فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺ای شنونده ی دعاها بشنو دعاهای مرا الهی آمین🤲❤️
🌱خداجـــــان!!!
لطفا منو وردار بذار ڪنار اون پنجره ڪه
هر روز پرده شو میزنی ڪنار !
منو وردار بذار ڪنار دلخوشیهات،
اونجا ڪه هروقت ازم خسته ای سراغشون میری!
منو وردار بذار ڪنار دستت،
اونجا ڪه هر وقت ؛
چشم بسته دست می ڪشی پیداش می ڪنی!
منو وردار بذار لای ڪتاب #ڪلامت ،
جای همه شخصیتای خاطرخواهت!
منو وردار بچسبون رو خورشیدت ،،،،
اونجا ڪه چشات هر صبح روش وا میشه....
یادت نره، اول از همه منو ورداری ...
جانان ! میدونم خواستم زیاده ... ولی خودت بد عادت ڪردی این #اشرف_مخلوقاتت رو ♥️
آرامش با #خدا
❤️
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بـڛــْݥـ رݕــــْ أݪځڛـــےݩ🌹
ݥآ تݜنہ عݜقيݥ و ݜنیڋيݥ ڪہ ڲڣټݩڋ ڔڣع عطݜ عݜق...فقط ݩآݥ#حڛیݩ اڛٺ...
❣#سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ...
▫️سلام بر تو آنگاه که زلال حمد الهی را در بستر تشنه ی نماز جاری میسازی!
و سلام بر تو و گریه های تو در کُنج غربت، که هر روز برای گناهان امّتی که فراموشت کردهاند استغفار می کنی
#سلام_امام_زمانم 💚
سلام ای مهربان آقای عالم
سلام ای آسمان مرد زمینی
سلام ای ناخدای کشتی عشق
بگو یابن الحسن پس کی می آیی؟
🌤 اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#السلام_علے_العشـق ❤️
روزی دیگراست
و عطر کــــربلا
عجب شش گوشه نابت
بوسیدن دارد آقا..!
#اللهم_ارزقنا_کربلا 💔 😭
#صبحم_به_نام_شما
استاد فرهمند - دعای عهد.mp3
1.54M
#قرار_عاشقی💚
📖دعای عهد
✨اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج✨
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم👇🏻
✍ متانت، گاهی به چشم میآید و میبینیمَش !
گاهی در تمام تاریخ ریشه میکند و دیگر چشمها، مخاطبِ ادراکاَش نیستند ...
سلولهایِ زمین و زمان، در برابرش، قد خم میکنند!
✦ امّالبنین سلاماللهعلیها ، یک متانتِ مجسّم نیست!
جَریان متانت است که در تاریخ جاری شده، و هر قلب بیداری، لمسش میکند.
✦ قلبها، حد و مرز نمیشناسند!
عظمتِ ادب، تا آنجا، نَفْسِ انسان را کِش میدهد، که تمام انسانهای زمین، تا آخر زمان، در پناهش اَمن خواهند بود.
حضرت #ام_البنین علیهاالسلام
#مادر_ادب
🖤 #امام_حسن_عسکری علیه السَّلام میفرمایند:
🍃 کسی که پاکدامنی خصلت او باشد و بخشندگی زیورش، با تمجید و ستایشی که از او میشود از دشمنانش انتقام گیرد و به سبب نیک نامی از عیبجویی دیگران مصون ماند.
📖 بحارالأنوار، ج69، ص407
#درمحضراهل_بیت
الهی
در اولین روزهفته
به زندگیمان سرسبزی
وخرمی
و ازنعمتهای بیکرانت
سیرابمان کن
ب روحمان آرامش
ب زندگیمان محبت
وبه قلبمان مهربانی
عطاکن
سلام صبح بخیر💐💐💐💐
⭕️ قوت عجیب شیعیان در زمان ظهور!
❌ #رؤساى روى زمين و حكمرانان زمین بعد از ظهور امام
🌼 قَالَ أبُو عَبْدِ اللهِ عليه السلام: (يَكُونُ شِيعَتُنَا فِي دَوْلَةِ الْقَائِم عليه السلام سَنَامَ الأرْض وَحُكَّامَهَا، يُعْطَى كُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ قُوَّةَ أرْبَعِينَ رَجُلاً) ، وَقَالَ أبُو جَعْفَرٍ عليه السلام: (اُلْقِيَ الرُّعْبُ فِي قُلُوبِ شِيعَتِنَا مِنْ عَدُوَنَا، فَإذَا وَقَعَ أمْرُنَا وَخَرَجَ مَهْدِيُّنَا كَانَ أحَدُهُمْ أجْرَى مِنَ اللَّيْثِ وَأمْضَى مِنَ السَنَان يَطَاُ عَدُوَّنَا بِقَدَمَيْهِ وَيَقْتُلُهُ بِكَفَّيْهِ)
👤 شيخ مفيد در كتاب اختصاص از حضرت صادق (ع) روايت ميكند كه فرمود:
💚 شيعيان در #دولت قائم #رؤساى روى زمين و حكمران آن ميباشند. بهر مردى از آنها #قوت چهل مرد داده مى شود سپس فرمود: امام محمد باقر فرمود: #پيش از قيام قائم وحشت دشمنان در دل شيعيان ما جاى ميگيرد. وقتى قائم ما ظاهر گشت، و مهدى ما خروج كرد، هر يك از آنها از #شير دليرتر و از نيزه چابك ترند، بطورى كه دشمن ما را زير پاهاى خود له ميكنند و با #كف دست بقتل مى رسانند.
📙کتاب اختصاص ص۲۶
#قوت_شیعیان_در_زمان_ظهور
🔹 zoho313or
[فرستاده شده از روشنگری اسلامی]
📌حکایتی آموزنده از سلمان فارسی
در روضه كافى ( ج 8، روايت 203 )آمده است:
🔵 روزى سلمان فارسى در مسجد پيغمبر نشسته بود.
عده اى از اكابر اصحاب نيز حاضر بودند.
سخن از اصل و نسب به ميان آمد.
🔵 هر كسى درباره اصل و نسب خود چيزى مى گفت و آن را بالا مى برد. نوبت به سلمان رسيد.
به او گفتند:
تو هم از اصل و نسب خودت بگو.
🔷 اين مرد فرزانه و تعليم يافته و تربيت شده اسلامى به جاى اينكه از اصل و نسب و افتخارات نژادى سخن به ميان آورد، گفت:
🔷 «انَا سَلْمانُ بْنُ عَبْدِ اللَّه»
من نامم سلمان است و فرزند يكى از بندگان خدا هستم،
🔷 «كُنْتُ ضالًّا فَهَدانِىَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمُحَمَّدٍ» :
گمراه بودم و خداوند به وسيله محمد مرا راهنمايى كرد،
🔷«وَ كُنْتُ عائِلًا فَاغْنانِىَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ»:
فقير بودم و خداوند به وسيله محمد مرا بى نياز كرد،
🔷«وَ كُنْتُ مَمْلوكاً فَاعْتَقَنِىَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ»:
برده بودم و خداوند به وسيله محمد مرا آزاد كرد.
🔵 اين است اصل و نسب و حسب من.
🔵 در اين بين، رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شد و سلمان گزارش جريان را به عرض آن حضرت رساند.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله رو كرد به آن جماعت كه همه از قريش بودند و فرمود:
🔸 «يا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ انَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دينُهُ، وَ مُروءتَهُ خُلْقُهُ، وَ اصْلَهُ عَقْلُهُ» :
يعنى اى گروه قريش، خون يعنى چه؟ نژاد يعنى چه؟
🔷 نسب افتخارآميز هركس دين اوست.
مردانگى هركس عبارت است از خلق و خوى و شخصيت و كاراكتر او.
🔷 اصل و ريشه هركس عبارت است از عقل و فهم و ادراك او.
چه ريشه و اصل نژادى بالاتر از عقل؟!
🔷 يعنى به جاى افتخار به استخوانهاى پوسيده گنديده، به دين و اخلاق و عقل و فهم و ادراك خود افتخار كنيد.
🔷 راستى، بينديشيد ببينيد سخنى عالى تر و منطقى تر از اين مى توان ادا كرد؟!
✍️ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خدمات متقابل اسلام و ايران)، ج14، ص: 75-74- با ویرایش جزئی
#روشنگری_اسلامی
#حکایت_زیبا
نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه داران کاروانسرای کلگه مسجدسلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود* تا خدا را زیارت کند
تمام روزها روزه بود.
در حال اعتکاف.
از خلق الله بریده بود.
صبح به صیام و شب به قیام.
زاری و تضرع به درگاه او شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر برو خدا را زیارت خواهی کرد
نصراله سیچونی از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه های بازار شوشتری ها از پی دکان می گشت...
میگوید : پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد،
قصد فروش آنرا داشت...
به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی
پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟
مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند.
بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.
مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟
مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟
پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود!
مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی،
امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!
پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!!
مسگر گفت: ابدا"
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!!
پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد.
نصراله سیچونی گفت : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم :
عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!!
اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند
آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری؟!!!
مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم!!!
من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که
ندایی با صدای بلند گفت:
با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!
دست افتاده ای را بگیر و بلند کن، ما خود به زیارت تو خواهیم امد
گر دست فتاده ای بگیری مردی
🌺🌹🥀
#فلسفی
براستی کدام برترند ؟
دستی که گره ای رو باز کنه
یا چشمی که فقط ببینه و دلسوزی کنه ؟
🌺🌹🥀
ما چشمه نوریم بتابیم و بخندیم
ما زنده عشقیم نمردیم و نمیریم
از شوق تو بی تاب تر از باد صباییم
بی روی تو خاموش تر از مرغ اسیریم
سلام دوستان صبحتون عالی
روزتان به کام