eitaa logo
ولایت
87 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسن علیه السلام  ای بزرگ زادگان قدری آرام بگیرید! صبر و شکیبایی پیشه کنید! چون مرگ پلی است که شما را از گرفتاریها و سختیها عبور داده و به بهشت‌های پهناور و نعمتهای جاودانی می‌رساند. و اما برای دشمنانتان پلی است که از قصر به زندان می‌رساند. و کدامیک از شما نخواهد از یک زندان به قصر مجلل منتقل گردد. پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله برایم نقل کرد، که می‌فرمود: دنیا برای مؤمنان همانند زندان و برای کافران همانند بهشت است. و مرگ پلی است که مؤمنان را به بهشتشان، و کافران را به جهنمشان می‌رساند. آری، نه دروغ شنیده ایم و نه دروغ می‌گویم. [۱] ---------- [۱]: ۴۰. بحار: ج ۶، ص ۱۵۴ و ج ۴۴، ص ۲۹۷.
  - برخورد منطقی با سخن چین شخصی سخن چین، به حضور امام حسن رسید. عرض کرد: فلانی از شما بدگویی می‌کند. امام به جای تشویق چهره درهم کشید و به او فرمود: تو مرا به زحمت انداختی. از این که غیبت یک مسلمان را شنیدم باید درباره خود استغفار کنم و از این که گفتی آن شخص با بدگویی از من، مرتکب گناه شده بایستی برای او نیز دعا کنم. [۱] ---------- [۱]: ۳۴. بحار: ج ۴۳، ص ۳۵۰.
 [ امام صادق علیه السلام می‌فرماید: چهار کس دعایشان به اجابت نمی رسد: ۱. مردی که در خانه خود نشسته و می‌گوید: خدایا! به من روزی بده! خداوند به او می‌فرماید: آیا به تو دستور ندادم به جستجوی روزی بروی؟ ۲. مردی که درباره زن ناشایست خود نفرین کند. خداوند به او هم می‌فرماید: آیا اختیار طلاق او را به تو واگذار نکردم؟ ۳. و مردی که مال خود را در جاهای بد و اسراف تلف کرده و می‌گوید: خدایا! به من روزی بده! خداوند به او نیز می‌فرماید: آیا به تو دستور میانه روی ندادم؟ آیا به تو دستور ندادم، مالت را اصلاح کن و در موارد بد مصرف منما؟ چنانچه در قرآن می‌فرماید: کسانی که چون خرج کنند نه اسراف و نه بر خود تنگ گرفته، بخل ورزند و میان این دو صفت، معتدل و میانه رو هستند. ۴. مردی که بدون شاهد و گواه و سند به دیگری وام دهد. (سپس بدهکار انکار نماید) برای دریافت حق خود از خدا کمک بخواهد. به او نیز می‌فرماید: آیا به تو دستور ندادم که هنگام وام دادن شاهد بگیری؟ داستان های بحارالانوار - ۵۶ - برهانی بر وجود آفریدگار - جلد ۳، صفحه ۱۲۳]  دعاهایی که مستجاب نمی شود
برهانی بر وجود آفریدگار ابو شاکر دیصانی می‌گوید: وارد محضر امام صادق علیه السلام شدم. عرض کردم: اجازه می‌فرمایید مطلبی بپرسم؟ حضرت فرمود: از هر چه می‌خواهی سؤال کن. گفتم: دلیل شما بر این که آفریدگاری داری چیست؟ حضرت فرمود: وجود خودم؛ زیرا وجود خود را خالی از این دو جهت نمی دانم: یا خود، خویشتن را آفریده ام؟ در این صورت، یا در هنگام ساختن، خود (هستی من) وجود داشته یا وجود نداشته است. اگر (هستی من) وجود داشته و با این حال باز آن را ساخته ام، در این فرض نیازی نبوده و این تحصیل حاصل بوده است و تحصیل حاصل محال است. و اگر در حالی که نبوده‌ام خودم را ساخته ام، می‌دانی که معدوم نمی تواند چیزی بسازد. بنابراین، مطلب سوم ثابت می‌گردد و آن این که برای من صانع و آفریننده ای هست. ابوشاکر بدون اینکه حرفی بزند از مجلس برخواست و رفت. [۱ [۱]: ۵۹. بحار: ج ۳، ص ۵۰.
  - سه توصیه مهم امام صادق ۱. رعایت عدل و انصاف بین خود و دیگران تا حدی که آنچه برای خود نمی پسندد، برای برادر مؤمنش نپسندد. ۲. دیگر اینکه، مال خود را از برادران مسلمان مضایقه نکند و با آنان همکاری صمیمانه داشته باشد. ۳. یاد کردن خداست در همه حال. اما منظورم از یاد خدا پیوسته گفتن (سبحان الله و الحمدلله) نیست، بلکه مقصودم این است که مسلمان باید چنان باشد که هرگاه با کار حرامی مواجه شد، یاد خدا مانع گردد و او را از ارتکاب گناه باز دارد. [داستان های بحارالانوار - ۵۰- مرگ در بدترین حال - جلد ۳، صفحه ۱۱۲] 
ما از امام زمان غایبیم،،،. ابوبصیر می‌گوید: در محضر امام محمد باقر وارد مسجد شدم، مردم در رفت و آمد بودند. حضرت به من فرمود: از مردم بپرس مرا می‌بینند؟ من به هرکس که رسیدم پرسیدم: امام باقر را دیده ای؟ می گفت: نه! با اینکه همانجا ایستاده بود. در این وقت ابو هارون مکفوف (نابینا) وارد شد. امام علیه السلام فرمود: اکنون از ابو هارون بپرس که مرا می‌بیند یا نه؟ من از او پرسیدم: امام باقر را دیده ای؟ پاسخ داد: آری! آنگاه به حضرت اشاره کرد و گفت: مگر نمی بینی امام اینجا ایستاده است. پرسیدم: از کجا فهمیدی؟ (تو که نابینا هستی. ) پاسخ داد: چگونه ندانم با اینکه امام نوری درخشان است؟ [۱] آری حقیقت را با چشم دیگری باید دید. ---------- [۱]: ۴۴. بحار: ج ۴۶، ص ۲۴۳.
 []  بيدادگران در قرآن [۵۳۳] از امام صادق عليه السّلام در باره آيه شريفه:.. وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ... «۱» » سوره حج/ آيه ۲۵). پرسش كردند. امام عليه السّلام فرمود: هر كه در دنيا جز خداوند را بپرستد يا جز اولياء اللَّه را دوست بدارد چنين كسى متجاوز بيدادگر است و بر خداوند تبارك و تعالى است كه عذاب دردناك را به او بچشاند. بهشت کافی ( ترجمه روضه الکافی ) - بيدادگران در قرآن (۱) «و هر كه در آن جا اراده تجاوز و ستمى كند...
خدا هرروز مرده را زنده می کند، آب وغذا تبدیل. می شود. به عقل، فهم، وشعور، خدا، هر روز مرده را زنده می کند.... آب خورشید، خاک. تبدیل می‌شود. به میوه، انسانها این خوراکیها هستند. این غذای حلال تبدیل به علم ومعرفت و ایمان می شود (تفسیر. س. فاطر. آیة الله جوادی آملی)
  صلح امام حسن عليه السّلام با معاويه محمّد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام روايت مى كند كه فرمود: بخدا سوگند كارى كه حسن بن على كرد [صلح با معاويه] از هر آنچه خورشيد بدان تابيده بهتر بود. بخدا سوگند منظور از اين آيه: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ... «۳» تنها فرمانبرى از امام است ولى ايشان خواهان جنگ شدند. و چون با حسين عليه السّلام جنگ بر آنها مقرّر شد گفتند: بار خدايا! چرا بر ما جنگ مقرّر داشتى؟ چرا ما را تا مدّتى كوتاه فرصت ندادى تا دعوتت را بپذيريم و از رسولان تو پيروى كنيم؟ مقصود آنها از تأخير همان زمان ظهور حضرت قائم عليه السّلام بود. _________________________ _ (۳) «آيا نديدى آن كسانى را كه بدانها گفته شده بود دست [از جنگ] بداريد و نماز را به پا داريد و زكات دهيد» (سوره نساء/ آيه ۷۷). بهشت کافی ( ترجمه روضه الکافی ) - نظر امام باقر عليه السّلام در باره صلح امام حسن عليه السّلام با معاويه - صفحه۳۹۸] 
پیوند دین و حیاء با عقل بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ جبرئیل از طرف خدا نزد آدم (ع) آمد و گفت: (ای آدم! من از جانب خدا مأمور شده‌ام تا تو را در انتخاب یکی از این سه خصلت، مخیر سازم، یکی از آن سه را بر گزین و دوتای آن را واگذار. ) آدم پرسید: آن سه خصلت چیست؟ جبرئیل گفت: ۱- عقل ۲- حیاء ۳- دین. آدم گفت: در میان سه خصلت، خصلت عقل و اندیشیدن را برگزیدم. جبرئیل به حیاء و دین گفت: شما جدا شوید و عقل را به خودش واگذارید، حیاء و دین گفتند: (یا جبرئیل انا امرنا أن نکون مع العقل حیث کان) : (ای جبرئیل! ما مأمور هستیم که همراه عقل باشیم و از او جدا نشویم).  [داستان های اصول کافی - ارزش اندیشیدن و فکر کردن - صفحه۸] 
امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: - ای عاصم! چگونه به یکدیگر رسیدگی و به هم کمک می‌کنید؟ عرض کرد: - به بهترین وجهی که ممکن است مردم به حال یکدیگر برسند. فرمود: - اگر یکی از شما تنگدست شود و بیاید خانه برادر مؤمنش و او در منزل نباشد، آیا می‌تواند بدون اعتراض کسی دستور دهد کیسه پول ایشان را بیاورند و سر کیسه را باز کند و هر چه لازم داشت بردارد؟ عرض کرد: - نه! این طور نیست. فرمود: - پس آن طور که من دوست دارم شما هنگام فقر و تنگدستی به هم رسیدگی و کمک نمی کنید. [۱] ---------- [۱]: بحار، ج ۴، ص ۱۱۸