eitaa logo
ویرگول
8.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
133 ویدیو
0 فایل
"مبارزه جمله ایست بی پایان که لازم است گاهی جلویش ویرگول بگذاری، مکثی کرده و نفسی تازه کنی، اما بدانی که همچنان ادامه دارد... ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/IR_RKH پیشاپیش، ببخشید اگه دیر جواب دادم، مشغله کاری نمی‌ذاره زیاد گوشی دست بگیرم.
مشاهده در ایتا
دانلود
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگن طرف کرک و پرش ریخت... هوش مصنوعی اینجوری تصویرش کرد. ♨️ @virghool 👈
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگان ادبیات ایران تصویر سازی هوش مصنوعی ♨️ @virghool 👈
حدود سالهای ۱۳۲۰ دو عکاس تهرانی که علاقمند به کار عکاسی مستند بودند به روستای مرق کاشان می روند تا از فضای روستا، مردمانش و بقعه ی بابا افضل عکسبرداری کنند. آنها هنگام ظهر برای صرف نهار به قهوه خانه ی روستا می‌روند و در آنجا پیرمردی را می بینند که بعد از خوردن دیزی آبگوشتش به آرامی در حال پُک زدن به چپق می باشد. از او عکسی می‌گیرند و بعد به تهران باز می‌گردند. آنها نگاتیو عکس را در تاریک خانه آتلیه شان به ظهور می‌رسانند و آن اثر را بسیار زیبا می‌بینند و آن را روی دیوار عکاسخانه خود نصب می کنند. مدتی بعد صاحب کافه ای در خیابان لاله زار تهران برای گرفتن پرتره اش به عکاسخانه می‌رود و عکس پیرمرد چپق بدست را کنار بساط دیزی و چای و قندان می بیند و از آن خوشش آمده آن را خریده و بر دیوار کافه اش نصب می‌کند. این تصویر سالهای سال بر دیوار کافه نصب بود تا اینکه روزی هنرمندی برای خوردن قهوه و کشیدن سیگاری گذرش به کافه مزبور می‌افتد و عاشق عکس شده از روی آن یک تابلو نقاشی می‌کشد. چند سال بعد از روی آن نقاشی پوسترهایی به طور گسترده در تمام نقاط ایران چاپ می‌شود. ♨️ @virghool 👈
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥁 دوستانی که تمایل دارند، تصاویرشون به وسیله هوش مصنوعی متحرک بشه، می‌توانند به این آیدی تصویر ارسال کنند 👇👇👇 @Ai_Motion 👈 تصاویر به نوبت متحرک میشه و براشون ارسال می‌کنه 👆👆👆 ♨️ @virghool 👈
از عکس های یلداییمون غافل نشو☺️ فقط با ۹ هزار تومان یک عکس با کیفیت تحویل بگیر و چاپ کن برای میز یلدات 😍 عکس پروفایل یلدایی و استوری یلدایی تحویل بگیر 🍁🍂 👈 جهت ثبت سفارش 👇👇👇 @Ai_Motion ♨️ @virghool 👈
🥁 نمونه عکس ارسالی شما و بعد متحرک سازی... 🤩 فقط با ۹هزار تومان 👈 جهت ثبت سفارش 👇👇👇 @Ai_Motion ♨️ @virghool 👈
📚 داستان «چوب و پیاز و سکه» گناهکاری را نزد حاکم بردند... حاکم گفت: یکی از این سه مجازات را انتخاب کن: «یا یک من پیاز بخور، یا ۱۰۰ سکه بده، یا ۵۰ چوب بخور!» مرد با خودش گفت: « وقتی می‌شود پیاز خورد کدام عاقلی چوب می‌خورد یا پول می‌دهد؟» برایش پیاز آوردند... دو پیاز که خورد، دهانش سوخت. گفت: «درد چوب از پیاز کمتر است، چوب بزنید!» هنوز ده چوب نزده بودند که اشکش درآمد و با خودش فکر کرد: «آدم عاقل تا پول دارد، چرا چوب بخورد؟!» ۱۰۰ سکه داد و آزاد شد... حاکم گفت: «کار آخر را اگر اول انجام می‌دادی لازم نبود هم چوب را بخوری، هم پیاز را و در آخر سکه هم بدهی!!» این خلاصه‌ی بسیاری از تصمیم ‌گیری‌های ماست، در آخر کار و بعد از صرف هزینه بسیار، همان کاری را انجام می‌دهیم که باید اول انجام می‌دادیم!! ♨️ @virghool 👈