eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی
20.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
15.4هزار ویدیو
3 فایل
عاشقانه ای برای زندگی‌....... تو این‌کانال حرف های دم گوشی بانوان زده میشه آقایون لف بدن مجبور به ریمو نشم **یاد بگیریم شاد زندگی کنیم** ❤️❤️ 🦄🌱 از آشنایی هاتون برام بگین @M_dkhsh https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه ای برای زندگی
بهارم تو تنها زنی هستی که تو این دنیا میشه بهش فکر کرد ولی چه فایده ؟ حتی از فکر کردن بهت هم ترس دار
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
ولی به عنوان یه زن از درون متلاشی شده بودم . انگار همه زندگیمو باخته بودم ، وقتی با امیر ازدواج کردم
بهار تقریباً هشت ماهه بود که کم‌کم حال امین بد شد ، این وسط از همه بیشتر امیر بود که ناراحت بود مدام شبا به امین فکر می‌کرد و می‌گفت برادرم اگر طوریش بشه من از غصه دق می کنم توی دلم با خودم میگفتم چشمت به زنشه و اونوقت از غصه مریضیه برادرش شب خواب نداره؟ هشت‌ماهگی بهار بود که تصمیم گرفتن که امین دوباره قلبشو عمل کنه یکی از دریچه های قلبش مادرزادی مشکل داشت و تا حالا یه بار عمل کرده بود و این بار دوم بود که عمل می‌کرد دکترا می‌گفتن عمل سختی نیست اما ممکن که جواب نگیره و مجبور بشه راه‌های دیگه رو امتحان کنه . امین قلبشو عمل کرد ، توی تمام روزایی که حالش بد بود مدام به این ماجرا فکر می‌کردم که امین اگر بمیره من باید توی این زندگی چی کار کنم؟ نه بچه ای دارم و نه عشق و علاقه‌ای بین من و امیر هست فقط یه چیز مارو بهم وصل می‌کنه و اون اسمی که توی شناسنامه هامونه. امیر خیلی مرد خوبی بود به من و زندگیش خیلی می‌رسید ولی توی زندگی ما هیچ عشق و دوست داشتنی نبود . عمل امین موفقیت‌آمیز بود حالش خوب شد و بعد از خوب شدن حالش تقریباً دو هفته بعد بچه‌اش به دنیا اومد اسم دخترشو گذاشتن آلاله . آلاله خیلی شبیه به مادرش بود از همون روزای اول علاقه امیر به آلاله مشخص بود آلاله هرچه بزرگ‌تر می‌شد قشنگیش بیشتر می‌شد کم‌کم دیگه شبیه مادرشم نبود و از اون خیلی خوشگل تر شده بود . آلاله چهار ماهش بود که یه شب خواهر امیر حدوداً ساعت سه بود که زنگ زد به خونمون ، امیر خواب بود و من از جا پریدم پشت سر امیر رفت تلفنو جواب داد . دستو پاش می‌لرزید موقع جواب دادن تلفن مدام پشت سرهم می‌گفت الان حالش چطوره ؟ گوشیو قطع کرد نگاش کردم و گفتم چی شده ؟ گفت حال داداشم خوب نیست انگاری بردنش بیمارستان دوتایی سوار ماشین شدیم و رفتیم بیمارستان https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff ادامه_دارد...
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
نمی‌دونم چرا با شنیدن این حرف خون به مغزم نمی‌رسید عصبی بودم حتی نمی‌تونستم درست نفس بکشم با خودم فکر کردم لااقل می‌ذاشت یه سال از مرگ امین بیچاره می‌گذشت بعدش این‌جوری برای ازدواج باهاش سرودست می‌شکست. به بهار و گریه هاش توی عزای امین فکر می‌کردم با خودم فکر کردم شاید حتی موقع زنده بودن امین هم این دوتا با هم‌دیگه رابطه داشتن. دلم می‌خواست سر امیر داد بزنم ولی می‌گفتم چه فایده داره ؟ لباسامو پوشیدم و راه افتادم سمت خونه بهار در رو که زدم از آیفون گفت بیا بالا آبجی. با شنیدن این حرف بیشتر حرصی شدم درو باز کردم و بدون سلام گفتم اگر خواهر خودتم بود این‌جوری سر زندگیش آوار می‌شدی؟ اون امیر نامرد که برادری سرش نمی‌شه تو لااقل یه ذره شرف داشته باش و به خاطر این بچه شیش ماهه یه سال واسه شوهرت صبر می‌کردی . بهار با تعجب بهم نگاه کرد و گفت چی می‌گی؟ گفتم از همه چی خبر دارم از عشق و عاشقی قبل از ازدواج‌تون از این‌که الان می‌خواد تو رو عقد کنه از این‌که همین الان باهم رابطه دارین از کادوی که موقع حاملگی برات فرستاده . نمی‌دونم چرا تا الان صبر کردم و همه چیو به امین خدابیامرز نگفتم ولی از الان ب بعد دیگه طاقت ندارم من که می‌خوام طلاق بگیرم ولی حیف اسم مادر که روی توئه . بهار بهم نگاه کرد و گفت حیف اسم زن که روی توئه و این تهمت‌ها رو داری به من می‌زنی اگر چیزی بین من و شوهر تو بوده واسه چند سال پیش و قبل از ازدواجمه ، من الان جز به دخترم به چیز دیگه‌ای فکر نمی‌کنم . فکر کردی با داغ بیوه بودن و یه بچه شش ماهه یاد عشق و عاشقی گذشته افتادم ؟ من همون روزی که شوهرت گفت به خاطر من برو زن یکی دیگه شو دورشو خط کشیدم الان هم جز برادرشوهر و پسرعمو برام هیچ چیزی نیست.. https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff ادامه_دارد...
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اون جعبه کادو از طرف شوهر من بود شوهرم مرد خوبی بود و عاشق خانوادش جاریم عاشق شوهرش بود و هیچی این وسط جور در نمیومد.... بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir