24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نکات_آشپزی
با یاد گرفتن کاربرد هر ادویه میتونی غذاهاتو خوشمزه تر کنی 😋😋
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
اونجا که محمود درویش میگه:
در من امیدیست
میاید و میرود،
اما هرگز نمیگویمش بدرود!
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر
تنهایی را چگونه میتوان وصف کرد؟
عارضهای است که در خلوت میآید
در شلوغی هم میآید!
اتفاقا در شلوغی بیشتر حس میشود...
چون در جمع هستی ولی همانی که میخواهی، نیست!
همه هستند ولی او نیست ...
اویی که باید باشد تا انیس تنهاییات باشد، نیست
شاید با کسی باشی، ولی تنها باشی...
این میشود آغاز یک تنهایی طولانی و شاید بیانتها!
و کسی چه میداند تنهایی چیست
حتی همانی که کسی را ندارد نمیفهمد این نوع تنهایی را!
و این تلخ است ...
ای کاش کسی هم پیدا میشد، با دلهای تنهای ما کمی گرم بود :)
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
حق مطلب رو فاضل نظری ادا كرد اونجا
كه گفت؛
دلم بدون تو غمگین
و با تو افسردهست،
چه کردهای که
ز بود و نبودت آزردهست!
@vlog_ir
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانه_داری #ترفند
یه ترفند عالی
میدونم که حتما از امتحانش راضی میشی😍
یه سیم ظرفشویی بگیر زیادم گرون نیس وکاملا به صرفه اس ویدونه تی بکش روی تمام سطوح کاشی جرم گرفته😍
فقط دعام کن همین...
شمام تجربه ای دارین باهامون درمیون بزارین🙏🏻🙏🏻
بفرست به کسایی که دوسشون داری بزار همه راحت شن🎀💕
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
اونجا که مولانا میگه:
مطلب تویی، طالب تویی
هم منتها، هم مبتدا.
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت پدرم خونه نبود نامادریم برادرش رو به جونم مینداخت یه روز از ترس به خونه همسایه پناه بردم ولی نامادریم پیدام کرد و به برادرش گفت منو...
عاشقانه ای برای زندگی
هر وقت پدرم خونه نبود نامادریم برادرش رو به جونم مینداخت یه روز از ترس به خونه همسایه پناه برد
برگشتیم خونه ننه از بین حرفای عمه هام متوجه شدم خانواده مامانم اومدن مراسم ، خیلی دلم میخواست ببینمشون ولی مژگان از وقتی خبر دار شد که اونا اومدن منو کشوند تو یکی از اتاقا و تهدیدم کرد که اگه نزدیکشون بشم به بابام میگه با عماد بازی کردم!!!
من و مژگان با چند تا خانم دیگه تو اتاق بودیم که خواهر آقا " عمه خانم اومد تو اتاق و به مژگان گفت : چرا بچه رو آوردی اینجا زندونی کردی ، این بچه از دست نگاه کردنت زهر ترک میشه چشماتو گرد کردی نگاش میکنی بهش والله منم میترسم ازت !
مژگان در جوابش گفت : عمه خانم اگه میخوای بذارمش ول بره وسط حیاط و قاطی پسرا هر کاری دلش میخواد بکنه خوبه، میدونین مامانش چیکار کرده اینم بچه همونه عمه خانم که از شنیدن حرف مژگان خیلی عصبانی شده بود ، دستمو گرفت ، برد بیرون و تو چهارچوب در رو به مژگان گفت : امیدوارم در به در بشی که این بچه رو ترسو و گوشه نشین کردی ، خدا لعنتت کنه دست تو دست عمه رفتم بیرون ..
حیاط خیلی شلوغ بود منم که زیاد کسی رو نمیشناختم پشت عمه خانم قایم شده بودم که متوجه شدم یه پیرزن شل شل کنان داره میاد سمتم و در حالی که چشماش پر از اشکه دستشو روی سرم کشید و با بغض گفت: باران گلی ننه خوبی ؟ چقد شبیه مامانت شدی؟ منو میشناسی ؟
هیچ نظری در موردش نداشتم نمیشناختمش !
بعد از صحبتاش با عمه خانم تازه متوجه شدم مادر مادرمه و من بعد از این همه سال برای اولین بار دیده بودمش ، ننه رو کرد به چند تا مردی که پشت سرش ایستاده بودن و گفت : باران اینا داییهات هستن ، ولی بر عکس ننه دایی هام سرد و بی تفاوت از کنارم رد شدن
ننه بغلم کرده بود و با اشکهایی که تمومی نداشت مدام میگفت : چقدر شبیه مامانتی ، بمیرم برات که طعم مادر داشتن رو نکشیدی خدا باعث و با نیش رو لعنت کنه که یکدفعه مژگان دستمو کشید و منو به زور ازش جدا کرد و گفت : مامانش منم از کدوم مامان حرف میزنی همون مامان که وقتی شوهر و بچه داشت عاشق یکی دیگه شد ؟!!!
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
#به_وقت_عاشقی
دستش نمی رسد به ضریح شما ولی
بر گنبد تو بوسه زده دانه های برف♥️
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
دقت کنید که پدر و مادرتان را
راضی نگه دارید،
اگر از دنیا رفته اند سحرها هنگام
نمازشب برایشان دعا کنید.
اگر وضع مالی تان خوب است برایشان
گوسفند بکشید و قربانی کنید.
هرچیزی که پدر و مادرتان در زمان حیات
دوست داشتند برایشان خیرات بدهید
که به آنها میرسد..🌱
@vlog_ir
⇠نگرانِ آدمهای اطرافَم نباش!⇢
🌙⁞ تو برایَم آنقدر ماه هستی ⁞💛،
که هیچ ستارهای به چشمَم نمیآیَد◡‿◡
@vlog_ir