فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ حمله تروریستی به مسجدی در عمان
🔹رسانههای خبری از تیراندازی در اطراف مسجد امام علی(ع) واقع در منطقه وادی الکبیر در مسقط عمان خبر دادند.
🔹شبکههای اجتماعی ویدیویی از این حمله منتشر کردند که صدای تیراندازی ممتد از محل حادثه به گوش می رسد.
🔹هنوز هیچ شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته اما پلیس سلطنت عمان با تائید این حمله از آن به عنوان یک حادثه تیراندازی یاد کرده که بنا بر اعلام پلیس در این تیراندازی، ۴ نفر کشته و چندین نفر دیگر زخمی شدند.
🔹برخی رسانهها گزارش دادند اکثر قربانیان این حمله تروریستی از اتباع پاکستانی هستند که در حین وقوع این تیراندازی مشغول عزاداری برای امام حسین(ع) در این مسجد بودند. برخی منابع خبری گزارش دادند که در این حمله تروریستی دست کم ۲۰ نفر شهید و زخمی شدهاند.
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
🔻 طرماح، نرو! حسین تنهاست...
🔸 طرماح آدم بدی نبود؛ از یاران علی علیهالسلام بود. در مقابل معاویه خضوع نکرد و او را امیر مومنان ندانست. در میانه راه، حق را تشخیص داد و به امامش پیوست؛
🔹 خبر شهادت "قیسبنمسهر صیداوی" را او به حسین علیهالسلام رساند. راه بلد حسین به سمت کوفه بود. در حق حسین خیرخواهی کرد و گفت به کوفه مرو!
🔸 طرماح به قصد شهادت آمده بود و لشکر عظیم کوفه را قبل از حسین دیده بود و می دانست پایان همراهی حسین شهادت است.
🔹 طرماح اولین اشعار روضه برای حسین را قبل از واقعه گفت. که هنوز که هنوز است اشعارش خوانده میشود.
🔸 طرماح ادب هم کرد و برای بردن آذوقه برای عیالش از امام اجازه گرفت. طرماح بعد از اجازه امام علیهالسلام اشکانش جاری شد و گفت:
"من این خانواده را میشناسم، به این راحتیها به کسی رو نمیزنند، ببین حسین چقدر غریب شده است که به من میگوید زود برگرد"
🔹 طرماح فقط و فقط حرف دل امامش را نفهمید و از قافله شهدای کربلا باز ماند؛
🔸 حسین علیهالسلام به طرماح گفت، برو فقط زود برگرد و طرماح از احوالات حسین باید میفهمید که این حرف یعنی: "طرماح، نرو، حسین تنهاست"
سید مصطفی آلعلی
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
هدایت شده از صدای ایران | VOI
35.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإِْمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ
سلام روز عاشورا
سلام روز غمبار اوج بی معرفتیهای کوفیان .
سلام تشنگی طفلان
سلام شمشیر و سنان
سلام روز بی عباس
سلام مادر نالان ، خواهر گریان ، کودک عطشان
سلام تیر سه شعبه
سلام گلوی علی اصغر شش ماهه
سلام ای داغهای تازه ، نو به نو
سلام زینب ..سلام.زینب
سلام ای رنج اسیری حرم نشینان حسین (ع)
سلام آسمان بی باران ، ای فرات خجلت زده
چه گذشت دیروز ..... چه خواهد شد امروز ،
سلام نماز ظهر خونین عاشورا
سلام صدای ممتد گریه
سلام مردهای سر در گریبان
سلام زنان شیر خواره مرده
سلام اشک
سلام زمزمه های ریز ریز و اشک آلود
سلام عزای حسین
سلام داغ بر دل نشسته تاریخ
سلام شام غریبان
سلام شمعهای گریان سلام🏴
صدای ایران | VOI
🔻عاشورای ١٣١۶ و جشن تولد رضاشاه
🔹ضدیت علنی و سخت با دین و مظاهر دینی و مذهبی، یکی از ویژگیهای سلطنت رضا شاه بود. در مملکتی که دیانت با پوست و گوشت مردمش عجین بود، کشف حجاب اجباری، ممنوعیت لباس روحانیت و ممنوعیت برگزاری مجالس عزاداری امامحسین(ع)، که همهاش به زور سرنيزه بود، شاه را نزد مردم منفور کرده بود.
🔹در مقابل این ممنوعیتها، ٢۴ اسفند هر سال که روز تولد رضاشاه بود، مراسمهای رسمی جشن و کارناوال شادی برقرار بود. اسفند ١٣١۶ در حالی که یک سال از ممنوعیت سفت و سخت برقراری مجالس عزای اهلبیت میگذشت، تولد شاه با ایام شهادت امامحسین علیهالسلام همزمان شد. ٢٢ اسفند عاشورا و ٢۴ اسفند سالروز تولد شاه و شصت سالگی اش بود. روزنامه اطلاعات که آن سالها تقریبا تنها روزنامه سراسری ایران بود و پیش از ممنوع شدن عزاداری محرّم، هر سال آگهی مراسمها را چاپ میکرد، از برگزاری جشنها و آذین بندی و چراغانی میادین و خیابانها خبر داد. به گزارش این روزنامه، در وسط میدان سپه که قرار است به زودی مجسمه رضاشاه نصب شود، تاج بزرگی قرارداده شده که با چراغهای الکتریکی آذین بندی شده و نورافشانی میکند.
🔹صفحه اول روزنامه اطلاعات ٢۵ اسفند هم مثل روز قبلش به اخبار جشن های تولد شاه اختصاص داشت. به نوشته این روزنامه، رضاشاه مثل اعیاد رسمی از صبح در کاخش میزبان مقامات کشوری بوده که برای تبریک و شادباش تولدش میآمدند. از ساعت هشت شب هم مراسم رسمی جشن و شام در کاخ گلستان با حضور مقامات کشوری و محمدرضا ولیعهد و شخص شاه برقرار بود و ساعت دوازده و نیم شب پس از آتشبازی به پایان رسید.
🔹وقتی روزنامه اطلاعات اینها را نوشت و منتشر کرد، سه روز از عاشورا گذشته بود. در این ایام مردم داشتند در سرداب خانهها روضههای خانگی مخفیانه برگزار میکردند و با دیدن جشن و شادی تولد شاه در این ایام، شاید این فراز زیارت عاشورا را با سوز بیشتری زمزمه میکردند: و هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
▪️روز دهم . آه از روز دهم
آنچه در روز دهم گذشت ، نتیجه همان رفتار و کرداری است که هم جبهه حق و هم جبهه باطل قبل از روز دهم محرم سال ۶۱ داشتند. اگر حر از سپاه ابن زیاد به سپاه سیدالشهدا پیوست و روز عاشورا به شهادت رسید. نتیجه کردار او و احترام او به حضرت در روزهای فبل بود که به حضرت گفت من احترام مادر شما را نگه می دارم . اگر شمر ذاتا به دنبال جنگ با امام بود و سر از بدن سیدالشهدا جدا کرد، ریشه در زنازادگی او بود که مادرش در بیابان در ازای آب از یک چوپان به حرام حامله شد و شمر را به دنیا آورد و اگر عمرسعد علی رغم تمایلش به نجنگیدن با امام بود اما در نهایت در مقابل حضرت ایستاد، ریشه در محبت دنیا و ریاست طلبی او داشت(وعده حکومت ری) و ....
پس درس آخر در دهه اول محرم این است که بودن یا نبودن ما در سپاه حق در هر عصر و نسلی بسته به زمینه هائی است که قبلا ساخته ایم و در روز امتحان کسی در سمت درست تاریخ می ایستد که جوهره خود را برای این آزمون مهیا کرده باشد.
گاه شمار عاشورا
مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری قمری را بهحساب گاهشماری شمسی، مطابق با ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی اعلام کرده است. در سایتی دیدم که اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳+- دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده اند:
🏴۵:۴۷ اذان صبح
امام علیهالسلام بعد از نماز صبح برای اصحاب سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
سپاه دشمن نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
🏴حدود ۶ صبح
امام حسین (ع) دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار و بوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
🏴۷:۰۶ طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرارداد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را بهطرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرید و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهانید؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
🏴حدود ۸ صبح
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوان) های کوفه بود و به روایتی زهیر خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چندنفری دچار تردید شدند؛ ازجمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که درگذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
🏴حدود ۹ صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد و اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی باهم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی. با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکرشده.)
🏴 حدود ۱۰ صبح
بعد از تیراندازی، یسار غلام زیاد بن آبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تنبهتن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
بعدازاین نبرد تنبهتن، حمله سراسری سپاه امام حسین (ع) انجام شد؛ حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیرباران کردند و درآن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
🏴حدود ۱۱
بعدازاین حملات امام دستور تکتک به میدان رفتن را داد. اصحاب باهم قرار گذاشتند تازندهاند. نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن باهم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد بربر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یکبار هفت نفر از اصحاب امام (ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
.
🏴۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چونکه نوشتهاند امام (ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متأثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم
🏴حدود ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعدازآن ساعت شهید شدند؛ ازجمله زهیر و حر.
بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنیهاشم رسید. اولین نفر علیاکبر پسر امام حسین (ع) بود. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم خوانده است و بر بنی هاشم گران آمد. دستهجمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد. فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پسازاین هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
.
حدود ۱۴
۲۸ نفر از مردان بنیهاشم شهید شدند: ۷ برادر امام حسین (ع)، ۳ پسر از امام حسن (ع) ۲ پسر امام حسین (ع)، ۲ نوه جعفر بن ابیطالب، ۹ نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از شهدا نوه ابولهب بود.
پس از شهادت حضرت عباس (ع)، امام (ع) گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
حدود ۱۵
امام بهطرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهلبیت، کودک شیرخواره را مقابل دشمن آورد تا آبش دهند اما او توسط تیر حرمله روی دست امام شهید شد.
امام (ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام (ع) آمدند.
امام (ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرئت نمیکرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
۶ عصر🏴
و سرانجام شمر لعنت الله علیه در گودال قتلگاه ......
عمر سعد وقتی جنگ بهپایان رسید، دستور داد راس شهدا را جدا کرده و به کوفه ببرند
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقتل خوانی تکاندهنده شهید آیت الله حکیم به زبان عربی و زیرنویس فارسی
#محرم #مقتل_خوانی
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضهی عصر عاشورا به روایت آیتالله خامنهای
🔺وقتى که زینب رسید آنجا جسد عزیزش را روى زمین گرم کربلا افتاده دید به جاى هرگونه عکسالعملى، به جاى هر گونه شکایتى رفت به طرف جسد عزیزش ابىعبداللَه خطاب به جدش پیغمبر صدایش بلند شد «یا رسولاللَه صلی علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء»...
🏴صدای ایران، صدای ملت بیدار👇
https://eitaa.com/joinchat/1564672000Cd58b0df75b
نوشتهاند زمان شهادت امام حدود وقت اذان عصر بود😭
▪️اذان عصر عاشورای سال ۶۱ ساعت ۱۶:۰۶ بوده است...
یا اباعبدالله
غریب گیر آوردنت 😭
به نیزه ها سپردنت،😭
با هرچی میشد زدنت!😭
جلو چشای مادرت،تشنه سر بریدنت😭
نیزه میرفت و بر میگشت
چشماش باز و بسته میشد😭
هر کس توی مقتل اومد
آنقدر میزد تا خسته میشد😭
یا اباعبدالله
زنده بودیُ
تشنه بودیُ😭
زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کم تر اذیتش کنید 😭
پیراهنش رو نه، میدونید کیِه میخواید هتک حرمتش کنید
آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعدا غارتش کنید 😭
خنجر نمی بره، هیچ کسی قربونی رو تشنه سر نمی بره 😭
هی ضربه میزنه، هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمی بره
انصافتون کجاست هیچکی انگشت و واسه انگشتر نمی بره 😭
حسین حسین حسین