eitaa logo
دانشگاه مجازی
537 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
در این دانشگاه مدرکی نیست، ان شاء الله علمی باشد. ارتباط با ادمین: @shirvani_shiri
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه استعفا شجریان، لطفی و سایه از رادیو بعد از کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ توسط ارتش شاهنشاهی به دستخط شجریان قابل توجه سلطنت طلبان! https://eitaa.com/Politicalhistory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در یکی از مشهورترین جشنواره های فیلم جهان یعنی جشنوار ونیز، کارگردان یهودی_آمریکایی با صدای رسا و بدون ترس و لکنت صرفا به دلیل "انسانی" جنایت رژیم را محکوم می‌کند! حضار کف می زنند! اینجا ایران، هنوز جریان سینمایی ما به رگِ غیرت‌ش برنخورده و از "یبوست فکری" خارج نشده اند تا یک کلمه، یک بیانیه، یک داد بر سر رژیم بکشند که خدای نکرده به تریش قبای کسی بربخورد! یا فی المثل گرین کارت‌شان باطل شود! عقوبت از این بالاتر که انسان از احساس انسانی خالی شود! جنایات یک سال اخیر رژیم نشان داد بسیاری از انسانیت اخته شده و صرفا جسدی بی روح و وجدان را حمل می‌کنند! https://eitaa.com/Politicalhistory
هیچ چیز بدتر از آن نیست که... https://eitaa.com/Politicalhistory
‏۸۳ سال پیش در چنین روزی رضاشاه از ایران اخراج شد. شرط انگلستان برای پادشاهی محمدرضا این بود که تمام اعضای خاندان سلطنتی از کشور خارج شوند. رضاخان‌پذیرفت. به او قول سفر به قاره آمریکا را داده بودند، روی کشتی افسران انگلیسی زیرحرف‌شان زدند. داستان خاک بردن رضاخان هم افسانه است. فریدون جم داماد رضاشاه که در تمام‌مسیر تبعید تا مرگ همراه او بود می گوید: داستانی که ساخته اند هنگام خروج رضاشاه خم شد و خاک ایران را در کیسه ای ریخت صحت ندارد. بعدتر محمدضا چند پرچم ایران و خاک برای او فرستاد. رضاخان کاملا افسره بود و رطوبت محل تبعید باعث نفس تنگی او شده بود. https://eitaa.com/Politicalhistory
🔴 اثرات مخرب لیبرالیسم جدید بر نسل جوان امروزی ❇️ کمیسیون روانپزشکی «لانست» با انتشار گزارشی در مورد افزایش بحران سلامت روان در میان جوانان در مواجهه با چالش‌های نوظهور و بی‌سابقه‌ای همچون نابرابری بین نسلی، رسانه‌های اجتماعی، دستمزد نامناسب، فقدان مسکن، اشتغال ناامن و بحران آب و هوا هشدار داد. 🔹پروفسور پاتریک مک گوری، روانپزشک استرالیایی با اشاره به سلطه نئولیبراسیم که همه چیز را در قالب کالا با ارزش می‌داند و تاکید جهانی بر فردگرایی که پیوند‌های اجتماعی را از بین می‌برد گفت: «ممکن است در ظاهر به نظر برسد که نسل‌های قبلی با توجه به رکود بزرگ، جنگ‌های جهانی و تهدیدات هسته‌ای، شرایط سخت‌تری داشتند. اما در واقع، امنیت و امید به آینده در نسل امروزی بسیار کمتر از همیشه وجود دارد. 🔹چالش‌هایی که نسل جوان امروز با آن مواجه است بی‌سابقه، ویران‌کننده و بدتر از همیشه است. منبع: https://parsi.euronews.com/health/2024/08/14/young-peoples-rising-mental-illness-researchers-warn-lack-of-house-jobs-social-media @🔰 @Sajedi_ir
🔰رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران: مراسم ازدواج فرزندان رهبر فقط با شیرینی و چای برگزار شد 🔹مرندی: وقتی بچه‌های رهبر انقلاب ازدواج‌کردند من در مراسمشان بودم؛ آنها هیچ‌کدامشان خانه، زندگی و پول و ماشین نداشتند و باتوجه‌به این شرایط، مراسم خیلی ساده‌ای برگزار شد. تا آنجا که یادم هست فقط شیرینی و چای بود. بالاخره اینها فرزندان شخص اول کشور هستند. 🔹یادم هست زمانی که وزیر بهداشت بودم فرزندانم همین‌طور ازدواج ‌کردند؛ با اینکه بالاخره بنده وضع اقتصادی خیلی بدی نداشتم اما ازدواج دختر بزرگم در خانۀ خودمان که کوچک هم بود انجام شد. همسایه‌هایمان هم نفهمیدند که اینجا مراسم نامزدی و عقد و عروسی در یک روز انجام شد؛ به‌طوری که حتی شام ندادیم، بلکه فقط میوه و شیرینی و چای بود و سروصدایی نیز نداشت. 🔹مسئولان نظام اگر فرزندانشان ازدواج می‌کنند باید الگوی ازدواج آسان را پیش گیرند. اگر مردم بفهمند مسئولان کشور خودشان چنین کاری انجام می‌دهند خیلی اثرگذار است. @jahaannews jahannews.com
راز لاغری ژاپنی‌ها چیست؟ مهدی نوری: وجود رژیم‌های غذایی نامناسب و علاقۀ مفرط کودکان به خوراکی‌های ناسالم و از آن طرف علاقۀ کم به خوراکی‌های سالم باعث شده است که کودکان از همان ابتدا با رژیم غذایی غلط و نامناسب رشد کرده و در نتیجه امراض مختلف و به خصوص چاقی گریبان‌گیر کودکان‌مان در بزرگسالی ‌شود. در این ویدیو یوهان هری، روزنامه‌نگار و پژوهش‌گر، در خصوص عادت ستودنی ژاپنی‌ها در یادگیری به کودکان خود برای علاقه به خوراکی‌های سالم و مفید می‌گوید.
🔴 مرگ ۲۵۲ نفر بر اثر موج گرمای تابستانی در توکیو 🔸موج گرمای مرگبار تابستان امسال در توکیو جان تعداد بی‌سابقه‌ای از مردم پایتخت ژاپن را گرفت و این در حالیست که ژاپن تلاش‌ها برای هشدار در مورد افزایش دمای جهانی و خطرات مرتبط با آن از جمله آسیب‌پذیری افراد مسن را افزایش داده است. 🔸طبق داده‌های رسمی، ۲۵۲ نفر در شهر توکیو از ابتدای تیرماه تا اواسط شهریور بر اثر گرمازدگی جان باختند. 🔸این تعداد بالای مرگ و میر در حالی رخ داده که دولت ژاپن در اوایل بهار نسبت به گرمازدگی افراد مسن به ۵۸ منطقه این کشور هشدار صادر داده بود. همچنین یک کارزار تابستانی برای تشویق مردم به انجام اقدامات احتیاطی ازجمله نوشیدن مایعات زیاد، اجتناب از قرار گرفتن در معرض نور مستقیم خورشید و استفاده از کولر‌های خانگی راه افتاده بود. 🔸براساس گزارش اداره پزشکی قانونی توکیو، از میان این ۲۵۲ مورد مرگ، ۹۸ نفر بالای ۸۰ سال داشتند و ۸۲ نفر در دهه ۷۰ زندگی و ۳۲ نفر ۹۰ ساله یا بالاتر بودند و ۲۷ نفر نیز بالای ۶۰ سال داشتند. 👈مشروح گزارش 🆔 @snn_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند غرق نور کنه روح ملکوتی امام راحل رو که از روز اول این جماعت رو کاملاً می‌شناخت! 📌به کانال بپیوندید : @khabare_fouriw
روایت فایننشیال تایمز از وضعیت ازدواج جوانان ایرانی / دکتر تقی آزاد ارمکی: تشکیل خانواده دیگر به اندازه گذشته محبوب نیست روایت فایننشیال تایمز از وضعیت ازدواج جوانان ایرانی / دکتر تقی آزاد ارمکی: تشکیل خانواده دیگر به اندازه گذشته محبوب نیست بنظر می‌رسد بسیاری از جوانان ایرانی بیشتر تحت تاثیر تغییرات اجتماعی هستند تا سیاست‌های دولتی، و نگرش‌های آن‌ها می‌تواند تلاش‌های رسمی برای ترویج ازدواج و فرزندآوری را بی‌اثر کند. نشریه فایننشال تایمز در گزارشی که ترجمه آن در سایت اکوایران منتشر شده به پدیده کاهش ازدواج در میان ایرانیان پرداخته است و تلاش کرده است آن را از دیدگاه دانشگاهیان و عالمان دینی واکاوی کند. براساس این گزارش، بنظر می‌رسد ازدواج در ایران نهادی رو به افول است و متوسط سن ازدواج رو به افزایش گذاشته است. روندهای مشابهی در سایر کشورها نیز مشاهده می‌شود، ولی این مساله نگرانی مقامات کشور را درباره افت اعمال مذهبی، ازبین رفتن سنت‌ها و در نهایت کاهش جمعیت برانگیخته است. دولت برای ترویج ازدواج و فرزندآوری به زوج‌های جدید وام‌های کم‌بهره می‌دهد و مبالغ پیشنهادی را در سال‌های اخیر افزایش داده است. براساس گزارش سازمان ثبت احوال ایران، در دهه گذشته تعداد ازدواج‌های ایران بطور سالانه از 800 هزار به 480 هزار ازدواج رسیده است. به گفته فایننشال تایمز، بیشتر این کاهش نشان دهنده تغییر در «جمعیت‌شناسی» کشور است. به گفته شهلا کاظمی‌پور، استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران، تعداد زنان مجرد زیر 50 سال از هشت میلیون به حدود پنج میلیون نفر رسیده است؛ نسبت ثابتی از زنان مجرد، حدود 10 درصد، هرسال ازدواج می‌کنند. ولی در عین حال، میانگین سن ازدواج در تهران برای زنان از 25 به 27 و برای مردان از 29 به 30 رسیده است. بسیاری از جوانان ایرانی دیگر مانند گذشته به دلایل مذهبی یا فرهنگی احساس اجبار به ازدواج نمی‌کنند. به گفته خانم کاظم پور، اکنون ازدواج پنج درصد از زنان بالای 40 سال ایرانی بعید بنظر می‌رسد، درحالی که این نسبت در دهه 1360 حدود 2 درصد بود. پس از انقلاب سال 57 در ایران زنان بیشتری وارد دانشگاه شدند و مدارک تحصیلی‌شان گزینه‌های ازدواج آنها را محدودتر کرده است؛ چراکه آنها دیگر با مردانی که مدرک تحصیلی یا شغل پایین‌تری از آنها دارند ازدواج نمی کنند.
تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران به فایننشال تایمز گفته است، تشکیل خانواده دیگر به اندازه گذشته ارزشمند و محبوب نیست، و حتی اولویت دوم یا سوم بسیاری از مردم نیز محسوب نمی‌شود. به گفته او، حسی از فردگرایی رادیکال و خودمحور در میان مردان و زنان ایرانی وجود دارد، بطوری که خودشکوفایی را در اولویت قرار می‌دهند. در شرایطی که اقتصاد ایران در میانه تورم بالا، ضعیف شدن ارزش پول و تحریم‌های جهانی در وضعیت بدی قرار دارد، هزینه‌های شروع یک خانواده نیز می‌تواند یک عامل بازدارنده باشد. دولت ایران که در دهه 1370 برای کنترل رشد بی‌رویه جمعیت، برنامه‌های پیشگیری از بارداری معرفی کرده بود اکنون نگران چالش‌های جامعه‌ای روبه پیرشدن است و کاهش جمعیت کشور را پیش‌بینی می‌کند. براساس این گزارش، درحالی که محبوبیت ازدواج رسمی کاهش یافته است، برخی از زوج‌ها زندگی مشترک یا آنچه ایرانی‌ها «ازدواج سفید» می‌خوانند را انتخاب می‌کنند. برخلاف ازدواج دائمی که که از سوی مذهب تایید شده است و توسط برخی زوج‌های ایرانی نیز انجام می‌شود، ازدواج سفید شامل زوج‌هایی است تنها با یکدیگر زندگی می‌کنند، باوجود اینکه از سوی شرع و قانون ممنوع شده است. به گفته آزاد ارمکی، یافته‌های او نشان می‌دهد که نرخ ازدواج سفید در شهرهایی چون تهران، اراک، اصفهان و مشهد بین هفت تا 14 درصد ازدواج‌هاست.
مقامات مذهبی ایران اغلب «غرب زدگی» را عامل این تغییرات در سبک زندگی مردم می دانند که با اسلام ناسازگار هستند. غلام نبی توکلی، روحانی محافظه کار اخیرا هشدار داده است که آزادی‌های جنسی به سبک غربی نهاد خانواده در کشور را تضعیف می‌کند. به گفته او، گسترش ازدواج سفید در برخی کشورهای مسلمان توطئه غرب است و جایی در اسلام ندارد. فرزانه کاسب احدی، معلم معارف اسلامی نیز تربیت نادرست دینی و جهان بینی غالب غربی را عامل تغییر نگرش به ازدواج دانسته است. او در گفت‌وگو با فایننشال تایمز گفته است زمانی که کشورهای غربی هنجارهای فرهنگی خود را از طریق رسانه‌های اجتماعی و ماهواره‌ تبلیغ می‌کنند، برای جوانان با اعتقادات مذهبی سطحی جذابیت دارد؛ در جامعه‌ای که در آن خواسته‌های (جنسی) از سنین پایین به راحتی برآورده می‌شوند، افراد علاقه خود را به ازدواج از دست می‌دهند. نرخ باروری ایران از 2.09 فرزند به ازای هر زن در سال 1396 به ۱.۷ فرزند در سال 1403 کاهش یافته است، که نشان می‌دهد جمعیت ایران تا دو دهه آینده به اوج خود می‌رسد و سپس کاهش خواهد یافت. اما از منظر فایننشال تایمز، بنظر می‌رسد بسیاری از جوانان ایرانی بیشتر تحت تاثیر تغییرات اجتماعی هستند تا سیاست‌های دولتی، و نگرش‌های آن‌ها می‌تواند تلاش‌های رسمی برای ترویج ازدواج و فرزندآوری را بی‌اثر کند. * منبع: اکوایران
🔴 یکی از دروغ های رسانه ای تصویر بالا مربوط به آمار رسمی میزان مهاجرت از کشورهای مختلف جهان است میزان مهاجرت بسیار بالا از ایران هم یکی از مشهورترین دروغ هایی است که هژمونی رسانه ای علیه جمهوری اسلامی در اذهان مردم و حتی مسئولین جا انداخته و هر کس از راه می رسد آن را بر سر ما می کوبد در حالی که میزان مهاجرت از کشورمان نسبت به دیگر کشورها آن قدر کم است که نامش در این فهرست نیامده ✍ "قاسم اکبری" 🔴 👇 https://eitaa.com/joinchat/3959554299C7b558c3f51
Hamd_011L.mp3
4M
تفسیر سوره حمد ابت الله جوادی آملی- جلسه11
یک اقتصاددان: برنامه‌های توسعه ۳۰ درصد و حتی کمتر محقق شده است برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟ / راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟ / راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند یک اقتصاددان تاکید می‌کند: اگر دولت واقعا بخواهد تغییر اساسی در ریل‌گذاری اقتصادی کشور انجام دهد، باید فرصت‌ها را برای سرمایه‌گذاری‌های رقیب در حوزه‌های بی‌کیفیت اقتصاد کشور حذف کنند. مریم فکری: تورم، پدیده ای است که تا مغز استخوان گروه های کم درآمد و متوسط را می سوزاند و هر روز آنان را فقیرتر می سازد و جریان ثروت را به نفع گروه‌های پردرآمد سوق می دهد. میل به سوداگری بر اثر تورم، فزونی و تمایل به سرمایه گذاری، کاهش می‌یابد و در نتیجه توسعه و آبادانی ایران با چالش جدی روبه‌رو می‌شود. در همین رابطه، حسین راغفر، اقتصاددان می‌گوید: وقتی به طور طولانی و مزمن تورم بالا داریم، به این معناست که به طور مرتبط از طبقات و پایین سلب مالکیت می‌شود و ارزش دارایی‌هایشان کاهش پیدا می‌کند و یا از بین می‌رود. به اعتقاد او، تورم، نشانه یک بیماری بزرگ‌تر است؛ این‌که تولید در کشور کار نمی‌کند، بازدهی سرمایه‌های تجاری و مالی بسیار بالاتر از سرمایه‌های صنعتی و تولیدی است و به همین دلیل، اشتغال صنعتی در کشور شکل نمی‌گیرد؛ چراکه سرمایه‌گذاران، منابع‌شان را از بخش تولید خارج می‌کنند و یا در فعالیت‌های سوداگری و سفته‌بازی می‌آورند و یا این‌که از کشور خارج می‌کنند. راغفر تاکید می‌کند: وقتی شما سرمایه‌گذاری در حوزه‌های تولیدی نداشته باشید، شغل خلق نمی‌شود و آن زمان، سالانه علاوه بر بیکاران، یک میلیون نفر به متقاضیان بازار کار اضافه می‌شود. آنچه در ادامه می‌خوانید: مشروح بخش اول گفت‌وگو با حسین راغفر، اقتصاددان در کافه‌خبر خبرگزاری خبرآنلاین است. * گزارش‌های جهانی نشان می‌دهد که نرخ تورم همچنان بالای ۴۰ درصد خواهد بود و یک‌سوم این تورمی که وجود دارد، ناشی از تورم موادغذایی است و مسکن هم در آن نقش زیادی دارد. این یعنی خانوارهایی که در دهک پایین درآمدی هستند، تحت فشار سنگینی قرار دارند. در این حالت، شما چه تصویری از اقتصاد ایران دارید؟ به نظر من این تصویری که شما ارائه کردید، بخشی از واقعیت‌های اقتصاد ایران است. مساله اصلی، در واقع نابرابری‌های بزرگی است که وجود دارد و قربانیان آن، طبقات متوسط و پایین جامعه هستند. این وضعیت برندگانی دارد و این برندگان، کسانی هستند که در قدرت حضور دارند و تصمیماتی که می‌گیرند، حافظ منافع خودشان و طبقه اجتماعی‌شان است. تورم، یک نظام بازتوزیعی است. وقتی به طور طولانی و مزمن تورم بالا داریم، به این معناست که به طور مرتبط از طبقات و پایین سلب مالکیت می‌شود و ارزش دارایی‌هایشان کاهش پیدا می‌کند و یا از بین می‌رود و فاصله‌شان با حداقل‌ها بیشتر می‌شود. این‌ها اتفاقاتی است که به خصوص طی ۳۵ سال گذشته رخ داده است. یعنی بعد از جنگ سیاست‌های اقتصادی کشور نوعا در همین جهت حرکت کرده است. این اتفاق امروزه به این جهت برجسته‌تر از هر زمان دیگر هست که بسیاری از ظرفیت‌های حکومت و دولت برای پاسخ‌گویی به نیازهای عمومی مستهلک شده است. امروز عمده درآمدهای کشور از فروش منابع طبیعی حاصل می‌شود و محدودیت‌هایی هم که وجود دارد، خودبه‌خود سبب شده که سهم کار در تولید ناخالص داخلی به شدت کاهش پیدا کند. پیامدهای آن هم این شده که بخش قابل توجهی از مردم شغل ندارند و مشاغلی هم که شکل گرفته، مشاغل بی‌کیفیت و با حداقل دستمزد است. به همین دلیل بخش قابل توجهی از بدنه کارکنان دولت اصولا جزو فقرا قرار می‌گیرند. در واقع درآمدی که این گروه دارند، بسیار نازل‌تر از سطح خط فقر است. این‌ها همه نارضایتی را دامن می‌زند و موجب سقوط بهره‌وری نیروی کار می‌شود. به‌هرجهت نیروی کاری که دستمزد نازلی می‌گیرد، خیلی هم قادر هم نخواهد بود که همه توان و نیروی خود را در کار ارائه کند. به همین ما با مشکلات متعددی روبه‌رو هستیم. تورم، نشانه یک بیماری بزرگ‌تری است که در کشور وجود دارد و این‌که تولید در کشور کار نمی‌کند، بازدهی سرمایه‌های تجاری و مالی بسیار بالاتر از سرمایه‌های صنعتی و تولیدی است و به همین دلیل، اشتغال صنعتی در کشور شکل نمی‌گیرد؛ چراکه سرمایه‌گذاران، منابع‌شان را امروزه از بخش تولید خارج می‌کنند و یا در فعالیت‌های سوداگری و سفته‌بازی می‌آورند و یا این‌که از کشور خارج می‌کنند. همین موضوع، ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری کشور را به شدت تقلیل داده است. وقتی هم که شما سرمایه‌گذاری در حوزه‌های تولیدی نداشته باشید، شغل خلق نمی‌شود. آن زمان، سالانه علاوه بر بیکاران، یک میلیون نفر به متقاضیان بازار کار اضافه می‌شود.
برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟ / راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند * تورم ذینفع دارد. به نظر شما ذینفعان تورم اجازه می‌دهند که اصلا نرخ تورم پایین آید؟ قطعا همان‌طور که می‌گویید، تورم برندگانی دارد که اتفاقا خیلی هم پرقدرت هستند. یکی از کانون‌های اصلی تورم در ایران نرخ ارز است که عمدتا توسط دولت قیمت‌گذاری می‌شود و آن هم برحسب میزان ارزی است که در درون بخش عمومی قرار می‌گیرد. ما شاهد بودیم در سال‌های اخیر درآمدهای ارزی به طور نوسانی در بعضی سال‌ها کمتر شده است؛ البته سال گذشته شرایط این‌گونه نبود و ما بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم، اما بخش قابل توجهی از این‌ها به داخل کشور نمی‌آید. آنچه که می‌ماند، ارز اندکی است و آن زمان دولت برای تامین فعالیت‌های مالی خود، ناگزیر است که این ارز را مرتب گران‌تر کند تا بتواند تبدیل به ریال کند و هزینه‌های ریالی را تامین کند. به نظر من آن‌هایی که ارز را دریافت می‌کنند، همه منتفعان افزایش قیمت ارز هستند. افزایش قیمت ارز یکی از اصلی‌ترین محرکه‌های تورم در کشور است، چون ۷۰ درصد تولید در داخل، ارزی تامین می‌شود، یعنی نهاده‌های تولید، ارزی تامین می‌شود و وقتی قیمت ارز بالا می‌رود، هزینه‌های آن‌ها افزایش پیدا می‌کند و قیمت‌ها بالا می‌رود. به دنبال آن هم گفته می‌شود که به‌دلیل این‌که قیمت‌ها بالا رفته، باز دوباره باید ارز را گران‌تر کنیم. در عین حال، با قاچاق روبه‌رو هستیم، بنابراین قیمت حامل‌های انرژی را هم بالا ببریم. در حالی که این منطق، حفره‌های خیلی بزرگی دارد و منتفعان خیلی بزرگی هم این منطق دارد؛ کسانی هستند که از تورم منتفع می‌شوند. کسانی که ارز به طور عمده در اختیارشان قرار می‌گیرد، به طور طبیعی انتظار دارند قیمت ارز بالاتر برود تا اگر کالایی وارد می‌کنند، با قیمت بالاتری بتوانند در داخل بفروشند. اما این فرآیند هم یک آستانه‌ای دارد؛ نمی‌شود مرتب به افزایش قیمت ارز ادامه داد. اما آنچه که به نظر می‌رسد خیلی از این گروه‌ها و منتفعان و حتی سیاست‌گذاران به آن توجه نمی‌کنند، آستانه تحمل جامعه است که به نظرم، در لبه‌های این غلیان اجتماعی قرار داریم. همه غلیان‌ها و اعتراض‌ها هم به صورت حضور در کف خیابان‌ها صورت نمی‌گیرد. رشد خودکشی، جرم و جرایم، مهاجرت و ناهنجاری‌های اجتماعی مثل زنان خیابانی و کودکان خیابانی، اشکال مختلف شورش است. واقعیت این است که این نارضایتی گسترده، اتفاقی حاصل نشده و برای این کار برنامه‌ریزی شده است. مسوولان کشور به نظر می‌رسد که تصورشان این هست که می‌توانند این نارضایتی‌ها را کنترل و یا حتی سرکوب کنند، اما به هر صورت هر جامعه‌ای یک آستانه‌ای دارد و مهاجرت می‌تواند بخشی از مسایل حاکمیت و اعتراضات را حل کند، ولی همه اعتراض‌ها پاسخ نمی‌دهد. به نظر می‌رسد واقعا باید یک تغییر ریل در اقتصاد کشور صورت گیرد و انتظار مردم حداقل این است که تغییر ریل اتفاق بیفتد. اگر واقعا دولت چهاردهم نتواند به خواسته‌های مردم پاسخ دهد، تغییر ریلی حاصل نشود و سرمایه‌های سرمایه‌گذار داخلی در داخل سرمایه‌گذاری نشود، آن زمان باید انتظار داشت که شرایط و اعتراض‌ها، دیگر فقط به صورت مهاجرت و یا خودکشی و ورود جرگه‌های جرم و جرایم نخواهد بود. * شما به نرخ ارز اشاره کردید. با توجه به این‌که در حال حاضر با نظام چند نرخی ارز مواجه هستیم، به نظر شما دولت چهاردهم می‌تواند نرخ ارز را تک‌نرخی کند؟ اصلا تک‌نرخی شدن ضمن این‌که یک وضعیت مطلوب است، ولی اصلا در شرایط کنونی ایران امکان‌پذیر نیست. معنای تک‌نرخی شدن در شرایط کنونی، افزایش شدید نرخ ارز به نحوی است که برابری عرضه و تقاضا اتفاق بیفتد. من البته این را به مسوولان هم گفته‌ام که حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند، چون تورم خیلی بزرگی ایجاد می‌کند و این گروه، قدرت خرید همه ارزی را که دولت عرضه می‌کند، دارند، بنابراین باز هم این تعادل ایجاد نخواهد شد و قیمت‌ها باز هم بالاتر می‌رود. اما اتفاقی که می‌افتد، این است که چنین موضوعی اصلا امکان‌پذیر نیست. همین الان با دلار ۶۰ هزار تومان مردم نمی‌توانند زندگی کنند و بخش قابل توجهی از جمعیت، معیشت زندگی و عادی و معمولی خود را از دست داده‌اند. در همین شهر تهران گروه‌های زیادی هستند که با کمک مردم، سهمیه نان رایگان از نانوایی می‌گیرند. این جامعه امکان دوام ندارد، بنابراین کاهش نابرابری باید محور اساسی برنامه‌های حکومت باشد؛ نه فقط دولت.
آنچه که ما امروز شاهد هستیم، این است که ظرف ۳۵ سال گذشته صرف‌نظر از این‌که چه دولتی بر سر کار بوده، جهت‌گیری‌های اقتصادی همینی بوده که انجام شده است. یعنی به اسم اقتصاد آزاد، یک اقتصاد رفاقتی چپاولی شکل گرفته و منابع کشور از کشور خارج شده؛ در حالی که این منابع متعلق به مردم است. یعنی منابع حاصل از فروش نفت و گاز نه‌تنها به نسل‌های کنونی و جاری متعلق است، بلکه به نسل‌های آتی هم متعلق است. بهترین و منطقی‌ترین شکل استفاده از این منابع این است که سرمایه‌های طبیعی کشور تبدیل به اشکال دیگر سرمایه شود. یعنی به صورت سرمایه‌گذاری روی نیروی انسانی مثل آموزش و پروزش، بهداشت، تحقیقات، توسعه و زیرساخت. اما از سال ۱۳۹۰ تاکنون یک مولد برق وارد مدار برق در کشور نکردیم؛ یعنی سرمایه‌گذاری در کشور صورت نگرفته است. چرا امروز تولید در کشور به محاق رفته است؟ اخیرا اعلام کردند در سال ۱۴۰۱ صنعت مجبور بوده روزی ۶ ساعت تعطیل کند. سال ۱۴۰۲ این زمان به ۲۴ ساعت رسیده است. امسال هم ۳۶ ساعت شده است. در خراسان اعلام کردند که صنعت دو هفته تعطیل کند. معنای دیگر آن است دولت و حاکمیت به تعهدات خود در شکل‌بخشی به زیرساخت‌ها کاملا تعلل کرده و مسوولیت سقوط تولید در کشور هم با دولت است. انتظار می‌رفت با علائمی که جامعه در ظرف ۲، ۳ سال اخیر بروز داده، یک تغییر مسیری در اقتصاد کشور رخ دهد و مردم در کانون توجه سیاست‌گذاران بخش عمومی قرار گیرند. برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟ / راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند * شما در صحبت‌های خود به این نکته اشاره کردید که بخش قابل توجهی از مردم در شرایط کنونی شغل ندارند و یا مشاغل، بی‌کیفیت و با حداقل دستمزد است. یک اتفاقی هم که به خصوص در ماه‌های اخیر به دلیل کمبود برق مواجه بودیم، تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی بود که خود این موضوع، به کاهش اشتغال منتهی می‌شود. به‌هرحال واحد تولیدی وقتی تولید نداشته باشد، در نهایت مجبور به تعدیل نیروی کار می‌شود. این شواهدی که دیده می‌شود، با آمارهای مرکز آمار درباره کاهش نرخ بیکاری کاملا در تناقض است. چطور می‌شود که آمارهای رسمی، کاهش نرخ بیکاری را نشان می‌دهد، اما گزارش‌های میدانی از شرایط پیچیده اشتغال می‌گوید؟ این تناقض و سیاسی شدن داده‌ها و آمار در کشور نشان می‌دهد که چرا مردم نسبت به مباحث و مواضع دولت‌ها این‌قدر بی‌اعتماد هستند. به همین دلیل وقتی دولت‌ها وعده‌ای می‌دهند، مردم خیلی به این وعده‌ها اعتماد ندارند. این‌که گفته می‌شد سال گذشته ما نزدیک به ۶ درصد رشد اقتصادی داشتیم، به نظر می‌رسد واقعا یک امر کاملا غیرواقعی است. مردم، رشد اقتصادی را انتظار دارند در قالب اشتغال بیشتر، سطح بالاتر درآمد و سطح بالاتر تولید ببینند، ولی وقتی که افراد در خانواده‌هایشان می‌بینند کماکان فرزندانشان بیکار هستند و شغلی حاصل نشده، یا تولید ملی افزایش پیدا نکرده، نسبت به آمارها بی‌اعتماد می‌شود. رشد اقتصادی بی‌کیفیت یعنی فروش منابع طبیعی. اتفاقی که سال گذشته افتاد، این بود که همه نفتی که روی کشتی‌ها منتظر مشتری بود، به فروش رفت و ما نمی‌توانیم بگوییم این، رشد اقتصادی با کیفیت است. رشد اقتصادی با کیفیت باید منجر به تولید محصولات صنعتی در کشور شود، شکوفایی اقتصاد واقعی را در پی داشته باشد و در نهایت افزایش شغل را در کشور شاهد باشیم. اما متاسفانه این اتفاقات نیفتاده و آمارهایی هم که دولت مطرح می‌کند، موجب بی‌اعتمادی بیشتر مردم نسبت به مواضع دولت و حاکمیت می‌شود. به همین دلیل می‌بینید که با وجود تلاش‌های گسترده‌ای که صورت گرفت که مردم در انتخابات شرکت کنند، ۵۰ درصد متقاعد نشدند که این اتفاق بیفتد و اگر دولت چهاردهم نتواند در وعده‌هایی که داده، موفق شود، باید انتظار داشت بی‌اعتمادی گسترش پیدا کند. بیشتر بخوانید: آیا قیمت بنزین غیر منطقی است؟ / قلی‎‌زاده: ایران برای واردات بنزین دلار نمی‌دهد وزیر نفت: بدهکاریم ؛ شرایط این روزهایمان بسیار سخت است * به نظر شما دستکاری آماری در نرخ بیکاری اتفاق افتاده یا تعریف ما از نرخ بیکاری اشتباه است؟ به نظر من هر دو این‌ها است. من البته بارها این مساله را متذکر شده‌ام و گفته‌ام و کارشناسان مرکز آمار هم خیلی برآشفته و ناراحت شدند از این‌که منتسب به این بوده‌اند که در داده‌ها دستکاری کرده‌اند، اما واقعیت این است که آن‌ها مسوول نیستند. این‌که از کجا گفته می‌شود یا خواسته می‌شود به نحوی صورت‌سازی شود که آمارها از موفقیت اقتصادی حکایت داشته باشد، من وارد آن بحث نمی‌شود. اما واقعیت این است که آمارهای ارائه شده به هیچ‌وجه تناسبی با واقعیت‌های بیرونی ندارد. البته سال‌هاست که این اتفاق می‌افتد و فقط مربوط به دولت قبل نمی‌شود؛ در دولت‌های گذشته هم این‌گونه بوده است.
به نظر من، مادامی که یک سازمان مستقل از دولت وجود نداشته نباشد، احتمال دستکاری در آمارها کماکان وجود دارد. به نظر می‌رسد این مساله را واقعا باید جدی گرفت. اولا در نظام آماری ما، بسیاری از آمارها تولید نمی‌شود، بسیاری از آمارها هم که تولید نمی‌شود، منتشر نمی‌شود و قابل دسترسی نیست. اما آنچه که افراد می‌توانند در زندگی‌شان لمس کنند، مثل این می‌ماند که شما ۶ درصد رشد اقتصادی داشتید، اما اشتغال نداشته باشید. معنای دیگر آن این است که رشد بی‌کیفیت اتفاق افتاده؛ رشدی که بدون اشتغال صورت گرفته، نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای جامعه باشد؛ به خصوص در دنیای پرتحول امروز و جامعه‌ای که به شدت از بیکاری متاثر است. باید مسیر دیگری طی کنیم؛ به نحوی که در آن بخش خصوصی بتواند فعال شود. برای همه این‌ها راه‌حل وجود دارد. ما هیچ برنامه‌ای نداریم. آنچه که الان وجود دارد، برنامه نیست. شما نمی‌توانید آرزوهایتان را در ۲ هزار پروژه مطرح کنید و بگویید اسم آن برنامه است؛ بدون این‌که مشخص شود منابع تامین این پروژه‌ها از کجا باید حاصل شود. به همین دلیل است که همیشه در این سال‌های اخیر و در ۷ برنامه بعد از جنگ در کشور شاهد این بودیم که هیچ‌کدام محقق نشده است. حالا در خوشبینانه‌ترین حالت این بوده که ۳۰ درصد برنامه محقق شده، اما من اعتقاد دارم خیلی نازل‌تر از این اعداد است. علت هم این بوده که شما برنامه و پروژه‌ای تعریف کردید؛ بدون این‌که مشخص کنید منابع آن از کجا تامین می‌شود. از سوی دیگر، خود همین برنامه، اولویت‌هایش مشخص نیست. تمام این ابهامات برای این بوده که کشور به صورت فردی اداره شود؛ نه به صورت برنامه‌ای. اصولا یک مقاومت جدی نسبت به برنامه در کشور وجود دارد. کشورهایی که برنامه برای توسعه داشتند و موفق بودند، روی ۶، ۷ حوزه صنایع پیش‌برنده متمرکز شدند و همه منابع را روی این بخش‌ها گذاشتند تا توسعه پیدا کنند. این‌هایی که ما می‌نویسیم، برنامه نیست؛ مجموعه‌ای از آمال‌ها و آرزوهاست و موفق هم نخواهد شد. پیشنهاد ما به دولت چهاردهم هم این بود که شما باید برنامه دقیق و مشخص داشته باشید. بخشی از این برنامه، اقداماتی است که نباید انجام دهید. ما الان واردات گسترده کالاهای لوکس و مصرفی داریم. چه دلیلی دارد که وقتی کشور منابع ارزی ندارد و نیازهای اساسی مردم پاسخ داده نشده، منابع را بگذاریم و خودروی شخصی وارد کنیم؟ چرا خودروی همگانی وارد نکنیم و حمل‌ونقل عمومی را رشد دهیم. پاسخ آن روشن است؛ زیرا کسانی که واردکننده خودرو هستند، سالی سه چهار بار خودرو وارد و مردم را به صف می‌کنند. این‌ها ترجیهات مردم را از طریق افزایش قیمت ارز تغییر داده‌اند، بنابراین مردم که می‌بینند پولشان مرتب آب می‌شود، در صف خرید کالایی مثل خودرو قرار می‌گیرند. آن وقت خودرو را از چین ۱۳ هزار دلار وارد می‌کنند و به مردم ۴۰ هزار دلار می‌فروشند. در این فرآیند، نظام بانکی هم در خدمت این گروه قرار می‌گیرد؛ به جای این‌که در خدمت تولید باشد. این پدیده‌ها برای سیاست‌گذاران ناشناخته نیست، ولی مساله اصلی این است که هدف سیاست‌گذاران در کشور ما، تامین منافع عمومی نیست؛ تامین منافع خواص است، بنابراین افرادی که صدایشان شنیده می‌شود و یا اصلا مباحث‌شان در مجلس و دولت مطرح می‌شود، افرادی هستند که در درون قدرت و ثروت هستند و رسانه هم دارند و مرتبا گزاره‌های غلط در ذهن جامعه تزریق می‌کنند. اما به هر صورت همه این‌ها بُرد محدودی دارد و نمی‌شود تا ابد ما به مردم دروغ بگوییم و بعد انتظار داشته باشیم براساس دروغ‌های ما، رفتارشان را تنظیم کنند. به هر ترتیب مردم به این آگاهی می‌رسند که خیلی از این گزاره‌هایی که در فضای عمومی منتشر می‌شود؛ غیرواقعی هستند. برندگان و بازندگان تورم چه کسانی هستند؟ / راغفر: حتی اگر دلار به ۲۰۰ هزار تومان برسد، برندگان تورم در ایران از آن استقبال می‌کنند * دولت چهاردهم مجری برنامه هفتم توسعه خواهد بود. یعنی برنامه هفتم در این دولت اجرا خواهد شد. در دوره انتخابات و بعد از دوره انتخابات تاکید رییس دولت چهاردهم، اجرای برنامه‌ها و سیاست‌ها براساس برنامه هفتم توسعه بوده است. شما در صحبت‌های خود عنوان کردید که برنامه‌های قبلی ۳۰ درصد و حتی کمتر محقق شد. فکر می‌کنید سمت و سوی برنامه هفتم در دولت چهاردهم چه خواهد بود؟
البته خود قانون اشاره کرده است به این‌که ظرفیت‌هایی در برنامه هفتم دیده شود و در واقع عملیاتی شدن بسیاری از فرآیندها دیده شود. به نظرم حتی دولت در چارچوب برنامه هفتم بخواهد کاری کند، باید ابتدا مشخص کند که صنایع اصلی و فعالیت‌های اصلی با اولویت منافع ملی کدام هستند و بعد براساس آن، منابع مشخص شود. اگر دولت توانست این اقدام را انجام دهد، آن زمان مشخص خواهد شد که بخش قابل توجهی از این برنامه‌ها در اولویت نیستند و منابع کافی هم برای آنها وجود ندارد. این یک نکته اصلی در تصحیح برنامه است. دوم این‌که آقای پزشکیان در مناظره‌های تلویزیونی به ۳ برنامه تاکید کردند که به نظرم اگر همین سه برنامه در ۴ ساله اول ایشان محقق شود، توفیق نسبی است. یکی از برنامه‌ها، ریشه‌کنی گرسنگی است. الان در حدود ۶، ۷ درصد از جمعیت ما غذایی کافی ندارند و گرسنه هستند. اصلا کسی راجع به این تعهد رییس‌جمهور هیچ صحبتی نکرد و این‌که منابع لازم از کجا تامین می‌شود و چگونه خانواده‌ها شناسایی می‌شوند. دومین برنامه، تعهد آموزش همگانی است. سومین برنامه نیز خدمات سلامت همگانی است. هیچ‌کدام از وزارتخانه‌های مربوطه یا سازمان برنامه و دستگاه‌های اقتصادی کشور برنامه‌ای برای این سه تعهد آشکار رییس‌جمهور ارائه نکردند. این‌که در طول ۳۵ سال گذشته تعهدات مصرح قانون اساسی نادیده گرفته شده، یک امر اتفاقی نبوده و برنامه‌ریزی شده بوده است. ما منابع لازم برای انجام تعهدات قانون اساسی مثل آموزش رایگان و همگانی، خدمات سلامت رایگان و همگانی، مسکن برای عموم مردم، اشتغال را نداریم و این بخش‌ها نادیده گرفته شدند. اگر دولت واقعا بخواهد تغییر اساسی در ریل‌گذاری اقتصادی کشور انجام دهد، باید فرصت‌ها را برای سرمایه‌گذاری‌های رقیب در حوزه‌های بی‌کیفیت اقتصاد کشور حذف کنند. به نظرم لازم است تغییر ریل صورت گیرد؛ در غیر این صورت شاهد رشد نارضایتی‌ها در جامعه خواهیم بود.
پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی ۲۰ شهریور، یادبودی از استاد عبدالمحمد آیتی و آثار قابل ستایشی که از خود به جا گذشت عبدالمحمد آیتی، ادیب، نویسنده، پژوهشگر و مترجمی که با کسب علوم حوزوی و تسلط به ادبیات عربی و فارسی یکی از بهترین ترجمه‌های فارسی را به ویژه در ترجمه قرآن و نهج‌البلاغه به نام خود به ثبت رسانده است. امروز ۲۰ شهریور سال‌روز خاموشی ستاره‌ای است که از دیار بروجردِ استان لرستان در اردیبهشت ۱۳۰۵ شروع به تابیدن کرد. پس از درخشیدن در سرزمین ادبیات فارسی و علوم اسلامی، در سال ۱۳۹۲ در سن ۸۷ سالگی بر روی دستان ادیبان و هنردوستان در بهشت زهرای تهران آرام گرفت. خبرآنلاین به بهانه بزرگداشت یاد او در این روز، مروری کرده است به زندگی و آثار قابل ستایشی که او از خود به جا گذشت. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی ادامه تحصیل برخلاف نظر پدر و شاگردی دکتر عبد الحسین زرین کوب عبدالمحمد آیتی در شش سالگی به مکتب رفت و به آموختن الفبا و خواندن کتاب‌های ادبی پرداخت. در آن سال‌ها هنوز مدرسه‌های نوین گسترش نیافته بودند و سوادآموزی را به شیوه سنتی یعنی با شرکت در مکتب‌خانه آغاباجی و بعدها مکتب‌خانه میرزا حسن مخلص شروع کرد و بعدها در مدرسه اعتضاد از نخستین مدارس جدید بروجرد ادامه تحصیل داد. پدر استاد آیتی دوست می داشت که او در بازار مشغول به کسب و کار شود و دکان داری کند. او ولی با اصرار به پدرش و با وجود همه مخالف های پدرش، تحصیل علم را ادامه دارد و به بازار نرفت. دورۀ اول متوسطه را به مدت سه سال در دبیرستان بروجرد طی کرد. در دبیرستان از محضر دکتر “عبد الحسین زرین کوب ” بهره‌مند شد و در ادبیات به وی گرایش پیدا کرد. ورود به حوزه در قم ایشان به دلیل علاقه‌مندی به علوم حوزوی، هم‌زمان با تحصیل در دبیرستان، تابستان‌ها به مدرسه علمیه آقا رفت و جامع المقدمات و سیوطی را خواند. عبدالمحمد آیتی در مهر ۱۳۲۴ راهی قم شد و یک سال در حوزه علمیه قم کسب علم کرد. اخذ مدرک لیسانس با رتبه اول در دانشگاه تهران آیتی در سال ۱۳۲۵ به دانشکده معقول و منقول – الهیات و معارف اسلامی- دانشگاه تهران راه یافت و دورۀ معقول و منقول را پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۲۸ با رتبۀ اول لیسانس گرفت. از اساتید او می‌توان به محمود شهابی،‌ موسی عمید، مدرس رضوی، علی اکبر فیاض، غلامحسین صدیقی اشاره کرد. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی کسب رتبه اول در دبیری در مهر همان سال با رتبۀ یک دبیری به سمت دبیر دبیرستان‌های بابل منصوب شد. یک سال بعد به خرم‌آباد انتقال یافت. پدر سه فرزند در فقدان همسر از مهر ۱۳۳۲ به مدت ۱۰ سال در دبیرستان‌های ساوه به تدریس پرداخت. علیرغم فوت همسر و سختی فراوان در سرپرستی بچه‌هایش که دو دختر و یک پسر کوچک بودند، در کنار تدریس در دبیرستان به نوشتن هم می‌پرداخت و ارتباط زیادی با نشریات آن دوران داشت. سردبیری ماهنامه آموزش و پرورش عبدالمحمد آیتی در سال ۱۳۴۹ سردبیر ماهنامۀ آموزش و پرورش شد و این سمت را تا ۱۰ سال بر عهده داشت. او در این ایام در دبیرستان‌های شبانۀ تهران به تدریس می‌پرداخت. آغاز بازنشستگی ادامه نویسندگی آیتی مدرس ادبیات داستانی در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه فارابی و مدرس ادبیات داستانی و عربی در دانشگاه دماوند در سال‌های ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸ بود. ایشان در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد و از آن پس اوقات خود را به نوشتن اختصاص داد و در ۲۰ مهر ۱۳۷۰ به عضویت پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی پس از تشکیل گروه دانشنامۀ تحقیقات ادبی در سال ١٣٧١ تا سال ١٣٧٩ ریاست این گروه و پس از آن ریاست شورای علمی دانشنامۀ تحقیقات ادبی فرهنگستان را نیز بر عهده داشت. ایشان در سال ۱۳۸۱ به عنوان چهره ماندگار معرفی شدند. تحقیق و پژوهش به همراه آموزش آیتی در کنار آموزش همواره به تحقیق و پژوهش مشغول بوده است. ایشان چنان که خود می‌گوید از سال ۱۳۲۹ که نوشتن را شروع کرد هیچ‌گاه قلم را بر زمین نگذاشت. حاصل کوشش علمی او حدود بیست عنوان کتاب در بیش از چهل مجلد است. ترجمه‌های متون عربی به فارسی به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، با آن‌که او به تصنیف آثار مستقل بیش از کار مستقل علاقه داشت به ملاحظۀ ضرورت آشنایی مردم کشورش با فرهنگ زمانه، راه ترجمه را برگزید تا در انتقال معارف و فرهنگ اقوام دیگر سهمی داشته باشد. به جز چند مجموعه داستان و رمان که آیتی از انگلیسی به زبان فارسی برگردانده است، دیگر ترجمه‌های او از متون عربی قدیم و جدید است. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی آثاری متفاوت و متنوع
آثار آیتی از حیث سبک متفاوت است و از حیث موضوع، متفاوت، متنوع و مشتمل بر متن‌های کهن تاریخی، ادبی و جغرافیایی اعم از قدیم و جدید است. تنوع آثار ترجمه شده به قلم آیتی حاکی از گستردگی و عمق اطلاعات تاریخی و جغرافیایی، دینی و ادبی و تسلط او بر فن ترجمه و سبک‌های مختلف ادبی و نوشتاری است. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی ترجمه‌ شایسته‌ای از قرآن عبدالمحمد آیتی ترجمه‌ای از قرآن به دست داده است که به تصدیق اهل فن، به خوبی از عهدۀ آن بر آمده است. او سه سال از عمر خود را صرف ترجمۀ قرآن کریم کرد. در این ترجمه صرفاً متن به فارسی برگردانده شده و به تفسیر در نیامیخته است. بهاءالدین خرمشاهی قرآن‌پژوه و مترجم قرآن، ترجمه آیتی را یکی از سه چهار ترجمه برتر قرآن می‌داند که زبانی شیوا، استوار و امروزین دارد. سلامت و استحکام جمله‌بندی و پرهیز از سَره‌نویسی فارسی، و عربی‌گرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد،‌ از ویژگی‌های ترجمه آیتی است که به گفته منتقدان،‌ از ارزش ادبی فراوانی برخوردار است. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی نهج‌البلاغه و ترجمه‌ای که شهره گرفت از ترجمه‌های مشهور آیتی، ترجمه او از نهج‌البلاغه است که نخستین بار بنیاد نهج‌البلاغه آن را چاپ کرده است. به گفته منتقدان، ترجمه او از این کتاب، از استوارترین ترجمه‌های فارسی این کتاب است. گذری بر آثار آیتی ترجمه‌ها ۱. قرآن مجید، تهران، سروش، ۱۳۶۷ش. ۲. نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج‌البلاغه. ۳. صحیفه سجادیه، تهران، سروش، ۱۳۷۲ش. ۴. آمرزش، ابوالعلاء معری، تهران، اشرفی، ۱۳۴۷‌ش: عنوان اصلی این کتاب الغفران و شامل سه بخش است. آیتی قسمت دوم را تلخیص و ترجمه کرده است. ۵. آواره، رابیندرانات تاگور، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ۱۳۴۴‌ش. ۶. باتلاق، می‌کاو التاری، تهران، کیهان، ۱۳۴۱‌ش. ۷. بسی رنج بردم، رمان فردوسی، ساتم الغ زاده، سروا، ۱۳۷۷‌ش، ترجمه از زبان تاجیکی. ۸. تاریخ ادبیات زبان عربی، حنا الفاخوری، تهران، توس، ۱۳۶۲‌ش: این کتاب در ۱۳۶۲ش به عنوان کتاب سال برگزیدۀ جمهوری اسلامی ایران در ادبیات عرب در بخش ترجمه انتخاب شد. ۹. کتاب الغارات نوشته ابراهیم بن محمد ثقفی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴‌ش. ۱۰. الحوادث الجامعه (١٣٨١)، ابن الفوطی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ۱۱. تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ۵ جلد، عبدالله عنان، تهران، کیهان، ۱۳۶۶-۱۳۷۱‌ش. ۱۲. تاریخ مختصر الدول، ابن العبری، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۷۷‌ش. ۱۳.. تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی. ۱۴. تفسیر من هدی القرآن، سید محمد تقی مدرس، ج۲-۴ و ۷. ۱۵. تقویم البلدان، عمادالدین اسماعیل ابوالفداء، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹‌ش. ۱۶. حجاز در صدر اسلام، احمد العلی، مرکز تحقیقات حج، ۱۳۷۵‌ش. ۱۷. دربارۀ فلسفۀ اسلامی، ابراهیم بیومی مدکور، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۱‌ش. ۱۸. راز صخره‌ها، مجموعه داستان، سروا، ۱۳۷۷‌ش. ۱۹. رندا، مجموعۀ بیست داستان از بیست نویسندۀ معاصر سوریه، تهران، سروش، ۱۳۷۶‌ش. ۲۰. العبر، تاریخ ابن خلدون، ۶ جلد، تهران، مؤسسۀ اطلاعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳-۱۳۷۱‌ش. ۲۱. قصاید سبع علویات، ابن ابی الحدید، تهران، بشارت، ۱۳۷۴‌ش. ۲۲.. معلقات سبع، تهران، اشرفی، ۱۳۴۵‌ش. ۲۳. گزیده و شرح خمسه نظامی (١٣٧١ – ١٣٥٥)، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی. ۲۴. گزیده مقامات حمیدی (١٣٨٣)، تهران، میراث مکتوب. ۲۵. شکوه سعدی در غزل (١٣٦٩)، گزیده و شرح تعدادی از غزل‌های سعدی، تهران، هیرمند. ۲۶. گنجور پنج گنج، گزیده و شرح اشعار نظامی (١٣٧٤)، تهران، علمی. ۲۷. شاهنامه بنداری (١٣٨٠)، (ترجمه)، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. تلخیص و شرح متون ادبی ۲۸. تحریر تاریخ وصاف، تهران، بنیاد فرهنگ ایران ۱۳۴۶: آیتی این تاریخ ۵ جلدی را که نثری متکلف و مصنوع دارد در یک مجلد به زبان ساده و روان تحریر کرده و لغت‌های دشوار آن را توضیح داده است. ۲۹. شرح منظومۀ مانلی و پانزده قطعۀ دیگر از نیما یوشیج، تهران، فرزان، ۱۳۷۵‌ش. ۳۰. شکوه سعدی در غزل، تهران، هیرمند، ۱۳۶۹‌ش. ۳۱. شکوه قصیده، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵‌ش. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی ترجمه داستان‌های کوتاه ۱. طلوع سپیده از خلیل جبران، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۳۹، شماره۲. ۲. مست از فرانک اوکونر، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره ۴۱، شماره٦. ۳. کودکی که گنجشک‌ها را دوست می‌داشت از میخائیل نعیمه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۱، شماره۷. ۴. پیر مطرود از برتراند راسل، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۱، شماره۷. ۵. دزد از فرانسوا کوپه، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۱، شماره٥. ۶. پدر از ویلهلم شیمبتون، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۲، شماره۱.
۷. کوه نقره از سلمان لاکمرلوف، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۲، شماره۳. ۸. آشتی از امینه السعید، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۲، شماره۴. ۹. ندای ایمان از پر بم چند، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۳، شماره۱. ۱۰. سکه قلب از دواد سکاکینی، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۳، شماره۲. ۱۱. دو برادر از می‌ریام آلن دوفورد، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۳، شماره٥. ۱۲. بازگشت از محمود تیمور، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۳، شماره٦. ۱۳. انگشتری از ایزاک دنیسن، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره ۴۳، شماره۷. ۱۴. زندگی از موپاسان، ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۴، شماره۲. ۱۵. دوست از همینگوی ماهنامه آموزش و پرورش، دوره۴۴، شماره۴. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی مقالات ۱. اثری تازه درباره شاه نعمت الله ولی؛ نامه فرهنگستان زمستان ۱۳۷۴ شماره ۴. ۲. فارابی؛ فرهنگ و زندگی سال ۱۳۵۳ شماره ۱۷. ۳. خود غریبی در جهان چون شمس نیست؛ فرهنگ و زندگی سال ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ شماره ۱۳ و ۱۴. ۴. داستان خلق قرآن و محنه؛ صدف شهریور ۱۳۳۷ شماره ۱۰. ۵. رساله طیر ابوعلی سینا؛ صدف مرداد ۱۳۳۷ شماره ۹. ۶. نقدی بر غزل معاصر؛ فرهنگ نو تیر ۱۳۳۲ شماره ۹. ۷. سخنی چند در پیرامون شعر نو؛ فرهنگ نو اسفند ۱۳۳۱ شماره ۵. پدرش مخالف تحصیل بود/ استادی با ۳۱ اثر ماندگار و ترجمه ۱۵ داستان‌ خارجی مقالات ترجمه‌ای ۱. ابن باجه حکیم آندلسی نوشته حنا الفاخوری و خلیل الجر؛ فرهنگ و زندگی بهار و تابستان ۱۳۵۵ شماره ۲۱ و ۲۲. ۲. فاجعه نوشته قمر کیلانی؛ گلچرخ بهمن ۱۳۷۱ شماره ۵. منابع: ویکی شیعه، سایت اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی بروجرد کد خبر 1955934