#شعر #حروف_الفبا
آ اول آفتابه صبح شده وقت کاره
ب اول بلبله جاش تو درخت و گله
پ اول پلنگه که حیوونی زرنگه
ت اول تربچه که گرده مثل بقچه
ث اول ثریاست ستاره ای در هواست
ج اول جوانه رو شاخه دانه دانه
چ اول چراغه دست نزنین که داغه
ح اول حیوانه فرمانبر انسانه
خ اول خروسه که مرغ براش عروسه
د اول دهانه که توی آن زبانه
ذ اول ذره است پایین کوه دره است
ر اول رودخونه که آب تو اون روونه
ز اول زرافه حیوونی خوش قیافه
ژ اول ژیانه کوچیکتر از پیکانه
س اول سلامه که اولین کلامه
ش اول شمشاده تو خونه ها زیاده
ص اول صابونه چشمارو میسوزونه
ض اول ضعیفه قوی اونو حریفه
ط اول طنابه که روش لباس میخوابه
ظ اول ظاهره مخالف باطنه
ع اول علیه امام اولیه
غ اول یه غاره که توش چراغ نداره
ف اول فنجانه که دوست استکانه
ق اول قورباغه ست گاهی توی رودخانه ست
ک اول کلاغه که لونه اش تو باغه
گ اول گلابی یه میوه ی حسابی
ل اول لک لکه لنگ درازش تکه
م اول میمونه که حیوونی شیطونه
ن اول نهنگه که حوض براش چه تنگه
و اول وروجک یه آدمک کوچک
ه اول هندونه که توش هزار تا دونه
ی اول یخچاله که یخ تو اون زیاده