~🕊
#عاشقانه_شہدا🌹
سال تحـویل دورهـم بودیـم🙂
سرسفره نشستہ بودیم کہ پـدربهـمون عیدے 💵داد.بعدش علـے شروع کـردبہ همہ عیدے دادغیـرمن☹️گفت:بیابالاتواتاق خودمون.یہ قابلمہ گـرفت وگفـت:من میـزنم روے قابلمه توازروے صداش بگردوهدیہ ات روپیداکـن😐گذاشتہ بودتوے جیب لباس فـرمـش.یہ شیشہ عطربودویہ دستبند😍ایـنقـدربـرام لـذت بخـش بودکه تاالان یـادم مــونـده☺️💚
#شهید_علیرضا_یاسینے
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
تلوزیون میدیدم
مصاحبہ شهردار شهرمون رو نشون میداد
سرش رو انداختہ بود پایین و آروم آروم حرف میزد
با خودم گفتم:این دیگہ چہ جور شهرداریہ؟!😒
حرف زدن هم بلد نیست😕
پا شدم و تلوزیون رو خاموش ڪردم
چند وقت بعد همین آقاے شهردار شد شریڪ زندگیم😊💕
روزے ڪہ اومد خواستگارے
راستش...
نہ من درست و حسابے دیدمش!
نہ اون منو!🙃
بس ڪہ هر دومون سر بہ زیر نشستہ بودیم🙂
بعد اون روز
دیگہ دیدارے نبود،تا
روز عقدمون💍
روزهاے قبل از عقد
خواهرهاش با تعجب و اعتراض بهش میگفتن:آخہ داداش من،
شما ڪہ دخترہ رو نگاشم نڪردے چرا و چطور پسندیدیش آخہ؟
بابا نمیگے شاید كور باشہ...؟!
كچل باشہ؟!
تو جوابشون گفتہ بود:ازدواج من
محض رضاے خداست،معیارایے كہ مدّ نظرم بود ایشون داشت
مطمئنم همراہ و همسفر زندگیمہ
روز عقد
زن هاے فامیل
منتظر رؤيت روے ماہ آقا داماد بودن
وقتے اومد گفتم:بفرماييد،اینم شادوماد دارہ میاد...
ڪت و شلوار پوشیدہ و ڪراواتشم زدہ!
همہ با تعجب نگاہ میڪردن!😳
مرتب بود و تر و تمیز
با همون لباس سپاه
فقط پوتینایش یہ ذرہ خاڪے بود😍
#همسرشهیدمهدےباڪرے
#وصال
@vesal13
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
همان روز خواستگاری
گفتند که من تازه از جبهه آمـدهام
و پدر و مادرم هم وضع خوبـے ندارند .
اگر امکانـش هست
رسم حزباللهـےها را اجرا کن
و همین عقد ساده را قبول کن😊
که آن هم در خانه ما بود.
نه طلایے و نه لباسے و...🙄💚
همسر#شهیدسیدمجتبیعلمدار