eitaa logo
ادبیات عرب و «علوم عقلی و نقلی»
228 دنبال‌کننده
208 عکس
33 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☄ترجمه :الان دعواهای ما اینگونه است 🌸 @vazife110
🍂معنای لغات : 👈ضالّ 👈غاوی 🔸 ضالّ آن کسي است که راه را نمي‌داند. 🔸غاوي آن کسي است که هدفی ندارد. ☄کاربرد قرانی : ابليس اين دو دام را در مسير زندگي جامعه قرار داده است که ﴿وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ﴾ ﴿وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ﴾ 🔹 بعضي‌ها اصلاً نمي‌دانند که براي چه خلق شدند و چه کار مي‌خواهند بکنند! اينها غاوي‌اند؛ يعني بي‌هدف هستند. 🔹برخی ها هدف دارند، ولي نمي‌دانند راه کجاست و از چه راهي مي‌خواهند به مقصد برسند؛ این ها ضال هستند. 🔸 خداي سبحان سوگند ياد کرد که وجود مبارک پيغمبر (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) هم هدف را مي‌شناسد و هم راه را مي‌داند ﴿ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ﴾، پس راه را بلد است، ﴿وَ ما غَوي﴾ یعنی هدف دارد. 🌸 @vazife110
🔻 ◀️ بیان حال در متون عربی به شکل جمله رواج فراوانی دارد. جمله حالیه بیانگر حالت و کیفیت اتفاق افتادن فعل است. ❇️ ترکیب این اسلوب به‌این شکل است: جمله خبریه + و + جمله حالیه 🔸 تحسَبُهُم جَمیعاً وقُلوبُهُم شَتّی (حشر: 14). تو آن‌ها را یکدل و متحد می‌پنداری و حال آنکه دل‌هایشان از هم جداست. 🌸 @vazife110
🔺((انّاهدیناه السبیل إما شاکراوإماکفورا))🔺 🔹 سوال: چرا برای شکر اسم فاعل بیان شد ولی برای کفر صیغه مبالغه بیان شد؟؟؟ 🔸جواب: هر چه انسان شکر گزار باشد در مقابل نعمتهای خداوند باز هم کم است ولی اگر کوچکترین ناسپاسی در مقابل این همه نعمتها کند بسیار ناسپاسی بزرگی است لذا برای شکر اسم فاعل آورد و برای کفر و ناسپاسی صیغه مبالغه آورد. تامل جیدا 🌸🌸🌸 @vazife110
❓سوال : چرا در آیه ۱۰۱ مائده "أشياء" غیر منصرف آمده است؟ 🌴آیه> يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَليم 🔸جواب: زیرا شیء در ابتدا بر وزن فعلاء(شیءاء) آمده و بعد از آن قلب صورت گرفته است و أشياء شده است یعنی بر وزن لفعاء 🥀توجه : پس اشیاء غیر منصرف شده( علت غیر منصرف : تانیث "الف ممدود" که به جای دو سبب قرار میگیرد ) 🥀توجه : پس اشیاء بر وزن افعال نیست 🌸🌸🌺🌺🌸🌸 @vazife110
🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌸🌸🌸 🥀محطة تأمل. 🍂الاصدقاء الاوفياء مثل اليد والعين 😢 ...اذا تالمت اليد بكت العين 🙈...واذا بكت العين مسحتها اليد.. 🌸🌸🌺🌺🌸🌸 @vazife110
ممکن است پدر هر چه را که ما می‌خواهیم در اختیارمان نگذارد ، اما او حتما هر آنچه را که در توانش است در اختیارمان می‌گذارد. 🌸🌸🌺🌺🌸🌸 @vazife110
🍂در عبارت (عصی ابلیسُ ربّهُ و لمّا یَندَم) به ترتیب چه فعل هایی به کار رفته است؟ ❌الف) ماضی ساده - ماضی بعید ❌ب) ماضی ساده - مضارع موکّد ❌ج) مضارع ساده - مضارع مجزوم ✅د) ماضی ساده - ماضی نقلی 🌻🌻🌻🌻🌻 ☀️نکته : لمّا + فعل مضارع = ماضی نقلی منفی لما یذهب : نرفته است ( هنوز نرفته است ) ، لمّا نذهب: نرفته ایم ( هنوز نرفته ایم )، ... 🌸🌸🌺🌺🌸🌸 @vazife110
بدل تفصیل برای تفصیل ما قبلش می آید. مانند: 🍂 الإسمُ عَلى قِسْمَیْنِ: منصرفٍ و غيرِ منصرفٍ. 🍂«الْعِلْمُ عِلْمانِ :مَطبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ 🍂أن الكلام ثلاثة : اسم وفعل وحرف 🍂انواع الجمع ثلاثة: جمع المذكر السالم، وجمع المؤنث السالم، وجمع التكسير  ✨امام علی علیه السّلام: يَهْلِكُ فِيَّ رَجُلاَنِ: مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفْتَر. (دو كس در مورد من هلاك خواهند شد: دوستى كه در حق من افراط و غلو مى كند و دشمنى كه بهتان مى زند و افترا مى بندد.) 🌸 @vazife110
☀️درس اول : ☀️بررسی نکات مهم در : ☄= ماضی + مضارع ☄ماضی استمراری: کان +....+ فعل مضارع 🔥ساختار ترجمه ماضی استمراری : می+بن ماضی+شناسه 🌲نکته بسیار مهم : اگر کان و فعل کنار هم بیاید باید صیغه های کان با فعل مطابقت کند. اگر با فاصله بیاید مفرد می آید. ⚡️مثال: عیِّن الأصحَّ و الأدقَّ:«در گذشته ادبای ما افتخار می کردند که از زبان قرآن برای نوشتن آثار خود استفاده می کنند» (تجربی 86) ❌۱) فی القدیم أدباؤنا کانَ یَفـتَخرونَ بأنَّهُم مِن اللُغةِ القرآنیة یَستَفیدونَ لکتابة آثارهم ✅۲) کان أدباؤنا فی الماضی یَفتَخرونَ بأنَّهم مِن اللغة القرآنیة یَستَفیدونَ لکتابه آثارهم ❌۳) أدیباتنا کانت یَفتَخرنَ باالاستفاده من اللغة القرآنِ لکتابه آثارهم ❌۴) أهل أدبنا کان یَفتخَرُ بأنَّهم سیَستَفیدونَ مِن لغة قرآن لکتابه آثارهم فی القدیم 🌻توضیح: 👈در گزینه های (۱) و(۳) چون«کان» بر سر فعل آمده است باید با آن به لحاظ صیغه مطابقت کند. ⭕️بنابراین صحیح آن ها به ترتیب «کانوا یَفتخَرونَ» و «کنَّ یَفتَخرنَ» می باشد 👈در گزینه ی (۴) نیز فعل «کان یَفتخرُ»با مبتدای خود «أهل ادب» که جمع است مطابقت نداشته و صحیح آن «کانوا یَفتَخرونَ» می باشد ⭕️هم چنین آمدن حرف استقبال (س) بر سر فعل «یستفیدون» اشتباه است.زیرا فعل معنای آینده ی مثبت می دهد. 🍂🍂🍂ادامه دارد...🍂🍂🍂 🌸 @vazife110
طوال الوقت=تمام وقت -طول روز شرب=نوشیدن الشای=چای یتصفح=باب تفعُّل تصفح=نگریستن -تامل کردن 🌸 @vazife110
🔅قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ 《بَغِيًّا》 (حضرت مریم) فرمود : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﭘﺴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﻪ ﻫﻴﭻ ﺑﺸﺮﻱ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺪﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍم. (۲۰ مریم) ☀️يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ 《بَغِيًّا》 ﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻫﺎﺭﻭﻥ ! ﻧﻪ ﭘﺪﺭﺕ ﻣﺮﺩ ﺑﺪﻱ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺑﺪﻛﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩ... (۲۸ مریم) 🔥سؤال: چرا در این دو آیه، برای مؤنّث، از 《بغیّاً》 که مذکّر است استفاده شده؟ 🔅جواب:《بغیّ》در اصل، "بَغوی" بوده و طبق قاعده ی اعلال اسم، واو ساکن تبدیل به یاء شده و بغوی به صورت بغیّ درآمده است. ⭕️(هنگامی‌ که‌ واو و یا کنار هم‌ قرار گیرند و اولی‌ ساکن‌ باشد، واو به‌ یا تبدیل‌ می‌شود: مَقضَوْی‌ = مَقْضی‌ّ و سَیْوِد = سَیّد، نیز در ترکیب‌: مُعَلَّمُوی‌َ = معلّمِی‌َّ. ) ❇️برخی از اسم ها، مذکّر و مؤنّثشان يكسان است؛ از جمله: 📌 فَعول به معنای فاعل؛ مانند عُمَرُ بَغيٌّ / عايشةُ بَغيٌّ (بغوي=بغيّ به معنای بد کاره) 🌸 @vazife110
⭕️اِنَّما یُریدُ اللّه ُلِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ البیتِ ویُطَهِّرَکُمْ تطهیراً ❇️بر اساس آیه تطهیر اگر《لیذهب》 را دارای زمان بدانیم عصمت ذاتی ائمه معصومین علیهم السلام نقض میشود و چون زمان فعل مضارع (حال او استقبال) است گذشته را شامل نمی شود . این مطلب را چگونه بررسی کنیم؟ ✅جواب نقضی : لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ.(مائدة/94) 🔥در صورت قبول(لِيَعْلَمَ اللَّهُ) کاملا مخالف با عقیده مسلمانان است زیرا لازمه اش که خداوند قبلا عالم نبوده و فقط هنگام نازل شدن آیه، خداوند عالم شده است العیاذ بالله. ✅اما جواب حلّی: افعال برای أغراضی جانشین یکدیگر شوند و استعمال عرب بهترین گواه بر این مطلب است. ⭕️فعل در استعمال میتواند حتی به معنی ماضی هم باشد 🌷فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى(صافات/102) در این آیه حضرت ابراهیم علیه السلام از فعل (أَرَى) استفاده نموده در حالی که باید ( رأیتُ) بگوید زیرا خواب را دیشب دیده اما می بینیم استعمال شده است. 🌷مثالی دیگر: وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِه (اعراف/57) يُرْسِلُ الریاح در حالی که قبل از نزول این آیه، إرسال ریاح هم بوده و مضارع، نفی وقوع در ماضی را نمیکند. ⚡️به عبارتی دیگر نهایت چیزی که مضارع میتواند بر آن دلالت کند إثبات است نه نفی. ✅در وقتی میفرماید: لیذهب این نهایت دلالتش این است که إذهاب رجس در حال و استقبال واقع می شود اما اینکه قبل از این هم مطهر بودند و از رجس پاک بوده اند یا نه؟ باید این را از خارج از دلالت مضارع پیدا کرد. ⭕️ یریدُ و لیذهب با صیغه مضارع امدند تا دوام و استمرار اراده الهی بر إذهاب رجس را برسانند و تا پاکی و طهارت آنها را تا آخر حیات طیبه آنها را به امت بفهامند چون مضارع دلالت بر استمرار میکند که اگر ذهبتُ بوده چنین معنایی از آن فهمیده نمیشود نه اینکه مراد آیه نفی پاکی اهل بیت در زمان گذشته است. 🌸 @vazife110
🌹معنای کلمه (واحد) از زبان امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام. 🌺وسط قتال جنگ جمل اعرابی کنار حضرت آمدو از واحد بودن خدا پرسید و حضرت فرمودند: واحد۴معنا دارد که ۲مورد آن درمورد خدا محالست و ۲موردآن درمورد خدا ثابت است. 🌴اما۲مورد محال: اول:خدا واحد است یعنی یکمین است که دلالت بر خدای دومین و سومین نیز میکند. دوم:واحد است از یک جنس مثل زید که واحداست از افراد انسان. هردو کفر است زیرا در اولی شریک برای خدا ثابت میشود و در دومی ماهیت و نوع برای خدا ثابت میشود. 🌴 اما دو مورد ثابت: ۱_خدا واحد است یعنی یگانه است در کمالات و شبیه ومانندی ندارد. ۲_واحد المعنی است یعنی درعالم خارج و ذهن منقسم نمیشود. 🌸 @vazife110
❇️اسامی استفهام یازده موردند۰ 👈یکی از انها :مَن ⭕️⭕️برای تعیین نقش اسمهای استفهام به جمله سوالی جواب می دهیم کلمه ای که به عنوان جواب کلمه استفهام قرار می گیرد همان نقش اسم استفهام در سوال است.. ✅ به مثالهای زیر توجه کنید : 🌷من جاء؟ احمد جاء ⚡️در این مثال نقش من مبتدا و محلا مرفوع است . 🌷مَن رأیتَ ؟ رأیتُ مریمَ . ⚡️نقش من در جمله استفهامی مفعول به و محلا منصوب است . 🌷مَن هو ؟ هو علی ٌ . ⚡️نقش من خبر مقدم و محلاً مرفوع است . 🌷الی من سلّمتَ ؟ سلّمتُ الی مریمَ . ⚡️نقش من ،مجرور به حرف جر است 🌸 @vazife110