eitaa logo
وطنم جوان بمان
197 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
61 فایل
رسول خدا (ص) فرمودند: بر تعداد فرزندان بیافزایید تا در روز قیامت به فزونی شما بر امت‌ها تفاخر کنم. ارتباط باادمین: @vatanamjavanbeman لينک کانال: https://eitaa.com/vatanam_javan_beman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: 🌺 🔴دیرین دیرین «سفر نوروزی» 🚗🚘 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک 🌿 💔 ای کاش دست‌های خالی‌مان به آستان اجابت، گره بخورد🥀 ای کاش زمزمه‌های مداوم دعای فرج، گره گشا بشود🥀 ای کاش این بغض گلوگیر و مداوم، راه باز کند🥀 ای کاش شما بیایید...🥀 ‌‌ دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
حکمت ۱۲۳ نهج البلاغه🌴 الگوهای کامل انسانیت( اخلاقی) و درود خدا بر او فرمود: خوشا به حال آن کس که خود را کوچک می‌شمارد، و کسب و کار او پاکیزه است، و جانش پاک، و اخلاقش نیکوست ،که مازاد بر مصرف زندگی را در راه خدا بخشش می‌کند، و زبان را از زیاده گویی باز می‌دارد و آزار او به مردم نمی‌رسد، و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را کفایت کرده، بدعتی در دین خدا نمی‌گذارد🌴🌴 (برخی حکمت ۱۲۲و۱۲۳ را از پیامبر نقل کرده‌اند ) دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
🗓 امروز سه شنبه 🌸 ☀️۷ فروردین ۱۴۰۳ ه.ش 🌙 ۱۵ رمضان المبارک ١۴۴۵ه.ق💐 ۲۶ مارس ۲۰۲۴ميلادی دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
داستانک اگر تو بودی......🥀🥀 قسمت سوم در آستانه ۳۴سالگی ایستاده ام. دیروز دکترم آب پاکی را روی دستم ریخت وگفت بخاطر سقطی که داشته ام،هیچوقت نمی توانم باردار بشوم.🥀 فربد کلاس دوم است،از وقتی مدرسه می رود وخواهر وبرادر دوستانش را می بیند،بهانه اش برای درخواست داشتن خواهر بیشتر شده. روزی نیست که از من وپدرت درخواست داشتن خواهر نداشته باشد. هنوز ندانسته ام چرا فقط خواهر می خواهد شاید جای خالی تو را او هم احساس می کند. همه جا جای تو خالیست. امروز فربد را بردم پارک،روی صندلی نشسته بودم که دخترک همسن وسال تو رادیدم. در این چند سال همیشه وهمه جا،وقتی دختر کوچک می بینم حساب می کنم اگر تو بودی الان چه شکلی بودی وچه میکردی؟؟ گاهی از مادرهایشان سن دخترکان را میپرسم وبعد حساب می کنم اگر توبودی الان چگونه بودی؟ بنظرت فربد تو را چه صدا میزد؟؟ تولد چهار سالگیش از ما خواست برایش یک عروسک بزرگ بخریم،هر چقدر حرف زدیم که تو پسر هستی وعروسک مال دخترها،راضی نشد. اسم عروسک را گذاشت فرانک. اما صدایش میزند آبجی فرانک جون. چقدر اسمتان بهم می ایید. فربد و فرانک. اگر بودی حتما همیشه هر دوتایتان را با هم صدا میزدم. خوب فاصله سنی تان کم بود و حتما خیلی وقتها کنار هم بودید. مثل همین امروز. مثل همین دخترک موفرفری. یک شکلات بطرفش گرفتم. با خجالت آمد نزدیک وشکلات را گرفت . سنش را پرسیدم،دقیقا همسن تو بود. اگر توبودی،شاید مثل پدرت واین دخترک،موفرفری بودی،شاید هم مثل خودم وفربد موهایت صاف ولخت بود. دست روی موهای فردارش می کشم،چقد این سالها در خیالم موهایت را شانه کرده ام. چقدر جلو ویترین مغازه های که پیراهن دخترانه دارند ایستاده ام وتو را در پیراهن های رنگارنگ ،تصور کرده ام. اما امروز همه چیز برایم فرق کرده،چون تا دیروز کور سو امیدی داشتم که دوباره باردار می شوم هم فربد به آرامش می رسد هم خودم از خیال تو بیرون می آییم . اما... ادامه دارد... دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏠 | بیت شعری که شب گذشته رهبر انقلاب در دیدار شاعران خواندند 💗 سرشارم از جوانی، هرچند پیر دهرم ❤️ چون سرو در خزان نیز، رنگ بهار دارم 💻 Farsi.Khamenei.ir دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺مهارتهای زندگی 👈این قسمت : روزه گرفتن 😄با هم ببینیم خیلی چیزای قشنگ یاد می گیریم دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک 🌿 ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان🤲 دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من... دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
حکمت ۱۲۴ نهج البلاغه🌴روانشناسی زن و مرد (علمی، اخلاقی) و درود خدا بر او فرمود: غیرت زن ،کفرآور، و غیرت مرد نشانه ایمان اوست🌴🌴 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
🗓 امروز چهارشنبه 🌸 ☀️۸ فروردین ۱۴۰۳ ه.ش 🌙 ۱۶ رمضان المبارک ١۴۴۵ه.ق💐 ۲۷ مارس ۲۰۲۴ميلادی دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏠 | آرزوی بانوی شاعر هندوستانی که برآورده شد 🔹خانم آذرمی‌دخت صفوی از شعرای هندوستان: امشب با چشم خودم دیدم که رهبر معظم چقدر نسبت به شعر و ادب ذوق دارند و واقعا یک شخصیت منفرد هستند. سیاستمداران و کشورداران مختلف به امور ادبی و شعری اینقدر توجه ندارند. دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
اگر تو بودی.... قسمت چهارم در آستانه ۳۸سالگی ایستاده ام. فربد کلاس ششم است،دیگر بهانه خواهر نمی کند،اما شبها کابوس می بیند،کابوس روزی که من وپدرش نباشیم و فربد تنها مانده باشد،هر شب با فریاد از خواب بیدار می شود ودر آغوشم زار میزند، هر چقدر در گوشش میخوانم که من وپدرت همیشه کنار او خواهیم ماند تا بزرگ شود راضی نمی شود از تنهایی میترسد. دیشب وقتی دیدم هیچ جوره راضی نمی شودگفتم،فربد جان، ما وقتی می میریم که تو چند تا بچه داشته باشی دیگر تنها نیستی. صدای گریه اش بیشتر شد وگفت،در هر سنی باشم وقتی شما فوت می کنید فقط من هستم که پدر ومادرم فوت کرده،هیچکس منو درک نمی کند.من تنهام. ومن هیچ جوابی نداشته ام. همه جوره برای فربد امکانات فراهم کرده ایم،از بهترین مدرسه تا بهترین کلاس ها وباشگاهها ووسایل و....اما تمام وجود فربد پر است از حسرت نداشتن خواهر وبرادر. حتی برایش طوطی سخنگو وگربه خانگی هم خریده ایم،اما فقط مدت کوتاهی برایشان ذوق دارد. ودوباره تنهایی می شود تمام احساسش. اگر توبودی الان کلاس چهارم بودی. خیلی وقتها با فربد سر چیزهای مختلف بحثتان میشد،وگاهی صدای جیغ ودادتان ،اعصاب همه را بهم می ریخت،اما وقتی فربد برای تولدت از پول پس اندازش هدیه میخرید همه چیز در محبت خواهر وبرادری ذوب میشد.وفربد در کنار تو دعواها وبحث ها،جرائت پیدا میکرد نه مثل الانی که از هر بحث ودعوای وحشت دارد وراضی به دادن امتیاز به اطرافیان ودوستانش برای درگیر نشدن است. چقدر بودن تو لازم بود برای زندگیمان. شاید کارهای من بیشتر میشد وخستگی هم طولانی تر،اما وقتی تو وفربد چند روز در گوشی با هم حرف میزدید ونتیجه اش میشد جشن روز مادری که با همکاری هم برایم گرفته اید،همه چیز یادم میرفت وهر دویتان را در آغوش می کشیدم،راستی چقدر جای تو در آغوشم خالیست. چقدر جای یک دختر در زندگیمان خالی است. ادامه دارد.... دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دانه‌خوردن پرنده از نمای نزدیک...😍 سلام پرنده جان سال نووت مبارک، پسته کیلویی چند خریدی🤣 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشنایی باامامان و پیامبران و معصومین🌺 این قسمت : کبری(س)💐 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجک 🌿🌸پیامبر صلی الله علیه وآله: 🔸لحظه‌های عمرت را با صلوات بر محمد و علی و خاندان پاکشان احیا کن. 🌿أَحْيِ‏ أَوْقَاتِكَ‏ بِالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ آلِهِمَا الطَّيِّبِين‌‌‌‏. 🌺تفسیر امام عسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۶۰۳. 🌸 مهدی جان! زندگی یعنی همان لحظه‌هایی که آمدنت را آرزو کردم با ذکر صلوات... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
حکمت ۱۲۵ نهج البلاغه🌴 امام و شناساندن اسلام (معنوی، اعتقادی) و درود خدا بر او فرمود: اسلام را چنان می‌شناسانم که پیش از من کسی آنگونه معرفی نکرده باشد. اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم، همان یقین داشتن و یقین، اعتقاد راستین و باور راستین، همان اقرار درست و اقرار درست، انجام مسئولیت‌هاو انجام مسئولیت‌ها، همان عمل کردن به احکام دین است🌴🌴 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
🗓 امروز پنچ شنبه 🌸 ☀️۹ فروردین ۱۴۰۳ ه.ش 🌙 ۱۷ رمضان المبارک ١۴۴۵ه.ق💐 ۲۸ مارس ۲۰۲۴ميلادی دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
اگر تو بودی.....🥀🥀 قسمت پنجم در آستانه۴۵ سالگی ایستاده ام. دیروز جشن قبولی فربد در دانشگاه را سه نفره برگزار کردیم. اگر تو بودی،شاید با ذوق کیک جشن قبولی برادرت در دانشگاه را می پختی. وسکوت جشن سه نفره ما را باسر وصدا به شور وشادی تبدیل میکردی. شاید در تکاپوی درس خواندن برای کنکور بودی،شاید هم نه..... اگر تو بودی شاید فربد نمیشد مسئول به کمال رساندن تمام آمال و آروزهای ما. شاید سخت گیری های بی حد ما برای قبولی او در دانشگاه عالی ،متعادل میشد . استرس واضطرابی که فربد برای قبولی در دانشگاه عالی داشت،وتنهاییش وسخت گیری ما که فقط فربد را داریم،فربد را بسمت افسردگی برده. هرچند دانشگاه قبول شد،اما وابسته به قرص و روانپزشک ومشاور است. اگر توبودی شاید هیچکدام از این اتفاقات نمی افتاد. در تمام سالهای کودکی ومدرسه،فربد تلاش میکرد با کسی دوست صمیمی شود.انگار تمام همت ومحبت و هرچیز ارزشمندش را هزینه میکرد برای یکنفر تا شاید بتواند حساب برادری رویش باز کند،اما هر بار شکست میخورد،شکست ها غیر از افسردگی نتیجه دیگری هم برایش داشت،هیچکس برادر برایش نمی شود. فربد دیگر با کسی دوست نمی شود،تنهای تنهاست. خانه وزندگیمان هم در سکوتی طولانی وسرد بسر میبرد. فربد که مشغول درسها وکلاسهای دانشگاهست. پدرت هم که مشغول کار است. من هم دیگر حوصله کار نداشتم،اکثر اوقات در خانه تنها هستم. گاهی که تنهایی امانم را میبرد،گوشیم را برمیدارم وبرایت پیام می نویسم. سلام فرانک جان،خسته نباشی عزیزدل، بعد از کلاس زبانت.میام دنبالت باهم بریم خرید. ودر خیالم با هم میرویم همان مغازه ای که لباسهایی که به سنت بخورد زیاد دارد. دیروز از فروشنده اش پرسیدم،گفتم دختر من هفده ساله است،این لباس ها اندازه اش می شود؟؟فروشنده خانم مهربان وخوش زبانی بود،گفت اگر هم تیپ خودتون باشه بله حتما. خندیدم وگفتم،بله دقیقا هم تیپ خودم هست. با لبخند زیبایی گفت:خدا حفظش کنه. بغض کردم. حفظ؟؟ خدا او را به من امانت داده بود. من مسئول حفظ او بودم اما شدم قاتل جانش. زندگی فرانک کوچکم را از او دریغ کردم. من... من مادر او بودم،اما .... این سالها هر لحظه از تو واز خدایم برای جنایت بزرگی که کرده ام معذرت خواهی کرده ام،اما می دانم گناهم بسیار بزرگ است. اصلا خدا من را ببخشد،تو چگونه میتوانی من را ببخشی،من پناه تو بودم،اما..... تو هم من را ببخشی،من خودم هرگز خودم را نمی بخشم. ادامه دارد... دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی عجیب از ‍ مادری که رفتار بچه‌اش رو قبل و بعداز داشتن تبلت ثبت کرده!! دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
یک داستان زیبا برای کوچولوهای ناز 😘 🐛🐝🐛🐝🐛🐝🐛🐝🐛🐝🐛🐝 شب قدر: شب آشتی کرم ابریشم ،دلش از دنیا گرفته بود هر طرف که نگاه می کرد آدمهایی رو می دید که دارن گناه می کنن .دروغ می گن .همدیگه رو فریب می دن .اسمهای بدی روی هم می ذارن و همدیگه رو مسخره می کنن. از دود و سیاهی گناهای آدما ،مزرعه سر سبز کوچیکی که کرم ابریشم توش زندگی می کرد تیره و تار شده بود . کرم ابریشم دیگه دلش نمی خواست تو دنیایی به این زشتی و تاریکی نفس بکشه با یه دل شکسته شروع کرد به تنیدن یه پیله دور خودش و کم کم خودشو توی پیله مخفی کرد . دیگه از توی پیله ،دنیای آدما پیدا نبود .کرم ابریشم توی پیله ،به مناجات با خدا مشغول شد. با هر تسبیحی که می گفت چهرش قشنگتر ،و پیلش پر از نور و صفا می شد .کرم ابریشم ،زیباتر و زیبا تر شد آنقدر زیبا شد که دیگه از اون کرم اولیه، اثری دیده نمی شد اون تبدیل به یه پروانه خیلی خیلی قشنگ شده بود .حالا وقتش رسیده بود که پیله اطراف خودشو پاره کنه و بیرون بیاد و پر بزنه تو آسمون .اما کرم ابریشم هیچ علاقه ای به این کار نداشت. با خودش فکر می کرد اگه بیاد تو دنیایی که همه توش گناه می کنن و حرفای بد می زنن و کارای بد می کنن ،زشت و سیاه می شه و همه زیبایی هاش از بین می ره .به خاطر همین توی پیلش موند و بیرون نیومد . سنجاقکی که نزدیک پیله زندگی می کرد و منتظر تولد پروانه از پیله ابریشم بود ،دیگه حسابی خسته شده بود اومد جلو و می خواست با دستای خودش پیله رو باز کنه .فکر کرد شاید پروانه توی پیلش مشکلی داره که بیرون نمی یاد .سنجاقک با انگشتش زد به پیله ابریشم و گفت :پروانه خانم، پروانه خانم . پروانه با تعجب گفت بله، شما کی هستید ؟سنجاقک گفت من همسایه شما هستم الان وقتشه که شما از پیلتون بیرون بیایید من خیلی وقته که منتظرتون هستم .پروانه گفت ولی من دوست ندارم دنیای آدمای گناهکار و ببینم .دلم می خواد همین جا بمونم . سنجاقک گفت اتفاقا همین حالا باید بیایی بیرون و ببینی که دنیای آدما چقدر قشنگ شده . پروانه گفت مگه چه اتفاقی افتاده ؟ سنجاقک گفت مگه خبر نداری دیشب شب قدر بود.زمین و آسمون نور بارون بود .دیشب خیلی از آدما توبه کردن .خیلی ها به خاطر گناهانشون گریه کردن و قول دادن که جبران کنن . خدا هزاران هزار نفر رو بخشید . دعای خیلی ها رو قبول کرد و برای خیلی ها جایزه های خوب گذاشت تا توی طول سال بهشون بده . دیشب مثل بارون از طرف خدا روی سر آدما چیزای خوب می بارید.تازه دیشب اثری از شیطون و لشکر خرابکارش نبود .گمونم شیطون توی زندون فرشته هاست و راه فراری نداره .وای دیشب چه شبی بود .خیلی جات خالی بود . پروانه با عجله پیلشو پاره کرد و سرشو از پیله بیرون کرد .نور خورشید توی صورت پروانه تابید پروانه لبخندی زیبا زد و گفت چقدر دنیا امروز قشنگه ولی حیف که من دیشب نبودم. سنجاقک پروانه رو تو آغوش گرفت و گفت هنوز شب بیست و سوم ماه رمضان مونده .شب بیست سوم از دیشب هم قشنگتر و بهتره ... دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔖 کلیپ "خورشیدِ پنهان"🌤 "حاضرِ غایب" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313 دوستاتون‌روهم‌به دعوت کنید😊 •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•   @vatanam_javan_beman       •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈