#سیاست_زنانه
🍃مواردی که بعدازدعوای زن وشوهری باهمسرتان نبایدانجام بدین:
هرگز همسرتان را تحقیر یا سرزنش نکنید این کار مغایر با سیاستهای زنانه در دعوای زن و شوهری است.
به خانواده های هم توهین نکنید.
پای مسائل کهنه را به این مشاجره باز نکنید فقط به همان موضوع دعوا بپردازید.
وسط حرف هم نپرید.
به کاربردن عباراتی مثل تو همیشه یا تو هیچوقت ممنوع است.
با طعنه و کنایه صحبت نکنید بلکه با بکارگیری سیاست زنانه در دعوای زن و شوهری سریعا و با کمال ارامش نظر خود را بگویید.
سیاست زنانه داشته باشین و پس از دعوا قهر نکنین با اینکار نشان می دهید شما فردی منطقی هستید و کینه به دل نمیگیرید.
پس از دعوا سکوت نکنید در مورد حل مشکل بوجود آمده با هم صحبت کنید
🍃همه ی مواردی که در بالا اشاره شد خلاصه ای از بهترین نکات در مورد سیاست های زنانه در دعوای زن و شوهری هست این سیاست زنانه در دعوای زن و شوهری به شما کمک میکند نظرات مخالف خود را مطرح کنید و در عین حال فردی منطقی و عاقل به نظر برسین.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" سرگذشت عاشقانه و واقعی فلک "
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
غروب برگشتم خونه حس عجیبی داشتم خودمو صاحب خونه میدونستم نه اینکه مغرور بشم عوض بشم ولی یجوری بو
تب لرز داشت اون شب حال اسما هم خوب نبود محمد بالاسر آقای تاجیک بود و منم کنار اسما جون
نصفه های شب بود خوابم نبرده بود صدای سرفه آقای تاجیک اومد یادمه بچگیمون اگه سرما میخوردیم مامانم برامون جوشونده درست میکرد رفتم آشپزخونه منم درستش کردم ریختم لیوان از پله ها داشتم میرفتم بالا گندم منو دید اومد نزدیک تر گفت اون چیه
جوشونده اس برا آقا....
ابرو گره کرد گفت خودم میبرم از دستم گرفت رفت اتاقش
صداش میاومد ببینم جوشونده من خوبت میکنه یا داروهای شیمایی آقا دکتر منظورش محمد بود آقا محسن سرفه ای کرد گفت وای ولم کنید گندم رفت نشست رو تخت کمی بعد محمد اومد بیرون در بست نگاهش افتاد بهم بهش لبخند اجباری زدم گفتم محمد حال مریضیت چطوره
محمد والا چی بگم حال جسمیش بده ولی انگار گندم رفت حال جِن.... کنی سکوت کرد انگار خجالت کشید از حرفی که میخاست بزنه گفت هیچی بابا براش جوشونده درست کرده داره میده بهش بعد همینجوری که میرفت اتاقش گفت خدا کنه خواهر برادر دار نشیم .....رفت اتاقش
حسودی کردم نمیدونم شایدم غیرتی شدم رفتم در زدم بدون اینکه منتظر اجازه ورود بمونم رفتم تو دیدم یا ابلفض گندم رو تخت به پهلو دراز کشیده از قصد دامنشو داده بالا داره با موهای آقای تاجیک که نیمه هوشیار بود بازی میکرد عصبی گفتم داری چکار میکنی گندم هول شد نشست گفت به تو جه از تن صدام آقای تاجیک بیدار شد متعجب بهم نگاه میکرد با حرص گفتم من جوشونده رو درست کردم بیارم آقا بخوره که حالش بهتر شه نه اینکه شما بزارین کنار تخت خودتون یه وری بخوابین دامنتو بدی بالا ....
گندم که انتظار این حرفهارو ازم نداشت چشم نازک کرد گفت بتوجه هااا ....
گفتم گندم خانوم شما فقط بیوه برادر آقا تاجیک هستین همین !!!!!
نمیدونم چرا این حرفو بهش زدم ولی گندم از این حرفم سواستفاده کرد خودشو مظلوم نشون داد و با گریه نمایشی رفت اتاقش
رفتم جوشونده رو برداشتم گفتم بفرماید آقای تاجیک یه نگاهی بهم انداخت گفتم لطفا ...
آقای تاجیک لبخندی زد گفت انتظار حسودی ازت نداشتم ....
نگاهش کردم دلم میخاست بگم من مگه آدم نیستم ....
آقای تاجیک گفت اون عقد فقط قراردادی درسته سهیلا...
گفتم شما زن دارین اسما تو اون اتاق زنی که عاشقش هستی ...
آقای تاجیک سکوت کرد بی حرف جوشونده رو خورد لیوان برداشتم خواستم برم بیرون که صدام زد گفت سهیلا...
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-میگفت..
اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی،
پروردگار
هم هنگام ارتکابشدنِ
گناهان برای تو ایجاد مانع میکند..✨
@vlog_ir
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃همیشه از خودتون تعریف کنین مثلا موقع برگشت از عروسی به شوهری بگین از همه خوشگلتر بودم یا لباسم خیلی شیک بود و ازش تشکر کنین.
@vlog_ir
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃عکس دو نفره زیاد داشته باشین، حتی شده توی خونه عکس بگیرین. باعث صمیمیت میشه.
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خداجونم
تو ، معمولا چه وقتهایی خدا رو شکر میکنی؟
بعد از نعمتهاش؟
مثلا غذای روزانه، درآمـ.ـد ماهانه؟
حالا بیا و گاهی ، موقعی که یه چیزی نمیشه و نمیخواد
و نمیده، شکرش کن.
گاهی اصرار میکنی و تلاش می کنی و زمین و زمان رو
به هم میبافی که بشه و نمیشه آخرش.
تو با دنیا لج میکنی . با خودت و به همه چیزهایی که هستند
ولی وسط خواستن تو ، کمرنگ و ترسیده از خشمت، اجازه
ندارند خودشون رو نشون بدهند، با همه لج کردی!
بعد ... خیلی بعد شاید، خداوند غافلگیرت می کنه و تو، می
شینی به قضاوت روزهایی که گذشت ، لحظه هایی که گذشت
و عمری که گذشت!
خدا، گاهی از روش های عجیبی برای نشون دادن آینده به
تو استفاده می کنه.
قبول دارم سخت میگذره، تلخ میگذره ، ... ولی وقتی میگذره
و تو ، عین شن کف رودخونه بعد از طوفان، آرام می
نشینی کف بستر رود، همون لحظه های آرامش، به یاد لج
و لجبازی های خودت بیفت.
یه کمی توی خلوت خودت خجالت بکش.
یه کمی ذوق کن، یه کمی گریه.
ولی بیشتر از همه،
از همه وقت،
از همه حال شکرش کن.
به زبون دلت شکرش کن.
ببین با ندادنش، نخواستنش، چه چیزایی بهت بخشیده!
بهش اعتماد کن.
یه چشمکی هم بزن به اون چیزایی که داری و مدتیه که
نمیخوای از داشتن اونها لذت ببری!
برو، شکر کن و شاد باش.
بهش اعتماد کن.
به نداده هاش، بیشتر از داده هاش اعتماد کن.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
🍃وقتی مانتو یا شال میخرین و میاین خونه. برین تو اتاق و تیپ بدحجاب بزنین تا شوهرتون شما رو این مدلی ببینه. برای خیلی از مردا لذت بخشه
@vlog_ir