اونجا که قیصر امین پور میگه:
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟
بی رنگتر از نقطهی موهومی بود
این دایرهی کبود اگر عشق نبود
از آینهها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟
در سینهی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمیگشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود...؟
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونجا که تسلیم دلبر شدی؛
بقول مولانا جان:
"بگو به عشق: بیا گر فتاده میخواهی
چنان فتاد که خواهی، بیا و بردارش"
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عشق_مذهبی
بیدلیلشدیهمهدَلیلَم'👼🏼🌟 🩵
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
جایزه ي اسکار بهترین تعریف از غربت
میرسه به مولانا که میگه :
غربت آن است که با جمعی و جانانت نیست
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و كأن وُجودك وسيلة لحُبّ الحَياة!
و انگار که بودنت، دست آویزی ست برای دل بستن به این زندگی! 🤍
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوهرم معلم روستا های کوچک بود که دخترای کم سن و سال رو فریب میداد و...
اينقدر فكر كردم كه با ترمز ماشين به خودم اومدم ، پريشون و با نگرانی اطرافم رو نگاه كردم كه ديدم اول آبادی راننده نگه داشته ..
متعجب پرسيدم :
_ آقا چرا نگه داشتی ؟
_ با عصبانیت گفت : چون دوساعته دارم صدات میکنم جواب نميدی خواهر من كجا باید بريم ؟
فهميدم وقتی كه تو فكر و خيال غرق بودم باهام حرف زده و من متوجه نبودم چاره ای نداشتم جايی هم نبود كه برم آخرين راهی كه پيش پام بود همين بود كه برم خونه آقام ..
دست از پا كوتاهتر آدرس خونه آقامو دادم و وقتی رسيدم از راننده خواستم بمونه ..
در كه زدم مامانم درو باز كرد و به محض ديدنم خوشحال شد و جلو اومد بغلم كرد
_ ای دختر بخت برگشته من كجا بودی اين همه روز با خودت نميگی مادرم سکته میکنه ؟
بی توجه به حرفای مامان گفتم :
_پول ندارم كرايه اين ماشين رو حساب كنيد
مامان با صدای بلندی فرحناز رو صدا كرد و گفت : فرحناز كيف منو بيار ..
وقتی وارد خونه شدم زير لب غر ميزدم
مامانی كه يك عمر نگفت دخترم زنده يا مرده حالا ميگه كجا بودی دلم برات هزار راه رفته...
وقتی مامان اومد داخل خونه
فرحنازم پشت سرش اومد مامان رو به روم نشست و گفت :
_دختر كجا بودی اين ده پونزده روز ؟
شوهرت روزگار نذاشت برامون ...
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!
@vlog_ir
-علی بن ابیطالب، فاطمه را دفن کرد،
خاک دستش را تکاند،
غم به او حمله ور شد.
اشک ها روی گونه هایش سرازیر شد.
رو به قبر رسول خدا کرد و گفت:
-ای رسول خدا!
در ماتم دخترت،صبرم کم شد
و جسمم در این مصیبت،ضعیف گشت..
انا لله و انا الیه راجعون..
امانت، بازگردانده شد...زهرایم را ربودند!
اندوام بب پایان است
و شب هایم به بی خوابی میگذرد..❤️🩹
@vlog_ir