✨﷽✨
⚜️ حکایتهای پندآموز⚜️
✨محاسبه اعمال✨
✍️جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکهای بود که ماری 🐍به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد.
پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه گمان بدی بردم.
⁉️جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟
🔹پیر گفت: بلی.
⁉️ جوان گفت از کجا مطمئنی؟
🔹 پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها میشوند زود میفهمم و بلافاصله توبه میکنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا میشوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم میشود و زودتر میتوانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشهی آن بلا را بشناسی.
✴️بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه مینویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه میشود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را میدانی که از کدام گناه تو بوده است.
📚 حکایتهای معنوی
زندگی هیچ گاه به بن بست نمیرسد
کافیست آرام شویم وچشم باز کنیم
و راههای گشوده ی بیشماری را
رو به روی خود ببینیم
خدا که باشدهرمعجزه ای ممکن میگردد.
Reza Narimani - To Ke Bashi Delam Dige Nemilarze (128).mp3
5.05M
حسینِ من !'
دستانم را بلند مۍکنم تا دستانم در دستان مھربانت جایبگیرند . .
حسینجانم' براتِ کربلایمان را به دستان مھربانِ خودت امضا کن .
ما از تو بهغیر تو نداریم تمنا . .
34.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏯ #شور
🎶 دستامو گره زدم به پرچم
🎤 #کربلایی_امیر_برومند
⚫️ وداع با #محرم
◼️ #امام_حسین(؏)
⏺ #استوری
⏪ صوت مذهبی
◀️ پادڪست مذهبی
💠 شهید محمّد ابراهیم همّت
☀️ سر تا پاش خاکی ، و از سوزِ سرما چشماش سرخ شده بود. از چهرهاش معلوم بود که خیلی حالش ناجوره؛ اما رفت وضوگرفت
☀️ تا نماز بخونه. گفتم: شما حالت خوب نیست، لااقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور، بعد نماز بخون.
💫سرِ سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم... کنارش ایستادم.
☀️ حس میکردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین. برا همین تا آخر نماز کنارش ایستادم تا اگه خواست بیفته، بگیرمش. محمد ابراهیم حتی در اون شرایط سخت هم حاضر نشد نمازِ اول وقت رو از دست بده...
📚 یادگاران «کتاب همت» ، صفحه 56 به روایت همسر شهید.
#نماز_اول_وقت
#پیام_رسان_فرهنگ_نماز_باشیم