eitaa logo
دانشگاه مجازی
537 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
در این دانشگاه مدرکی نیست، ان شاء الله علمی باشد. ارتباط با ادمین: @shirvani_shiri
مشاهده در ایتا
دانلود
1. انسان شئون متفاوت دارد و همۀ ما نقش‌های مختلفی را ایفا می‌کنیم. در خانه پدر و همسر، نزد دیگر ساکنان مجتمع مسکونی یک همسایه، حین رانندگی و از نظر پلیس یک راننده، در چشم مغازه‌دار یک مشتری، در اداره ارباب رجوع، درشرکت و محل کار خود کارمند یا رییس، در مراجعه به پزشک بیمار، از چشم رانندۀ تاکسی یک مسافر و از نگاه مدیر مدرسۀ فرزندمان ولیّ او و نه هویت خودمان. شیخ محمد علی پور‌متقی نیز از این قاعده مستثثنا نیست و تنها تفاوت این است که یکی از نقش‌های او را به تصویر می کشند و بقیه را نه. ضمن این که برخی تصریح می‌کنند در اسلام بر خلاف مسیحیت طبقه‌ای به نام روحانیت نداریم. علمای دین‌اند و اگر با لباس متمایز شده‌اند به معنی تمایز یا ممنوعیت ورود به عرصه های دیگر نیست و این که حق ندارند لباس دیگری بپوشند. کما این که در دوران جنگ می دیدیم هم آیت الله خامنه‌ای تا قبل از ترور و بعد ریاست جمهوری در جبهه لباس نظامی می‌پوشیدند و هم هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در سال آخر جنگ و این گونه نبود که هیچ لباس دیگری جز لباس روحانیت نپوشند. چون برای فرماندهی می رفتند نه تبلیغ دینی. 2. اگر روحانی بودن را یک شغل بدانیم، اشتغال داوران به مشاغل دیگر در همۀ لیگ‌ها اتفاق می‌افتد چون داوری و کمک داوری نه تمام وقت را پر می‌کند و نه تمام هزینه‌ها را تأمین. ضمن این که در میان روحانیون مسیحی هم سابقه داشته است. مهم تر این که با دوپینگ و اعمال نظارت استصوابی و حذف رقبا نبوده است. 3. عرفی شدن نهاد روحانیت یکی از دلایل مخالفت ذکر شد اما ممکن است موافقان به آن به دیدۀ مثبت نگاه کنند. 4. حضور یک معمم در میدان مسابقۀ فوتبال و در سطحی مثل بازی امروز به تماس بیشتر با مردم می‌انجامد. یکی از دلایل فاصلۀ اصول‌گرایان با نسل جدید و فهم نکردن سبک‌های تازۀ زندگی که در قالب طرح‌های مختلف مجلس انقلابی از محدودیت اینترنت تا ممنوعیت سگ و گربه خود را نشان می‌دهد همین است که اغلب آنان نه اهل ورزشگاه رفتن بوده‌اند نه سینما و رستوران و هر چه در این محیط ها بیشتر حاضر باشند احتمال اصرار بر طرح هایی از این دست کاهش می‌یابد. 5. فوتبال از مظاهر دنیای مدرن است. جامعه ایران به رغم اشتهار به سنت، میل وافری به مدرن شدن دارد در حالی که بخشی از کار به دستان دغدغۀ سنت دارند و با مدرنیسم و مدرنیته میانه‌ای ندارند. از این رو از حضور یک نماد سنت در عرصۀ مدرن باید استقبال شود. 6. یکی از انتقادات به معممین یا روحانیون این بوده که چرا مثل بقیه مردم کار نمی‌کنند و به حرفه‌ای غیر از کار فرهنگی و تبلیغی یا سیاسی مشغول نیستند؟ در این نگاه صرف تبلیغ دین در گذشته و اشتغالات سیاسی و مذهبی کار نیست. کار آن است که دست هم مشغول باشد و ابزاری در دست او بتوان دید و صاحب حرفه را با آن شناخت: نویسنده با قلم، کشاورز با داس، کارگر با چکش، معلم با گچ، پزشک با گوشی طبی، پاسبان با سلاح، قصاب با ساطور، نقاش با قلم مو، آشپز با کف گیر، رفتگر با جارو و پیشه‌های دیگر. از اشتغال برخی روحانیون در گذشته به حرفه ها و پیشه های مختلف به جای ارتزاق از همین کار به عنوان نقطه مثبت یاد شده کما این که مرحوم آیت‌الله ابوالحسن طالقانی پدر آقای طالقانی ساعت تعمیر می‌کرد، مرحوم آیت‌الله روح‌الله خاتمی پدر آقای خاتمی به کشت وبرداشت انار مشغول بود و آیت‌الله باقری کنی (پدر همین آقای علی باقری مذاکره کنندۀ کنونی هسته‌ای در وین) که برادر آیت الله مهدوی کنی بود پیش از انقلاب ابایی نداشت با لباس روحانیت در حجره‌ای در خیابان پامنار به حسابداری بپردازد. با این نگاه آقای پورمتقی هم شغلی برای امرار معاش دارد و چه کند اگر زیر دوربین رفته است؟ 7. اگر هدف روحانیون تبلیغ دینی باشد تبلیغ تنها در بیان نیست. او با رفتار خود نیز تبلیغ می‌کند. ضمن این که آمادگی جسمانی برای موفقیت در کار تبلیغی و سخن‌رانی مؤثر است. 8. هیچ یک از قوانین حوزه و دادگاه ویژۀ روحانیت، معممین را از اشتغال به چنین حِرَفی منع نکرده است و آقای شیخ محمد یزدی که برای مراجع تقلید هم خط و نشان می‌کشید و هشدار می‌داد «دیگر تکرار نشود» دیگر در این دنیا نیست. 9. این گونه حساسیت‌ها قبلا به ورود به حوزه‌هایی چون ادبیات، فلسفه و سیاست هم وجود داشت و حالا مرتفع شده است. این عرصه نیز چنین است. 10. همان‌گونه که روحانیون در مسند قضا می‌نشینند این هم داوری است و از شؤون قضا و تنها یک تغییر لباس در امر قضاوت رخ داده نه بیشتر. دلایل 10 گانه و احتمالی در موافقت و مخالفت برشمرده شد. فارغ از این که با کدام دسته موافق باشیم و در هر گروه با کدام دلیل، یک نکته اما روشن است. این که فوتبال چه در بازی و چه در داوری، شفاف است و زیر نگاه دیگران و قابل نقد و امر مقدس ندارد.
10 نکته ی ساده و کاربردی برای کاهش دعوای زناشویی سعی کنید برای توهین ها و حرف ها و کارهای اشتباهی که انجام داده اید عذر خواهی کنید تا دل طرف تان نیز آرام گیرد. این کار باعث می شود که حس مثبت و درست تری در فضای زندگی شما برقرار شود. همه ی ما بلا استثنا افراد ناقصی هستیم که قبل از هر چیزی نیاز داریم تا خودمان را کشف کنیم. در واقع هر فرد عاقلی، بعد از مدتی زندگی متوجه می شود که ابتدا باید به خودش و خواسته هایش و کشف ابعاد مختلف شخصیتش بپردازد. حالا تصور کنید که این انسان درگیر و سردرگم، در بستر زندگی زناشویی در کنار فرد ناقص دیگری قرار میگیرد که او هم نیاز دارد تا کمی و کاستی های خود را به گونه ای دیگر برطرف نماید. در چنین ترکیبی، به وجود آمدن بحث، اختلاف نظر و دعوا، یک امر کاملا طبیعی است. اما چیزی که در این بحث ها باید کنترل شود حد اعتدال و مشخص برای بحث و دعواست. شاید خنده دار باشد اما شما باید طریقه ی درست بحث کردن و یا حتی دعوا کردن در زندگی زناشویی را بلد باشید تا بتوانید یک زندگی مشترک موفق را تجربه نمایید. همین قسمت ماجرا خدمت تان عرض می کنیم که هیچ زندگی زناشویی، امکان ندارد که بدون بحث و دعوا برقرار باشد. اما زن و شوهری، را می توانیم بالغ و سالم معرفی کنیم که راه های مقابله با این مشکل و حل اختلافات را بلد باشند. در ادامه برایتان از چند راهکار ساده و کاربردی درباره ی کنترل اختلافات و کاهش دعوای زناشویی، برایتان صحبت خواهیم کرد. لطفا تا انتها مطلب ما را همراهی نمایید: ریشه یابی کنید : باید آگاه باشید و متوجه شوید که این اختلافات و بحث ها، ریشه در کدام مشکل شما و همسرتان دارد. اگر دقت کنید، گاهی اوقات، مسائل خیلی کوچک باعث می شوند تا جرقه ی یک دعوای بزرگ در بین زن و شوهر زده شود. پس ابتدا بررسی کنید که اصلا چه چیزی به عنوان یک عامل کاتالیزور برای این جرقه محسوب شده و این بلوا را به پا کرده است. مثلا خانمی در دوره ی pms قبل از عادت ماهانه ی خود قرار دارد، آقایی برای مشکلات کاری خود تحت استرس و فشار بسیار زیادی است، مادر خانم و یا مادر آقا در زندگی دو طرف دخالت می کنند و مثال های دیگری از این دست، می توانند شما را هوشیار کنند که مثلا دعوای شما بر سر بستن محکم درب حال نبوده و زمینه ی اساسی تری داشته. پس قبل از هر چیزی باید ریشه یابی کنید که اصلا ما برای چه دعوا می کنیم؟ قبل از شروع دعوا هشدار دهید هیچ کسی دوست ندارد که در زندگی اش همیشه دعوا باشد. بنابراین شما هم می توانید بر اساس یک سری از تجربه های قبلی، حدس بزنید که ممکن است این موضوع به دعوا ختم شود. پس قبل از اینکه ماجرا به جاهای باریک بکشد، هشدار دهید که ادامه دادن این موضوع با این شرایط ممکن است دعوای بدی را به وجود آورد. این هشدار باعث می شود که شما و همسرتان به خودتان بیایید و نحوه ی صحبت و تفکر خود را تغییر دهید تا بتوانید در یک محیط آرام تر و آگاه تر، به بحث و صحبت بپردازید. خشم، عصبانیت و تلخی؛ ممنوع بله! در هیچ کجای تاریخ، عصبانیت نتوانسته گره از مشکلی باز کند. اتفاقا در برخی مواقع باعث شده تا گره کورتر هم بشود. پس سعی کنید تا می توانید خشم خود را کنترل کنید و یا در مواقعی که خشمگین هستید، صحبت نکنید و میدان بحث را ترک کنید. ببینید، خشم یک احساس سالم در روح و جسم ماست و این ما هستیم که تصمیم میگیریم تا در مسیر درست از آن استفاده کنیم یا مسیر نادرست. سعی کنید خشم تان را به بد و بی راه و کارهای هیجانی تبدیل نکنید، به جای این کار، خشمی سازنده و مفید را تجربه کنید. همه چیز را زیر سوال نبرید این کار خیلی اشتباه است. تو اصلا هیچ وقت...، تو همیشه، تو هر بار، این ها کلمات مخربی هستند و جملاتی هم که معمولا پشت بند این کلمات استفاده می شوند، قضاوت های مطلقی هستند که کل زندگی زناشویی شما را زیر سوال می برند. یادتان باشد که بار منفی این جملات به شدت زیاد بوده و ممکن است طرف تان را سرکوب کند و یا او را نسبت به شما عصبانی تر و خشمگین تر نماید. یادتان باشد که در اکثر شرایط های دعوایی زناشویی، مقصر صد در صد وجود ندارد. پس از ادا کردن جملات این چنینی و توهین به همسر خود، جدا خودداری نمایید. به گذشته برنگردید یادتان باشد که این کار فقط و فقط باعث می شود تا دعوا بیشتر ادامه پیدا کند. بنابراین تمرکزتان را تنها بر روی مشکل پیش آمده بگذارید و از گلایه کردن های گذشته و مشکلات قبلی صحبت نکنید. نبش قبر کردن مشکلات، نمی تواند باعث کاهش دعوای شما شود و تنها حالتان را بدتر می کند. کما اینکه مشکلات گذشته اگر حل شدنی بودن باید تا به الان حل می شدند و اگر حل نشدند باید از آن ها عبور کرد. بیان دلخوری های گذشته، به هیچ وجه نمی تواند در حل مشکل شما، کمک کننده باشد.
قضاوت نکنید حتما شما هم در دعواها این جمله را شنیده اید که من منظور تو را از این جمله می دانم. نه! منظور و خواسته ها در دعوا باید علنا بیان شوند. حدس زدن و قضاوت کردن منظور طرف، فقط باعث می شود تا به سوء تفاهم های به وجود آمده دامن زده شود. بنابراین سعی کنید تا جایی که می توانید جملات طرف مقابل تان را برای خودتان تکرار کنید تا دقیقا متوجه شوید که او چه چیزی را بیان کرده است. قضاوت کردن و تصور چیزی غیر از آن چه که بیان شد، فقط می تواند اوضاع را خراب تر کند و اگر به دنبال کاهش دعوای زناشوییی تان هستید، پیشنهاد می کنیم که این کار را کنار بگذارید. بخشش را بلد باشید بخشش یکی از مهم ترین ارکان زندگی زناشویی است. چرا که جمع کردن گلایه ها در دل، هیچ کاری را پیش نمی برد و بلکه روز به روز حس شما را نسبت به طرف مقابل، بدتر و منفی تر می کند. شما باید آگاه باشید و بتوانید تشخیص دهید که حالا دیگر وقت بخشش است و ادامه دادن، نمی تواند کمکی به جریان کند. نبخشیدن شما و مقصر دانستن طرف مقابل تان تا ابد، می تواند تمام عشق شما را نسبت به همسرتان، از بین ببرد. پی تا جایی که می توانید، سعی کنید که ببخشید و بگذرید. یاد بگیرید که اشتباهات خود را قبول کنید بخش خیلی بزرگی از کاهش دعوای زناشویی در گرو همین جمله ی ساده است. بله! حتی اگر شما در دعوای پیش آمده مقصر هم نباشید باز هم مرتکب خطاهایی شده اید. سعی کنید برای توهین ها و حرف ها و کارهای اشتباهی که انجام داده اید عذر خواهی کنید تا دل طرف تان نیز آرام گیرد. این کار باعث می شود که حس مثبت و درست تری در فضای زندگی شما برقرار شود. با هم صحبت کنید اکثر اتفاقات زمانی رخ می دهد که زوجین به جای اینکه خیلی راحت بنشینند و با یکدیگر صحبت کنند، درگیر سوء تفاهم های پیش آمده و بحث های الکی می شوند. صحبت کردن همیشه می تواند بخش زیادی از مشکلات را حل کند و باعث می شود تا طرفین در یک فضای امن تری، بتوانند به سخنان و نظرات یکدیگر گوش کنند. بنابراین یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش دعوای زناشویی، صحبت کردن زوجین با یکدیگر است. عقب نشینی گاهی وقت ها هر چقدر بحث می کنید و یا هر ترفندی را به کار می برید فایده ندارد و دعوا هر لحظه بیشتر اوج میگیرد، اینجا شما باید هنر عقب نشینی کردن را بلد باشید و بدانید که در هر شرایطی از دعوا، خودتان را کنار بکشید تا در یک شرایط نرمال تر و آرام تر، بحث را دوباره باز کنید. شاید این موضوع به نظرتان ساده بیاید اما آگاهی از زمان عقب نشینی، اصلا کار آسانی نیست و هوشیاری زیادی می طلبد. پس هوشیار باشید. در کنار هم بمانید گاهی اوقات صحبت کردن باعث می شود که مشکلات شما تا حدودی رفع شود اما هنوز آن حس صمیمیت و خوشحالی همیشگی به خانه ی شما برنگشته باشد. این موضوع تا حدودی طبیعی است. پس سعی کنید دوباره با هم، قدم به قدم، صمیمیت تان را بسازید. به یکدیگر محبت کنید و با خریدن یک کادوی کوچک، پختن یک غذای خوشمزه که طرف مقابل دوست دارد، خریدن یک شاخه گل و یا اصلا گذاشتن یک فیلم که هردویتان دوستش دارید، حال و هوای فضای زندگی تان را تغییر دهید. یادتان نرود که شما حالا حالاها می خواهید در کنار هم زندگی کنید، پس پای تصمیم تان بایستید و برای رویایی که همیشه داشتید تلاش کنید. منبع: بیتوته
هدایت شده از 🌺 حدیث روز 🌺
🌻 امیرالمؤمنین علیه السلام: 🍃 ربَّ أخٍ لَم تَلِدهُ اُمُّكَ. 🍃 چه بسا برادرى، كه مادر تو او را نزاييده (بلكه بر اثر صميميت در دوستى برادر تو شده) 📚 غررالحکم، ح 3325. 💐 @Hadis_roz
هدایت شده از سخنرانی های عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢استاد عالی از مرگ آسان می گوید: ابدیتی در پیش داریم که عمر نوح نبی (ع) در برابر آن ناچیز است! چه کنیم تا سکرات موت از ما برداشته شود؟ چه کنیم تا هنگام مرگ، ملک الموت برایمان تلقین بگویند؟! 👌 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
*با این تعبیر غیبت امام زمان علیه السلام به معنی نامرئی بودن ایشان نیست؟ خیر. ایشان حضور فیزیکی و جسمی دارند ولی شناخته نمی‌شوند. حتی ممکن است مردم ایشان را هم ببینند و هم با ایشان صحبت کنند ولی متوجه شخصیت آن حضرت نشوند. روایت‌ها و احادیث مستند و معتبر هم بر این نوع غیبت صحه گذاشته‌اند. حتی در روایتی عنوان شده که نوع غیبت امام زمان علیه السلام شبیه غیبت حضرت یوسف علیه السلام است. همان طور که حضرت یوسف علیه السلام در سرزمین مصر زندگی می‌کرد، مردم او را می‌دیدند، با او صحبت می‌کردند و از هدایت و راهنمایی و برکت وجودش بهره‌مند می‌شدند ولی آن حضرت را نمی‌شناختند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم همین گونه هستند. یعنی مردم ایشان را می‌بینند، شاید با ایشان صحبت کنند، از هدایت و راهنمایی و برکت وجود آن حضرت بهره‌مند می‌شوند ولی نمی‌دانند با چه شخصیت بزرگوار و عزیزی روبه‌رو شده‌اند. نکته جالب توجه این است که وقتی دوران غیبت تمام می‌شود و امام زمان علیه السلام ظهور می‌کنند، بسیاری از مردم می‌گویند که گویا قبل از این ایشان را دیده اند. تردیدی در این اتفاق نیست و مشخص است که نمی‌توانیم مردم را تکذیب کنیم یا دروغ‌گو بخوانیم که در زمان ظهور بگویند پیش از این، آن حضرت را دیده اند. *آیا ممکن است امام زمان علیه السلام ببینیم و ایشان را نشناسیم، ولی بعدها حدس بزنیم که آن شخصی که به کمک ما آمد یا راهنمایی‌مان کرد، امام زمان علیه السلام بوده‌اند؟ بله. این احتمال هم وجود دارد. چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شرایط بحرانی به کمک بسیاری از مردم می‌آیند، آن‌ها را راهنمایی می‌کنند، به داد مردم می‌رسند، راه را از چاه و بیراهه را از راه اصلی نشان می‌دهند. ولی فرد گرفتار به اراده الهی، در این اوضاع نمی‌تواند آن حضرت را بشناسد. اما این امکان وجود دارد که شخص بعدها حدس بزند کسی که او را دستگیری کرده، او را به اسم صدا زده، مشکل او را می‌دانسته و به هر شیوه او را یاری کرده، امام زمان علیه السلام بوده است. البته این تنها در مرحله حدس و گمان است و شخص یقین ندارد که شخصی که ملاقات کرده، حتماً خود آن حضرت بوده باشد. دیدار و شناخت امام زمان علیه السلام بدون ادعا و اعلام علنی *با این وجود گفته شده برخی از علما و دانشمندان دینی، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده اند و حتی در همان زمان دیدار و تشرف به آستان حضرت، ایشان را شناخته‌اند. بله. این امکان هم وجود دارد برای بعضی از عالمان دینی و حتی افراد عادی که در ایمان به درجاتی رسیده‌اند که لیاقت تشرف به آستان مقدس حضرت بقیه‌الله العظم ارواحنا له الفداه را پیدا کنند. این اتفاق اصلاً رویداد غریب و غیرعادی نیست. هرچند که بسیار کم اتفاق می‌افتد. حتی افراد و علمایی که آن حضرت را ملاقات کرده‌اند، خودشان تعریف نکرده‌اند که من آن حضرت را دیده‌ام. بلکه از قراین و شواهدی مشخص شده که با آن حضرت دیدار داشته‌اند و از نزدیک ایشان را زیارت کرده‌اند. *پس کدام نوع از مشاهده است که امام زمان علیه السلام فرموده‌اند هر کسی ادعای دیدار کرد، او را تکذیب کنید؟ منظور نوعی از مشاهده و دیدار حضرت است که فرد ادعا کند که امام زمان علیه السلام را می‌بیند، ایشان را می‌شناسد و هر زمان بخواهد به این دیدار مشرف می‌شود. چون افرادی که لیاقت پیدا می‌کنند و آن حضرت را در زمان دیدار می‌شناسند، ادعای دیدار ندارد و آن را از سایر مردم مخفی نگه می‌دارند. بلکه تنها به امر حضرت عمل کرده و یا دستورات ایشان را اجرا می‌کنند. این ادعا شبیه رفتاری است که نواب اربعه داشته‌اند. آن چهار نفر که لیاقت نائب بودن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشته‌اند، به خدمت آن حضرت می‌رفتند، سؤالات مردم را از ایشان می‌پرسیدند، جواب می‌گرفتند و آن جواب را به مردم می‌رسانند. حتی به مردم اعلام می‌کردند که ما چنین ارتباطی با امام زمان علیه السلام داریم. این ارتباط تنها به دوران غیبت صغرا مربوط بوده و بعد از آن قطع شده است. در زمان غیبت کبرا کسی نمی‌تواند ادعا داشته باشد که ایشان را زیارت می‌کند یا نائب آن حضرت است و این ادعا از اساس کذب و دروغ است و کسی نباید آن را باور کند. حتی علمایی که به محضر ایشان تشرف پیدا کردند، این ادعا را نداشته‌اند. مدعیان مشاهده امام زمان علیه السلام را تکذیب کنید *‌چرا این اندازه بر ادعا داشتن تأکید می‌شود؟ اصولاً چرا نباید این مطلب را قبول کرد که کسی بگوید اما زمان علیه السلام را می‌بیند و به خدمت ایشان می‌رسد؟ برای جواب دادن به این سؤال باید نگاه دقیقی به متن پیام امام زمان علیه السلام داشته باشیم. آن حضرت در نامه خود فرموده‌اند: «وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ؛ به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، کسی که ادعای مشاهده من را می‌کند.»
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر کلمه ادعا تأکید کرده‌اند نفرموده‌اند که کسی اعلام کند یا خبر بدهد، بلکه فرموده‌اند کسی ادعا کند. چون اعلام کردن یا خبر دادن نوعی تایید و قابل قبول بودن را می‌تواند همراه خود داشته باشد در عین حال ادعا کردن که از ریشه دعوت می‌آید، نوعی فراخواندن به سوی خودش را به همراه دارد. یعنی کسی که ادعای ملاقات با امام زمان علیه السلام را دارد، به نوعی می‌خواهد برای خودش جایگاهی به دست بیاورد و مردم را به سوی خودش بخواند. از طرف دیگر در این نامه شریف، امام زمان علیه السلام به کلمه مشاهده اشاره کرده‌اند. نفرموده‌اند که کسی بگوید ایشان را دیده یا ملاقات کرده. بلکه فرموده‌اند کسی بگوید آن حضرت مشاهده کرده است. تفاوت دیدار و مشاهده امام عصر علیه السلام *چه تفاوتی میان دیدن و مشاهده کردن وجود دارد؟ دیدن می‌تواند بدون شناختن، درک داشتن یا فهمیدن باشد ولی مشاهده به دیداری گفته می‌شود که فرد با دانش، علم و اطلاع شخصی را ببیند و او را بشناسد. چنانکه در آیات قرآن کریم می‌خوانیم که ملائک و رسول خدا صلی الله علیه و آله شاهد اعمال ما هستند. شاهد بودن و مشاهده کردن اعمال ما توسط ایشان به این مفهوم است که آن‌ها اعمال ما را می‌بینند، آن هم دیدنی همراه با درک و علم و اطلاع. تداوم جمله، نفی تمام ادعاهای مشابه در آینده است. آن حضرت می‌دانند که در دوران غیب کبرا بسیاری از مردم از ایمان، محبت، مودت، عشق و انتظار شیعیان سوء استفاده خواهند کرد و ادعای مشاهده، به معنای دیداری اختیاری، ارادی و در آینده و به صورت مستمر خواهند داشت. بر همین اساس تمام این ادعاها را مردود و مدعیان را دروغ‌گو و افترازننده خوانده‌اند تا مردم تکلیف خود را با این افراد بدانند. انتهای پیام/
رفع شبهاتی درباره مشاهده امام عصر (ع)/ آیا ما تا به‌ حال امام زمان(عج) را دیده‌ایم؟ ۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۴ اخبار فرهنگی اخبار دین ، قرآن و اندیشه رفع شبهاتی درباره مشاهده امام عصر (ع)/ آیا ما تا به‌ حال امام زمان(عج) را دیده‌ایم؟ امام زمان علیه‌السلام نامه‌ای به آخرین نائب خود نوشتند، مبنی بر اینکه: «به‌زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، کسی که ادعای مشاهده (من را) می‌کند. آگاه باشید! هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغ‌گو و افترازننده است.» به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، تشرف به محضر حضرت صاحب‌الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف موضوعی است که آرزوی بسیاری از مردم مؤمن و خداجو است. مردمی که دچار انواع بحران‌ها و گرفتاری‌ها می‌شوند، انواع بلاها و مصیبت‌ها را تحمل می‌کنند اما همه را با یاد امام عصر علیه السلام و شکر به درگاه خدا پشت سر می‌گذارند. با این وجود در میان بعضی از روایت‌ها و مطالبی که از علمای دینی نقل می‌شود، گاهی می‌شنویم و می‌خوانیم که افرادی به محضر مقدس آن حضرت مشرف شده‌اند. این در حالی است که در روایاتی هم تأکید شده کسی که ادعای مشاهده امام زمان علیه السلام را داشته باشد، او را تکذیب کنید و حرفش را باور نکنید. خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام رضا محمدی، محقق و کارشناس دینی، انجام داده به بررسی این نوع شبهات و همچنین نکات و مواردی در زمینه دیدار و ملاقات امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر دینی شرح می‌دهد، تشرف و ملاقات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به چند صورت است. یک صورت دیدار بدون شناخت است. به این شیوه که انسان امام زمان علیه السلام را ببیند اما آن حضرت را نشناسد. این نوع دیدار و ملاقات زیاد اتفاق می‌افتد. به خصوص در موسم حج، در حرم‌های مطهر ائمه اطهار علیهم السلام و حتی در شرایط عادی هم این دیدار اتفاق می‌افتد. ممکن است امام زمان علیه السلام ببینیم و ایشان را نشناسیم، ولی بعدها حدس بزنیم که آن شخصی که به کمک ما آمد یا راهنمایی‌مان کرد، امام زمان علیه السلام بوده‌اند. نوع سوم هم برای بعضی از عالمان دینی و حتی افراد عادی که در ایمان به درجاتی رسیده‌اند که لیاقت تشرف به آستان مقدس حضرت بقیه‌الله العظم ارواحنا له الفداه را پیدا کنند. این اتفاق اصلاً رویداد غریب و غیرعادی نیست. هرچند که بسیار کم اتفاق می‌افتد. رفع شبهه تشرف *در روایات آمده که هر کسی ادعای دیدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشت، او را تکذیب کنید چون دروغ می‌گوید. با این وجود در برخی منابع نوشته شده علمایی بوده‌اند که با آن حضرت ملاقات داشته‌اند و ایشان را از نزدیک زیارت کرده‌اند. این تناقض را چگونه می‌توان پاسخ داد؟ امام زمان علیه السلام نامه‌ای به آخرین نائب خود یعنی علی بن محمد سماوی نوشته‌اند. در این نامه که در موارد آن در منابع مستند هم درج شده، آن حضرت فرموده‌اند هر کسی که قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده و ملاقات کند، او دروغ‌گو است. متن اصلی نامه که در اصطلاح توقیع نام دارد، این است که: «وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم» به این معنا که: «به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، کسی که ادعای مشاهده (من را) می‌کند. آگاه باشید! هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحۀ آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغ‌گو و افترا زننده است.» بیشتر بخوانید: امام زمان(عج) چگونه از قاتلان امام حسین(ع) انتقام می‌گیرد؟ دیدار امام زمان علیه السلام بدون شناخت آن حضرت *با این وجود در بعضی روایت‌ها هم عنوان شده که بسیار اتفاق می‌افتد که مردم امام زمان علیه السلام را می‌بینند، اما آن حضرت را نمی‌شناسند. آیا این مطلب درست است؟ بله. باید دقت داشت که تشرف و مشاهده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به چند صورت است. یک صورت دیدار بدون شناخت است. به این شیوه که انسان امام زمان علیه السلام را ببیند اما آن حضرت را نشناسد. این نوع دیدار و ملاقات زیاد اتفاق می‌افتد. به خصوص در موسم حج، در حرم‌های مطهر ائمه اطهار علیهم السلام و حتی در شرایط عادی هم این دیدار اتفاق می‌افتد. آن طور که از مفهوم غیبت اما زمان علیه السلام برمی‌آید، غیبت آن حضرت به معنای غیبت جسمی آن حضرت نیست. بلکه به مفهوم غیبت شخصیت و شناخته نشدن ایشان است. پس وقتی آن حضرت در مکانی حضور داشته باشند، مردمی که در آنجا هستند ایشان را می‌بینند و ملاقات می‌کنند اما حضرت را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که ایشان، امام زمان علیه السلام هستند. غیبت با نامرئی بودن فرق دارد
*آیه الله حسن زاده آملی:* *می‌خواهم بدانم در باطن به چه صورتی هستم. آیا این امر ممکن است؟* *پاسخ : بله.* هر انسانی می‌تواند باطن برزخی خویش را تشخیص دهد و بفهمد در باطن به چه صورتی می‌باشد. اگر آدمى می‌خورد و می‌خوابد و شهوت به كار می‌برد " *بهيمه*" (چهار پایان غیر درنده) است. و اگر علاوه بر اين سه امر، ضرر و آسيب و آزار به خلق خدا دارد *"سبع"* (حیوانات شرور و درنده) است. و اگر می‌خورد و می‌خوابد و شهوت به كار می‌برد و حيله و مكر و تزوير و خلاف و دروغ و از اين گونه امور با بندگان خدا دارد، *"شيطان"* است. و اگر می‌خورد و می‌خوابد و شهوت به كار می‌برد، ولى صفات سبعى و شيطانى ندارد يعنى مردم و خلق خدا از او آسوده‏ اند، *"ملَك"* (فرشته) است. و اگر علاوه بر مقام ملَكى بسوى معارف و ادراك حقايق عوالم وجود و سير در آنها و سير و سلوک الى اللّه و فی اللّه گرايش دارد، *«انسان»* است. 🔹خلاصه اینکه بشر به پنج گونه تقسیم می‌شود: *بهيمه، سبع، شيطان، فرشته و انسان‏.* حال هر کسی با مطالعه این جملات می‌تواند بفهمد که در باطن به چه صورت است. نیازی نیست انسان به نزد کسی برود که چشم برزخی دارد و از وی بخواهد باطن او را بگوید ...!
قند خون و ژب سنتی
یاوری با مهر مطرح کرد؛ زیرساخت‌های مناسب برای اجرای طرح فلسفه برای کودکان وجود ندارد زیرساخت‌های مناسب برای اجرای طرح فلسفه برای کودکان وجود ندارد رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان می‌گوید اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در کشور الزامات متعددی را می‌طلبد که چنین‌شرایطی وجود ندارد. خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: «فبک» که مختصر فلسفه برای کودکان یا فکرپروری برای کودکان است برنامه‌ای است که متیو لیپمن آمریکایی حدود ۵۰ سال پیش طراحی کرد و بر اساس آن قدرت استدلال، تفکر و داوری کودکان هم پرورش داده شود. این طرح از حدود سال ۱۳۸۶ در ایران هم مطرح شد و نهادها و گروه‌های خاصی شروع به فعالیت در این حوزه کردند ولی یکی از شناخته شده‌ترین متولیان و نهادهای این حوزه گروه پژوهشی فبک در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که به طور مستمر و منسجم در طول این سال‌ها فعالیت‌های متعدد و متنوعی در این حوزه انجام داده است. در کنار این گروه پژوهشی، مراکز و نهادهای دیگری هم مشغول به فعالیت هستند و اتفاقاً یکی از آفت‌های این حوزه موازی کاری و یکپارچه نبودن فعالیت‌هاست ضمن اینکه پس از گذشت بیش از یک دهه فعالیت هنوز یک متن و طرح تدوین شده و تائید شده در این حوزه ارائه نشده که وارد مرحله اجرایی در سیستم و نظام آموزشی کشور شود. برای آسیب‌شناسی این موضوع با الهام یاوری رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان گفتگو کردیم؛ یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان دکترای مهندسی صنایع دارد اما یکی از علاقمندی ها و فعالیت‌های مستمرش در این سال‌ها فلسفه بوده است. در مقطع کارشناسی ارشد فلسفه علم خوانده و چندین کتاب هم در این حوزه نوشته است. «گفت‌وگوهای عمیق برای بچه‌های دقیق» و «ضربان فکر» از جمله آثار او در این حوزه است. وی در ابتدای سخنانش گفت: خیلی هم خوب می‌شود فلسفه برای کودکان در برنامه درسی دانش‌آموزان قرار بگیرد. فلسفه برای کودکان به‌معنی آشنا کردن بچه‌ها با روش‌های استدلال فلسفی و تعقل فلسفی یک ضرورت است و خیلی هم خوب می‌شود که در برنامه درسی دانش آموزان قرار بگیرد اما الزامات متعددی را می‌طلبد که اولین الزام آن تدوین متون فلسفی متناسب با شرایط فرهنگی و اعتقادات و باورهای ما است. متاسفانه اغلب متونی که در حال حاضر تحت عنوان فلسفه برای کودکان در کشور وجود دارد، ترجمه متون غربی هستند و بر اساس نگاه‌ها، باورها و اهداف نظام تربیتی غربی نگاشته شده‌اند به همین دلیل هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ شکلی دوره‌های فعلی که با عنوان فلسفه برای کودکان برگزار می‌شود را مطابق با اهداف تعلیم و تربیت کشورمان نمی‌دانم. فلسفه برای کودکان به معنی آشنا کردن بچه‌ها با روش‌های استدلال فلسفی و تعقل فلسفی یک ضرورت است و خیلی هم خوب می‌شود که در برنامه درسی دانش آموزان قرار بگیرد اما الزامات متعددی را می‌طلبد که اولین الزام آن تدوین متون فلسفی متناسب با شرایط فرهنگی و اعتقادات و باورهای ما استرئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان افزود: الزام دوم هم تربیت نیروی انسانی متناسب با این کار است. ما برای موفق بودن در حوزه فبک به مربیانی نیاز داریم که با این دوره آشنایی کامل داشته باشند و بتوانند بچه‌ها را به درستی هدایت و راهبری کنند. چون آموزش فلسفه برای کودکان فرایندی است که نسبت به درس‌های دیگر تبحر خاصی می‌طلبد تا سوال‌های بچه‌ها به بیراهه نرود. به نظر می‌رسد که برخی از مربیان فعلی فبک آموزش کافی را در این زمینه ندیده‌اند و مربیان آموزش دیده کافی هم برای گسترش فبک در سطح ملی در اختیار نداریم؛ به همین جهت ممکن است عمومی سازی این دوره‌ها در این شرایط مخرب باشد. یاوری در ادامه دلیل نداشتن زیرساخت‌های مناسب برای اجرای این طرح در کشور را تشریح کرد و گفت: واقعیت این است که متخصصان رشته فلسفه تا حد زیادی در لایه‌های بالای علمی متوقف شده‌اند و نتیجه اینکه امروز ما نه تنها کتاب خوب فلسفی برای طرح فبک نداریم، بلکه کتاب‌های درسی خوب فلسفه یعنی کتابی که هم تالیفی و بومی باشد و هم متناسب با اسلوب فهم و زبان آنها باشد برای دانش‌آموزان دبیرستانی هم به حد کافی نداریم. برای دانشجوی رشته فلسفه دوره لیسانسمان هم همینطور است. به نظر می‌رسد که این حوزه، حوزه‌ای نبوده است که به اندازه کافی روی آن سرمایه‌گذاری شود و ما شاهد خروجی خاصی در این حوزه نیستیم.
این نویسنده در ادامه گفت: نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که پیش از آنکه تفکر و دانش فلسفی به بچه‌ها منتقل شود جامعه، خانواده، اولیا و مربیان باید آگاهی کافی را درباره دانش فلسفه پیدا کنند. به دلیل همان خلا و کمبودی که گفتم نوشتارهای فلسفی در سالهای گذشته در مقطع تحصیلات تکمیلی و مراتب بالا متوقف مانده است و بدنه بزرگسال جامعه هم با تفکر فلسفی آشنایی ندارد و ارزش فلسفه را نمی‌داند و فقط اسم‌های بزرگ فلاسفه را شنیده و می‌شناسد. بنابراین هرازگاهی به صورت یک مد و تب فراگیر در جامعه می‌آید و بعد هم فراموش می‌شود. نتیجه اینکه والدینی که فرزندشان را به کلاس‌های فلسفه برای کودکان می‌فرستند اصلاً نمی‌دانند که قرار است چه چیزی به فرزندشان یاد دهند و چیزی که قرار است یاد بگیرند چه تاثیری در زندگی آینده شان دارد. به همین دلیل تلاش‌هایی که صورت می‌گیرد هم کمتر نتیجه می‌دهد. نویسنده «گفت‌وگوهای عمیق برای بچه‌های دقیق» افزود: واقعیت این است که آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین حیطه‌های مسئولیتی دولت‌هاست و هیچ کشوری نیست که حوزه آموزش و پرورش را رها کند و محتوای آموزشی هر کشوری هم راستا با اهداف فرهنگی هر کشوری است. فلسفه برای کودکان در ایران هم مطابق با اهداف فرهنگی کشورمان است ضمن اینکه مقام معظم رهبری هم چندین بار تاکید کردند که به بچه‌ها تفکر فلسفی آموزش داده شود و کلیت مطلب هم راستا با اهداف فرهنگی کشور است منتها تا وقتی که جزئیات این روش آموزشی وارد فضای آموزش و پرورش نشود نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. یاوری اضافه کرد: تصور من این است که نقطه شروع برای تدوین طرح فبک این است که متولیان این امر به شورای عالی آموزش و پرورش مراجعه و مصوبه‌ای از این شورا دریافت کنند مبنی براینکه این دوره وارد برنامه درسی دانش آموزان شود. همزمان باید سازمان پژوهش آموزش و پرورش و دفتر تالیف کتب درسی هم در این فضا درگیر و تربیت مربیان هم آغاز شود. البته همین الان هم شورای عالی آموزش و پرورش و هم سازمان پژوهش با این برنامه آشنا هستند ولی هنوز جزو اولویت‌هایشان نیست. تا وقتی فعالیت در این حوزه محدود به نهادهای خصوصی و شبه خصوصی است که باهم رقابت می‌کنند و بعضاً همدیگر را قبول ندارند، صدای واحد از این حوزه شنیده نمی‌شود و همین تشتت باعث می‌شود که کار پیش نرود. برای پیشبرد کار باید همه این فعالیت‌ها زیر چتر آموزش و پرورش قرار بگیرد. تا وقتی فعالیت در حوزه فبک محدود به نهادهای خصوصی و شبه خصوصی است که باهم رقابت می‌کنند و بعضاً همدیگر را قبول ندارند، صدای واحد از این حوزه شنیده نمی‌شود و همین تشتت باعث می‌شود که کار پیش نرودرئیس سمپاد با اشاره به اینکه فعلاً برنامه‌ای برای اجرای طرح فبک در مدارس سمپاد ندارد توضیح داد: ورود مستقیم فبک به مدارس به دلیل مجموعه مسائلی که گفتم می‌تواند باعث تشتت و تخریب شود بنابراین برنامه‌ای برای اینکه به طور مستقیم فبک را وارد مدرسه کنم ندارم. چون باید ابتدا متن خوب و مربی خوب که اشاره کردم فراهم و بعد این برنامه وارد مدارس شود. سمپاد ۶۸۰ مدرسه در کل کشور دارد و چون موضوع، موضوع حساسی است باید مراقب باشیم که ساختار ذهنی بچه‌ها را تخریب نکنیم ولی دنبال فراهم کردن زمینه‌های ورود فبک به مدارس سمپاد هستم. در حال حاضر با چند شرکت وارد مذاکره شدم که متن استاندارد برای این حوزه تدوین و کم کم کارهایی انجام شود ولی فکر می‌کنم حدود یکی دو سال تا اجرای آن برای اینکه متن درسی شود فاصله داریم. به طور کلی اجرای طرح فبک در مدارس جزو برنامه‌های میان مدت است که حداقل یکی دو سال زمان می‌برد تا اجرا و وارد مدارس شود. وی در پایان از انتشار جلد دوم کتاب «گفت و گوهای عمیق برای بچه‌های دقیق» در آینده خبر داد و گفت: متاسفانه بخاطر مشغله زیاد انتشار جلد دوم کتاب «گفت و گوهای عمیق برای بچه‌های دقیق» کمی به تعویق افتاد اما این بخش هم در دست تالیف است و سعی می‌کنم به زودی آن را روانه بازار نشر کنم. کد خبر 5363917
هدایت شده از 🌺 حدیث روز 🌺
🌻 امیرالمؤمنین علیه السلام: 🍀 صلَةُ اَلرَّحِمِ تَسُوءُ اَلعَدُوَّ وَ تَقِي مَصَارِعَ اَلسُّوءِ. 🍀 صله‌ى رحم بد حال ميكند دشمن را و از افتادن در جايگاههاي بد نگاه ميدارد. 📚 غرر الحکم، ص 420. 💐 @Hadis_roz
ختم قرآن
هدایت شده از ابوالفضل ساجدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 كشف پشتوانه علمي حکم اسلام پس از 1400 سال 🔸 در روايات متعددي سبب طول عمر شمرده شده است. براي نمونه رجوع كنيد به روايتي از امام سجاد در: ( اصول كافي ج2 ص 156) 👈🏼 اخيرا دانشمندان، علت طول عمر مردم جزیره خریستوس یونان را ارتباطات گرم با خويشاوندان ذكر كرده اند. Eitaa.com/Sajedi_ir/ Instagram.com/Sajedi_ir فهرست مطالب كانال: Eitaa.com/sajedi_ir/672
هدایت شده از ابوالفضل ساجدی
19.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#️⃣ Why Did I Become A Muslim - Daud Kim. ❓❓چرا مسلمان شدم؟ 🔹تجربه تامل برانگیر داؤود کیم، (جوان خواننده، رپر و یوتیوب بلاگر کره ای) از اسلام ❗️به دلیل رسانه‌ها، تصویری بسیار منفی از اسلام داشتم،... اما خوشبختانه.... 👈🏼 با عمل به اسلام، خودِ گمشده ام را پیدا کردم... ‼️داستان من، حکایت يك تحول است نه عقبگرد | | | | | | | | 💯 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح @ThrillofPeace Eitaa.com/Sajedi_ir/ Instagram.com/Sajedi_ir فهرست مطالب كانال: Eitaa.com/sajedi_ir/672
‏عکس از یا مهدی
خاطرات سفیر قسمت اول
هدایت شده از سخنرانی های عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 🤔 چگونه عفاف خود را حفظ ڪنیم⁉️ 🎙 🔁 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
انتشار نامه آذری قمی و رسوایی کدیور؛ "اصرار بر جعل برای جعلِ تاریخ" ۱۰ آذر ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۴ اخبار سیاسی اخبار سیاست ایران انتشار نامه آذری قمی و رسوایی کدیور؛ "اصرار بر جعل برای جعلِ تاریخ" تصویر نامه عذرخواهی آیت‌الله آذری قمی از رهبر معظم انقلاب روز گذشته از سوی موسسه انقلاب اسلامی منتشر شد. اقدامی که تلاش‌های مدت اخیر محسن کدیور برای جعلی نشان دادن این نامه را زیر سوال برد. به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، اوایل آبان ماه، نامه‌ای در خبرگزاری‌ها تسنیم و برخی روزنامه‌های کشور منتشر شد که برای اولین بار انتشار عمومی پیدا می‌کرد. این نامه حاوی عذرخواهی و پشیمانی آیت‌الله آذری قمی از رهبر انقلاب در سال 75 بود که متن کامل آن برای اولین‌بار در کتاب "روشن‌بینی امام خمینی" اثر جدید آیت‌الله ری‌شهری منتشر شد؛ البته قبل‌تر آیت‌الله شبیری زنجانی هم در کتاب جرعه‌ای از دریا به وجود این نامه اشاره داشتند. بیشتر بخوانید برای اولین بار منتشر شد: متن نامه تاریخی آیت‌الله آذری قمی در عذرخواهی از رهبر معظم انقلاب بعد از انتشار این نامه و بازتاب آن در رسانه‌های کشور، برخی فعالان ضد انقلاب سعی در زیر سوال بردن اصالت نامه داشتند. از جمله این افراد محسن کدیور از شاگردان آیت‌الله منتظری بود که بعد از انتشار تصویری از این نامه در یکی از خبرگزاری‌های کشور و تفاوت در تاریخ سربرگ‌ این نامه و تاریخی که در کتاب آقای ری‌شهری ذکر شده بود، تلاش داشت صحت چنین نامه‌ای را زیر سوال ببرد. دستاویز کدیور برای این ادعای جعل نامه، مواضع مرحوم آذری قمی در دوسال پایانی حیات خود بود که بیانیه‌ها و سخنرانی‌هایی علیه رهبری و مرجعیت آیت‌الله خامنه‌ای داشت. حرف و حدیث‌ها پیرامون صحت این نامه موجب شد تا 6 مرکز بزرگ تاریخ‌پژوهی کشور در نامه‌ای به دفتر رهبر معظم انقلاب خواستار انتشار اصلِ نامه‌ برای صیانت از حافظه تاریخی ملت و اسناد تاریخی شدند. در بخشی از نامه‌ی این 6 موسسه آمده بود: با توجه به تهافت یاد شده در تاریخ صدور نامه در این منابع و ابهام به وجود آمده پیرامون آن و اهمیت ثبت مضمون نامه به عنوان سندی مهم و عبرت‌آموز در تاریخ انقلاب اسلامی، تقاضامندیم که آن مرکز نظر صریح خود را درباره تاریخ، مضمون نامه و اصالت تصویر منتشر شده از آن نامه، برای صیانت از حافظه تاریخی ملت و اسناد تاریخی که افراد و جریان‌هایی در صدد مخدوش سازی و تحریف آنها هستند، اعلام کند." شب گذشته(9 آذر 1400) دفتر رهبر معظم انقلاب در پاسخ به درخواست مورخان کشور، اقدام به انتشار دو نامه‌ از آقای آذری قمی کرد که یکی در تاریخ 75/3/12 و دیگری در تاریخ 76/2/1 نگاشته شده است. با انتشار این دو نامه به خط آقای آذری قمی، بار دیگر محسن کدیور تلاش کرد که اصالت دو نامه را زیر سوال ببرد. او در حالی مدعی جعلی بودن این نامه‌هاست که رسم الخط نامه‌ی مذکور با نامه‌های قبلی آقای آذری هیچ تفاوتی ندارد؛ از سوی دیگر رساننده این نامه‌ها به دست رهبری یعنی آیت‌الله مسعودی خمینی همچنان در قید حیات است و چندی قبل در مصاحبه‌ای اذعان کرده بود که "کسی که بگوید چنین نامه ای نبوده و آن را انکار کند مشخص می شود که دچار خلاف شده و سوظن دارد. آقای آذری این نامه را با خط خودشان نوشتند و بعد هم خودشان فرمودند یک شب متوسل به قمربنی هاشم شدم و از ان تفکری که داشتم برگشتم." بیشتر بخوانید نامه‌های عذرخواهی آذری قمی توسط دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب منتشر شد اما علت این تلاش کدیور برای شک و شبهه وارد کردن در نامه‌‌های آیت‌الله آذری قمی برای چیست؟ این روند و اقدام قابل تحسین موسسه تنظیم و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای موجب می‌شود تا پروژه‌ی کدیور و کتاب‌هایی که تاکنون نوشته است زیر سوال برود. وی مدتی است با انتشار کتاب‌هایی به بازخوانی زندگی برخی روحانیون می‌پردازد و قصد دارد با واژگون کردن حقیقت، آنها را در مقابل نظام و رهبری قرار دهد و نظام را متهم به برخورد با روحانیون منتقد نشان دهد. یکی از کتاب‌های وی «فراز و فرود زندگی آذری قمی» است که تلاش می‌کند تاریخ را به نفع افکار خود مصادره به مطلوب کند که پیشتر در گزارشی به تفصیل درباره تلاش وی برای جعل تاریخ سخن گفته بودیم. بیشتر بخوانید کدیور و ابتذال در تاریخ‌نگاری انقلاب؛ مطالعه موردیِ «آیت‌الله آذری قمی» روش کدیور برای جعل زندگی‌نامه برخی روحانیون به این نحو است که تلاش می‌کند تا مقاطعی از زندگی آنها که در مخالفت با نظام بوده را پررنگ کند و عواملی که در این تقابل نقش داشته را حذف و اینگونه وانمود کند که انتقادها یا مخالفت‌های آنها موجب شده تا در محدودیت و انواع فشار زندگی کنند. برای مثال در مورد آیت‌الله آذری قمی وی به نامه عذرخواهی از رهبری در سال 75 هیچ اشاره‌ای در کتابش نداشته و یا کمک‌هایی که به وی در پایان عمرش شد هیچ اشاره‌ای نمی‌کند.
با انتشار نامه‌ی اخیر در رسانه‌ها و اقدام به موقع دفتر رهبر انقلاب در انتشار اصل این نامه، آنچه بیش از همه به خطر می‌افتد روش تاریخ‌نگاری کدیور در جعل تاریخ انقلاب است و برای همین تلاش می‌کند تا با جعلی جلوه دادن نامه‌ی آذری قمی مانع از زیر سوال رفتن کتاب‌هایش شود. اقدام اخیر موسسه تنظیم و نشر آثار رهبر انقلاب و همچنین موسات تاریخ‌پژوهی از این حیث درخور توجه و تقدیر است که با انتشار یک سند تاریخی، روش آمیخته با ابتذال کدیور در تاریخ‌نگاری را زیر سوال برده و مانع از تحریف تاریخ شخصیت‌های معاصر می‌شوند و باید باب دستیابی به اسندای این چنینی بیش از گذشته باز شود.
ماجرای عجیب کارت عروسی‌ حمید و فائزه که به دست رهبر انقلاب رسید/ به جای طلا، سرویس نقره خریدیم چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۳کد مطلب: 783771 حمید و فائزه زوجی هستند که علاوه بر آسان برگزار کردن مراسم‌شان از رهبر معظم انقلاب برای عروسی‌شان دعوت کرده‌اند. یک کارت عروسی که به دست رهبرانقلاب رسید +تصاویر به گزارش جهان نيوز، اگرچه چشم و هم چشمی و رسم و رسوماتی که بعضی از آن ها اضافه و اشتباه‌اند شرایط ازدواج را برای جوانان سخت کرده اما هنوز جوانانی هستند که با الگو قرار دادن حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) این امر مقدس راساده برگزار می کنند. حمید و فائزه زوجی هستند که علاوه بر آسان برگزار کردن مراسم شان از رهبر معظم انقلاب در عروسی شان دعوت کرده‌اند. فائزه کوشکباغی بانویی که برخلاف دختران هم سن وسال خودش از تجملات و زرق و برق مراسمات‌اش گذشته تا پیوندشان مطابق میل حضرت زهرا (س) باشد در گفتگو با خبرنگار فارس اینطور می‌گوید: فائزه کوشکباغی هستم متولد 1370 وهمسرم حمید اسکندری متولد 1364.دوسال پیش ازدواج کردیم و حالا کنارهم خوشبختیم. داستان آشنایی ما به اوایل مهر سال 97 برمی‌گردد. فائزه داستان آشنایی و ازدواجش را اینگونه برای ما تعریف می‌کند: «عصر یه روز پاییزی وقتی داشتم اینستا گردی میکردم برایم یک پیام آمد. پیام برای یک آقا بود که زیر یکی از پست هایم نوشته بود:«میتونم دایرکت مزاحمتون بشم؟» من جواب ندادم دوباره بهم پیام داد و از من خواست که اجازه بدهم چند لحظه صحبت کنیم. بالاخره راضی شدم وآمد دایرکت. خیلی محترمانه نوشته بود «سلام قصدم مزاحمت نیست از مطالب و محتوای پیج و طلبه بودنتون خوشم اومده و دنبال یک همسر مذهبی هستم و قصد ازدواج دارم.اگرموافق باشین زیر نظر خانواده ها با هم بیشتر آشنا بشویم» چند جمله ای هم در رابطه با شغل‌اش، خانواده اش و خودش برایم توضیح داده بود. جواب دادم و گفتم ازدواج به سبک مجازی را نمی پسندم و نمی توانم بهش اعتماد کنم. حمید دوباره شروع کرد به صحبت کردن و برایم مفصل از خودش گفت آخرش هم عکسی برایم فرستاد که راحت‌تر اعتماد کنم. چند روزی طول کشید تا درباره پیشنهادش فکر کردم و راضی شدم زیر نظر خانواده ها باهم صحبت کنیم. اولین دیدارمان هم در بهشت زهرا بود. دوست داشتم ازدواجم مطابق میل حضرت زهرا باشد بعد از چندین جلسه آشنایی که با هم داشتیم حمید با مادرش برای خواستگاری به خانه ما آمد.در جلسات خواستگاری سعی می کردم تا حدی که می شود همه چیز مطابق میل حضرت زهرا(س) باشد. گرچه من هم مثل همه‌ی دخترها دلم می‌خواست در مراسماتم لباس‌های خاص و چشم‌گیر بپوشم اما این کار را نکردم. ترجیح دادم از همان اول ساده شروع کنیم تا درگیر تجملات و اسراف نشویم. البته اینطور نبود که ظاهر و آراستگی ام برایم اهمیت نداشته باشد. با لباس‌هایی که داشتم ویا از افراد درجه یک زندگی‌ام امانت می گرفتم همیشه ظاهری مرتب و آراسته داشتم. مخالف مهریه سنگین بودم خانواده ام اصلا با ۱۴سکه موافق نبودند و می‌گفتند حداقل مهریه‌ات ۵۹ سکه به نیت ابجد نام امام زمان باشد.اما خودم دوست داشتم مهریه ام جوری باشد که حضرت آقا خطبه عقدمان را بخوانند. حمید هم به خانواده‌ها گفته بود می‌خواهم مهریه فائزه طوری باشد که هر زمان مطالبه کرد بتوانم آن را پرداخت کنم. بلاخره به هر سختی ای که بود خانواده ها را متقاعد کردیم که مهریه سنگین خوشبختی نمی آورد و به همین 14 سکه رضایت دهند.به درخواست حمید و برای برکت زندگی مان یک سفر کربلا هم به مهریه‌ام اضافه شد. سرویس عروسی‌ام را نقره برداشتم ما خیلی سعی می کردیم که ازدواج آسانی را شروع کنیم و اصلا درگیر تجملات و چشم وهم چشمی ها نشویم. مخصوصا که همسرم از نظر مالی در آن زمان در تنگنا بود. به پیشنهاد من برای وسایلی که لازم نبود هزینه نکردیم. مثلا اتو مو،سشوار،فرمو و....را چون از دوران مجردی داشتم نخریدم.بیشترمناسبت ها هم به حمید می گفتم که کادو و هدیه نمی خواهم ویا حداقل هدیه های گران قیمت و سنگین برایم نخرد. می توانستم مثل بعضی از دخترها بگویم از هرچیزی بهترین و ایده آل ترین اش را می خواهم .آن وقت حمید مجبور می شد برای تامین خواسته های من قرض کند اما دلم نمی خواست سختی ادای قرض در زندگی مشترک مان باشد.
یشنهاد خرید سرویس نقره را خودم به حمید دادم. وقتی دیدم نگران هزینه ها است گفتم من مشکلی با خرید سرویس نقره ندارم. حمید هم چون واقعا در مضیغه مالی بود قبول کرد و گفت هر زمانی که شد برایم یک سرویس طلا می خرد. حالا تنها مشکل مان راضی کردن خانواده ها مخصوصا پدر و مادرم بود. خیلی آرام و با استرس به خانواده ام گفتم که ما نمی توانیم سرویس طلا بخریم و بودجه اش را نداریم. خب معمولا همه پدر و مادرها برای رفاه و آسایش فرزندشان دوست دارند که بچه ی شان از هرچیزی بهترین را داشته باشد. بخاطرهمین اول مخالف بودند ولی من برای خانواده ام توضیح دادم که فعلا نمی توانیم بخریم و اگر هم بخواهیم طلا بخریم باید قرض کنیم و دوست نداریم برای چیزی که ضروری نیست زیر بار قرض بریم و خداروشکر در نهایت راضی شدند.چند روز قبل از مراسم عروسی به بازاررفتیم وبعد از اینکه حسابی گشتیم یک سرویس خوب و قشنگ با قیمت مناسب پیدا کردیم و خریدیم ومن واقعا از خریدنش خیلی راضی هستم. مراسم عقدمان خیلی ساده برگزار شد هر روز که می گذشت و به روزعقد نزدیکتر می شدیم استرس من هم بیشتر می شد.یک روز قبل ازعقد با خواهرشوهرم و خواهرم رفتیم برای خرید لباس،همه بازار را زیر و رو کردیم تا یک لباس ساده و زیبا و در عین حال با قیمت مناسب بخریم.یک شال سفید هم خریدم. شب عقد از خدا خواستم کمک مان کند که واقعا الگوی مان درسادگی و قناعت حضرت زهرا باشد و دلمان به داشته های مان راضی باشد. روز عقدم یک لاک صورتی خریدم و خودم زدم. حتی آرایشگاه هم نرفتم در حد مختصر و مفید، خودم آماده شدم و با وسایلی که داشتم موهایم را تزیین کردم.حتی نمی دانستم همسرم برایم دسته گل میخرد یا نه!توی دلم می گفتم خداکند یادش باشد که باید برایم دسته گل بخرد. وقتی آمد که به محضر برویم یک دسته گل با 10 شاخه گل رز برایم خریده بود. مراسم ساده ای داشتیم، یک محضر با قیمت مناسب و فضای دنج پیدا کرده بودیم که از آنجا با هم بودن مان راشروع کنیم.خداروشکر همه چیز خوب پیش رفت ،مهمان های زیادی دعوت نکردیم و هیچ اسراف یا موارد اضافی و بیهوده ای در مراسم‌مان نبود. اولین کارت عروسی را برای امام زمان گذاشتیم زمان مجردی‌ام که کتاب خاطرات شهید طلبه مصطفی ردانی پور را می خواندم ، نوشته بود نزدیک عروسی‌اش، یک کارت نوشته و برای امام زمان به جمکران برده و از ایشان خواسته در حق‌شان پدری کنند و به عروسی بیایند.خیلی به دلم نشست و نیت کردم هرزمان ازدواج کردم من هم، اول از اهل بیت بخواهم به عروسی ام تشریف بیاورند و قدم روی چشمانم بگذارند.کارت ها راکه نوشتیم توسل کردم به حضرت زهرا و امام زمان و ازشان خواستم تنهای‌مان نگذارند. با اینکه ما برای‌شان هیچوقت بچه های خوبی نبودیم اما بزرگی کنند و به مجلس مان بیایند. کارت عروسی مان را برای رهبر فرستادیم به غیر از کارتی که برای امام زمان(عج) کنار گذاشتیم یک کارت هم برای رهبر نوشته بودیم از شانس خوبم که نمی‌دانستم واقعا کارت را چه جوری به دست حضرت آقا برسانم یک روز در حوزه گفتند که فردا از طرف بیت رهبری به حوزه می‌آیند و اگر نامه یا دلنوشته ای دارید برای آقا بنویسید.خوشحال شدم کارت عروسی مان را برداشتم و همراه یک نامه بردم وگفتم«مراقب باشین و برسونین به دست دلبر» ما اعتقادمان بر این بودکه نَفس رهبری حق هست و واقعا انسان، مخلص و خاصی هستند و برای‌مان مهم بود وقتی از امام زمان (عج) دعوت می کنیم از نائب شان نیز که در غیبت امام، ولی ما هستند دعوت کنیم. هرچند می‌دانستیم که این کار صرفا از روی آرزوی خودمان است اما همین که مطمئن بودیم برای‌مان دعا می‌کنند، برای‌مان خیلی ارزشمند بود. رهبر برای عاقبت به خیری‌مان دعا کردند مدتی بعد از عروسی مان از طرف پست برایم یک بسته آمد. باز کردم و تا نامه بیت را دیدم واقعا دست هایم یخ زد. آنقدر خوشحال بودم که سر ازپا نمی شناختم. باورمان نمی شد که آقا جواب داده باشند.خیلی خوشحال بودیم ،همسرم باور نمی کرد و می گفت واقعا جواب دادند؟واقعا برای‌مان هدیه هم فرستادند؟ می گفت «آدم وقتی روز عید غدیر از دست یه سید هدیه میگیره چقدر خوشحال میشه چون از دست محب و شیعه امیرالمومنین هدیه گرفته اما این خیلی فرق داره چون هم سید هستن هم امام و رهبر یک کشور مسلمون هستند و دعای خیرشون،میتونه معجزه کنه تو زندگیمون و اول زندگی به ما شور و انگیزه بیشتری بده» آقا در نامه ای که فرستاده بودند برای مان دعاکرده بودند برای خوشبختی و عاقبت بخیری مان. برایم یک چادر مشکی ، قرآن، کتاب، و چفیه به عنوان هدیه فرستاده بودند. اصلا حسی که داشتم را نمی توانم وصف کنم. حمید با قرآنی که فرستاده بودند قرآن خواند و من هم با عشق با پارچه مشکی برای خودم یک چادر دوختم. به خودم گفتم «این چادر از طرف نائب امام زمانته باید قدر بدونی و باهاش نماز بخونی و دعا کنی برای ظهور امامت.»