eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
940 عکس
181 ویدیو
6 فایل
هیچ.
مشاهده در ایتا
دانلود
یه جا عطار می‌گه: چند غم جهان خوری؟ چیست جهان؟ خرابه‌ای! غبار همدانی در تکمیل این سخن می‌فرماد: جهان و هرچه در او هست، نیست غیرِ سراب.
تو روز قیامت آدم هارو با کد ملیشون صدا نمیزنن، تعدادشون زیاده . . آدم هارو به اسم امامش صدا میزنن. تو دعا اعتقاد که امام کاظم و امام رضا زیاد می‌خوندن؛ میگن که: خدایا اون روزی که هرکس رو به اسم امامش صدا میزنن من دلم می‌خواد زیر پرچم امیر الموئمنین باشم.
دور است دل آزردن ز آیینِ مروّت
بعضی از رفتار ها و اخلاق ها واقعا دوست داشتنی هستن. مثلا کامل اسم هارو صدا زدن. اسم هارو کامل به زبون بیارین. بزارین نُتِ صداتون اسم شخص رو نوازش کنه. چیه اُبهت اسم هارو پایین میارین.
گوشه‌ی طاقچه‌ی یه مسجد قدیمی بود. احتمالا زمانی که به عراق رفتن خریدنش، ذی‌الحجه ۱۴۰۱ هجری‌ام تولید شده. صفحه اولشم عکس امام خمینه💙.
‏منی که لفظِ شراب از کتاب می‌شُستم زمانه، کاتبِ دکّانِ مِى فروشم کرد.
تو آفتاب مایی از کوه اگر برآیی. وَرزنه‌ی زیبا.
برق رفته، نسیمِ خنک لرز به تن آدم میندازه. اینجا یخه. برعکس شهر. دیروز سیل اومده. سرم و سمت آسمون میکشم و مسخ می‌شم. از این همه زیبایی، این همه حس خوب، این همه عشق. آسمون سیاهِ سیاهه. بدون هیچ نور اضافی. انگار با تلسکوپ دارم بخشی از کهکشان و می‌بینم. ستاره ها دونه دونه پخش شدن تو آسمون. خدا دستاشو مشت کرده اونارو پاشیده. انقدر نزدیک بهشونم که اگه تو اینجا باشی و بغلم کنی من میتونم تک تکشون رو بچینم. هزار تا ستارس. هزارتا نازک تن. بعضیاشون هی چشمک می‌زنن، میخوان سرِ حرف و باز کنن. بعضیاشون ساکتن، غم دارن. غم پشت غم. بعضیاشون انقدر پرنورن که می‌خوام بزارم وسط قلبم تا همیشه روشن بمونه خونه‌ی قلبم. یه ستاره‌ی دنباله دار هم دیدم، آخ که نمی‌دونی چقدر دلم‌ قیلی ویلی رفت براش. بس ناز بود، بس چشاش قشنگ بود. البته ماه اون وسط دلبری می‌کردا، نصف صورتشو پوشونده بود، عین دختر شاه پریون، می‌درخشید. اصلا چجوری وصف کنم تا این حس و درک کنین؟ یه ماهیِ دم قرمز از این خالِش به اون خالِش سُر می‌خورد. مثلِ دمنوش وَلیک لپاش سرخ شده بود. البته من هیچ وقت ماه را با رُخِ خوبِ تو برابر نکنم تصدقت. سرما لای انگشتام رسوخ کرده. رفته توی رگ هام، می‌خواد بره سمت قلبم. یه لاییِ دیگه می‌کشم لایِ ستاره ها، به اون یکی که مثل الماسِ آبیِ مغموم می‌درخشه چشمک میزنم. شاید نگاه تو ام امشب بهش بیوفته و نامه‌م رو بهت برسونه. برقا اومده، حیف شد. تازه داشتم لذت و زیر دندونام حس می‌کردم. خداروشکر امشب ماه و رفقاش تو آسمون بودن وگرنه بی‌ ماهِ رُخِ تو شبِ من هست سیه‌ پوش. اصلا سر و ته حرفام واسه این بود که دوربینم نتونست این همه ظرافت رو تحمل کنه و ثبتش کنه، پس قلمِ من نوشتش. قلبم داره یخ می‌بنده و باید بگم که، ای دل به سَرد مِهریِ دوران صبور باش. وسلام، نامه تمام.
منی که اهل چای نیستم، هوسِ چای عِراقی کردم، تو بدان و هوسِ ما که حلال است هنوز.
عالم چنین فراخ؛ چه دلتنگ مانده‌ایم.