eitaa logo
ویرگول (منبرکوتاه)
12.7هزار دنبال‌کننده
308 عکس
134 ویدیو
57 فایل
شرح مختصر روایات #سخنرانی #کلاس #معنویت #تدریس ⚠️نظرات و پیشنهادات، تاثیر مطالب را به ما ارسال کنید. استاد سطح عالی حوزه #استاد دانشگاه فرهنگیان مبلغ و فعال فرهنگی دکتر سیدحسین فاطمی @Seyedhosein_fatemi
مشاهده در ایتا
دانلود
مرد خسيسي داخل رودخانه افتاد. مردم جمع شدند تا او را نجات دهند. دوستش گفت: دستت را بده، تا تو را از آب بالا بکشم. مرد در حالي که دست و پا مي زد دستش را نداد. شخص ديگري همين پيشنهاد را داد، ولي نتيجه اي نداشت. ملا نصرالدين که به محل حادثه رسيد ، به مرد گفت: دست مرا بگير تا تو را نجات دهم. مرد بلا فاصله دست ملا را گرفت و از رودخانه بيرون آمد. مردم شگفت زده گفتند: ملا معجزه کردي؟ ملا گفت: شما اين مرد را خوب نمي شناسيد. او دستِ بده ندارد، دستِ بگير دارد. اگر بگويي دستم را بگير، مي گيرد، اما اگر بگويي دستت را بده، نمي دهد. 🔻 تهيدست از برخي نعمت هاي دنيا بي بهره است، اما خسيس از همه نعمات دنيا. 🔻خساست باعث میشود انسان از دیگران درخواست کمک هم نکند. زیرا؛ خسیس با خود میگوید اگر درخواست کمک کنم، و او هم به من کمک کند، ممکن است اون نیز بعدا از من چیزی بخواهد، یا درخواست کمک کند. ومن نمیخوام به او کمک کنم. در نتیجه از کسی درخواست کمک نمیکند. ♦️لذا حضرت فرمود: کم‌آسایش‌ترین انسان، آدم بخیل است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره41☝️☝️
ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را شانه کند. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم، ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی بخرم. ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ. وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را کوتاه کرده و فروخته و با پولش ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. 🔻اکثرا ما نشانه عشق و علاقه را به این میدانیم که کنار دریا دست همسر خود را بگیریم، یا به مسافرت های خارج از کشور بریم و.... 🔻در حالیکه که همین کارهای کوچک نشانه عشق و علاقه هست و دیدن اینگونه کارهای محبت آمیز لذت بخش تر است. ♦️لذا حضرت فرمود: هميشه با همسرت مدارا کن، و با او به نيکي همنشيني کن تا زندگيت باصفا شود . . https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره42☝️☝️
روزی سگی در پی آهویی می دوید، آهو روی عقب کرد و گفت: ای سگ رنج بیهوده به خود راه مده که به من نخواهی رسید زیرا که تو در پی استخوان می دوی و من در پی جان و طالب استخوان هرگز به طالب جان نمی رسد. 🔻سرعت آهو تقریبا 90کیلومتر در ساعت هست. و سرعت سک های نژاد خوب تقریبا از 40تا 70کیلومتر در ساعت می باشد. سگ هر چقدر در پی آهو بدود نمیتواند او را بگیرد و زحمت و تلاشش هدر میرود. 🔻انسان نیز باید دنبال کار و شغلی برود، کاری را انجام دهد که با توان کاری او مناسبت دارد. وگرنه در آن کار سستی و کوتاهی میکند، و باعث ورشکستگی و عدم موفقیت در آن کار میشود. ♦️لذا حضرت فرمود: یکی از عوامل محرومیت سستی و کوتاهی (در کار ) است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره43☝️☝️
مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند. کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید. طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها را بزاریم پشت منبر ، اون یکی گفت: نه ! اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. گفتند: امتحانش میکنیم کفشایش را از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه. مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد. اونها کفشایش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم پشت منبر...! بعد از رفتن آن دو مرد، مرد خوش باور بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش را بدزدند...! 🔻زیاده خواهی و طمع همیشه باعث گرفتاری انسان میشود. چه بسیاری کسانیکه که برای به دست آوردن ثروت دنبال کار مورد پسند نرفتند، که در آن حال یا کشته شدند،یا زندانی شدند،و یا داشته های ناچیز خود را هم از دست دادند. مثل:مرد داستان ما که به طمع طلا،کفش خود را نیز از دست داد.  🔻شاعر عرب مى گوید: وَکَمْ مِنْ أکْلَة مَنَعَتْ أخاها بِلَذَّةِ ساعَة أکَلاتِ دَهْرِى و چه بسیار که یک وعده غذایى از وعده غذایى دیگر منع مى کند. و چه بسیار که لذت یک ساعت یک عمر انسان را محروم مى سازد. ♦️لذا حضرت اشاره میکنند: که چه بسا بعضی کارها یا زیاده خواهی ها انسان را از حداقل رفاه زندگی محروم کند. . https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره44☝️☝️
شخصی در حال تنگدستی و بی پولی به زن خود گفت: اگر بخواهیم فردا شب پلو بخوریم و فردا بروم یک من برنج بگیرم، چه قدر روغن برای آن لازم است؟   زن جواب داد: دومن روغن لازم دارد. مرد با تعجب گفت: چه طور یک من برنج، دو من روغن می خواهد؟ زن گفت: حالا که ما با خیال پلو می پزیم لااقل بگذار چرب تر بخوریم.( «من تبریز» یا فقط «من»، معادل ۴۰ سیر و برابر با ۳ کیلوگرم است). 🔻انسان هایی هستند که اگر بخواهند، میتوانند خرج چندین خانواده بدبخت را بدهند. یا خرج چندین کودک را که بخاطر بدبختی به جای بازی مشغول کار هستند، را بدهند. یا خرج ازدواج چندین دختر و پسر را که بخاطر نداشتن توان مالی در آرزوی ازدواج هستند، میتوانند تامین کنند. ♦️لذا حضرت در این بیان نورانی اشاره میکنند: اگر ثروتمندان فقرا و نیازمندان را تامین کنند، هیچ فقیری باقی نمیماند. هیچ نیازمندی شب را گرسنه نمیخوابد. هیچ بدبختی شرمنده زن و بچه ی خود نمیشود. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره45☝️☝️
🍃عیب دیگران عیب است، عیب ما عیب نیست. مرد فقیرى بود که همسرش کره از شیر کره درست میکرد. زن کره ها را به شکل قالب‌های یک کیلویى میساخت و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است! مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم. چندوقت پیش یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم. 🔻انسان هر ظلم ستم و بدی را که نسبت به دیگران انجام میدهد، روزی به خود او هم همان ظلم و ستم از طرف دیگران رخ میدهد. 🔻کسانیکه کار اشتباهی را که خود انجام میدهند، هنگامی که تاوان میدهند باید تحمل تاوان را داشته باشند و همانطوری که ظلم خود را توجیه میکردند،عادلانه ظلم دیگران را نیز توجیه کنند.اگر تحمل تاوان دادن ندارند، بدانند که دیگران نیز تحمل ظلم آنها را ندارند. ♦️لذا حضرت فرمودند: ‌‌لعنت و نفرین خدا بر کسانیکه به انجام کارهای خوب مردم را دعوت و توصیه میکنند ولی خودشان برخلاف آن کارخوب عمل مى‌کنند. وبرکسانیکه به ترک کردن کارهای بد مردم را دعوت میکنندولی خودشان همان کار بد را انجام میدهند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره46☝️☝️
دختر و پسری ازدواج کردند، بعد ازدواج پسر نماز خوان شد، مادر پسر، از عروس پرسید، من سی سال به پسرم گفتم نماز بخوان، اما او نخواند تو چه کار کردی در یک ماه که پسرم نماز خواند؟ عروس جواب داد: مادر می‌گویند: در محله ای سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را گرفته بود ، مردی خواست سنگ را بشکند. با پتک نود و نه ضربه به سنگ زد و خسته شد. مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شده‌ای، بگذار من کمکت کنم. مرد صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست، اما ناگهان دیدند طلای زیادی زیر سنگ بود. مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود؛ گفت: طلا را من پیدا کردم، پس مال من است. مرد گفت: من نود و نه ضربه زدم فقط یک ضربه مانده بود که تو آمدی! جر و بحث کردند بعد نزد قاضی رفتند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. مرد اول گفت:باید مقداری از طلا را به من بدهد، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم و دومی گفت: همه‌ی طلا مال من است،خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم. قاضی گفت: 99 جزء طلا مال مرد اول است، و تو که یک ضربه زدی یک جزء طلا مال توست.اگر او 99 ضربه نمیزد،ضربه صدم سنگ را نمی شکست. اما شما مادر30سال به پسرت گفتی نماز بخوان واکنون من فقط ضربه آخر را زدم. 🔻بخاطر به دست آوردن عزت و افتحار کاری که بخشی از آن را ما انجام دادیم، سعی نکنیم زحمات و تلاش دیگران را بیان نکنیم. عروس برای عزت و احترام خود نگفت: مادر تو نتوانستی،من تواستم، من چنین چنانم. ♦️لذا حضرت اشاره کردند:بابیان نکردن حقیقت عزت و احترام برای خود به دست نیاورید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره47☝️☝️
مردی خانه ای زیبا با حیاطی پر از درختان میوه داشت. در همسایگی او مردی حسود زندگی میکرد و همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و بنحوی او را آزار دهد. همسایه خوب یک روز خواست از در خانه خارج شود دید یک سطل پر از زباله کنار در است. فهمید که مال همسایه حسود است , پس سطل را تمیز کرد و آن را از میوه های حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد. وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است. وقتی در را باز کرد مرد میوه های تازه را به او داد و گفت: هرکس، آن چیزی را با دیگری قسمت میکند که از آن بیشتر دارد. 🔻مرد خوب هم میتوانست مثل مرد حسود آشغال جلوی در وی بریزد. ولی او زشتی کار او را دید و سعی کرد آن را انجام ندهد. ♦️لذا حضرت فرمود: براى تربیت و ادب كردن خود همين بس، كه از هر کاری که انجام آن را از ديگران ناپسند مى دانی، خود انجام ندهی.   https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره48☝️☝️
ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺪﯾﻢ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﺑﻪﻫﻤﺴﺮﺵﮔﻔﺖ: ‏ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺒﺮﻡ. ﺷﺎﯾﺪ ﺷﺎﻩ ﺩﺭﻋﻮﺽ ﭼﯿﺰﯼ بهتری که در ﺷﺎﻥ ﻭﻣﻘﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ هست، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﻣﻦﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﻢ ﻭ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺁﻥ زندگیمانﻋﻮﺽ ﺷﻮﺩ‏. ﻫﻤﺴﺮﺵﮐﻪﭼﻐﻨﺪﺭﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺷﺖ،ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺑﺒﺮ! ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﺮﺩ ﻭﮔﻔﺖ:‏ﻧﻪ! ﭘﯿﺎﺯ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﺻﯿﺘﺶ ﻫﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ.‏ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﮐﯿﺴﻪﺍﯼ ﭘﯿﺎﺯ ﺩﺳﺘﭽﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺮﺩ. ﺍﺯ ﺑﺪ ﺣﺎﺩﺛﻪ، ﺁﻥﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﺪﺍﺧﻼﻗﯽ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺻﻼ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪﮐﻪ ﻣﺮﺩﻓﻘﯿﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﯾﮏ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﯿﺎﺯ ﻫﺪﯾﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ، ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭘﯿﺎﺯ ﻫﺎ ﺭ ﺍﯾﮑﯽﯾﮑﯽ ﺑﺮﺳﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺑﮑﻮﺑﻨﺪ. ﻣﺮﺩﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﭘﯽﺩﺭﭘﯽ ﭘﯿﺎﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺳﺮﺵ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺗﺎ ﭘﯿﺎﺯ، ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﯿﺪ، ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ ﻭﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﭼﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﻧﺎﻟﻪ ﮔﻔﺖ: ﺷﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺍﻻﻥﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﻩﻧﺒﻮﺩﻡ! ﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺣﺮﻑﻣﺮﺩخنده‌اش گرفت وکیسه‌اﯼ ﺯﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﻫﺪ! 🔻ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ( ﭘﯿﺎﺯ ﺗﺎ ﭼﻐﻨﺪﺭ، ﺷﮑﺮ ﺧﺪﺍ ) ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺗﺮﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪﮐﺎﺭ ﻣﯿﺮﻭﺩ. 🔻 حضرت فرمود: از مشورت با زنان بپرهیز، مگر زنیکه به کمالِ عقل آزموده شده باشد. ♦️گاهی حدیث را به صورت ناقص نقل می کنند. اگر کسی نصف اول حدیث را نقل کند سبب این توهم می شود که به طور کلی مذمت شده است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره49☝️☝️
بهلول سکه طلا در دست داشت و با آن بازی می کرد. مرد حیله گری آمد و گفت: اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو می دهم!! بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است و ارزشی ندارد. به مرد گفت: به یک شرط قبول می کنم. سپس گفت:اگر سه مرتبه مثل الاغ عرعر کنی سکه ها را میدهم. مرد حیله گر اطراف خود را نگاه کرد و دید کسی نیست، قبول کرد مانند خر عرعر کرد. بهلول گفت: بلندتر عرعر کن. بار دوم نیز عرعر کرد. بارسوم نیز گفت: قبول نیست بلندتر عرعر کن. عرعر که کرد بهلول به او گفت: تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست چگونه من نفهمم که سکه های تو از مس است؟! ♦️لذا حضرت فرمود: حیله گری و دغلکاری و فریب و غش در معامله(مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا ضعیف) ناسزا شنیدن را در پی دارد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره50☝️☝️
شخصی با بخیلی همنشین بود، و رفت و آمد داشت. یک روز به او گفت: میخواهم به مسافرت بروم، انگشتر خود را به من بده تا هر موقع انگشتر را دیدم به یاد تو بیوفتم و از تو یاد خیر کنم. بخیل گفت: هر موقع انگشت خالی خود را دیدی، یادی از من کن که از من انگشتر خواستی و من ندادم. 🔻بخل صفتی هست که باعث میشود، همه ی اطرافیان از شخص دور شوند و ارزشی برای وی قائل نشوند. 🔻زیرا؛ از قدیم گفتند: یک لقمه شکم را سیر نمیکند ولی محبت را زیاد میکند. چون اطرافیان نیز از بخیل محبت و سخاوتی نمیبینند، از او دور میشوند. ♦️لذا حضرت فرمود: آدم خَسیس هیچ دوست و رفیقی ندارد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره51☝️☝️