اگر نام دیگران جاوید ماند ، باید بگویم
آنها در نیمههای ِ شب سر بر سجده
گذاشته و میگریند ! و آنها همانهایی
هستند ، که خوابشان در گرو ِ اتمام کار
های ِ ناتمامشان است ، قالب از جسم
تهی میکنند ؛ آنگاه است که دل به دل
دار میرسد و شهید میشویم .
در دل ِ شب تنها روشنایی برای ِ شماست تا قلب ِ عاشق ِ خستتون رو جلا بدید ، و کور سوی ِ امیدی شوید در ظلمات بی انتهای ِ آسمان ِ اُمید ِ شب . لاکن مِن باب اینکه شما با تلاش هایِتان هم میتوانید برای ِ خدا جدای ِ از قلبی آکنده از پلیدی ، مغز و تفکری بسازید که لابه لای ِ مویرگ های ِ آن جوانه هایی همچو پیچک نمایان شود ، آنگاهست که شما میتوانید با تفکرات دست یافتهتان مشتق ِ بر پیروزی ، غلبه کنید بر دشمنان ، که خود جهادیست در راه ِ الله . لِذا از قهرِمان ِ درونی خود که تنفس میکند ، عشق را تنها مگذارید تا گلگون نفس شود ، پروبالش دهید و عاشقانه به تماشای ِ پرواز ِ بینهایتش بنگرید ، درست است ، شما روح ِ خود را جلا دادید و از قفس ِ بیرحم ِ دُنیا و تن آزاد نمودید . اینجاست که عاشق به معشوق میرسد ُ شهید میشوید .
#حدیث_سادات_مهدوی
حزب ِ دموکرات یا کموله ها که از اوایل
انقلاب و مخصوصا در دههی شصت آزار
و اذیت بسیاری به مردم ِ مظلوم رساندن .
جزو گروه های ضد انقلاب که در آدم کشی
و جنایت دست ِ کمی از داعش نداشت .
مستقر در شمال غرب بودند [ کردستان ]
عملیات ها در همون منطقه ها اجرا میشد ،
و تغذیهشون از اسرائیل بوده . چند مورد از
جنایاتشون رو نام میبریم . هدفشون مثل
بقیه گروهک های ِ منافقین ، ایجاد ترس و
تفرقه و تغییر انقلاب اسلامی بوده .
کموله ها تنفر بسیار شدید از پاسدار ها
داشتند ، رشته افکارتون رو غرق در جملات
کنید تا توانایی تبیینشون رو در مکان های
مختلف داشته باشید . در مراسم عروسی
مرسوم است برای ِ سلامتی و خوش یمنی
گوسفند قربانی میکنند ، کموله های ِکردستان
برای ِ عروسی فرزندانشون به جای ِ گوسفند
[ معذرت میخوام ] پاسدار سر میبریدند ،
و اما نحوهی انجام این مراسم احمقانه به
این شکل بوده ، سر رو که میبریدند ، سینی ِ
گرمی رو ، به روی گردن میگذاشتن تا خون
از رگ ها خارج نشه ، و این عمل باعث میشد
که خون در بدن باقی بمونه و فرد حتی به
راه رفتن خودش ادامه بده ! این از رسم .
شخصی جرئت نمیکرد از زمانی که
خورشید شروع به غروب کردن میکرد
تا زمانی که خورشید دوباره طلوع میکرد
از خانه هاشون بیرون بیان ، چون کموله
ها سر رو میبریدن ، زن و بچه و کوچیک و
بزرگم نداشت ، و سرشون رو به روی سینه
هاشون میگذاشتن و وسط خیابون رها
میکردن ، ترس و وحشت بین مردم وجود داشت .
اغلب با نخ ِ الماس یا سر ِ قوطی ِ کنسرو
سر هارو میبریدند ، در رابطه با قوطی
باید بگم به خاطر زجر کش کردن بوده .
گفتن دیگر اتفاقات رو تو کانال صلاح
نمیبینم ، ولی هستند سایت های ِ معتبری
مثل سایت زیر که به قلم کشیدن ، از نظر
بنده خانم ها و دخترخانم هایی که احساس
میکنند به روحیشون لطمه میخوره نخونند .
https://www.google.com/amp/s/www.yjc.news/fa/amp/news/7979724
حاج احمد متوسلیان ، شهید چمران ،
و دیگر شهدای ِ ما که مجال ِ اسم بردن
نیست ، خالصانه و عاشقانه برای از
بردن این حَیَوانات و بازگردوندن آرامش
به مردم تلاش بسیاری کردند .