📣📣📣📣📣📣📣📣📣
💥استاد پناهیان:
❌❌ بسیار بصیرت ساز ❌❌
♦️ پیامبر میخواست مردم را از دست رؤسای قبایل و احزاب آزاد کند
♦️ آغاز آموزش اسلام از عقاید به جای تاریخ، باعث فهم غلط از دین میشود
♦️ اصل ایدۀ بسیج از طرف امام نبود؛ بسیج همان پروژهای است که پیغمبر میخواست اجرا کند
♦️ رسالت پیغمبر دو وجه داشت: 1- گرفتن قدرت از سران قبایل و باندهای قدرت 2- دادنِ قدرت به مردم
♦️ مردمی که چشمان به روسای قبایل بود، باعث شکست حکومت علوی و بدبختی خودشان شدند
♦️ مردم ما به جای روسای قبایل، اسیر احزابند؛ مسولین ناشایست را احزاب سرِ کار آوردهاند
________
#علیرضا_پناهیان:
آغاز آموزش اسلام از عقاید و اخلاق، بهجای تاریخ اسلام، زمینۀ فهم غلط از دین میشود. وقتی آموزش دین با عقاید، اخلاق و احکام شروع میشود، ناخودآگاه این ذهنیت غلط در ذهن ما ایجاد میشود که درگیری پیامبر با کفار بر سر عقاید و اخلاق بوده؛ درحالیکه با مطالعه تاریخ صدر اسلام متوجه میشویم علت اصلی مخالفت کفار قریش با پیغمبر، مقام و موقعیت اجتماعی خودشان بود.
بر اساس نص صریح آیات قرآن، دعوای پیامبر با کفار، سیاسی بود نه اخلاقی، اما شورای انقلاب فرهنگی روز بعثت روز اخلاق نامگذاری کرده است.
هنگام بعثت، رسولخدا(ص) با طاغوت تابلوداری مثل فرعون مواجه نبود، بلکه با طاغوتچههای منتشری به نام رؤسا و بزرگان قبایل مواجه بود. ایشان میخواست مردم خیلی آزاد باشند و حتی رؤسای قبایل هم در آنها نفوذ نداشته باشند و مردم خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند.
ما هم الان از جهتی گرفتار وضع مشابهی هستم که رسول خدا هنگام بعثت با آن مواجه بود. زیرا مردم ما الان بهجای روسای قبایل، اسیر بزرگان احزاب هستند و عمدۀ مشکلات کشور به دلیل سیطرۀ همین احزاب پدید آمده است. مسئولین ضعیف و ناکارآمد را چه کسانی سرکار آوردهاند؟ همین احزاب که البته باندهای سیاسی و باندهای قدرت هستند، نه حزبی که متکی به مردم باشد.
در اوایل انقلاب که جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت تهران که افراد خوبی مانند آیتالله مشکینی اعضای آن بودند، میخواستند برای سراسر کشور لیست پیشنهادی بدهند، امام اجازه ندادند. چون ایشان هم مثل رسولخدا(ص) میخواستند مردم آزاد باشند و قدرت در دست مردم باشد و خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند، نه روسای احزاب، حتی احزاب خوب.
چه کسانی بعد از پیامبر(ص) کار را به مسیر دیگری بردند؟ کسانی که به بزرگان قبایل بیشتر پول میدادند، آن وقت همهچیز به دورۀ قبل از پیامبر(ص) برگشت. نماز میخواندند، ولی نفوذ رؤسای قبیلهها برگشت و دوباره قدرت افتاد بهدست بزرگان قبایل و باندهای قدرت.
علت شکست و کوتاهبودنِ حکومت امیرالمومنین(ع) هم این بود که حاضر نبود پول بیشتری به روسای قبایل بدهد. آنوقت مردمی که چشمشان و ارادهشان به دهان رئیس قبیله بسته بود، هم دین را به خاک سیاه نشاندند و هم خودشان بدبخت شدند.
بسیج یعنی اینکه مردم قدرت پیدا کنند، نه ادارات دولتی؛ اگر ادارات قدرت پیدا کنند، پدرِ مردم را در میآورند! بسیج یعنی اینکه مردم قدرت پیدا کنند نه احزاب؛ اگر احزاب قدرت پیدا کنند پدرِ مردم را درمیآوردند! بسیج یعنی اینکه خود مردم خودشان را سازماندهی کنند.
اصل ایدۀ بسیج از طرف امام نبود. بسیج همان پروژهای است که پیغمبر میخواست اجرا کند. رسالت پیغمبر دو وجه داشت، یک وجهش گرفتن قدرت از سران قبایل و باندهای قدرت بود، یک وجه دیگرش هم این بود که قدرت را به مردم بدهد.
جالب است که الان دارند قدرت را به ما مردم تعارف میکنند ولی ما نمیگیریم! چند سال پیش، رهبر انقلاب با شما دانشجوها جلسه گذاشت و فرمود: یک کاری هست که نه دولت، نه رهبری، نه نهادها هیچکدام نمیتوانند انجام بدهند، این کار شما است؛ ما به «حلقههای میانی» احتیاج داریم.
حلقههای میانی یعنی یک کسانی از میان مردم برخیزند که از دولت هم نیستند، اینها بیایند کارها را راه بیندازند، یعنی قدرت از دولت کنده بشود و بهسمت این حلقههای میانی برود، بعد فرمودند که این شرح بیانیۀ گام دوم است.
رهبر انقلاب هم در واقع دارد همان کار رسولخدا(ص) را ادامه میدهد. ایشان از نوادر علمایی است که از نیمقرن پیش، شیوۀ کار رسولخدا(ص) را بهدرستی درک کرده و این راه را دارد ادامه میدهد تا مردم قدرت پیدا کنند.
اگر این اتفاق در کشور ما بیفتد و مردم به معنای واقعی قدرت پیدا کنند، تازه مردم اروپا و غرب میفهمند دموکراسی واقعی یعنی چه و متوجه میشوند که تا حالا سرِ آنها را کلاه گذاشتهاند.
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
📣❌📣❌📣
❌ چرا جامعۀ مدینه به آن ظلم بزرگ دربارۀ حضرتزهرا(س) تن دادند؟
🔻 پیامبر(ص) جامعه را به یک اوج و قلهای دعوت میکرد که مردم ضرورتش را احساس نمیکردند؛ این آغاز سقوط است
مردم مدینه یکشبه دشمن پیغمبر و دختر ایشان نشدند!
➖ابلیس از اول به آدمها نمیگوید: بیا جنایت کن! بلکه میگوید: ضرورت ندارد خیلی آدم خوبی باشی!
➖ دعوای فاطمیه سرِ این بود که مردم به آن اوجی که پیامبر(ص) میخواست، احساس نیاز نمیکردند؛ الان هم خیلیها این احساس را دارند!
____
#علیرضا_پناهیان:
چرا مردمی که به پیامبر(ص) ایمان آورده و پای رکاب ایشان جمع شدند، بعد از پیامبر(ص) اینقدر اهلبیت او را غریب و تنها گذاشتند؟ آیا مردم از آنهمه خوبیهای پیامبر(ص) یکدفعهای به آنهمه بدیها گرایش پیدا کردند؟ نه؛ یکدفعهای ماجرا زیر و رو نشد بلکه هر بلایی سرِ آن مردم آمد، بهتدریج آمد. باید دید چه شد که آن مردم به تحمل چنین ظلم بزرگی تن دادند؟
اکثریت مردم آن جامعه بد نبودند، از پیامبر(ص) و علیبنابیطالب(ع) و فاطمۀ زهرا(س) هم بدشان نمیآمد اما رسولخدا(ص) مردم را به یک اوج و به یک قله و به خوبیهای فوقالعادهای دعوت میکرد که مردم نسبت به آن احساس نیاز نمیکردند. ماجرا از اینجا شروع شد. این احساسی است که الان هم خیلیها دارند.
آنها نمیخواستند از اسلام خارج بشوند، نمیخواستند علیه پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و علیبنابیطالب(ع) قیام کنند، همۀ آنها که بُغض و کینه نداشتند، همه آن نفاق و حسادت شدید را نداشتند. آنها که دشمن حضرت زهرا(س) نبودند، چرا ایشان را تنها گذاشتند؟ چون حضرت زهرا(س) داشت جامعه را به یک اوجی دعوت میکرد که مردم ضرورتش را احساس نمیکردند و این یک جنایت بزرگ است؛ این یعنی آغاز سقوط و انحطاط و بدبختی!
ابلیس به آدمها نمیگوید: بیا جنایت کن و قاتل ائمۀ معصومین باش! بلکه میگوید: ضرورت ندارد که خیلی آدم خوبی باشی؛ نمیخواهد به خودت سخت بگیری... این کسانی که نمیخواهند به اوج برسند، از آنهایی که مردم را به اوج دعوت میکنند کمکم بدشان میآید و فاصله میگیرند. تا جایی که این دعوتکنندگان به اوج، جلوی چشم آنها غریب و مظلوم میشوند.
مردم مدینه یک بهرهای از اسلام برده بودند و بیشتر نمیخواستند! بیتردید همۀ آنها علیبن ابیطالب(ع) را بهترین و باسوادترین و زاهدترین یار پیامبر(ص) میدانستند ولی ایشان را نمیخواستند. این یعنی: ما نمیخواهیم رئیسی داشته باشیم که اینقدر خوب باشد!
حرکت به سوی اوج، واقعاً سخت نیست ولی اگر کسی نخواهد به اوج برسد، برای او سخت است. مثلاً اگر کسی نخواهد به اوج برسد، نماز اول وقت، حجاب، حلالخوریِ دائم و کلاً دینداری برایش سخت است. بازیکن تیم فوتبال وقتی در زمین تلاش میکند و خسته میشود تا جام را بگیرد، اگر از او بپرسید که سخت بود یا نه؟ میگوید: نه سخت نبود، خیلی هم لذت بردم... پس بستگی دارد به اینکه آن اوج را بخواهیم یا نه؟
رسولخدا(ص) برای یک هدف کم و کوچک نیامده بود، برای این آمده بود که مردم را به اوج برساند، نه صرفاً برای اینکه مردم معتاد و دزد نشوند، یا دختران را زندهبهگور نکنند! هدف پیامبر(ص) خیلی بالاتر از اینها بود.
اینطور نبود که مردم بعد از پیامبر(ص) یکدفعهای عوض شده و آدمهای بدی شده باشند! مشکل مردم این بود که به آن اوجی که پیامبر(ص) دعوت میکرد، مایل نبودند و الا مردم که یکشبه قاتل و جنایتکار نمیشوند! مردم که یکشبه دشمن پیغمبر و دختر پیغمبر نمیشوند!
کاری که پیامبر(ص) در آن جامعه انجام داد، کاری بود در اوج! اما مردم خسته شده بودند و دیگر نمیکشیدند! شاید حرفشان این بود که «شما خوب هستید ولی از ما خیلی انتظار دارید!» چرا با اینکه پیامبر دستور داده بود، مردم بههمراه لشکرِ اسامه به جنگ نرفتند؟ انگار دنبال بهانهای بودند که از زیر حرفهای پیامبر(ص) در بروند!
حضرت زهرا(س) به مردم فرمود: فکر نکنید اگر از اوج، کوتاه آمدید و علی(ع) را کنار گذاشتید، به نفع شما خواهد شد! شما از این شتر خلافت، شیر نخواهید دوشید، خون خواهید نوشید و بدبخت میشوید. فکر کردید اگر به کم قانع شدید، عیبی ندارد؟ شما را بشارت میدهم، به شمشیرهای برنده، به هرجومرج دائمی و فراگیر «وَ اَبْشِرُوا بِسَیْف صارِم وَ سَطْوَةِ مُعْتَد غاشِم، وَ بِهَرَج شامِل» (إحتجاج، ج 1، ص108)
❌❌❌ آیا همۀ ما باید به اوج برسیم؟ نه لزوماً؛ اما لااقل آنهایی که مردم را به اوج دعوت میکنند و آنهایی را که به اوج میرسند، نباید تنها بگذاریم. آیا همۀ ما باید شهادتطلب باشیم؟ نه، اما شهید را گرامی بداریم. اگر جزو «السابقون» نیستیم، جزو «اصحاب یمین» باشیم. خدا انتظار ندارد همه به اوج برسند. اگر به اوج نمیرسیم، به همان نسبت، تواضع و استغفار کنیم و ادعا نداشته باشیم.
🚩حرم حضرت معصومه(س)- ۱۴۰۱/۱۰/۰۴
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
❌📣❌📣❌📣❌📣❌📣
🛑 در مقابل توهین و بیاحترامی به رهبری چهکار باید کرد؟
🔻 عشق و محبت خودتان را نسبت به ایشان، بهصورت جمعی و فردی اعلام کنید
➖بهطور مستمر (روزانه یا هفتگی) مطالبی را در اعلام محبت به ایشان در صفحات مجازی منتشر کنید
➖چرا تصاویر زیبای رهبری را که مهمترین عامل حفظ امنیت و استقلال کشور است بر فراز نمیکنید؟
_________
📌 #علیرضا_پناهیان در یادوارۀ شهدای فتنۀ اخیر:
در این فتنۀ اخیر، بعضیها شخص رهبری را نشانه گرفتند؛ فکر میکنند اگر چهار تا مرگ بر دیکتاتور بگویند، یکدفعهای همه مردم با آنها همنوا میشوند! در حالیکه همه از میزان محبت مردم به رهبری خبر دارند. هیچ رهبری در جهان این مقدار فداییِ بامعرفت ندارد.
در مقابل این توهینها چهکار باید کرد؟ وقتی شاهد اظهار کینه و دشمنی برخی نسبت به رهبر هستید، چرا شما محبت خودتان را نسبت به ایشان اعلام نمیکنید؟
طرفِ سخن من آنهایی هستند که معرفت دارند و محبّ آقا هستند و برای آقا جان میدهند. از عشق خودت به آقا حرف بزن و دلیل عشقت را توضیح بده. فهم و احساساتِ خودت را نسبت به آقا نشان بده.
وقتی یک عدهای به رهبری توهین کردند، کسانی که عاشق رهبری هستند عشقشان را نسبت به ایشان فریاد بزنند. این کار، خیلی اثر دارد. چرا از محبتتان نسبت به رهبر عزیزمان، حرف نمیزنید؟ چرا تصاویر زیبای رهبری که مهمترین عامل حفظ امنیت و استقلال کشور است را بر فراز نمیکنیم؟
باید شروع کنیم به حرکت جمعی برای احیاء احترام و بازگویی این محبتها و اعلام صریح این عشقها و معرفتها.
بهصورت فردی هم این کار را بکنیم؛ مثلاً روزانه یا بهطور هفتهای میتوانیم کامنت بگذاریم، توییت بزنیم، مطالبی را در اعلام محبت به ایشان در صفحات مجازی منتشر کنیم، در خانهها و محلههایمان، به اندازهای که میتوانیم این کار را بکنیم.
در ابراز محبت به شخص رهبری و به اصل ولایتفقیه، کم نگذارید. میلیونها نفر حاضرند برای آقا جان بدهند ولی الحمدلله اقتدار نظام به قدری بالاست که هیچوقت کار به اینجا نمیرسد که بخواهید برای ایشان جان بدهید، ولی هرگونه بیاحترامی باید با احترام مضاعف جواب داده بشود.
باید دشمنان و جاهلان را پشیمان کرد. اگر الآن بگویند که یکجایی دارند یک جوان بسیجی مظلوم را میزنند و او کمک میخواهد، همهمان از دور و نزدیک برای کمک به او میرویم. به همین دلیل آنها دزدانه میزنند و میکشند و فرار میکنند. حالا یکجایی هم اگر به رهبری توهین شد، نباید ساکت باشیم.
❌❌❌ میدانید اگر این توهین بیپاسخ گذاشته بشود ممکن است خدا بلا برای جامعه در نظر بگیرد؟ اگر هرکه دوست خداست مظلوم واقع شود، یاری نشود و تنها گذاشته بشود خدا عقوبتهای سختی نازل خواهد کرد.
🚩امامزاده قاضیالصابر- 1401/09/04
✍دفاع از ولایت بهانه پذیر نیست
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
📣💥📣💥📣💥📣💥📣
🔻ریشههای نارضایتی مردم از وضع موجود چیست؟
۱- این تصور که مردم غرب واقعاً زندگی بهتری دارند
۲- نتوانستیم آیندۀ روشنی را که داریم، برایشان تبیین کنیم
📌 حوزۀ علمیۀ امامکاظم(ع)
🔘 خیلیها نمیدانند باوجود همه مشکلات، ما بهسمت یک تمدن عالی در حال حرکت هستیم
🔘 بهجای نقد تمدن غرب، «حقیقت تمدن غرب» را به مردم نشان بدهیم
🔘 در توصیف تمدن غرب ضعیفیم؛ مثلاً اینکه تمدن غرب واقعاً لذتبخش، آرامشبخش، قدرتمند و سعادتمند نیست
_
#علیرضا_پناهیان در جمع اساتید و طلاب حوزه:
یکی از عوامل حوادث اخیر جامعه، نارضایتی مردم از وضعیت فعلی است. ریشۀ این نارضایتی دو چیز است: یکی اینکه، فکر میکنند مرغ همسایه غاز است و مردم دیگر کشورها وضع بهتری دارند، مثلاً مردم کشورهای غربی را واقعاً خوشبخت میدانند درحالیکه اگر وارد متن زندگی آنها بشوند میبینند که اینطور نیست.
در این موارد روش قرآن این است که وضعیتِ بد زندگی کافرانه را توضیح میدهد و ترسیم میکند، گاهی قرآن با مثالهای عجیبی این مطالب را توضیح میدهد که ظاهر زندگی آنها، تو را فریب ندهد، آنها چیزهایی مثل آرامش تو را ندارند.
ما در توصیف تمدن غرب ضعیف هستیم، مثلاً در بیان اینکه تمدن غرب واقعاً لذتبخش، آرامشبخش، قدرتمند و سعادتمند نیست. توصیف ما باید طوری باشد که منجر بشود به «كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ» (حجرات،7)
ما میخواهیم همهچیز را به ایمان مردم واگذار کنیم. مثلاً وقتی میخواهیم بگوییم غیبت نکن، میگوییم غیبت نکن و الّا خدا تو را عذاب میکند! درحالیکه خودِ خدا اینقدر حزباللهی نیست، وقتی میخواهد بفرماید غیبت نکن، میفرماید: آدمخور نباش! «أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً» (حجرات،12) غیر از عذاب قیامت، زشتی غیبت، مثل خوردن گوشت برادر مرده است.
ما نتوانستهایم زشتیها و خرابیهای تمدن غرب را به مردم نشان بدهیم. حتی بسیاری از مذهبیها و انقلابیها قبول ندارند که تمدن غرب رو به اضمحلال است و پلیدیاش را حس نمیکنند.
غرب واقعاً قدرت ندارد. قرآن میفرماید: «الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُم» عمل کافران تباه است؛ یعنی خدا در قرآن، کفر را بیعرضه و ناتوان نشان میدهد. تنها چیزی که کافران دارند مهلت است، حقیقتی ندارند.
بسیاری از کلمات ما در نقد تمدن غرب، اشتباه است. مثلاً میگوییم «اومانیزم غربی فقط به فکر غرائز انسان است» بله، آنها ادّعای غرائز میکنند ولی غرائز را نابود کردند! آنها حتی لذّت شهوانی را هم دارند از بین میبرند. آنها بهمعنای واقعی عیّاشی نمیکنند بلکه با بهرهگیری غلط از لذتهای مادی، همین لذتها را هم تباه میکنند.
تا وقتی که تمدن غرب در ذهن کسی عمیقاً فرو نریخته باشد، نه معنای ولایت را میفهمد و نه معنای حقیقی دین را. اصلاً نمیتواند ولایت و دین را فهم بکند چه رسد به اینکه قدرش را بداند! شاید «مرگ بر آمریکا» هم بگوید اما حقیقتش را درک نکرده؛ در طول انقلاب برخی از این افراد را دیدهایم که از تندترین نیروهای حزباللهی بودند اما بعداً از ضدّانقلابهای درجهیک شدند.
ریشۀ دیگر نارضایتی این است که بعضیها نمیدانند ما داریم به سمت یک تمدن عالی حرکت میکنیم و این هم یک امر ممکن و شدنی است؛ ما آن را محقق خواهیم کرد چون نرمافزارش را داریم. ولی آن را تبیین نکردهایم، مثلاً جامعۀ مهدوی را درست توصیف نکردهایم! اگر ما این تمدن را توصیف کنیم، همه آن را قبول میکنند. اصلاً لازم نیست درستی آن تمدن را اثبات کنید چون تصور آن آینده حتماً تصدیقش را بهدنبال میآورد.
یک زمانی بعد از دوم خرداد، برخی میگفتند که دورۀ انقلاب و این حرفها گذشته و ما به سوی جامعۀ مدنی میرویم؛ یعنی همان جامعهای که لیبرال دموکراسی میگوید. ولی الآن دیگر کسی برای جامعۀ مدنی بهعنوان یک تئوری فکری، آیندهای قائل نیست که برای مردم ترسیم بکند.
همانطور که یک زمانی با تفکر کمونیستی مبارزه میکردیم و بعد از مدتی این تفکر از بین رفت، الان هم میشود گفت که تفکرات غربی و غربگرایی هم در حال نابودی است.
الان دیگر لازم نیست وقت خودمان را برای نقد تمدن غرب، تلف کنیم، بهجای آن «حقیقت تمدن غرب» را به مردم نشان بدهیم. اگر حقیقت تمدن غرب را برای مردم توصیف کرده بودیم الآن بعضی از بچههای ما فریب آن تمدن را نمیخوردند که حتی برایش تظاهرات کنند.
🚩حوزۀ علمیۀ امامکاظم(ع)- ۱۴۰۱/۰۸/۱۷
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
💥📣💥📣💥📣💥📣💥
💥استاد پناهیان:
🔻 چرا کسانی که منتظر آخرین پیامبر بودند، پس از بعثت با او مخالفت کردند؟
🔻 آیا کسانی که منتظر آخرین امام هستند هم پس از ظهور با او مخالفت میکنند؟
🔘 دشمنی با پیغمبر(ص) غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد
🔘 مگر دین چهکار میکند که بعضیها تنفر پیدا میکنند؟
🔘 وقتی کسی مؤمن شد در دل منکِران نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید میآید
🔘 بعضیها جریان مقاومت را محکوم میکنند که «شما نتوانستید همه را جذب کنید!» خُب سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند!
____
#علیرضا_پناهیان در جلسۀ دوم مبحث تاریخ اسلام:
بیاطلاعی از تاریخ، موجب برداشت غلط از دین میشود. با مطالعۀ تاریخ اسلام میفهمیم که اصلاً چرا بعثت، درگیری ایجاد کرد؟ پیامبر(ص) در مذهبیترین شهر جهان در آن دوران مبعوث شد و مهمترین ویژگی خوب مکّه این بود که همه منتظر آخرین پیامبر بودند.
قرآن میفرماید «وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذيرٌ ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً» (فاطر،42) قریش یعنی همقبیلههای پیامبر(ص) به خدا قسم میخوردند که اگر پیامبری بیاید ما هدایتشدهترین گروه خواهیم بود، یعنی قطعاً به او خواهیم گروید؛ اما وقتی پیامبر آمد، چیزی جز نفرت در دلشان تولید نشد.
آنها تا قبل از اینکه پیامبر(ص) مبعوث بشود، با او مشکلی نداشتند و همه قبولش داشتند؛ خصوصاً از نظر اخلاقی که یکی از وجوهش «امانتداری» است. ایشان جوان خوب مکّه بود و با کسی هم نجنگیده بود؛ پس چرا وقتی آمد آنها نفرت پیدا کردند «ما زادَهُم إلّا نُفُوراً»؟
آیا دین واقعاً نفرت ایجاد میکند؟ چرا باید دین برای کسانی که منتظرش هستند دعوا ایجاد کند؟ ما هم الآن منتظر آخرین وصیّ پیامبر هستیم؛ آیا بین این دو ادّعا تفاوت هست؟ آیا آن حقیقتی که آدمها در درونشان دارند، تغییر کرده؟ مگر دین چهکار میکند که بعضیها تنفر پیدا میکنند؟
كفار قريش میگفتند: چرا قرآن به يكى از مردان بزرگ مكه و طائف نازل نشد؟ «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيمٍ» (زُخرُف،31) امامرضا(ع) میفرماید: اگر اختیار نبوت به قریش داده میشد آنها «امیّة بن ابیصلت» و «ابومسعود ثقفی» را انتخاب میکردند چون آن دو نفر نزد آنها برتر از حضرت محمد(ص) بود. (تحف العقول، ص467)
یتیم عبدالله، جزو اشراف مکّه نبود لذا اگر پیامبر میشد، طبیعتاً «موقعیت اجتماعی» آنها بهخطر میافتاد. البته فقط بحث اشرافی و قبیلگی و ثروت نبود بلکه دین جدید معادلات نظام اجتماعی آنها را بههم میزد؛ نظامی که حول خانۀ کعبه شکل گرفته و محورش خداست و حالا یک نفر از طرف همین خدا آمده است.
چرا حبّ مقام اصلیترین عامل دشمنیِ اشراف مکه با پیامبر بود؟ چون منشأ مقام آنها، دینی بود و از خانۀ کعبه بود و حالا صاحبِ اصلی کعبه آمده و آنها «موقعیت اجتماعی» خود را در خطر میبینند؛ اگر موقعیت اجتماعی آنها بهخاطر چیزی غیر از مکّه بود شاید راحتتر با پیغمبر کنار میآمدند.
انگیزۀ مخالفت و دشمنی با پیامبر(ص) صرفاً ترس از دستدادنِ موقعیت اجتماعی نبود بلکه یک انگیزۀ دیگر هم وجود داشت. دشمنی با پیغمبر غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد. ریشۀ اجتماعی این دشمنی، همان بحث موقعیت اجتماعی است و ریشۀ روانشناسانهاش حسادت و تکبّر است.
وقتی کسی مؤمن بشود، مخلص خدا و اولیاء خدا بشود و این مرام را بپذیرد، در دل منکِران و کسانی که نمیخواهند این راه را بروند، نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید میآید. این خبر خوبی برای مذهبیها نیست. هابیل به چه جرمی کشته شد؟ دیدید که در حرم شاهچراغ، حتی بچهها را به رگبار بستند؟ این نفرت از کجا میآید؟
آیا نمیشود کاری کنیم که آنها را جذب کنیم؟ آیا نمیشود با رفتار و برخورد خوب، همه را جذب کنیم؟ نه نمیشود! میخواهی از پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) هم بالاتر بزنی؟ آیا بهتر از امیرالمؤمنین(ع) میتوانی حرف بزنی؟ البته ما باید برای جذب دیگران، تلاش کنیم اما بدانیم که قرآن دربارۀ بعضیها میفرماید: رهایشان کن «ذَرْهُم» (حجر،3)
آن افراد نادانی که جریان مقاومت را محکوم میکنند و میگویند «شما نتوانستید اینها را جذب کنید!» نمیدانند که سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند! یک آقای روحانی میگفت: «اگر به کتاب نهجالبلاغه عمل کنیم، همۀ مشکلات حل میشود.» اگر اینطوری است پس چرا مشکلات خودِ امیرالمؤمنین(ع) حل نشد؟ مگر ایشان به نهجالبلاغه عمل نمیکرد؟
🚩 فاطمیۀ تهران؛ مبحث تاریخ اسلام،ج۲- ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
💥📣💥📣💥📣💥📣💥📣💥
👈 استاد پناهیان:
🔻 خدا از قریش امتحان خیلی سختی گرفت، چون سرمایۀ معنوی و ایمانی بالایی داشتند
🔻 الآن معنویت در جامعۀ ما افزایش یافته؛ پس آمادۀ امتحانهای سختتر باشید!
🔘 داستان بعثت پیامبر و تاریخ اسلام، در چه ژانری است؟ ژانر امتحان و معمّاگونه؛ یک امتحان بزرگ الهی از جامعه
🔘 فلسفه و محور اصلی حوادث تاریخ اسلام، امتحانشدن مردم است؛ بدون این نگاه نمیتوان تاریخ اسلام را فهمید
🔘 امتحانهای خدا برای افراد مدعی سختتر است
🔘 گاهی خدا بهانهای در ظاهر به نفع منافقین جور میکند، تا مردم را امتحان کند
____
#علیرضا_پناهیان در جلسۀ پنجم مبحث تاریخ اسلام:
به نظر شما داستان بعثت پیامبر(ص) و تاریخ اسلام در چه ژانری است؟ آیا مثل یک داستان حماسی و جنگی است یا مثل یک رمان دربارۀ یک قهرمان اجتماعی است؟
یک مثال بزنم. امامصادق(ع) میفرماید: اگر خواستی یک رفیق انتخاب کنی، سهبار او را عصبانی کن، ببین چهکار میکند؟ اگر دست از محبت و وفاداری برنداشت، این رفیق خوبی است. (تحفالعقول، ص۳۵۷) نه اینکه حتماً این کار را انجام بدهی اما ببین موقع عصبانیت چگونه برخورد میکند.
خدا هم آدمها را امتحان میکند. شما با کسی که میخواهد تو را امتحان بکند چطوری برخورد میکنی؟ با هوشیاری، هوشمندی و تفکر. برخورد کردن با کسی که میخواهد تو را امتحان کند سخت و پیچیده است.
داستان زندگی پیامبر(ص)، داستان یک امتحان بزرگ الهی از یک جامعه است. ژانر تاریخ پیامبر(ص) ژانر امتحان و معمّاگونه است. باید ببینیم که مردم در آن امتحان، چهکار کردند و چه عکسالعملی نشان دادند؟
اصلیترین فلسفه حوادث تاریخ اسلام، امتحانکردن مردم است. اگر بدون این نگاه به حوادث تاریخ نگاه بکنی، یا اصلاً متوجه نمیشوی تاریخ چیست یا از آن غلط برداشت میکنی.
اصلاً دین، همهاش امتحان است. مثلاً وقتی میفرماید «نماز اول وقت بخوان» این یک امتحان است. مثلاً شما چند مرتبه، اول وقت نماز میخوانی، بعدش خدا موقع اذان تو را در یک پیچی میاندازد تا امتحانت کند.
بعثت پیامبر، نزول وحی و قرآن، همه وسیلهای برای امتحان هستند. امامصادق(ع) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ نَبِيَّهُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَة» (تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸). خدا پیامبرش را بر این مبنا مبعوث کرد که به در بگوید تا دیوار بشوند.
♦️ پیامبر مأمور است که خیلی چیزها را مستقیم نگوید بلکه با اشاره بگوید. چرا؟ برای اینکه با اشارهگویی، افراد و جامعه آزادیِ بیشتری دارند و فرصت بهتری برای امتحان و انتخاب آزادانۀ مردم فراهم میشود.
♦️ هرچه یک انسان یا یک جامعهای در مقابل خدا مدعیتر باشد، امتحانهای خدا سختتر است. شما که در جمهوری اسلامی دارید زندگی میکنید، خیلی هم حسینحسین میکنید، اربعین هم رفتید و مدام یابن الحسن میگویید و دعا میکنید: «اللهمَّ عجّل لولیّک الفرج»، طبیعتاً امتحانهای سخت برای شما میآید و با حادثههای تلخ و شیرین، شما را امتحان میکنند.
پیغمبر خدا هم از جانب خدا مأمور است که امتحان کند. مثلاً یکجایی منافقین خیلی علیه پیامبر(ص) جوّسازی کرده بودند و جامعه در حال انفجار بود. همان موقع، پیامبر(ص) شترش را گم میکند و دنبالش میگردد و میگوید: «شتر من کجاست؟» همین یک بهانهای بهدست منافقین داد و گفتند: پیامبر به ما از اسرار آسمان خبر میدهد اما نمیداند شترش کجاست (الخرائج والجرائح، ج۱، ص۳۰)
داستان بعثت پیامبر، داستان امتحان است. مثلاً چرا پیامبر(ص) باید یتیم باشد؟ این هم یک پایۀ امتحان است یتیمبودن، پایگاه اجتماعی پیغمبر(ص) را ضعیف میکرد چون یتیمبودن در جامعۀ مکه، به معنای کم بودن اعتبار فرد بود.
خدا از قریش امتحان خیلی سختی گرفت و آنها را با شخصیت باعظمت پیغمبر امتحان کرد. چون آنها مدعی بودند که پردهدار خانۀ کعبه هستند و به خدا ایمان دارند. خدا معجزۀ نابودی سپاه ابرهه را به آنها نشان داده بود. آنها از نظر معنوی مردم فقیری نبودند و خدا حق داشت از آنها امتحان سخت بگیرد چون امکانات بالای معنوی به آنها داده بود.
هرچه بهظهور نزدیک شویم، امتحانهای ما سختتر میشود، چون مدعیان ایمان باید غربال بشوند الان معنویت در جامعۀ ما نسبت به دهههای قبل، افزایش پیدا کرده است پس آمادۀ امتحانهای سختتر باشید! ما اربعین حسینی را دیدهایم. شهدای ما در آن زمان دستههای عزاداری حداکثر هزار نفری را دیده بودند و امتحان دفاع مقدس از آنها گرفته شد. ما الان عظمت اربعین را دیدهایم و چشیدهایم و امکانات معنوی ما بسیار بیشتر شده، لذا طبیعی است که خدا برای غربالکردن ما، از ما امتحان سختتر بگیرد.
🚩 فاطمیۀ تهران؛ مبحث تاریخ اسلام،ج۵- ۱۴۰۱/۰۸/۲۹
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
💥📣💥📣💥📣💥📣💥
♦️♦️ استاد پناهیان:
🔻 اصل دین تکلیف نیست؛ تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است
🔻 بعضیها اصل دین را تکلیف میدانند؛ این تصور بدی از دین ایجاد میکند
🔘 امامسجاد(ع): ما تاریخ و جنگهای پیامبر را مثل سورههای قرآن به فرزندانمان آموزش میدهیم
🔘 آیا میشود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد و نیاز به تفکر نداشته باشد؟!
🔘 وقتی امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیامبر را بازگو میکرد تا مردم الگو بگیرند، برخی میگفتند: نه تو پیغمبری و نه ما اصحاب پیامبر!
🔘 الآن هم برخی از تاریخ اهلبیت بهره نمیگیرند و میگویند: ما نمیتوانیم بفهمیم آنها چرا این کارها را کردند!
____
#علیرضا_پناهیان
♦️ خدا دربارۀ بسیاری از احکام دین میفرماید: این حکم را قرار دادم تا شما فکر کنید که چرا این را قرار دادم؟ نه اینکه فقط بروید عمل کنید. «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون» (بقره،219) عملکردن لازم است اما کافی نیست.
انگار احکام الهی نقشۀ یک گنج هستند که ما باید آن گنج را پیدا کنیم. دین معماهای سربستهای دارد که بهمرور کشف میشود، البته با تلاش و تکاپوی مردم و عملکردن آنها به دین.
بعضیها تصور بدی از دین در جامعه ایجاد کردهاند؛ مثلاً اصل دین را تکلیف میدانند. درحالیکه اصل دین تکلیف نیست، اصل دین تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است. البته تکلیف خیلی مهم است ولی برای رسیدن به همین تکلیف هم نیاز به قدرت تشخیص داریم.
این خیلی زشت است که برخی از مذهبیها فکر میکنند همۀ دین را بلدند و به مطالعه نیاز ندارند. همینهاست که دین را نابود میکند. ما دین را بهعنوان یک مشت اعتقادات، انتخاب نکردیم؛ دین را انتخاب کردیم برای آغاز اندیشیدن و بهعنوان راهنمایی برای اندیشیدن و موضوعی برای اندیشیدن.
ببینید قرآن چقدر عمیق است و نیاز به تفکر دارد! تا روز قیامت هم اگر تفسیرش کنیم، کم میآوریم؛ نه بهعنوان حرفهای عرفانی و معنوی، بلکه حرفهای کاربردی که واقعاً گرهِ مسائل امروز ما را باز میکند. آیا میشود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد!؟
ما علاوه بر قرآن نیاز به مطالعه و تفکر دربارۀ تاریخ اسلام هم داریم. امام زينالعابدين(ع) میفرماید: ما اهلبیت، تاریخ و جنگهای پیغمبر(ص) را مثل سورههای قرآن به فزرندانمان آموزش میدهیم. (كنا نعلم مغازي رسولالله ص كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج3، ص242)
دربارۀ برداشتکردن از تاریخ بهویژه تاریخ اسلام، چند رویکرد وجود دارد. یک رویکرد این است که میگویند: «اولیاء خدا وظایفی داشتند و ما نمیدانیم آنها چرا این کارها را کردند، ما نمیتوانیم بفهمیم!» ما این رویکرد را قبول نداریم.
رویکرد دیگر هم سوءاستفاده از تاریخ است که در اثر جهل مردم پیش میآید. بعضیها از هرجای تاریخ که به نفعشان باشد، استفاده میکنند و بخشهای دیگر را نمیگویند. مثلاً صلح امامحسن(ع) را میگیرند ولی سراغ امامحسین(ع) نمیروند. یا میگویند «پیامبر(ص) خانۀ ابوسفیان را در مکه، خانۀ امن اعلام کرد» اما نمیگویند که پیامبر(ص) مسجد ضرار را در مدینه نابود کرد.
ما رویکردی را قبول داریم که میگوید: میشود از تاریخ برداشت کرد و تاریخ، راه را به ما نشان میدهد. دلیل قرآنیمان آیۀ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب،21) است؛ یعنی پیامبر(ص) الگوی شماست.
امام سجاد(ع) میفرماید: ما اهلبیت تاریخ پیغمبر(ص) را مثل سورههای قرآن به فرزندانمان آموزش میدهیم. (كنا نعلم مغازي رسول الله كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج3، ص242) تو باید بفهمی پیامبر(ص) با چه کسی جنگید و با چه کسی نجنگید و الّا مثل داعشیها میشوی که میگویند چون پیغمبر برخی را کشته، ما هم میکُشیم!
امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیغمبر(ص) را برای مردم بازگو میکرد تا الگو بگیرند. یک نفر گفت: نه تو پیغمبر هستی و نه ما اصحاب پیامبر! حضرت غضب کرد و فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، آیا من گفتم من پیغمبر هستم و شما اصحاب پیغمبر هستید؟ میگویم شما به ایشان تأسی کنید. «ثَكِلَتْكُمُ الثَّوَاكِلُ مَا تَزِيدُونِّي إِلَّا غَمّاً هَلْ أَخْبَرْتُكُمْ أَنِّي مُحَمَّدٌ ص وَ أَنَّكُمُ الْأَنْصَارُ؟ إِنَّمَا ضَرَبْتُ لَكُمْ مَثَلًا وَ إِنَّمَا أَرْجُو أَنْ تَتَأَسَّوْا بِهِم» (الغارات، ج2، ص331)
امیرالمؤمنین(ع) از نحوۀ برخورد آن فرد با تاریخ پیامبر خشمگین شد و الا فکر نکنید که ایشان نمیتوانست غضبش را کنترل کند یا بیجهت غضبناک میشد. نه؛ حرف آن مرد واقعاً مزخرف بود. اگر این حرف در جامعه باب بشود، دیگر کسی نمیرود از تاریخ اسلام استفاده کند.
🚩فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۱/۰۸/۰۱
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
💥📣💥📣💥📣💥📣💥
#استاد_پناهیان
🔻پیشنهاد مهم پناهیان برای تدوین تاریخ «تأثیرگذاری علمای شیعه در ادارۀ جامعه»
🔸 نگارش تاریخ بر محور «نقش عالمان شیعه در جامعه» خلأی است که باید به آن پرداخته شود
🔸عالمان شیعی در دوران غیبت، محور تحولات جامعه بوده و هیچوقت جامعه را بلاتکلیف رها نکردهاند
🔸بسیاری از مقدرات جامعۀ شیعی بر محور علما شکل گرفته؛ از فکر و فرهنگ جامعه تا برخی تحولات سیاسی
🔸یکی از دشواریهای تبیین امر ولایتفقیه، بهخاطر همین خلأ است؛ چون تصور میشود ولایتفقیه امری بیسابقه بوده
🔸اگر تاریخی بر محور عالمان شیعه نوشته شود، جوانان ما تأثیرگذاری عالمان در ادارۀ جامعه را امری جدید و بیسابقه نخواهند دانست
#علیرضا_پناهیان؛
تاریخ بشر معمولاً بر اساس دورانهای حاکمیت سلسلههای پادشاهی یا حکومتها ثبت شده است. تاریخنویسان معمولاً تاریخ را بر محور سلاطین مینویسند و البته این کار هم بیپایه و اساس نیست. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ» وقتی یک سلطان تغییر کند، زمان تغییر خواهد کرد. یعنی حوادث زمانه، خیلی تحت تأثیر سلاطین است.
علامه طباطبایی(ره) میفرماید «قرآن این ابداع را انجام داد که تاریخ را بر اساس «سرنوشت اقوام» نوشت و از این حیث، به تاریخ بشر پرداخت» شاید بر همین منوال در دوران معاصر، تاریخ تشیع هم نوشته شده است؛ یعنی تاریخ حوادثی که بر این قوم مؤمن و مظلوم در مناطق مختلف، گذشته است.
غیر از نگارش تاریخ بر محور سلاطین و اقوام، در فضای جامعه اسلامی، تاریخ «بر محور امامان شیعه» هم نوشته شده است؛ تاریخ رسولخدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمۀ معصومین هم مکرر نگاشته شده و کار بسیار ارزشمندی است.
اما یک خلأی وجود دارد که باید به آن هم پرداخت و شاید ما در این چهل سال بعد از انقلاب در اینباره کوتاهی کرده باشیم و آن «نگارش تاریخ بر محور عالمان شیعه» است؛ عالمانی که هیچوقت جامعه را بلاتکلیف رها نکردند و تأثیرگذاری فراوانی در جامعه داشتند.
خیلی از مقدرات جامعه بر محور عالمان شکل گرفته است؛ از فکر و فرهنگ جامعه گرفته تا برخی از تحولات سیاسی که این عالمان شکل دادند، مثلاً در زمان آلبویه و صفویه. در اوج غربت یک جامعۀ شیعی هم این عالمان نقش کلیدی داشتند؛ حتی بیشتر از برخی سلاطین نقش داشتند، مثلاً در جنگهای عثمانی و... عالمان شیعه در دوران غیبت، محور تحولات جامعۀ اسلامی بودند.
یکی از دشواریهای امروز جامعۀ ما برای تبیین امر ولایت فقیه، بهخاطر همین خلأ است چون برخی تصور میکنند ولایتفقیه امری بدون سابقه بوده است درحالیکه ولایت فقیه، امری است که در طول تاریخ شیعه، جاری بوده و هیچوقت شیعه بدون این حقیقت زندگی نکرده است، اما تاریخ بر این منوال نوشته نشده است.
اگر تاریخ جامعه بر محور عالمان شیعه نوشته بشود، یک اثرش این است که جوانهای ما در کتابهای تاریخ، یک نمایی از گذشتۀ جامعه خودشان میبینند و تأثیرگذاری عالمان در ادارۀ جامعه را یک امر جدید و بیسابقه نخواهند دانست.
این هم از مظلومیت عالمان شیعه است که تقریباً بهطور جدی به این امر، پرداخته نشده است. البته از زندگی و حیات علما، مجزای از اثری که آنها در جامعه گذاشتهاند، کتابهایی وجود دارد اما همانطور که برای دوران قاجار و صفویه، تاریخ مینویسند، تاریخ را بر محور عالمان شیعه و براساس نقش عالمان شیعی در امور جامعه ننوشتهاند؛ درحالیکه این عالمان، ادارۀ جامعۀ شیعه را بهطور طبیعی به عهده داشتند و مثل یک دوی امدادی، به علمای بعد از خود سپردند.
امیدوارم یک جاهایی برای این موضوع، برنامهریزی و سرمایهگذاری کنند؛ یعنی برای تدوین تاریخ جامعۀ اسلامی بر محور عالمانی که در جامعه نقش داشتند؛ البته تأثیرات اجتماعی آنها مد نظر است؛ جدای از آن تأثیرات علمی و کارهایی که علما در تئوریزهکردن فقه و اصول داشتند.
🚩 مراسم شهادت امام هادی(ع)
📌قم؛ حسینیه امام خمینی(ره)؛ ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
💥📣💥📣💥📣💥📣💥
#استاد_پناهیان:
🔻 چرا در طول تاریخ هر وقت دین آمده، دعوا راه افتاده؟
🔻 چون دین قبل از بندگی خدا، به نفیِ بردگی غیرخدا دعوت میکند
🔘 دو گروه مخالف دین هستند: «کسانی که مردم را به بردگی میکِشند» و «بردگانی که به بردگی خو کردهاند!»
🔘 کسی که خدا را پیدا نکند، هر قدرتی دمِ دستش بیاید، بردۀ او میشود
🔘 هرکس به کفر نزدیک بشود، اخلاق بردهها را میگیرد
🔘 استقلال اقتصادی هم جلوهای از برده نبودن است
____
#علیرضا_پناهیان:
چرا وقتی دین میآید، درگیری ایجاد میشود؟ آیا وقتی یک پزشک، روش جدیدی برای درمان یک بیماری پیدا میکند دعوایی راه میافتد؟ آیا وقتی یک پزشک وارد شهری میشود که قبلاً پزشک نداشته، دعوا راه میافتد؟ نه!
پس چرا دین اینگونه است؟ چون دین تغییری در جامعۀ بشری ایجاد میکند که هیچ عامل دیگری نمیتواند آن را ایجاد کند. اینطور نیست که وقتی دین بیاید فقط به بندگی خدا دعوت کند، قبل از آن و بعد از آن، به نفی بردگی دیگران دعوت میکند.
دو گروه مخالف دین هستند؛ یکی به بردگی کِشَندگان مردم و یکی هم بردگانی که به بندگی خو کردهاند! بردگان میگویند «ما داشتیم آرام زندگیمان را میکردیم، یک لقمه نان بخور نمیر هم میرسید، بگذار بردگیمان را بکنیم!»
«اریک فروم» روانشناس برجسته، میگوید «مردم به بردگی بیشتر خو دارند تا به استقلال» البته درست این است که بگوییم: انسانها برای رسیدن به قدرت مطلق آفریده شدهاند، نه برای بردگی؛ اما لازمۀ رسیدن به قدرت مطلق، چسبیدن به قدرت مطلق خدا و بندگیِ او است.
انسان ظرفیت اطاعت و بندۀ خدا شدن را دارد، اما وقتی خدا را پیدا نکرد، هر قدرتی که دم دستش بیاید، بردۀ آن میشود، هرکدام از انسانها دوست دارند مثل خدا قوی باشند. انسانها قدرت را دوست دارند، اما وقتی زورشان نمیرسد، به یک قدرت میچسبند تا امنیت پیدا کنند.
چرا با حضور دین، درگیری پیش میآید؟ چون وقتی ارباب دو تا شد، طبیعتاً دعوا ایجاد میشود؛ دعوا بین اربابان زمینی و «ربالعالمین». پیامبران که خودشان بهمعنای واقعی ارباب نمیشوند، بلکه مردم را بهسوی قدرت خدا دعوت میکنند.
استقلال اقتصادی هم یک جلوهای از برده نبودن است. وقتی که فرد و جامعه از نظر پولی، بهشدت وابسته باشد، یعنی یکنوع نظام بردهداری وجود دارد. قدرتها و مستکبران میخواهند کلیت جامعۀ ما را تبدیل به برده کنند، بههمین خاطر، دنبال اعمال تحریمها و تحمیل جنگها علیه ما هستند.
اسلام دنبال این است که ما بردۀ کسی نباشیم. ممکن است برخی بگویند که «ما نمیخواهیم از این برنامه استفاده کنیم» اسلام میفرماید: اگر از این برنامه استفاده نکنید و کفر بورزید، درواقع شما علیه بشریت، اقدام میکنید.
دین به تو زور نمیگوید که حتماً باید بندۀ خدا بشوی، اما وقتی بندگی خدا را نپذیری، اینطور نیست که فقط دین را نپذیرفته باشی؛ بلکه بردگیِ غیرخدا را میپذیری و در راه بردگی طاغوت، جنایت میکنی. برای همین است که خدا با کفار اینقدر در میافتد، کافر شدن فقط نپذیرفتن فکرِ دینی نیست؛ کافر یعنی برده!
کجای قرآن فرموده که هرکسی کافر شد بردۀ قدرتها و طواغیت میشود؟ در آیةالکرسی که باعظمتترین آیات است میفرماید: «وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» طغیانگرها سوار کافران میشوند و آنها را از نور به ظلمت میبرند. خودِ آن کافر بدبخت، این راه را نمیرود، بلکه طاغوت سوارش میشود و از او سواری میگیرد.
وقتی کسی کافر شد، نمیتواند فقط برای خودش کافر باشد چون طاغوت سرپرست او میشود و آن طغیانگر، کافر را به بردگی میکشد و کافر همیشه به نفع طاغوت کار میکند.
برای همین است که در طول تاریخ، هروقت دین آمده، جنگ راه افتاده است. چون انبیاء میخواهند انسانها را از بردگی طاغوت آزاد کنند لذا بین انبیاء و طاغوت دعوا میشود. آن کافرانی که بردۀ طاغوت شدهاند هم جنایتکار میشوند و علیه دین میجنگند.
چطور ایمان و اعتقاد ما سیاسی میشود؟ وقتی به خدا ایمان آوردی از بردگیِ قدرتها بیرون میآیی و آنهایی که به خدا ایمان نمیآورند، بردۀ طاغوت میشوند و این یک اتفاق سیاسی است. آن ایمانی که ما را از قدرتهای زورگو آزاد نکند، ایمان نیست.
وقتی به آن قدرتها و طواغیت «نه» میگویید آنها ساکت نمینشینند و جنگ راه میاندازند، بعد شما باید از آزادیِ خودتان دفاع کنید و این یک اتفاق سیاسی است. لعنت بر کسی که دین و عالم دینی را غیرسیاسی اعلام و تبلیغ میکند.
🚩فاطمیه بزرگ تهران- ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
2.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تفاوت یاران امام زمان (عج) با یاران امام حسین (ع) چیست؟
♦️سخنرانی بسیار شنیدنی حجتالاسلام #علیرضا_پناهیان
کانال رسمی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
📣📣📣📣📣📣📣
❌❌❌ آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟
🔘 حسادت نخبگان و خواص، یکی از علل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع)
🔘 ابوسفیان، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به پیامبر اکرم(ص)
🔘 تفاوت حسادتهای نخبگان در زمان پیامبر(ص) و در زمان امیرالمؤمنین(ع)
🔘 سعد ابن ابی الوقاص، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به امیرالمؤمنین(ع)
🔘 نخبگان حسود، معمولاً راه وسط و میانه را انتخاب میکنند
#علیرضا_پناهیان
♦️یکی از عواملی که پدیدهای مثل حسادت در مسائل اجتماعی و سیاسی را به وجود میآورد، حسادت نخبگان و خواص است.
به عنوان مثال یکی از کسانی که نسبت به جایگاه پیامبر حسادت ورزید، ابوسفیان بود. ابوسفیان فردی بود که شأن و منزلت اجتماعی بالایی در بین قریش داشت و از تجار و افراد تأثیرگذار قریش بود ولی با پیامبری رسول خدا(ص) این جایگاه کم رنگ شد و ابوسفیان مقابل پیامبر اکرم(ص) ایستاد.
❌ رسول خدا(ص) به ایشان فرمودند مگر تو قبول نداری که من پیغمبر هستم؟
گفت چرا قبول دارم.
رسول خدا(ص) فرمودند پس چرا با من میجنگی؟
گفت تو از جایگاه من در میان قریش خبر داری و دیگر با وجود پیامبری تو، شرفی برای من باقی نمانده است(أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص ۱۶).
این یک مثال از خواص و نخبگانی است که از روی حسد مقابل رسول خدا ایستادند.
💥حسادتی که در زمان پیامبر نسبت به رسول خدا(ص) وجود داشت، آشکار بود و گاهی هم صادقانه بیان میشد.
دشمنان پیامبر(ص)، اکثراً افرادی بودند که از قبل جایگاهشان محکم و قوی بود و با پیامبری حضرت محمد(ص) دچار حسادت شدند. اما حسادتی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد خیلی پیچیدهتر بود. چون حضرت علی(ع) با افرادی روبرو بودند که به واسطۀ اسلام، عزّت و جایگاهی پیدا کرده بودند، بنابراین حسادت و ظلمشان خیلی بیشتر و پیچیدهتر از حسادت مشرکین قریش نسبت به پیامبر(ص) بود.
💥سعد بن ابی وقاص اولین کسی بود که در راه اسلام تیر انداخت(الجعفريات (الأشعثيات)، ص: ۲۴۰)، ولی به خاطر حسادت، حاضر نشد بعد از خلیفۀ دوم در شورایی که تشکیل شد به حضرت علی(ع) رأی دهد با اینکه می دانست حق با علی(ع) است.
در زمان حکومت حضرت علی (ع) نیز حاضر نشد با ایشان بیعت کند.
او شخصیتی داشت که اگرچه در موقعیت های مختلف در ظاهر از حضرت علی (ع) دفاع می کرد، اما نسبت به حضرت حسادت داشت. حسادت سعد نسبت به حضرت علی(ع) طوری بود که باعث شک و تردید او شده بود.
💥تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در مورد سعد این بود که او "امام المذبذبین" است(کتاب سليم، ج۲، ص: ۸۲۷).
💥حسادت، شک و تردید می آورد به طوری که فرد بین حق و باطل قرار میگیرد و مسیر وسط و اعتدال را در پیش میگیرد. این روحیه خواصی است که حسادت دارند. حسادت این کار را با آدم میکند. بعد یک قیافۀ حق به جانب هم میگیرند که «من هنوز حق را تشخیص ندادهام و باید بررسی کرد». معمولاً حسودها وسط را میگیرند و قیافۀ حق به جانب و متعادلی به خودشان میگیرند؛ نه حق، نه باطل. یک قیافۀ اعتدالی به خودشان میگیرند، مخصوصاً اگر جبهۀ هم حق دچار مشکلاتی شده باشد؛ اینها دیگر نانشان توی روغن است.
💥اینها از وسط راه میروند و بین حق و باطل قرار میگیرند. اینها روحیۀ خواصی است که تأثیر اجتماعی-سیاسی دارند ولی آغشته به حسادت هستند. حسادت یکی از رذیلههای پایه، برای گناه سیاسی-اجتماعی است.
#پناهیان
❌❌❌ مطالعه دقیق این مقاله به درک حق و باطل و بصیرت در فتنههای آخرالزمانی که فتنه مذهب علیه مذهب یا همان فتنه علما است بسیار کمک میکند ...
❌ پخش حداکثری ❌
کانال تحلیلی بصیرتی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙بعد از #ماه_رمضان چه کنیم؟
🛑 چطور حس و حال ماه رمضان در ما ادامه داشته باشد؟
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
کانال تحلیلی بصیرتی ولایت آخرالزمان
@velayateakharazaman