6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.....•°
اینکه مردم رئیس جمهور رو انتخاب
میکنن بعضا آسیب میزنه به نظام ::)
جواب متفاوت آیت الله مصباح
نگاه مون رو اصلاح میکنه 🤔
این نگاه جبهه انقلاب ست...👆👆
و تفاوتش با نگاه سطحی دموکرات ها را مقایسه فرمایید.
🔴این کلیپ را باید الان دید
پی نوشت:
تفاوت نگاه یک عارف فیلسوف به:
اولا سنن الهی حاکم بر جامعه و تاریخ بشری
و ثانیا منطق و ساختار حکومتی ج.ا.ا در پیشاظهور با این تحلیل های ژورنالیستی و سهل اندیشانه امروز و دیروز !
ببین تفاوت ره زکجا تا به کجاست .
#انتخابات
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
📢 پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
🔹️حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با سپاسگزاری از همه نامزدها و فعالان عرصهی انتخابات بر استفاده رئیسجمهور منتخب از ظرفیتهای فراوان کشور برای آسایش مردم و پیشرفت کشور، در ادامهی راه شهید رئیسی تأکید کردند.
✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
✏️ بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین سیما بقیّة الله روحی فداه.
خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنهی انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعهی پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند.
✏️ مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنهئی گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند.
✏️ این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دستسازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُنبست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همهی نامزدهای محترم و همهی کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفتهها تلاش شبانهروزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند.
✏️ اکنون ملت ایران رئیس جمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیس جمهور منتخب و به همهی فعالان این صحنهی حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند.
✏️ به جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب نیز توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامهی راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانیِ جوان و انقلابی و مؤمن، برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند.
✏️ بار دیگر جبههی سپاس بر درگاه حضرت حق میگذارم و به حضرت بقیة الله اعظم روحی فداه درود و سلام میفرستم و یاد شهیدان والامقام و امام بزرگوار شهیدان را گرامی میدارم و از همهی نامزدهای محترم و فعالان عرصهی انتخابات که در این برههی حساس نقشآفرینی کردند، و نیز رسانهی ملی و حافظان امنیت کشور و دستگاههای اجرای انتخابات سپاسگزاری میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۴/۱۶
💻 farsi.khamenei.ir
#انتخابات
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
📢 روز اول محرم، روز مخصوص دعا برای فرزنددار شدن است.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
◀️ «امام رضا علیهالسلام به ريانبنشبيب فرمودند که در روز اول محرم حضرت زکريا دعا کردند و دعايشان مستجاب شد. [إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا ع رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا... .]
◀️ تلقي من اين است که اگر کسي از اين جنس خواستهها دارد و ميخواهد نسلش آباد و در خدمت سيدالشهدا باشد و ميخواهد امکاناتش در خدمت سيدالشهدا باشد و توفيق خدمتگزاري به ساحت مقدس حضرت و تأسي به حضرت را در برنامههايش داشته باشد، راهش اين است که روز اول محرم #روزه بگيرد و #دعا کند که انشاءالله اين دعا در #روز_اول_محرم مستجاب میشود. هر دعايي وقتی دارد و بهار اين دعا در روز اول محرم است.
◀️ اگر کسي شهادت ميخواهد يا نسل پاک و آبادي ميخواهد که در مسير سيدالشهدا باشد و امکانات و مالش ميخواهد در مسير سيدالشهدا باشد از بيانات وجود مقدس امام رضا ارواحنا فداه اينطور ميفهمم که حضرت ميفرمايند روز اول محرم را روزه بگيريد و دعا کنيد دعاي شما هم مستجاب ميشود. اين يعني اول محرم فرصت اينطور درخواستها و اجابت اينطور دعاهاست؛ فرصت اول محرم يک باب خاصي به شهادت سيدالشهدا باز ميشود که از اين باب ميشود وارد شد و اجابت بشود.»
#محرم
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
1⃣ روضه شب اول محرم
🔴 مصيبت مسلم بن عقيل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: س.ح. ف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام حسين(ع) از مدينه خارج شده و در مكه بود كه نامه های مردم كوفه و دعوت از ايشان بسيار زياد شد. آخرين نامه كه به امام رسيد و تعداد نامهها به هزاران درخواست بالغ شد، امام بين ركن و مقام دو ركعت نماز گزارد و از خداوند متعال طلب خير كرد. سپس «مسلم بن عقیل» را نزد خود خواست.
جناب مسلم فرزند «عقيل بن ابي طالب» از بزرگان بنی هاشم و پسر عموی حضرت اباعبدالله الحسين(ع) بود.
امام پاسخ نامه های مردم کوفه را نوشت و در آن آورد: "سخن شما اين است كه: "امامی نداريم، به سوي ما بيا شايد خدا به سبب تو ما را هدايت و متحد كند". من، مسلم بن عقيل برادر و پسر عموی خود را كه مورد اطمينان من است به سوی شما فرستادم، پس اگر برای من نوشت كه رأی خردمندان و اهل فضل و مشورت شما همان است كه در نامه هايتان خواندم بزودی نزد شما خواهم آمد...".
مسلم در نيمه ماه رمضان از مكه خارج شد و به مدينه آمد. در مسجد پيامبر(ص) نماز خواند و با خانواده خود وداع كرد و با چند راهنما و همراه به سوی كوفه رفت. شرايط اين سفر بسيار سخت بود و مسلم و همراهان راه را گم كردند و دو راهنما از تشنگی جان باختند؛ تا اينكه مسلم سرانجام در روز پنجم شوال به كوفه رسيد.
مردم كوفه دسته دسته نزد مسلم جمع شدند و چون نامه حضرت(ع) را بر آنان خواند گريستند. سپس 18000 نفر از اهل كوفه با مسلم بيعت كردند. در نتيجه او نيز نامهای به امام(ع) نوشت و بيعت اين تعداد را خبر داد و ايشان را به حركت به سوی كوفه ترغيب نمود.
هنگامي كه خبر اين بيعت به «يزيد بن معاويه» رسيد، وی «عبيدالله بن زياد» را كه حاكم بصره بود مأمور كرد تا حكومت كوفه را نيز عهدهدار گردد. عبيدالله با حيله به شهر وارد شد و حكومت را در دست گرفت و مردم را تهديد و رؤسای قبایل را تطمیع كرد.
وی پس از مدتی، «هاني بن عروة» كه از بزرگان كوفه محسوب می شد و مسلم بن عقيل در منزل او پناه گرفته بود را شكنجه و زنداني كرد. مسلم هنگامي كه خبر شكنجه شدن هانی را شنيد از كوفيان خواست كه به ياريش بشتابند. مردم به او پيوستند و مسجد و بازار و اطراف قصر پر از جمعيت شد، در حاليكه ياران عبيدالله بيش از پنجاه نفر نبودند.
عبيدالله چند نفر را بين قبايل مختلف كوفه فرستاد تا آنها را تهديد و تطميع كنند. همچنین عدهای از اشراف كه در قصر او بودند را مأمور نمود كه از بامهای دارالاماره مردمی كه قصر را محاصره كرده بودند بترسانند يا فريب دهند.
اهل كوفه هنگامی كه سخن رؤسا و اشراف خود را شنيدند سست شدند. كم كم نجوای خناسان زياد شد كه به هر يك به ديگري مي گفتند: "برگرديم، ديگران هستند و كفايت می كنند!!".
اندك اندك جمعيت از پيرامون مسلم پراكنده شد و تنها حدود سی نفر برای ياری او باقی ماندند. مسلم كه با اين پيمان شكنی روبرو شد به همراه آن سی نفر به سوی "ابواب كنده" حركت كرد. هنگامی كه به آنجا رسيد تنها ده نفر همراه وی باقي مانده بودند و چون از آن منطقه عبور كرد هيچكس همراه او نبود.
مسلم غريبانه به اين سو و آن سو نگاه كرد ولی حتی كسی وجود نداشت كه وی را راهنمايی كند و يا در خانهاش او را پنهان نمايد. سفير حسين سرگردان در كوچههای تاريک كوفه راه می رفت و نمی دانست كجا برود.
تا اينكه به خانهای رسيد كه پيرزنی بر در آن ايستاده بود. نام اين زن «طوعه» بود و منتظر فرزندش بود كه به همراه مردم از خانه بيرون رفته بود. مسلم بر زن سلام كرد و از او آب خواست. طوعه به او آب داد و به داخل خانه رفت. دوباره كه بيرون آمد مسلم را ديد كه بر در منزل نشسته است. گفت: "ای بنده خدا اگر آب نوشيدی نزد خانواده خود رو". مسلم خاموش ماند. زن، دوباره و سهباره سخن خود را تكرار كرد. مسلم برخاست و گفت : "من در اين شهر خانه و خانوادهای ندارم. من مسلم بن عقيل هستم. اين قوم به من دروغ گفتند و مرا فريب دادند و از مأمن خود بيرون آوردند". پيرزن مسلم را به داخل خانه برد؛ فرشي برايش گسترد و طعامي فراهم نمود. اما مسلم شام نخورد و خوابيد. وی در عالم رؤيا عموی خود اميرالمؤمنين علی(ع) را ديد كه به وی گفت: "بشتاب كه تو فردا نزد ما خواهی بود".
از سوی ديگر، عبيدالله كه پراكنده شدن مردم را ديد جرأت پيدا كرد و از قصر خارج شد و به مسجد آمد و برای پيدا كردن مسلم هزار دينار جايزه تعيين نمود.
فرزند طوعه كه به خانه برگشت از وجود مسلم در منزل با خبر شد و با طلوع فجر خبر را به دشمنان رساند. عبيدالله گروهی متشكل از دهها سپاهی را برای دستگيری او فرستاد.
مسلم مشغول عبادت بود كه لشکريان به منزل طوعه رسيدند. هنگامي كه وی صدای شيهه اسبان را شنيد دعای خود را به شتاب تمام كرد و زره پوشيد. سپس از طوعه تشكر كرد و به مقابله با لشکر شتافت؛ مبادا كه برای گرفتن ا
و خانه پيرزن را بسوزانند و خراب کنند.
مسلم كه مردی جنگاور بود بيش از 40 نفر از نامردان كوفی را كشت. سرانجام آنان دسته جمعی بر او حمله كردند و از بامها نيز سنگ بر او زدند تا سرانجام بر اثر شدت جراحات و تشنگي و نيزهای كه از پشت بر او فرود آمد بر زمين افتاد و اسير شد.
(برخي از منابع نيز نقل كردهاند كه وقتی ديدند نميتواند آن جناب را دستگير كنند با نيرنگ به وي امان دروغين دادند و از اين طريق ايشان را به دارالحكومه بردند.)
مسلم بن عقيل هنگامي كه دربند شد گفت: "انا لله و انا اليه راجعون" و شروع به گريه كرد. يكي از لشکريان از گريستن ايشان ــ با آنهمه جنگاوری ــ تعجب كرد و از سبب آن برسيد. مسلم گفت: "به خدا سوگند كه از كشتهشدن باک ندارم و براي خود گريه نميكنم. من برای خاندان پيامبر و براي حسين و آل او كه به اينجا می آيند گريه می كنم".
نام خوشت قرار دل بيقرار من /
روی تو شمع روشن شبهای تار من
بی خانهام ولی به دلم كرده خانه غم/
نبوَد كسی به جز در و ديوار، يار من
مسلم را به دستور عبيدالله بر بام قصر دارالاماره بردند؛ در حالی كه تسبيح خداوند می گفت و استغفار می كرد.
من انتظار می كشم اما نمی كشد/
غير از طناب دار، كسی انتظار من
هم خود به روی بامم و هم آفتاب عمر/
ای باغبان! بيا كه خزان شد بهار من
سپس او را گردن زدند و ابتدا سرش و سپس بدنش را از بام به زير افكندند تا مردم ببيند. سپس بدن مباركش را در انظار پيمانشكنان كوفه آويزان كردند.
من از فراز بام كنم جان نثار تو/
كوفی ز بام، سنگ نمايد نثار من
دژخیمان همچنین هانی ــ كه پيرمردی 89 ساله بود ــ را به بازار كوفه بردند و با وضعی دلخراش كشتند و به دار آويختند؛ در حالی كه ياران خود را صدا می كرد و هيچكس به ياری او برنخاست.
آنگاه ابن زياد سرهای مبارک هانی و مسلم را به شام نزد يزيد فرستاد. بدن مسلم بن عقيل اولين بدن از بنی هاشم بود كه آويخته گشت و رأس طاهر او اولين رأسی بود كه به دمشق فرستاده شد.
الا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس؛ اللهوف في قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364 .
2. شيخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی القربی، 1378 .
3. اشعار، زبان حال هستند و سنديت ندارند. (و برگرفتهاند از جزوه آموزشي آداب مرثيهخوانی با عنوان طنين عشق؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
◾️چرا عزاداری امام حسین(ع) از روز اول محرم شروع میشود؟
1. امام رضا(ع) میفرماید: «از اول دهۀ محرم، حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده میشد و حالت عزادار به خود میگرفت و روز دهم، روز مصیبت و گریۀ او بود» (امالی صدوق/128)
2. عزاداران با ده شب عزاداری، در واقع خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده میکنند. اگر عزاداری از روز عاشورا شروع میشد ذکر مصیبتها خیلی دردناکتر و غیرقابل تحملتر میشد.
3. یک دهه عزاداری قبل از عاشورا میتواند موجب کسب توجه و سوز دل در روز عاشورا باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده، ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب کنند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ عاشورا بیاحساس و بیتوجه باشند.
4. و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) میروند که مولایشان را غریب نگذارند. به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دستههای عزا با علائم دستههای رزمی در میادین دیده میشوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود میگیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرقها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) میخوابانند و دیگر برافراشته نگه نمیدارند.
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
2⃣ روضه شب دوم محرم
🕌 ورود کاروان عشق به کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: س.ح.ف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس از آنكه بنی اميه، امام حسين(ع) را برای گرفتن بيعت تحت فشار قرار دادند، ايشان در بیست و هشتم رجب سال 60 هجری از مدينه به سمت مكه مكرمه خارج شد و ماه های شعبان، رمضان، شوال و ذوالعقده را در جوار بيت الله سپری كرد و با آمدن ذوالحجة، احرام حج بست.
از سوی ديگر «عمرو بن سعيد بن عاص» از سوی يزيد مأمور شد كه برای دستگيری يا جنگ با حضرت به مكه برود. وی در روز ترويه (8 ذوالحجة) به مكه رسيد.
امام(ع) كه می دانست اين افراد، حرمتی برای حرم خداوند قائل نيستند حج تمتع خويش را نيمهتمام گذاشت و آن را به عمره مفرده تبديل كرد و از مكه خارج شد. انگيزه امام برای اين كار، همانگونه كه خود فرمود، حفظ حريم بيت الله بود. ايشان در پاسخ «محمد حنيفه» كه او را از ترك مكه برحذر و به اقامت در اين شهر ترغيب میکرد فرمود: "ای برادر! می ترسم يزيد ناگهان مرا در حرم بكشد و به سبب من، حرمت اين خانه شكسته شود". همچنين حضرت در پاسخ افراد ديگری مانند «ابن عباس»، «فرزدق» و «ابن زبير» كه همين خواسته را تكرار می كردند و می پنداشتند كه دشمن، حرمت مكه را نگه می دارد می فرمود: "يک وجب دورتر از خانه كعبه كشته شوم و حرمت مكه به خاطر من پايمال نگردد بهتر است".
بعدها كه در جريان قيام «عبدالله بن زبير»، بنی اميه كعبه را با منجنيق مورد حمله قرار دادند و عبدالله را در مسجدالحرام كشتند، معلوم شد كه ابن عباس با آن فطانت و ابن زبير با آن زيركی، اشتباه می كردند و امام(ع) آينده را بروشنی در خشت خام می ديد و دشمنان اسلام را بخوبی می شناخت.
امام(ع) هنگامي كه حاجيان برای ادای مناسک حج تمتع به سوی منا می رفتند طواف كرد، سعی بين صفا و مروه به جای آورد، موی چيد (تقصیر کرد)، از احرام عمره بيرون آمد و رو به سوی كوفه گذارد.
ما كاروان كعبه عشقيم، هر كجا/
رو آوريم كعبه بود روبروی ما
ماييم كعبه دلِ عشاقِ باوفا/
هر جا رويم كعبه كند جستجوی ما
چون خبر حرکت به محمد حنفيه رسيد، خود را به كاروان رساند و زمام ناقه امام(ع) را گرفت و گفت: "ای برادر! چه باعث شد كه با اين شتاب خارج شوی؟" حضرت فرمود: "ديشب رسول خدا به خوابم آمد و گفت: اي حسين! بيرون رو كه خدا خواست تو را كشته ببيند". ابن حنيفه گفت: "انا لله و انا اليه راجعون. پس اين زنان و كودكان را چرا با خود می بری؟" امام پاسخ داد: "جدم فرمود خداوند می خواهد آنها را اسير ببيند".
احرام ما كفن شود اندر منای عشق/
خون گلوی ما شود آنجا وضوی ما
ما تشنه شهادت عشقيم، می رويم/
تا پر شود ز خون دل ما، سبوی ما
اينگونه بود كه امام حسین(ع) به خاطر حفظ حريم خدا، به دستور رسول خدا و برای زنده كردن امر خدا، به همراه اهل و عيال و تعدادی از مواليان و ياران از مكه خارج شد و به سوی عراق عزيمت كرد. روز خروج کاروان را برخی از مورخان روز ترويه (هشتم ذوالحجة) و «ابن قولويه» به نقل از امام باقر(ع) روز هفتم اين ماه نقل كرده اند.
ما را منای عشق، صف كربلا بود/
رنگين شده فرات ز خون گلوی ما
امام(ع) پس از بیست و چند روز طی مسیر، در نزديكی شهر کوفه به وسيله «حر بن يزيد رياحی» و سپاهيانش كه مأمور راه بستن بر كاروان ایشان بودند متوقف شد (كه حكايت مفصلتر آن در روضه فردا ذكر خواهد شد).
پس از مذاكرات طولانی كه بين امام(ع) و حر صورت گرفت و بعد از آنكه حر گفت "اكنون كه از فرمان عبیدالله ابا داری، راهی برگزين كه نه به كوفه روی و نه به مدينه بازگردی تا من به امير نامه بنويسم"، حضرت(ع) راه قادسيه را انتخاب فرمود.
لشكر ظلمت و كاروان نور چند روز سايه به سايه يكديگر حركت می كردند تا اينكه روز دوم محرم در نزديكي روستای "نينوا"، نامهای از «عبيدالله بن زیاد» به حر رسيد كه در آن نوشته بود: "همان هنگام كه نامه من به تو رسيد، حسين را نگاهدار و بر او تنگ بگير و او را در بيابانی بی پناه و بی آب فرود آور".
حر بر امام و اصحاب او سخت گرفت تا آنها را مجبور نمايد در همان مكان بی آب و آبادی كه نامه به دستش رسيده بود اتراق كنند.
امام به او فرمود: "وای بر تو! بگذار در آبادی و روستايی فرود آیيم".
حر گفت: "نه، به خدا قسم نمی توانم. اين نامه رسان را بر من جاسوس كرده اند و بايد در همين جا بمانی".
«زهير» كه يكی از ياران امام بود گفت: "ای پسر رسول خدا! جنگ با اين جماعت، آسان تر از نبرد با كسانی است كه بعداً به آنها ملحق خواهند شد. بگذار با آنها بجنگيم".
امام فرمود: "من آغازكننده جنگ نخواهم بود".
آنگاه نام آن سرزمين را پرسيد. گفتند: نام اينجا "عقر" است. دوباره پرسيد: آيا نام ديگری ندارد. گفتند: به اينجا "نینوا" نيز می گويند. نام ديگری هم دارد كه "كربلا"ست.
پس حضرت شروع به گريستن كرد و گفت: "اللهم إني اعوذ بك من الكرب
والبلاء. اينجا مكان رنج و اندوه است".
آنگاه ياران را فرمود: "همين جا فرود آييد كه جدم رسول خدا به من خبر داد كه خون ما بر اين زمين ريخته می شود و در اينجا دفن خواهيم شد".
سپس دستور داد كه خيمه ها را در همان سرزمين بی آب و علف برپا كردند.
كربلا بر تو مهمان رسيده/
وعده وصل جانان رسيده
كربلا وا كن آغوش خود را/
بــر پذيرايی آل طاها
در روايت ديگری نيز آمده است هنگامي كه به امام(ع) گفتند نام اينجا كربلاست، حضرت خاک آنجا را بوييد و گريست و گفت: "ام سلمه مرا خبر داد كه روزی جبرئيل نزد رسول خدا بود و من تو را نزد او بردم و تو گريه می كردی. پيامبر تو را گرفت و در دامن نشاند. جبرئيل گفت: آيا او را دوست داری؟ پيامبر فرمود: آری. جبرئيل عرض كرد: امت تو او را می كشند. سپس خاک كربلا را به پيامبر نشان داد. والله اين همان خاک است".
همچنين در حديث است هنگامی كه علی(ع) به "صفين" می رفت، به حوالی نينوا رسيد. پرسيد: اين سرزمين را چه می گويند؟ گفتند: كربلا. اميرالمؤمنين(ع) آنقدر گريست كه زمين از اشكش نمناک شد...
و اكنون بيا تا ما نيز به همراه محمد و علی بگرييم برای آن كس كه آسمانها و زمين در مصيبتش گرياناند...
ألا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس؛ اللهوف في قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364 .
2. شيخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی القربی، 1378 .
3. محمد بن جرير طبری؛ تاریخ الامم والملوک؛ بيروت: دارسويدان، بی تا، ج 5.
4. اشعار، زبان حال هستند و سنديت ندارند. (و برگرفتهاند از جزوه آموزشی آداب مرثيهخوانی با عنوان طنين عشق؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
#محرم
#روضه
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
*✅ #روزبرگ_شیعه*
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: *«سلام بر محرم»*
✍️ مناسبت روز: *امشب اولین شب ماه محرم، ماه حزن و اندوه آلمحمد (ص) است، که همهی اولیاء و انبیاء و ملائکه و شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (ع) در سراسر عالم محزونند؛* و طبق روایات از امشب دیگر لبخندی بر لب ائمه اطهار (ع) دیده نمیشد و حزن و اندوه، آن ذوات مقدس را فرا میگرفت و اهل آسمان نیز از امشب محزون و عزادارند؛ چنانچه در روایت آمده که شخصی از امام صادق (ع) سوال کرد که وقتی فردی از دنیا میرود، بازماندگان بعد از مرگ او، برایش مجلس عزا برپا میکنند، ولی شما و شیعیانتان شب اول ماه محرم که میرسد، مجالس عزا برای سید الشهداء (ع) برپا میکنید؛ در حالی که حضرت را در دهم محرم به شهادت رساندهاند؟
امام صادق (ع) در جواب او فرمودند: «وقتی هلال ماه محرم میرسد، ملائکه، پیراهن پاره پاره و غرق به خون سید الشهداء (ع) را در آسمان منتشر (آویزان) و ظاهر میکنند، پس ما و شیعیانمان آن را با چشم دل میبینیم و اشکمان جاری میشود» (الخصائص الزینبیه، خصیصه ١٩؛ ثمرات الأعواد، ص ۳۶)
در روایتی دیگر نیز، امام رضا (ع) فرمودند: «زمانی که ماه محرم میرسید، پدرم (موسی بن جعفر) را کسی خندان نمیدید و پیوسته محزون بودند تا اینکه ده روز سپری میشد و زمانی که روز عاشورا میرسید، آن روز، روز مصیبت و گریه ایشان بود و میفرمودند: این همان روزی است که جدم حسین (ع) در آن کشته شده است» (امالی صدوق، مجلس ٢٩)
همچنین مورخین آوردهاند که امام رضا (ع) در دهۀ اول محرم، همه ساله، مجلس عزا برپا میکردند و در مجلس، خودشان شخصاً شرکت نموده و میفرمودند برای زنها پردهای آویزان کنند تا مخّدرات پشت پرده بنشینند... و به مداحان و شعراء میگفتند: برای جدّم حسین (ع) بخوانید و همه گریه میکردند؛ و نیز میفرمودند: «همانا روز شهادت حسین (ع)، پلک چشم ما را مجروح کرد، و اشکهای ما را روان ساخت، و عزیز ما را در زمین کربلا زمینگیر کرد، و محنت و بلا را برای ما تا روز قیامت به ارث گذارد، پس باید بر مثل حسین (ع) گریه کنندگان بگریند، زیرا گریه بر ایشان، گناهان بزرگ را از بین میبرد» (همان)
در روایت دیگری نیز شیخ صدوق (ره) در امالی نقل میکند که: در روز اول ماه محرم «ریّان بن شبیب» خدمت امام رضا (ع) رسید؛ حضرت به او فرمودند: ای پسر شبیب! «إن کنت باکیاً لشیء فابک للحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام... »: «اگرخواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند، همانطوری که گوسفندان را ذبح میکنند؛ و با آن حضرت، هجده نفر از اهلبیت ایشان نیز کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند؛ پس زمین و آسمانهای هفتگانه در شهادت آن حضرت گریستند و چهار هزار ملک در روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمدند و دیدند که حضرت شهید شدهاند، به همین خاطر، پریشان و غبارآلود در کنار قبر مطهر آن حضرت آماده هستند، تا حضرت قائم (عج) ظهور کنند و آنها از یاران ایشان باشند و شعارشان «یالثارات الحسین» است...؛
ای پسر شبیب! اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و در شادی ما شادباش، و بر تو باد به ولایت و دوستی ما، و بدان که اگر کسی چیزی را (در دنیا) دوست داشته باشد، خداوند متعال او را (در آخرت) با همان محشور مینماید...» (بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۰۲؛ امالی صدوق، مجلس ٢٩؛ و عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۳)
✍️ لذا شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (ع) همه ساله، مجالس عزاداری خود را از شب اول محرم آغاز کرده و از این فرصت ویژه برای عزاداری و تبیین احکام دین و معارف اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، و اهداف عالی قیام حضرت سید الشهداء (ع) و فلسفه سوگواری برای آن حضرت بهرهبرداری لازم مینمایند.
👈 و سخن امروز را با دو بیت شعر از ژولیده نیشابوری به پایان میبریم:
عالم همه مستاز گلرخسار حسیناست
ذرات جهان در عجب از کار حسین است
دانی کهچرا خانه حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدای تو عزادار حسین است...
أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
💠تاریخ
چند شب قبل از واقعه ی عاشورا امام حسین علیه السلام به وسیله ی یکی از یارانش برای عمر سعد پیغام فرستاد تا با او ملاقات کند، ابن سعد هم موافقت نمود. شب وقتی حضرت با عمر سعد در خیمه ای ملاقات کردند، امام حسین علیه السلام فرمود:
«یابن سعد و یحک اتقاتلنی؟ اما تتقی الله الذی الیه معادک فأنا ابن من علمت الا تکون معی و تدع هولاء فأنّه اقرب الی الله تعالی» پسر سعد آیا می خواهی با من بجنگی در حالی که مرا می شناسی و می دانی پدر من چه کسی است؟ آیا از خدایی که برگشت تو به سوی اوست نمی ترسی؟ آیا نمی خواهی با من باشی و از این ها دست برداری که این کار به خدا نزدیک تر و مورد توجه اوست؟
عمر سعد عرض کرد: می ترسم اگر تو را یاری کنم خانه مرا در کوفه ویران کنند حضرت فرمود: من خانه برایت می سازم. عرض کرد: آقا اگر در راه شما بیایم اموالم را مصادره می کنند. سیدالشهداء علیه السلام فرمود: من بهترین باغ ها و نخلستان ها را در حجاز به تو می دهم. عمر سعد گفت: زن و بچه ام در کوفه امنیت ندارند مورد اذیت قرار می گیرند. امام فرمود: من از آنان حمایت می کنم. عرض کرد: نمی توانم از حکومت ری دست بکشم. اباعبدالله علیه السلام وقتی دید، سخنانش اثر بر ابن سعد ندارد و شیطان بر او تسلط یافته از جا بلند شد و فرمود: چرا این قدر در اطاعت شیطان و در گمراهی خودت پافشاری می کنی؟
«ذبحک الله علی فراشک عاجلاً و لا غفرلک یوم حشرک فوالله»
خدا تو را به همین زودی در رختخواب بکشد و روز قیامت تو را نیامرزد.(۴)
💠تاریخ
دو برادر از یک پدر و مادر، تربیت یافته و بزرگ شده در یک خانه هستند به نام های عمرو و علی بن قرظه انصاری، اما عمرو هدایت یافته و در راه حسین علیه السلام و علی گمراه شده و جزو لشکر کوفیان است. علی بن قرظه با برادرش خیلی صحبت کرد و سعی نمود او را به لشکر ابن سعد بیاورد اما نتوانست عمرو را منحرف کند.عمرو هدایت شده روز عاشورا به یاری امامش به میدان آمد و رجز می خواند:
قد علمت کتیبة الانصاری
انی سوف احمی حوزة الذّماری
ضرب غلامٍ غیر نکس شاری
دون الحسین مهجتی و داری
سپاه انصار دانسته اند که من از شرف و ناموسم حمایت می کنم، ضربه ام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. جان و سرایم به فدای حسین باد.
وقتی هم روی زمین افتاد، سیدالشهداء (ع) سرش را به زانو گرفت. عمرو عرض کرد: یابن رسول الله اوفیت؟ ای فرزند رسول خدا آیا وفا کردم؟ حضرت فرمود: «نعم انت امامی فی الجنه فاقری رسول الله منی السلام» آری تو زودتر از من به بهشت می روی، سلام مرا به رسول خدا برسان.
علی بن قرظه گمراه وقتی سعادتمندی برادرش را دید فریاد زد:
«یا حسین! یا کذاب ابن کذاب اظللت اخی و غردته حتی قتلته» ای حسین ای دروغگو پسر دروغگو ( نستجیربالله) برادرم را گمراه کردی و فریب دادی تا او را به قتل رساندی.
امام حسین (ع)فرمود:
«إن الله لم یضل اخاک و لکنه هدی اخاک و اضلک» خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه هدایت نمود و تو را گمراه کرد.(۵)
🔻اکنون با این سؤال بحث را ادامه می دهیم؛ راز توفیق به هدایت چیست؟ چه عواملی زمینه ساز موفق شدن انسان به هدایت هستند:🔺
✔️ایمان به خداوند
قرآن کریم می فرماید:
«وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» البته خدا اهل ایمان را به راه راست هدایت خواهد کرد.(۶)
یک اسلام آوردن داریم، یک ایمان آوردن، اسلام با ایمان،فرق می کنند.
ایمان مرتبه ای بالاتر از اسلام است. مسلمان کسی است که به شهادتین اقرار کند. اما مؤمن کسی است که طبق اعتقاداتش عمل میکند؛«الذینَ آمنوا و عملوا الصالحات»
✔️سعی و کوشش در راه خدا
«الذینَ جاهدوا فینا لنهدینهم سُبُلنا»
آنان که در راه ما تلاش و کوشش نمایند را به راه خویش هدایت می کنیم.
راه رسیدن به هدایت الهی تلاش است. کسی که بنشیند و بدون هیچ کار و کوششی مرتب بگوید اهدنا الصراط المستقیم خدایا ما به راه راست هدایت فرما به نتیجه ای نمی رسد.
🌸شعر
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
👈شما در کربلا دقت کنید، امام حسین (ع)به هدایتگری می پردازد، راه را نشان می دهد اما این حر و سعد و ابوالحتوف و یزید بن زیاد و... بودند که به سوی سیدالشهداء علیه السلام رفتند آخرین قدم را آنان برداشتند.
✔️ادب
چنانچه ادب باعث سعادت و هدایت حر شده است.
وقت ظهر، امام(ع) به حجاج بن مسروق، موذن ارتش خودشان فرمودند: اذان بگو. سپس به حر فرمودند آيا نمازت را با لشكر خودت مي خواني؟ فرمانده سپاه دشمن، نان خور يزيد، بر خلاف انتظار گفت: نه، بلكه نماز را با تو مي خوانم. اين ادب و اين نمازي كه او خواست پشت سر حضرت بخواند، در حقيقت پشت كردن به فرهنگ دشمن بود و او را يك قدم به سوي پروردگار پيش برد و اين كارش، كليدي براي گشوده شدن درهاي رحمت حق به سوي او بود.
ان شاءالله ادامه دارد
#محرم
#انتخاب_های_من
@manbar_ir
ویرگول (منبرکوتاه)
💠تاریخ چند شب قبل از واقعه ی عاشورا امام حسین علیه السلام به وسیله ی یکی از یارانش برای عمر سعد پیغا
✔️بازگشت به سوی خدا
«یهدی الیه من انابَ» و هرکس را که باز گردد به سوی خودش هدایت می نماید.
ما انسان ها معصوم نیستیم و در دوران زندگی و عمر خود دچار گناه و خطا می شویم اما با تمام خطا و اشتباهی که داریم، هرکسی که در زندگیش اهل توجه باشد. وقتی گناه و نافرمانی انجام داد، توجیه نکند، نگذارد روی هم انباشته شود بلکه دست به درگاه پروردگار باز کند و طلب عفو و بخشش نماید، توبه کند، از راه شیطان به سوی خداوند بازگردد. قرآن می فرماید:
«هوَ الذی یقبلُ التوبهَ عن عباده و یعفو عن السیئات» اوست که توبه بندگانش را می پذیرد و از بدی ها و گناهان درمی گذرد.
توبه سبب نجات از گمراهی و عذاب و سربلند شدن در برابر خداوند است لذا رسول اکرم (ص) می فرمایند:
«لیس شی احب إلی الله من مؤمنٍ تائب او مؤمنه تائبه» نزد خدا چیزی محبوبتر از مرد مؤمن یا زن مؤمن توبه کار نیست.
حر بن یزید ریاحی با تمام خطایی که انجام داده بود وقتی توبه مورد عنایت سیدالشهداء علیه السلام قرار گرفت، حضرت سر او را به دامن گرفت و دستمالی را به عنوان تاج افتخار بر سرش بست و نامش جزو یاران اباعبدالله قرار گرفت که تا پایان دنیا هر کس که امام حسین علیه السلام را سلام می دهد بلافاصله از آنان نیز به نیکی یاد می کند.
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، سلام بر تو ای اباعبدالله و بر ارواح طیبه ای که کنار تو قرار گرفته اند.
همین طور زهیر، که ابتدا از یاران نبود بلکه سعی داشت با امام حسین علیه السلام مواجه نشود و از آن حضرت دوری می گزید اما عاقبت با تلنگری تصمیم گرفت مسیر زندگی خود را تغییر دهد.
🏴 مقدمه روضه
شیخ جعفر شوشتری: چند نفر بودند در کربلا آنی از امام حسین علیه السلام جدا نمیشدند، مثل پروانه گرد شمع وجود حسینی میگشتند؛ یکی قمر منیر بنیهاشم، یکی میوه دلش علی، یکی هم زهیر.
وقت نماز، لشکر رو تیرباران کردند، اول سپر گرفتند مقابل تیرها، یک وقت آتش محبت شعله کشید، گردنها رو گرفتند جلوی تیر، سیزده چوبه تیر به بدن و گلوی زهیر نشست، زهیر افتاد روی زمین. حضرت آمد بالین زهیر، دید داره گریه میکنه، حضرت با دستمالی چشمان زهیر رو پاک کرد و فرمود: چرا گریه میکنی؟ عرض کرد: آقا شرمنده تم آقا، یک عمر ازت دور بودم، گنهکار بودم، «سیدی هل وفیت؟»، آقا نمیدونم حق رو ادا کردم یا نه؟ نمیدونم وظیفهم رو انجام دادم یا نه! پیشت روسفید شدم یا نه!
حضرت: «بلی وفیت»
🌸شعر
اگرچه ندیدی وفاداری از من
مبادا دمی چشم برداری از من
خجالت زده هستم آقا که سر زد
بدون توجه، گنهکاری از من
همیشه به ذکر و دعا رفع کردی
هزاران گزند و گرفتاری از من
چرا کم به یادت می افتم، مگر که...
خدایی نکرده تو بیزاری از من؟!
امام زمانم، دعاهای خیرت
دوا کرده هرگونه بیماری از من
مرا یک سحر راهی کربلا کن
بیا و سحر کن شب تاری از من
بجز گریه بر داغ جد غریبت
متاعی ندارم، خریداری از من؟
بمیرم بر احوال زینب که فرمود:
کجایی حسینم، خبر داری از من؟!
سرت را شکستند بین شلوغی
ولی برنیامد دگر کاری از من
در این بی کسی ها، شبیه گذشته
بیا و خودت کن هواداری از من
◼️روضه
حرف از وفاداری به میان آمد ، تا یاران وفادار زنده بودند اهل حرم در آرامش بودند، بیمار کربلا در خیمه اش استراحت میکرد.
اما بعد از شهادت یاران و بعد از آنکه همه حتی امام مظلوم را شهید کردند به خیمه ها حمله کردند.
در برخی از منابع از جمله کتاب المنتخب في جمع المراثي و الخطب از حضرت زینب نقل شده است که هنگامی که عمر بن سعد دستور غارت خیام را صادر کرد، مردی با چشمان روشن وارد خیمه گردید و هر چه در آن بود را به غارت برد و به حضرت امام سجاد (ع) نگاهی کردند و دید که ایشان بر روی زیراندازی چرمین بیمار و ناتوان دراز کشیده اند، آن ملعون زیرانداز را از زیر بدن مبارک حضرت (ع) بیرون کشیدند و ایشان را روی زمین باقی نهاد.
دشمن هر چه را مى يافت، مى گرفت، حتى گوشواره حضرت ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين (ع) را از گوشش كشيدند و گوش هاى آن بانوى بزرگ را پاره كردند.(۷)
يادآورى اين خاطره تلخ همواره اشك ها را از ديدگان امام سجاد )ع)جارى مى ساخت. او مىفرمود: «بخدا سوگند، من هيچگاه به عمه ها و خواهرانم نظر نمىكنم جز اينكه گريه گلويم را مىفشارد و ياد مىكنم آن لحظات را كه آنها از خيمه اى به خيمه ديگر مىدويدند و منادى سپاه دشمن فرياد مىزد كه: خيمه هاى ستمگران را آتش بزنيد!(۸)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.ارشاد مفید، ج۲، ص۱۴۳
۲. لهوف، ص ۱۱۷.
۳.اعراف/۳۰.
۴.بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۸
۵.لهوف، ص۱۴۶.
۶.حج/۵۴.
۷.بحارالانوار، ج ۴۵، ص۶۰.
۸.حياة الامام الحسين (ع)، ج۳، ص۲۹۸.
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ـ✨🌼✨🌼
ـ🌼✨🌼 ﷽
ـ✨🌼
ـ🌼 #الفاظ_ناروا
❓آیا نسبتدادن برخی الفاظ ناروا به خود، مثل «ما همه سگ حسينيم»، در عزاداری اشکال داره؟
✍️ همه مراجع: عزاداران عزیز حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) از گفتن مطالبی که دون شأن یک مسلمانه و در نگاه عرف مناسب نیست و توهین به حساب میاد پرهیز کنین.
👈 نکته: «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»، بچه شیعه زرنگ و موقعیت شناسه و شرایط هر اقدامی رو می سنجه. ممکنه در مقام سرودن شعر و نویسندگی استفاده از بعضی تعابیر و تشبیهات مناسب باشه ولی همون ها رو در مقام «شعار» و «رسانه» نشه گفت.
📚 استفتائات امام، ج۳، س۱۰۷؛ استفتائات خامنهاى، س۱۱۳۲، ۱۱۴۹ و ۱۱۵۱؛ استفتائات مكارم، ج۲، س۷۰۱؛ همان، ج۳، س۵۰۶؛ استفتائات وحيد، س۶؛ استفتائات نورى، ج۱، س۴۴۵و ۴۴۷؛ همان، ج۲، س۵۳۹ و ۵۹۶.
#احکام
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af