💕 💕 💕 💕
🌸 دق و دلی
🌸 تفریح و استراحت برای ما
مانند شارژ برای گوشی همراه است
🌺 دق و دلی
🌸 در روایات ما سفارش شده که زندگی ما باید براساس برنامه و زمان بندی تنظیم شود.
🌸 به دلیل برنامه نداشتن و نداشتن مدیریت زمان بسیاری از ما به بیراهه های افراط و تفریط رفته ایم
🌸 و از جاده تعادل خارج شده ایم
🌸 و این امر سبب بسیاری از فشارهای روانی است.
🔹 اغلب افراد رشد کاریکاتوری در این بخشها دارند مثلا آن قدر کار میکند که جایی برای تفریح باقی نمی ماند
🌸 و بسیاری از خانمها به دلیل یک نواختی کار منزل دچار روزمرگی و پژمردگی میشوند
🌸 و برخی به دلیل کار بیحساب رمق خود را میگیرند.
🌸 در هر دو صورت دچار استرسهایی میشوند که نتیجه آن بیماریهای روان- تنی مانند سردرد، زخم معده، و نارضایتی همسر و فرزندان از آنها میشود.
🌸 استرسهای یاد شده سبب میشود که خانم خانه دچار کم ظرفیتی روانی، عاطفی، معنوی و ذهنی شود
💜 و در تربیت کودک موفق نباشد گاهی او بدون توجه به این ضعفها و عیب کار خود دنبال رفع اشکالات فرزند خود میگردد
🌸 و همه مشکلات را به او نسبت می دهد،
🙃 در حالی که کودکان در اغلب موارد آیینه تمام نمای مشکلات ما هستند
📝 و خود عیبی ندارند.
😊 بنابر آن چه گفته شد تأکید میشود که با توجه به روایت تلاش شود که زندگی خود را با برنامه و زمان بندی جلو ببریم.
📚 در روایات به داشتن تفریح و استفاده از لذتهای حلال برای شارژ روانی و آماده شدن برای امور دیگر تأکید زیادی شده است .❤️
🌺 (1)نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 390
💐 تغییر نگرش
🌸 یک ساعت ویژه
🌸 مردی دیروقت، خسته از کار به خانه برگشت.
🌸 دم در پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.
🌸 سلام بابا! یک سئوال از شما بپرسم؟
🌸 - بله حتماً. چه سئوالی؟
🌸 - بابا ! شما برای هرساعت کار چقدر پول میگیرید؟
🌸 مرد با ناراحتی پاسخ داد:
😍 این به تو ارتباطی ندارد.
چرا چنین سئوالی میکنی؟😳
🌸 - فقط میخواهم بدانم.
🌸 - اگر باید بدانی، بسیار خوب میگویم : 20 هزار تومان
🌸 پسر کوچک در حالی که سرش پائین بود آه کشید.
🌸 بعد به مرد نگاه کرد و گفت : میشود 10 هزار تومان به من قرض بدهید؟😳
😡مرد عصبانی شد و گفت :
اگر دلیلت برای پرسیدن این سئوال، فقط این بود که پولی برای خریدن یک اسباب بازی مزخرف از من بگیری کاملآ در اشتباهی،
🙃 سریع به اطاقت برگرد و برو فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی.
🌸 من هر روز سخت کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه وقت ندارم.
🌸 پسر کوچک‚ آرام به اتاقش رفت و در را بست.
🌸 مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد:
چه طور به خودش اجازه میدهد فقط برای گرفتن پول از من چنین سئوالاتی کند؟
🌸 بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی تند و خشن رفتار کرده است. ❤️
🌺 شاید واقعآ چیزی بوده که او برای خریدنش به 10 هزار تومان نیاز داشته است. ❤️ به خصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش درخواست پول کند.
🌸 مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
🌸 - خوابی پسرم ؟
🌸 - نه پدر، بیدارم.
🌸 - من فکر کردم شاید با تو خشن رفتار کرده ام.
🌸 امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم.
🌸 بیا این 10 هزار تومانی که خواسته بودی.
🌸 پسر کوچولو نشست، خندید و فریاد زد :
😍 متشکرم بابا ! بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد.
🌸 مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصبانی شد
👈 و با ناراحتی گفت : با این که خودت پول داشتی، چرا دوباره درخواست پول کردی؟
🌸 پسر کوچولو پاسخ داد: برای اینکه پولم کافی نبود، ولی من حالا 20 هزار تومان دارم. 😍 آیا میتوانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟
🌸 من شام خوردن با شما را خیلی دوست دارم ...
🌸 شعار این هشدار
🌸 فرزندان ما امانتهای خدا در دستان ما هستند، با تربیت مسموم این امانات را ضایع نکنیم.
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌸 🌼 🌺 👈
#درمان_سرماخوردگی
🔹 از محلول آب و نمک دریا برای غرغره کردن استفاده کنید. این کار التهابها و عفونتهای احتمالی گلو را از بین میبرد
🔹خوردن شربت ابلیموعسل یک لیوان آب گرم، در سرماخوردگی بسیار توصیه میشود. این شربت حساسیت سینه را تسکین میدهد و دارای قدرت ضدعفونی کنندگی بالایی است
🔹خوردن شلغم
🔹بادکش گرم
🔹دمنوش نعناع+پونه
نقل از متافیزیک اسلامی
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌸 🌺 🌼 👈
💕 💕 💕 💕
💐😍این هم شعری از مقام رهبری💐😍
🌺 میکند آشفتهام، همهمه خویشتن
کاش برون میشدم از همه خویشتن
🌸 میکشد از هر طرف، چون پر کاهی مرا
وسوسه این و آن، دمدمه خویشتن
🌸 پنجه درافکندهام، در دل خونین خویش
گرگ وش افتادهام در رمه خویشتن
🌸 باده نابم گهی، زهر هلاهل گهی
خود به فغانم از این، ملقمه خویشتن
🌸 طفلم و بنهاده سر، بر سر دامان عشق
تا کندم بیخود از زمزمه خویشتن
🌸 مست و خرابم امین! بیخبر از بود و هست
از که ستانم؟ بگو! مظلمه خویشتن
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌸 🌺 🌼 👈
هدایت شده از آهنگ های وصال دوست
اگر مجنون اگر لیلا غریبم_در بیابان ها کجایی__#علیرضا_فربانی_#لیلا.mp3
3.63M
اگر مجنون اگر لیلا غریبم
در بیابان ها کجایی
#علیرضا_فربانی
#لیلا
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌸 🌺 🌼 👈
دوستان چون در ایتا نظر سنجی وجود نداره مجبوریم جور دیگر ختم صلوات کنیم 👇
امروز به نیت ظهور اقا ۲۵صلوات همگی ختم کنیم 🌼
یا حق
💛کانال_دختران_عفیف💛
🌕@dokhtaranafif 🌕
🌼 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌼
💕 💕 💕 💕
#قسمت_بیست
🌸 باز دانیال را گم کردم.. حتی در داستان سرایی های این دختر..
🌸 و باز چشمانِ به ذات نگرانِ عثمان که حالم را جستجو میکرد.. و گرمی دستانش که میجنگید با سرمای انگشتانم..
🌸 و باز نفس گیری صوفی، محض خیالبافی هایش ( طلاق غیابی.. دنیا روی سرم خراب شد..
🌸 نمیتونستم باور کنم دانیال، بدون اطلاع خودم، ولم کرده بود.. تا اینکه دوباره شروع به گفتن اراجیف کردن که شوهرت مرد خداست و نمیتونه تو بند باشه و اون ماموره رستگاریت بوده از طرف خدا و ..
و باز خام شدم.
🌸 اون روز تازه فهمیدم که زنهای زیادی مثل من هستن و باز گفتم میمونم و مبارزه میکنم.. اما چه مبارزه ای؟ حتی اسلوبش را نمیدونستم..
🌸 چند روزی گذشت و یکی از زنها اومد سراغم که برو فرمانده کارت داره.. اولش ذوق زده شدم، فکر کردم حتما خبری از دانیال داره.. اما نه.. فرمانده بعد از یه ربع گفتن چرندیات خواست که منو به صیغه خودش دربیاره.. و من هاج و واج مونده بودم خیره، به چشمایی که تازه نجاست و هیزی رو توشون دیده بود. 😊 یه چیزایی از اسلام سرم میشد، گفتم زن بعد از طلاق باید چهار ماه عده نگهداره، نمیتونه ازدواج کنه..
🌸 اما اون شروع کرد به گفتن احکامی عجیب که منه بیسواد هیچ جوابی براشون نداشتم.. گفت تو از طرف خدا واسه این جهاد انتخاب شدی.. اما باز قبول نکردم و رفتم به اتاقِ زشت و نیمه خرابه ام.
🌸 ده دقیقه بعد چند زن به سراغم اومدن و شروع کردن به داستان سرای.. و باز نرم شدم. و باز خودم را انتخاب شده از طرف خدا دیدم.. پس چند شبی به صیغه ی اون فرمانده کریه و شکم گنده دراومدم..
🌸 بعد از چند روز پیشنهاد صیغه از طرف مردهای مختلف مطرح شد و من مانده بودم حیرون که اینجا چه خبره؟؟
مگه میشه؟؟
من چند روز پیش هم بالین فرمانده ی مسلمونشون بودم.. و باز زنها دورم رو گرفتن و از جهاد نکاح گفتن.. و احکامی که هیچ قاعده و قانونی نداشت و اجازه چهار صیغه در هفته رو، وسط میدون جنگ صادر میکرد. تازه فهمیدم زنهای زیادی مثل من هستند و من اینجا محکومم.. همین..
🌸 بعد از اون، هفته ای چهار بار به صیغه مردهای مختلف درمیومدم و این تبدیل شده بود به عذاب و شکنجه.. و تنها یک ذکر زیر لبم زمزمه میشد.. لعنت به تو دانیال..لعنت..
🌸 حالم از خودم بهم میخورد.. حس یه هرزه ی روسپی رو داشتن از لحظه شماری برای مرگ هم بدتره..
هفته ای چهار بار به صیغه های شبی چندبار تبدیل شد و گاهی درگیری بین مردان برای بهم خوردن نوبتشون تو صفِ پشتِ درِ اتاق..
🌸 دیگه از لحاظ جسمی هیچ توانایی تو وجودم نبودم و این رو نمی فهمیدن، اون سربازان شهوت.. مدام به همراه زنان و دختران جدید الورود از منطقه ای به منطقه ی دیگه انتقالمون میدادن.. حس وحشتناکی بود.
🌸 تازه فهمیدم اون اردودگاه حکم تبلیغات 📑 رو داشته و زیادن دخترانی مثل من، که زنانگی شون هدیه شده بود از طرف شوهرانشون به سربازان داعش..
🌸 شاید باور کردنی نباشه اما خیلی از مردهایی که واسه نکاح میومدن اصلا مسلمون یا عرب نبودن.
مسیحی.. یهودی.. بودایی..و از کشورهای فرانسه..آمریکا.. آلمان..و.و.و بودن،
حتی خیلی از دخترهایی که واسه جهاد نکاح اومده بودن هم همینطور..
یادمه یه شب جشن عروسی دوتا از مبارزین با هم بود، که..)
#ادامه_دارد
#نویسنده-زهرا-بلند-دوست
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌸 🌼 🌺 👈
هدایت شده از آهنگ های وصال دوست
Jalili_Ey Arezootarin Bahar[1].mp3
1.2M
💕 💕 💕 💕
ای آرزوترین بهار
تنها تویی امید روزگار
السلام علیک یا صاحب الزمان ✨
#کانال_دختران_عفیف 🌸
@dokhtaranafif 👈 🌷 🌹 🌷 🌹 👈