس(ع) است و من براي اداي نذر به كربلا ميروم».
مرد سني فرياد زد: «دست از اين مسخره بازيها و خرافات برداريد» و راه را بر زن بيچاره ميبندد و گوساله را از او ميگيرد.
اصرارهاي زن تأثيري نميكند و به ناچار، خود به تنهايي به كربلا و حرم حضرت باب الحوائج مشرف ميشود و ميگويد: «آقا جان! من به نذر خود وفا كردم، ولي آن مرد سُنّي مانع شد. شما بر مرد سني غضب كنيد و او را ادب نماييد».
🔷شبانگاه همان روز، زن در خواب ميبيند كه خدمت حضرت عباس(ع) رسيده است.
حضرت(ع) ميفرمايد: «نذر تو به ما رسيد و قبول كرديم»!
زن ميگويد: «خدا را شكر، اما من تقاضامندم كه گوساله را از مرد سنّي باز پس گيريد و بر او غضب فرماييد».
حضرت(ع) ميفرمايد: «من آن حيوان را به مرد سنّي بخشيدم و ما خانداني هستيم كه هرگاه چيزي به كسي داديم بازپس نميگيريم»!
زن ميگويد: «اما مرد سنّي دل مرا شكست و مرا آزرده ساخت» و تقاضاي خود را تكرار نمود.
حضرت(ع) فرمود: «آن مرد سنّي حقي بر گردن من داشت كه بايد أَدا ميكردم»!
حضرت (ع) فرمود: «اين مرد سني در روزي بسيار گرم، در راهي ميرفت. شدت گرمي هوا به قدري بود كه مرد مشرف به هلاكت گشت . پس چون به كنار نهر آب رسيد با اينكه بسيار تشنه بود، اما لحظهاي درنگ كرد و به ياد تشنگي برادر مظلومم حسين افتاد و اشك ريخت و بر قاتلان آن حضرت نفرين و لعنت نمود. من به پاس اين عمل خير، گوساله را به او بخشيدم»!
🔷چون زن به سوي منزل بازگشت به طور اتفاقي، مجدداً با مرد سنّي مواجه گشت و جريان خوابش را براي او بيان نمود.
مرد سني در حاليكه اشك ميريخت گفت:
«به خداي بزرگ سوگند كه تمام آنچه گفتي عين واقعيت است و من آنرا تا كنون براي احدي بازگو نكرده بودم. اينك بيا و گوساله را پس بگير»!
زن نپذيرفت و گفت: «اين هديهي حضرت عباس(ع) است به تو، و من حق ندارم آن را از تو بپذيرم».
مرد سنّي كه دلش به نور حقيقت روشن شده بود توبه نمود و فوراً به زيارت حضرت ابوالفضل (ع) شتافت و در كنار قبر مطهر آن بزرگوار به آيين حقهي تشيع مشرف گشت و عّدهاي از بستگان او نيز به واسطهي اين كرامت شيعه شدند.
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🔳ماجرای روضههای ساده ی
پیرزنی که حضرت زهرا (س)
مهمانش بودند...
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🔷السلام علیک یا
ابالفضل العباس
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
💠معجزهای که تربت کربلا
برای مریض رقم زد...
✅ @vaslekhooban
#کرامت_ناب
💠آیت الله مرعشی نجفی و
شعر شهریار
🔷آیت الله العظمی مرعشی نجفی بارها می فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم . آن شب در عالم خواب , دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (ع) با جمعی حضور دارند.
حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد...
🔹ادامه...
✅ @vaslekhooban
وصل خوبان
#کرامت_ناب 💠آیت الله مرعشی نجفی و شعر شهریار 🔷آیت الله العظمی مرعشی نج
#کرامت_ناب
💠آیت الله مرعشی نجفی و
شعر شهریار
🔷... فرمودند:
شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان ! شهریار این شعر را خواند :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست ؟
گفتند : شاعری است که در تبریز زندگی می کند . گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید . چند روز بعد شهریار آمد . دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر (ع) دیده ام. از او پرسیدم : این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته ای ؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته ام ؟ چون من نه این شعر را به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام .
مرحوم آیت الله العضمی مرعشی نجفی به شهریار می فرمایند : چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیرالمومنین (ع) تشریف دارند . حضرت , شاعران اهل بیت را احضار فرمودند : ابتدا شاعران عرب آمدند . سپس فرمودند : شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند . آنها نیز آمدند . بعد فرمودند شهریار ما کجاست ؟ شهریار را بیاورید ! و شما هم آمدید . آن گاه حضرت فرمودند : شهریار شعرت را بخوان ! و شما شعری که مطلع آن را به یاد دارم خواندید . شهریار فوق العاده منقلب می شود و می گوید : من فلان شب این شعر را ساخته ام و همان طور که قبلا عرض کردم . تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده ام .
آیت الله مرعشی نجفی فرمودند : وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده , من آن خواب را دیده ام .
ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند : یقینا در سرودن این غزل به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی به این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (س) است وخوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است . بلی , این بزرگواران , خاندان کرم هستند و همه ما در ذیل عنایات آنان به سر می بریم .
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
#شهدا_زنده_اند
💠پای مادرشهید معماریان
می شکنه. در عالم خواب
فرزند شهیدش رو می بینه
با یه شال سبزی که از حرم
امام حسین (ع) آورده پای
مادر رو می بنده...
و پای مادر، خوب می شه...
جالب اینجا ست ، مادر که
از خواب، بیدار میشه شال
سبز رو روی پاش میبینه...
🔷هنوزبعد ازگذشت سالها
از آن اتفاق ناب ، شال سبز
در اختیار مادر شهید ست.
🌷شهدا زنده اند...
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
💠السلام علیک یا
علی ابن موسی الرضا
✅ @vaslekhooban
45.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جمعه_انتظار
#کرامت_ناب
🟢داستانی شنیدنی از ملاقات
یک راننده کامیون با امام زمان
علیه السلام
🔹به روایت: استاد عالی
✅ @vaslekhooban
33.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کرامت_ناب
🟢این خانم معلم محترم،
عکس شهدایی که در سالن
مدرسه بودند رو جمع میکنه
و بعد... اتفاقی می افته که ...
🕊شهدا زنده اند...
✅ @vaslekhooban
32.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کرامت_ناب
💠شب اعدام به امام رضا (ع)
گفتم: آقا...
تو که فقط امام خوبا نیستی
یا ضامن آهو ضامن منم بشو.
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🟢میشه دلت رو راهیِ حرمِ
امام رضا(ع) کنی و کنار اون
پنجره فولاد بایستی و آقای
مهربان را سلام بدی؟
بسم الله...
السلام علیک
یا علی ابن موسی الرضا
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🟢مادر٣شهیدکه دربیمارستان
زیرتیغ جراحی دوام نیاورد وبیش
از٢ساعت ازمرگش گذشته بود با
صحبتهایی که در آن عالم با سه
فرزندشهیدش داشت مجددروح
به بدنش بازگشت
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهه_کرامت
#کرامت_ناب
💠داستان کرامت امام رضا(ع)
به یک زندانی اعدامی اهل
زرند کرمان
🔹به روایت: صابر خراسانی
🟢السلام علیک
یا علی ابن موسی الرضا
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسینیه_معلی
#کرامت_ناب
💔داستان احساسی متحول شدن
جوان معتاد درحرم امام حسین(ع)؛
حسینیه معلی شبکه سه
🔹زندگیم رو مثل یه فیلم بهم
نشون دادن
🔹ما بخشیدیم شما هم ببخشید...
✅ @vaslekhooban
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
◾️این آقا صاحب امروزِ ...
مرده زنده میکنه
☑️ @vaslekhooban
خواب مقبل سلحشور .mp3
5.06M
#کرامت_ناب
◾️روضهی مُقبل در حرم
سیدالشهدا علیهالسلام
🔹سلحشور
✅ @vaslekhooban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرامت_ناب
🟢شفا گرفتن مادر شهید...
🔹راوی:حجت الاسلام سعیدآزاده
🔷روایتی ناب دربارهی مادرشهید
محمد کیهانی که میخواست در
پیاده روی اربعین شرکت کند...
✅ @vaslekhooban
30.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کرامت_ناب
🟢حکایات شنیدنی از
ماجرای شال سبز شهید
محمد معماریان...
🔹حتما ببینید...
✅ @vaslekhooban