eitaa logo
مُرتاح
2.1هزار دنبال‌کننده
792 عکس
171 ویدیو
5 فایل
کهکشان آبیِ مات💙 مجذوب نجف | سخت‌جون | تاخرخره‌امیدوار ماه‌طلب | مکتب‌نشین‌خمینی‌و‌یاران | تکنولوژیسم کتاب‌خور‌ِ قهار | کهکشان‌جو| در غمِ غزه ثبت روزها از نگاه من در‌ مسیر‌ِ هدف نوشته‌های: #حدیث_سادات_مهدوی https://daigo.ir/secret/63273253
مشاهده در ایتا
دانلود
در روایت داریم ، آقا امام حسن‌ع آنقدر مظلوم بودن که در جمع ِ یاران و اصحاب شون زره می‌پوشیدن .
هر شخصی ، در ایام سیزده ، چهارده ، پانزده [ ایام‌البیض ] دعای مجیر را بخواند گناهانش آمرزیده ، شفای بیمار ، ادای دین ، و بر طرف شدن غم و اندوه سود‌مند ِ ، فلذا منم یاد کنید موقع خوندن .
کاش من درروز ۴۸ساعت وقت و دوتا مغز داشتم .
پنجره رو تو زمستونم باز می‌ذاشت ، مردم می‌گفتن دُختره مَجنون شده ، آشپزخونه‌شو باید می‌دیدی رنگ و لعاب ِ عشق ازش سرازیر بود ، یه اجاق گاز ِ سه شعله‌ای گوشه‌ی اتاق بود که رنگش آبی ِ مات بود گمونم خودش رنگ کرده بود ، قابلمه‌هاشو نگم برات همشون یه رنگ ِ خاصی بودن . - میگم لِیلی سطل رنگ‌گرفتی افتادی به جون این زبون بسته ها دیگه . . +[ آرام می‌خندد ] اونا هر کدوم واسه خودشون شخصیتی دارن ، اونی که سبزه رو میبینی ؟ اون فقط قرمه سبزی می‌پزه ، اون صورتی ِ واسه وقتایی که می‌خوام پنکیک و دسر آماده کنم اون . . انقدر با وسواس توضیح می‌داد در موردشون که به قابلمه هاش حسودیم شد مونده بودم علی ِ بیچاره چجور تو کتِش می‌رفت ! - خُبه خُبه ؛ همینم مونده براشون شعرم بگی چخبره اینجا گلارو ، این یخچالم‌ خودت رنگ کردی نه ؟ چه خوب شده . عکسارو ببین هنوز تو فاز دهه ۵۰ موندیا دُختر ، بر خلاف ِ تمام حساسیت‌هایی که به اینجا دادی جذاب ترین واسم همین عکساس ، این واسه زمان ِ فرار شاه ِ نه ؟ اوه دختر این زیر خاکیارو از کجا پیدا میکنی ، چه خوبن . صدایی نیومد ، با چشام چرخیدم دنبالش ، داشت میز و می‌چید ، با یه وسواس خاصی فنجون‌ارو میذاشت کیک ِ شکلاتی و که گذاشت رو میز کتاباشم اوورد ، عاشق همینش بودم ، اگه کم میووردم میومدم پیشش و باهم شعر می‌خوندیم ، به قول خودش سفر میکردیم تو کهکشان کلمه ها ! انقدر محو اون خونه‌ی نقلی شدم که به لباسش توجه نکردم ، یه لباس ِ بلند که دامن چین دار داشت با آستینای ِ پُفی ، ساعت و انگشتری که همیشه سِت می‌کرد و اون روسری هایی که می‌شد توش غرق شد ، بماند . شروع کرد به خوندن ، وسط شعرا انقدر خندیدیم که عجیب میخواستم تو همون لحظه بمونم ، ازش پرسیدم راستی چرا پنجره رو نمیبندی ، سوز میاد ، ادای منو در اوورد و صداشو کلفت کرد ، اخه میدونی عامو میگُم نکنه دلبر بیاد و مو صدا پاشو نشنُووم خودش خندش گرف از تُن ِ صداش . - با تُنُم لِیلی هنوزُم فکر میکنیش ؟ بُگو مو بِرارتُم نا سِلامتی . + خو بِرار رفته می‌آی ِ ، نرفته بُمونه که ، ها میدونی چی بم گفت ؟ گفته که لَیلی مو مُرُم واست از دور حرم بی‌بی گل پیدا کُنُم . [ سکوتی در فضا حاکم می‌شود ] - لیلی جان ِ آق بابا تِمومش کن ، علی رفته ، دیگه نُمویه ، ها تو خودت نبودی مگه هم رزماش حرف میزدن ازش ، ها لیلی با تُنُم ؟ بی توجه به حرفام شروع کرد واسه گلاش شعر خوندن ؛ لیلی ِ مجنون ِ من .
هدایت شده از مُرتاح
از مرحوم کشمیری سوال شد در وادی السلام نجف چه می‌دیدید که اینقدر علاقه داشتید . . سید با لبخندی جواب داد : روح و ریحان ؛ بهشت است وادی السلام .
مُرتاح
ارزش زن در اسلام ؟ بسم‌الله #گعده
احمد محمود میگه هیچ کس ناراضی از عقل خودش نیست ، یعنی همه معتقدند تازه یک چیزی زیاد هم خدا بهشون داده خب راست میگه ، وقتی بدون علمُ مطالعه برابری حقوق زن و مرد رو از اسلام میخوایم! و میگیم برای زن ارزش قائل نیست . . چه حرفی میمونه وقتی خود خدا میگه : محمد ، اگر تو نبودی افلاک رو خلق نمیکردم ، اگر علی نبود تورو خلق نمیکردم ، و اگر [ فاطمه:) ] نبود شما دو نفر رو خلق نمیکردم ! بابا جان، این ارزش زنه حالا شما هی مسیح پولی نژاد و دنبال کن !
بوی ِ سجاده‌ی خونین کسی می‌آید . .
در حقیقت از شب قدر ، انسان مؤمن روزه‌دار ، سال نویی را آغاز می‌کند . در شب قدر تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته می‌شود . انسان وارد یک سال نو ، مرحله‌ی نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو می‌شود . در راهی به حرکت در می‌آید ، با ذخیره‌ی تقوا این راه را طی می‌کند ، در اثنای این راه هم مقاطع گوناگون برای تجدید خاطره و یادآوری مجدد برای او قرار داده‌اند و روز عید فطر یکی از این مقاطع میان راه است. این روز را باید مغتنم شمرد . - - بنده‌ی حقیر رو از دعاهاتون محروم نکنید . . غروب امروز و ظهر دیروز در ببن الحرمین به یاد ِ جمیعیت ِ شما بودند .
عاشق ؛ بیکار نیست ! خیلی حرف ِ - استاد -
علی غایب علی حاضر هُوالاوّل هُوَالآخِر  علی پنهان علی پیدا هُوَالباطن هُوَالظاهر . .
مُرتاح
یکصد و ده مرتبه هو می‌کشم . .
السلام علی عیونک الجمیلهالذی هی قمر سمائی :)
انقلاب با دوتا پست گذاشتن و حرفای خوشگل موشگل روپاهاش واینستاد ، که با عوعوی سگا از پا بیوفته !
بر شیعه‌ی خود علی نگاهی دارد ؛
ما علی دوستیم چون علی عبده خداست .
از دلشکستن بترسید ، زیرا تاوان بسیار دارد مردم .
هفدهم‌ شهریور پنجاه و هفت چی شد ؟ بسم‌الله
بین انقلابیون به جمعه سیاه یا جمعه خونین معروف ِ ، ۱۳ شهریور : روحانیت مخالف شاه بعد از برگزاری موفق راهپیمایی عید فطر تو ۱۳ شهریور به فکر ادامه همچنین اعتراضاتی افتادن . گزارش ساواک با مهر سری تعداد شرکت کنندگان تو راهپیمایی بی سابقه ۱۳ شهریور تهران رو حدود شصت هزار نفر تخمین زدن و اون ها رو قشریون مذهبی نام برده . روزنامه اطلاعات روز چهاردهم شهریور تو تیتر اولش از سه میلیون شرکت کننده تو سراسر کشور خبر داد .
بر اساس گزارش ساواک ، تو اخر اون روز از مردم خواستن که مجدداً روز پنج شنبه ۱۶ شهریور برای بزرگداشت کشته شدگان روزهای قبل در اراضی قیطریه تهران تجمع کنند .
۱۵ شهریور : هیات دولت یه بیانیه ای داد مبنی بر اینکه برگزاری هرگونه تجمعی ممنوع ِ این اعلامیه که البته به معنای حکومت نظامی نبود ، از طرف مخالفا جدی گرفته نشد .
۱۶ شهریور : از اولین ساعات بامداد ماموران گارد و شهربانی و ساواک در میادین مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شدن . بر اساس گزارشی که ساواک داده از صبح شانزدهم شهریور بازارهای تهران و شمیران و شهرری و همچنین ۹۵ درصد مغازه های خیابون‌ها در مناطق مزبور و کرج تعطیل شدن . .
تظاهرات ۱۶ شهریور هم با استقبال کم سابقه مردم مواجه شد ، روزنامه اطلاعات تعداد راهپیمایان رو صدها هزار گزارش کرد . بنا بر گزارش‌ ساواک‌ ، راهپیمایی اوایل صبح سیزدهم شهریور‌ از قیطریه‌ ، ونک‌ ، پهلوی‌ (ولی‌عصر)، ژاله‌ و جنوب‌ شهر شروع شد و ساعت شش و سی دقیقه بعد ازظهر تو میدان شهیاد تهران (میدان آزادی فعلی) تموم شد .
شهریور : روزنامه اطلاعات نوشت : فروشگاه‌های تهران دیروز شلوغ‌ترین روز خود را پشت سر نهادند . در کلیه نانوایی‌ها و قصابی‌ها و سوپر مارکت‌ها ازدحام غریبی وجود داشت و مردم آذوقه دو روزه خود را تهیه دیدند . این حرکت نشان دهنده این بود که خبر تعطیلی عمومی امروز و راه‌پیمایی که قرار بوده است از مسجد قبا در قیطریه آغاز شود چندان هم صورت شایعه نداشته است . اتحاد و میبینین ؟ اصلا الله الله .
دولت متوجه این همکاری میشه و ساعت دوازده شب بعد از اتمام جلسه هیئت دولت حکومت نظامی اعلام میکنه . و نیروهای خودش رو در حالت آماده باش کامل با تمام تجهیزات قرار میده . ۱۷ شهریور : مردم توخیابون‌های اصلی تو مسیر میدون ژاله به هم می‌رسند ، شعار اصلی نصرمن‌الله و فتح قریب بود . گزارش سری ساواک به نخست وزیر تعداد تجمع کنندگان رو حدود ۴۵ هزار نفر ذکر کرده .
حدود ساعت ۸:۱۵ فرماندهی نظامی با بلندگو به مردم اطلاع می‌ده که حکومت نظامی است و دستور می‌ده که مردم باید متفرق بشن . حدود ساعت ۸:۳۰ یک روحانی وارد محوطه میدان ژاله می‌شوپه با یکی از افسرا گفتگو می‌کنه و مردم به درخواستش روی زمین می‌شینن تو برخی منابع گفتن ، این روحانی همون علامه نوری بوده .
حدود ساعت ۹:۱۵ شلیک آغاز می‌شه چند تن از شاهدان زمان تیراندازی را حدود سی ثانیه ذکر کردن بر اساس روایت تنها عکاس حاضر تو میدون ولی تیراندازی حدود ساعت ۱۰ صبح شروع شده و حدوداً ۳ دیقه طول کشید . بعد از شلیک ارتش ، درگیری خیابانی وسیعی پیش میاد چندین ماشین دولتی از جمله وانت های پست ، اداره پست ، اداره راهنمایی و رانندگی ، فروشگاه کوروش ، چند بانک ، چندییین مغازه مخصوصا مشروب فروشی‌ها توسط معترضان به آتش کشیده می‌شه .