مُرتاح
خَلصنا مِن الفراقِ نجف یا رب . .
مقداری اتمسفر نجف به من بدهید، من علی لازمم.
جهان که خاموش میشود، چشمم پرواز
میکند و به بالای ایوان نجف میرسد.
کبوتر دلم اهلیست، رهایش کنی سر از
نجف در میآورد.
همهی غم هایم را به دست خاکستر دنیا
میسپارم اما غمِ دوری از نجف موریانه
میشود بر تنِ نحیف این درخت.
بیاین دعا کنین اربعین همه باشیم، باهم.
منم دوباره لیاقت خادمی نصیبم بشه.
#حدیث_سادات_مهدوی
هدایت شده از من و راههای نرفته🇵🇸
راستی ساعات آخر است گدا را حلال کن....
رجبِ زیبا
استاد #عین_صاد جایی گفته اند بچه شیعه
های فراری نباشیم.اما جای سوال دارد، بچه
شیعه های فراری؟ چه معنی دارد؟ چه کسی
فراریست؟
سق سخت نمیزنم و خودمانی دوکلمهای
میگویم با خودمان دوتا چهارتا کنیم، آیا
اگر جایی مشکل باشد با جان کمک میکنیم؟
یا با جملهی - چی به من میرسه؟ - راهکج
میکنیم؟ آیا دغدغه های دینیمان فقط برای
چشم پُر کردن است یادِلیست؟ آیاسجده های
طولانی نمازمان برای به به و چه چه دیگران
است؟ آیا . .
شرمنده خودمان نباشیم، شرمندهی زحمات
مادرانمان نباشیم، شرمندهی خستگی های
پدرمان نشویم و مهم تر از همه، شرمندهی
خدا و امامش نشویم. #در_آستانهی_پرواز
#حدیث_سادات_مهدوی
لاکن اینطور نباشد که در دنیا علامهی دهر
باشیم و [من] شدن برای دیگران آرزو باشد
ولی در قیامت کسی مارا گردن نگیرد !
وَ عاذ فُطْرس بِمَهْده
وَ نَحنُ عاعذون بِقبرِه
فطرس به گهواره ی او پناه آورد
و ما به قبر او پناه آورده ایم.
چرا؟ چون میای از حسِ خوبه تولد بگی، از شیرینیِ اومدن، یهو قافیه بعدی میره رو سره بریده و تنِ زیر آفتاب موندش.