انقلاب با دوتا پست گذاشتن و
حرفای خوشگل موشگل روپاهاش
واینستاد ، که با عوعوی سگا از پا بیوفته !
بین انقلابیون به جمعه سیاه یا جمعه خونین معروف ِ ، ۱۳ شهریور : روحانیت مخالف شاه
بعد از برگزاری موفق راهپیمایی عید فطر تو ۱۳ شهریور به فکر ادامه همچنین اعتراضاتی افتادن . گزارش ساواک با مهر سری تعداد شرکت کنندگان تو راهپیمایی بی سابقه ۱۳ شهریور تهران رو حدود شصت هزار نفر تخمین زدن و اون ها رو قشریون مذهبی نام برده . روزنامه اطلاعات روز چهاردهم شهریور تو تیتر اولش از سه میلیون شرکت کننده تو سراسر کشور خبر داد .
بر اساس گزارش ساواک ، تو اخر اون روز از مردم خواستن که مجدداً روز پنج شنبه ۱۶ شهریور برای بزرگداشت کشته شدگان روزهای قبل در اراضی قیطریه تهران تجمع کنند .
۱۵ شهریور : هیات دولت یه بیانیه ای داد مبنی بر اینکه برگزاری هرگونه تجمعی ممنوع ِ این اعلامیه که البته به معنای حکومت نظامی نبود ، از طرف مخالفا جدی گرفته نشد .
۱۶ شهریور : از اولین ساعات بامداد ماموران گارد و شهربانی و ساواک در میادین مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شدن .
بر اساس گزارشی که ساواک داده از صبح شانزدهم شهریور بازارهای تهران و شمیران و شهرری و همچنین ۹۵ درصد مغازه های خیابونها در مناطق مزبور و کرج تعطیل شدن . .
تظاهرات ۱۶ شهریور هم با استقبال کم سابقه مردم مواجه شد ، روزنامه اطلاعات تعداد راهپیمایان رو صدها هزار گزارش کرد . بنا بر گزارش ساواک ، راهپیمایی اوایل صبح سیزدهم شهریور از قیطریه ، ونک ، پهلوی (ولیعصر)، ژاله و جنوب شهر شروع شد و ساعت شش و سی دقیقه بعد ازظهر تو میدان شهیاد تهران (میدان آزادی فعلی) تموم شد .
شهریور : روزنامه اطلاعات نوشت : فروشگاههای تهران دیروز شلوغترین روز خود را پشت سر نهادند . در کلیه نانواییها و قصابیها و سوپر مارکتها ازدحام غریبی وجود داشت و مردم آذوقه دو روزه خود را تهیه دیدند . این حرکت نشان دهنده این بود که خبر تعطیلی عمومی امروز و راهپیمایی که قرار بوده است از مسجد قبا در قیطریه آغاز شود چندان هم صورت شایعه نداشته است .
اتحاد و میبینین ؟ اصلا الله الله .
دولت متوجه این همکاری میشه و ساعت دوازده شب بعد از اتمام جلسه هیئت دولت حکومت نظامی اعلام میکنه .
و نیروهای خودش رو در حالت آماده باش کامل با تمام تجهیزات قرار میده .
۱۷ شهریور : مردم توخیابونهای اصلی تو مسیر میدون ژاله به هم میرسند ، شعار اصلی نصرمنالله و فتح قریب بود . گزارش سری ساواک به نخست وزیر تعداد تجمع کنندگان رو حدود ۴۵ هزار نفر ذکر کرده .
حدود ساعت ۸:۱۵ فرماندهی نظامی با بلندگو به مردم اطلاع میده که حکومت نظامی است و دستور میده که مردم باید متفرق بشن .
حدود ساعت ۸:۳۰ یک روحانی وارد محوطه میدان ژاله میشوپه با یکی از افسرا گفتگو میکنه و مردم به درخواستش روی زمین میشینن تو برخی منابع گفتن ، این روحانی همون علامه نوری بوده .
حدود ساعت ۹:۱۵ شلیک آغاز میشه چند تن از شاهدان زمان تیراندازی را حدود سی ثانیه ذکر کردن بر اساس روایت تنها عکاس حاضر تو میدون ولی تیراندازی حدود ساعت ۱۰ صبح شروع شده و حدوداً ۳ دیقه طول کشید .
بعد از شلیک ارتش ، درگیری خیابانی وسیعی پیش میاد چندین ماشین دولتی از جمله وانت های پست ، اداره پست ، اداره راهنمایی و رانندگی ، فروشگاه کوروش ، چند بانک ، چندییین مغازه مخصوصا مشروب فروشیها توسط معترضان به آتش کشیده میشه .
راه میرفت تو خیابون پسر و دختر بچهها رو میدید بغض تو گلوش مثل انبار مهمات آتیش گرفته شروع به سوختن میکرد ، رفت پیش دخترکوچولوعه گفت ؛ عزیزم چند سالته ؟ با بلبل زبونی شروع کرد حرف زدن سلام خاله جونی من هفت سالمه راستی بابام واسم یه بادکنک قرمز خریده خیلی خوشگله نشونت بدم خاله ؟ نه عزیزم میدونم خیلی قشنگه مثل چشات ، راستی خاله امروز ماهی قرمزم مرد [ اشک در چشمان کودک جمع میشود ] آخه خاله خیلی ناز بود ، خب عزیزم خیلی خوش حال شدم از دیدنت . [ دور میشود ]
بغض در گلویش به سرش برخورد میکند و سردرد های مکررش دوباره شروع میشود .
یاده سلیمه دختر چشم آبی ِ بور ِ فلسطینی میافتد ، سلیمه آخرین بار همین طور برای مرگ بیرحم ِ مادرش زیر خروار ها اشک میریخت و میگفت عمة أمي كانت جيدة جدا : خاله آخه مامانم خیلی خوب بود ، دختری با چشمای درشت و پوستی جو گندمی و صد البته مهربون ، قرار بود طی یه سری تماس های ویدیوئی باهاش صحبت بشه و آرومش کنن ، که این اتفاقم افتاد .
به خودم میام چشمام خیس شده و سرم نعرهی خدایا کافیهدیگه میکشن ، یکی یکم اون طرف تر به ناحق داره شکنجه و اذیت میشه یکی اینجا آرومه و امنیت داره ، بچهاای فلسطین مظلومن اما قوین ؛ من از بچه های فلسطینی انرژی رو میگیرم که هیچ بنی بشری این انرژی و نمیتونه بهم منتقل کنه ، چون اونا مرد ِ اصیل ِ مقاومتن !
برگ های ِ درخت زیتون منتظر ما باشید
ما برای رهایی سلیمه ها به پامیخیزیم و
نعش ِ اسرائیل را در سیاهچاله های دنیا
چال میکنیم ، قرار است من آنقدر از شما
و پهلوانیتان و بایگانی هایتان بنویسم که
کاغذ کم بیاورم و به طور جد قصد نوشن
به روی شما کنم ، برگ های درخت زیتون منتظرم باشید .
سلیمه حالا نه سال کامل دارد و اولین سال روزه اش است ، امیدوارم چشمای قشنگ ِ درشتت مثل زهری باشه تو قلب اسرائیل !
زنی از جنس سبزی های ِ زیتون
غرق در رنگ سه رنگ پرچمش
عشقی از جنس غرور خاکیان
محوه در آزادی ِ بیتالمقدس
#حدیث_سادات_مهدوی
مُرتاح
مستی اگر اسم بود ؛ علی بود . #ابوتراب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ فقط سفیدا رو بغل میکنی دیگه حاج آقا !
- شما هم بغل میکنیم بفرما :))
باید ما توجه کنیم به اینکه یک گوشه ای از دنیا هستیم یک جمعيت چند ميليونی . .
نسبت به عالم آنقدر ما ضعيفيم و کمیمو بايد ما در همان لحظه اول با آن همه توطئه هايی كه بود از بين رفته باشيم .
آنکه ما را نگه داشت خدا بود ، نه ما . آنكه شكست میدهد قدرتهای بزرگ را خداست . چنانچه آن كه قدرت میدهد اوست .قدرتهای بزرگ نمیدانند اين قدرت خداست و رنجشان از همين معناست !
[ #صحیفه_امام ]
مُرتاح
#زنان_مجاهد .
ولی یه چیزی ؛ مدرک و تحصیلات و آرزو ها
خیلی خوبن ولی سعی کنین اون بقلمقلا
به مادر بودنتونم یه فکری کنین بد نیست ،
مادرای بی عرضه و دست و پاچلفتی
خیلی رو مخن !