22.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمله جوان چاقو به دست به مردم در ترکیه
🌱🌱🌱شیخ مرتضی انصاری مادرش را بر روی شانه می گذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و مجدد بر روی شانه می گذاشت و به منزل می آورد.
🤍مردم از او می پرسیدند :
در منزل قاطر یا الاغی نداری که او را روی آن بگذاری؟
فرمود: دارم.
نمی دانید از وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار به ظاهر سنگین چه گره هایی برایم باز شد.🌼
🤍وقتی مادر ایشان از دنیا رفت، به پهنای صورت گریه می کرد.
چون سن و سالی از مادرش گذشته بود از گریه ی سختِ او اشکال کردند.
در جواب فرمود:🌼
🤍گریه ام برای این است که از امروز به بعد، به چه شخصی خدمت کنم که خدا این همه گره هایم را باز کند؟
مگر در عالم از مادر، سنگین وزن تر برای رسیدن به خدا داریم؟🌼
@Harf_Akhaar
واشنطن توافق على بيع أسلحة لإسرائيل بنحو 20 مليار دولار
غالانت يشكر المسؤولين الأميركيين على مساعدتهم بلاده في الحفاظ على تفوقها العسكري النوعي بالمنطقة
رويترز
الأربعاء 14 أغسطس 2024 5:18
ملیکا با ظاهری کاملا عادی طوری که مراقب رفتارش بود وارد اتاق مشاوره شد، سعی در حفظ ظاهر و حفظ آرامش خود داشت؛ اما نتوانست تلخی اتفاقی که بر وی رخ داده بود را پنهان کند.
رنگ و روی پریده و کبودی دور چشم حاکی از حال بد او داشت و خبر از درگیری میداد آرام نشست و به دیوار خیره شد. به او گفتم هر وقت آماده صحبت بودی صحبت کن. بعد از چند دقیقه لبخند تلخی زد و شروع به صحبت کرد. من ملیکاهستم ۲۵ ساله هستم عکاسی میکنم. در عروسی های مختلف که در باغها برگزار میشود به عنوان عکاس میروم و از مهمانها عکس میگیرم در واقع در آتلیه سیار کار میکنم یک هفته پیش مثل معمول اسنپ گرفتم که به مراسم برای عکاسی بروم.
راننده ظاهر معقولی داشت و تا به مقصد برسم با من شروع به صحبت کرد و از من خواست هر وقت خواستم اسنپ بگیرم به او زنگ بزنم در طی همان هفته دو بار دیگر نیز به ایشان زنگ زدم و اسنپ گرفتم ، هر سری برخورد معقول داشت تا اینکه این هفته او به من پیشنهاد دوستی داد و من با توجه به ظاهر معقول و رفتار شایسته او پذیرفتم او دو سال از من کوچکتر بود روز بعد که برای رفتن به مراسم از او خواستم که مرا برساند در راه گوشی من را گرفت و من مقاومت کردم و گوشیم را پس گرفتم.
گفت باید گوشیت را چک کنم و مخاطبینت را ببینم که من قبول نکردم و خواستم از ماشین پیاده شوم که سرعت ماشین را بالابرد و من نتوانستم از ماشین پیاده شوم. به جای خلوت رفت و به قدری مرا کتک زد و با مشت بر سرم کوبید که گیج شدم و مرا وادار کرد که لباسهایم را در بیاورم و تا در خیابان برهنه بروم که من مقاومت کردم و به دست و پایش افتادم و التماس کردم که این کار را نکنم پذیرفت سپس به زور و تهدید نیت شیطانی اش را عملی کرد و از من فیلم سیاه گرفت و گفت اگر به کسی بگویم فیلم را انتشار میدهد و آبرویم را می ریزد.
به قدری کتک زد مرا که دستم زخم شد بعد ابراز پشیمانی کرد و مرا به بیمارستان رساند که دستم را پانسمان کنند و حالا آمدم که شکایت کنم بلکه از طریق مراجع قضایی بتوانم فیلمی که از من گرفته را از گوشیش پاک کنم.
امروزه به خاطر زندگی شهری و دیجیتالی اغلب افراد عصبی شدهاند؛ این افراد برای آرامش اعصاب خود و تقویت روحیه به انواع و اقسام داروهای اعصاب و روان روی میآورند.
با این حال برای کاهش عصبانیت و ایجاد آرامش میتوان به جای مصرف این داروهای شیمیایی، به پرورش و نگهداری گیاه آپارتمانی پرداخت.
گیاهانی که بهتر است از اتاق خواب دور نگه داشته شوند:
گیاهان با بوی قوی: گیاهانی مانند یاسمن، سنبل و لاله تزیینی در شب بوی بسیار قوی منتشر میکنند که ممکن است باعث سردرد، آلرژی یا حتی اختلال در خواب شود.
گیاهان سمی: برخی گیاهان مانند دیفن باخیا، فیکوس و آزالیا حاوی مواد سمی هستند که در صورت بلعیده شدن توسط کودکان یا حیوانات خانگی خطرناک است.
گیاهان تولیدکننده اسپور: گیاهانی مانند سرخس و قارچهای تزئینی اسپورهایی تولید میکنند که ممکن است باعث آلرژی و مشکلات تنفسی شوند.
کاکتوسها و گیاهان خاردار: این گیاهان انرژی یانگ (فعال) را تقویت میکنند که برای اتاق خواب مناسب نیست. انرژی یانگ باعث بیقراری و اختلال در خواب میشود.
گیاهان بزرگ: گیاهان بزرگ فضای زیادی را اشغال میکنند و ممکن است باعث احساس خفگی و کاهش کیفیت خواب شوند.
چرا برخی گیاهان برای اتاق خواب مناسب نیستند؟
تولید دی اکسید کربن در شب: اکثر گیاهان در شب دی اکسید کربن تولید میکنند که میتواند کیفیت هوای اتاق را کاهش دهد.
آلرژنها: برخی گیاهان حاوی گردهها و ذرات ریز دیگری هستند که میتوانند باعث آلرژی شوند.
انرژی منفی: در باورهای فنگ شویی، برخی گیاهان انرژی منفی تولید میکنند که بر کیفیت خواب تأثیر میگذارد.
روش انتخاب گیاه مناسب برای اتاق کودک
انتخاب گیاه مناسب برای اتاق کودک می تواند هم به زیبایی دکوراسیون اتاق کمک کند و هم فواید سلامتی برای کودک داشته باشد. در هنگام انتخاب گیاه برای اتاق…
چه گیاهانی برای اتاق خواب مناسب هستند؟
گیاهان تصفیه کننده هوا: گیاهانی مانند سانسوریا، اسپاتی فیلوم و نخل بامبو به تصفیه هوای اتاق کمک میکنند و خواب آرامتری را فراهم میکنند.
گیاهان آرامبخش: گیاهانی مانند اسطوخودوس، بابونه و یاسمن (گونههای کمبو) دارای خواص آرامبخش هستند و به بهبود کیفیت خواب کمک میکنند.
گیاهان کوچک و کمجا: گیاهان کوچک و کمجا مانند ساکولنتها و کاکتوسهای کوچک فضای کمی را اشغال میکنند و به زیبایی اتاق خواب میافزایند.
فاصله گیاه از تخت: گیاهان را حداقل یک متر از تختخواب دور نگه دارید تا از انتشار دی اکسید کربن و سایر مواد مضر در هنگام خواب جلوگیری کنید.
نور مناسب: گیاهان به نور کافی برای رشد نیاز دارند، اما نور مستقیم خورشید میتواند باعث سوختن برگها شود.
آبیاری: گیاهان را به طور منظم آبیاری کنید، اما از آبیاری بیش از حد خودداری کنید.
تمیز کردن برگها: گرد و غبار روی برگهای گیاهان میتواند باعث ایجاد آلرژی شود. بنابراین، برگهای گیاهان را به طور مرتب تمیز کنید.
نتیجهگیری
انتخاب گیاه مناسب برای اتاق خواب به عوامل مختلفی مانند اندازه اتاق، میزان نور، حساسیت به آلرژی و ترجیحات شخصی بستگی دارد. با رعایت نکات ذکر شده، میتوانید گیاهانی را انتخاب کنید که هم به زیبایی اتاق خواب شما بیافزایند و هم به بهبود کیفیت خوابتان کمک کنند.
1-در خصوص درخواست دوازدهم آن حضرت فرمودند از خداوند برای تو توفیق خدمات دینی و قبولی اعمال درخواست کردم .
بالاخره امام حسین (علیه السلام) همه درخواست مرا پاسخ دادند مگر درخواست حج را . من نیز به خاطر احترام دوباره آن را مطرح نکردم . گمان می کنم که علت جواب ندادن امام به خاطر شرطی باشد که کرده ام و آن این که در سفر حج بمیرم و در مکه یا مدینه دفن شوم .
پس از آن با حضرت وداع کردم و به نجف بازگشتم در حالی که همه آن ناراحتی ها از بین رفته بود .
پ ن: ۱-حافظه آیت الله مرعشی با عنایت امام حسین علیه السلام به گونه ای بود که تا آخرین روزهای زندگی، از این لحاظ زبانزد عام و خاص بود.
تشرف آیت الله العظمی مرعشی نجفی به محضر حضرت امام حسین علیه السلام
آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) در مورد این تشرف می گویند:
در سال 1339 ق که جزء طلاب مدرسه قوام نجف اشرف بودم , زندگی ام به سختی و مشقت اداره می شد و هجوم ناملایمات و رنج ها بر قلبم سنگینی می کرد . این مشکلات و در خواستها عبارت بود از :
۱-اخلاق ناپسند برخی از معممین که به مراجع افترا می بستند , چنانکه حتی نماز جماعت را در پشت سر افراد عادل نیز ترک کرده بودم .
2-یکی از منسوبین من به شدت از تحصیلم جلوگیری می کرد و به استادم نیز گفته بود مرا به درس خود راه ندهد .
3-مبتلا به بیماری حصبه شده بودم و بعد از شفا از آن بیماری , حالت کند ذهنی و فراموشی برایم پیش آمده بود .
4-بینایی چشمهایم بسیار کم شده بود به حدی که خواندن و نوشتن من به کندی انجام می شد.
5-از تند نوشتن عاجز شده بودم .
6-گرفتار فقر شدیدی شده بودم به طوریکه بعضی شبها چیزی برای خوردن به دست نمی آوردم .
7-در قلبم احساس نوعی بیماری روحی دائمی می کردم .
8-تزلزلی در عقیده ام نسبت به بعضی از امور معنوی به تدریج روی می داد .
9-از خداوند می خواستم که هیچ کس , به ویژه هنگام درس , از من رنجور نشود .
10-از خداوند می خواستم که دوستی دنیا را از قلب و جان من دور سازد .
11-آرزو داشتم که خداوند سفر حج بیت الله الحرام را نصیبم کند , به شرط این که در مکه یا مدینه بمیرم و در یکی از آن دوشهر دفن شوم .
12-از خداوند می خواستم که توفیق علم و عمل صالح را با همه ی گستره آن به من عنایت کند .
این مشکلات و آرزوها لحظه ای مرا آرام نمی گذاشت , از این رو به فکر توسل به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) افتادم و به کربلا رفتم و در رودخانه ی حسینیه غسل کردم و به حرم شریف رفتم و پس از زیارت و دعا نزدیک غروب بود که به غرفه تولیت حرم , سید عبدالحسین , صاحب کتاب بغیه النبلاء فی تاریخ کربلا , رفتم و از او اجازه خواستم که یک شب در حرم بمانم , ایشان موافقت کرد و من پس از تجدید وضو به حرم مشرف شدم با خود فکر کردم که امام در حیات ظاهری خود متوجه فرزند خود علی اکبر (علیه السلام) بوده است . پس حتما بعد از شهادت نیز به سوی فرزند خود نظر می کند از این رو در قسمت پایین پای حضرت در کنار قبر علی اکبر (علیه السلام) نشستم . اندکی که گذشت صدای حزین قرائت قرآن را از پشت روضه مقدسه شنیدم .
وقتی به آن طرف متوجه شدم : پدرم را دیدم که نشسته بود و قرآن قرائت می کرد . به نزد وی رفتم و از حالشان پرسیدم . با تبسم پاسخ داد که در بهترین حالت و برخوردار از نعمت های الهی است . سپس پدرم از من پرسید که در این ایام درسی برای چه کاری به اینجا آمده ای ؟ علت آمدنم را برایش شرح دادم . ایشان به من امر کرد که بروم و حاجتم را با امام خویش در میان بگذارم .
پرسیدم امام کجاست ؟ گفت در بالای ضریح است , تعجیل کن , زیرا قصد عیادت زائری را دارند که بیمار شده است . بلند شدم و به طرف ضریح رفتم . چهره مبارک آن حضرت در هاله ای از نور پنهان بود . عرض سلام و ادب کردم .
در این هنگام امام تبسمی ملیح بر لبانش نقش بست . قطعه ای نبات به من عنایت کرد و فرمودند : تو مهمان مایی و سپس فرمودند :
1-چه چیزی از بندگان خدا دیده ای که به آنها سوء ظن پیدا کرده ای ؟ با این سوال در من یک دگرگونی پیدا شد و احساس کردم که دیگر به کسی سوء ظن ندارم . صبح موقع نماز به مرد ظاهر الصلاحی که نماز می خواند اقتدا کردم و هیچ ناراحتی و بدگمانی در من نبود .
2-سپس حضرت فرمودند : به درس خود بپرداز زیرا آن کس که مانع تو می شد دیگر نمی تواند کاری کند . و چون به نجف اشرف بازگشتم همان شخصی که از نزدیکانم بود و مانع درسم می شد خودش به دیدنم آمد و گفت : درست را بخوان به شرطی که از نظر مادی به ما نیازمند نباشی .
3-آن حضرت مرا شفا دادند و از همان ساعت احساس کردم که به کلی هیچ مرضی ندارم و آن حالت کند ذهنی نیز از من رفع شد , به گونه ای که به حافظه عجیبی دست یافتم .
4-در مورد در خواست چهارم امام (علیه السلام) فرمودند : از خداوند خواستم که نور چشمهایت را قوی کند .
5-سپس قلمی را به من بخشیدند و فرمودند : این قلم را بگیر و با سرعت بنویس از آن زمان به شکلی عجیب نوشتن من سرعت یافت .
6-و در خصوص گرفتاری مالی وفقر , آن حضرت کلماتی را بیان فرمودند که متوجه نشدم .
7-و درباره آرامش قلبی من گفتند : از خداوند خواستم که قلبت را آرام کند . از آن زمان آرامش کاملی را در قلبم احساس کردم .
8-آن حضرت در ثبات عقیده ام در امور معنوی دعا کردند .
9-در خصوص درخواست نهم آن حضرت فرمودند : از خداوند برای تو صبر جهت زحمات طاقت فرسا با اهل علم درخواست کردم و این که قلب هیچ کس از تو ناراحت نشود , به ویژه هنگام درس.
10-آن حضرت از خداوند خواستند که حب دنیا به ویژه درهم و دینار از قلبم خارج شود .
1