eitaa logo
•[ وصـٰال ]•🌵
11.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
221 ویدیو
0 فایل
اینجا عشق می‌نویسد و ما همه شنونده ایم💙🌻 - شرایط تبلیغ؛ @Tabliqatshab_Sahel بامـن بگۈ...(:.✨👇🏼 https://daigo.ir/secret/5391312462 اشتراک فقط با اسمِ چنل:)! @Kowsar_84
مشاهده در ایتا
دانلود
•[ وصـٰال ]•🌵
#انرژی_مثبت 🌼 هوای توی گل فروشی، خاروندن رد کش جوراب، دیر میرسی سرکار و رییس هنوز نیومده، خنکی اون
🌼 هیچوقت به تهش فکر نکن، چون ممکنه برسی به غم! ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ! ته یک روز خوب، ممکنه برسی به شبِ پر از فکر و خیال! ته یک خاطره قشنگ، ممکنه برسی به یک یادش بخیر! از حس و حال الانت لذت ببر، در لحظه زندگی کن.. به تهش فکر نکن..
•[ وصـٰال ]•🌵
#یک_فنجان_شعر 🦋 آمده‌ام که تا به خود گوش‌کشان کشانمت بی‌دل و بی‌خودت کنم در دل و جان نشانمت #مولا
🦋 گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟! و آنچنان مات، که یکدم مژه برهم نزنی؟! مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود، ناز چشم تو به قدر، مژه بر هم زدنی...!
پاییز یهو میاد توو یه‌ روز، مثل بهار و بقیه صب زود بیدار می‌ شی می‌ بینی حیاط شده طوفان رنگ و رنگ که برپا در دیده میکند... تو هم مثل پاییز باش دلرُبا یهو بیا تو دل ما طوفان به پا کن... @nosh_daroy_mannn
•[ وصـٰال ]•🌵
#با_دلبر ❤️ عطر پرتقال می گیرد نفسم از تو که می گویم نارنجی می شود دنیایم تو را که می بینم و تو بکر
❤️ برایم شِعر بفرست حتی شعرهایی که عاشقانِ دیگرت برای تو می‌گویند می‌خواهم بدانم، دیگران که دچارِ تو می‌شوند تا کجای شعر پیش می‌روند؟ تا کجای عشق؟ تا کجای جاده‌ای که من در انتهای آن ایستاده‌ام...؟📻
جمعه هم روزِ غزل هاست🍃 "تو"هم شاعر شو... @nosh_daroy_mannn
اکنون که حضورتان را در زندگی ام حس نمی کنم می فهمم که زندگی به هیچ نمی ارزد و افسوس چه دیر فهمیدم؛ شما تمام علّت زندگی بودید!🦋 @nosh_daroy_mannn
بیچاره تَر از عاشق بی صبر کجاست.؟! 👤 مولانا
دلتنگی یعنی جاذبه برعکس شود ، وزن زمین روی دلت سنگینی کند ...! @nosh_daroy_mannn
تو یه صفحه از کتابم می‌نویسم ما مردمی بودیم که جمعه رو مثل روزای دیگه، شایدم بهتر زندگی کردیم ولی در آخر، از غمگین بودنش نالیدیم.
‏+ شبها وقت آزادانه فکر کردن به کسانیست که تمام روز را تظاهر به فراموش کردنشان میکنیم، راستش را بخواهی آدمیزاد شبها با خودش روراست تر میشود. 🌙✨
”به من مى گفت: چشم هاى تو مرا به اين روز انداخت! اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده. تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى ديدى كه چشم بر زمين مى دوختم؟ به او گفتم: در چشم هاى من دقيق تر نگاه كن! جز تو هيچ چيزى در آن نيست... • از کتاب چشم هایش
به انتظارِ تصویرِ تو این دفترِ خالی تا چند تا چند! ورق خواهد خورد؟ ♥️💭