میگفت:
خدایامننمیدونمچجوری
بابندههاتتامیکنی،
ولیبہایننتیجهرسیدم
کہهرکسیروبیشتردوسداری
بیشتربہامامحسینمبتلاشمیکنی:)❤️🩹
@westaz_defa
🌺رمان🌺
#قسمت_هشتم
(خدیجه)
خدمتکار سریع در حیاطو بستو کلونشو انداخت،
حاج اسماعیل از زیر بغل های حاج حاج آقا گرفتو نشوندتش روی تخت،حاجی سرشو تکیه داد به دیوارو خیره به آسمان نیلگون شد! بعدش رفت سراغ خواهرش و بلندش کردوکنار حاجی نشوندواومد نشست کنار خدیجه و سرشو به بغل گرفت و آرومش کرد،ربابه با یک سینی شربت بادرشبو وارد حیاط شدو به دست همه یک لیوان شربت خنک داد تا گلویی تازه کنندوحالشون جا بیاد.استاد
بنابه کارگرانش دستوراتی دادو همگی مشغول به کار شدند. بدون آنکه به روی اهالی خونه بیاره که اتفاقی افتاده،انگارنه خانی اومده و نه خانی رفته.
ربابه خدیجه رو برد داخل اتاقوروی تشکش خوابوندو کنارش نشست تا با احساس آرامش بخواب بره و ماوقع رو به فراموشی بسپره.
حاج حاج آقا و حاج اسماعیل و معصومه چشم دوخته بودن به محمد و کارایی که می کرد!
حاج اسماعیل سرشو برگردوند طرف حاج حاج آقا ،با نگاه حرفهایی بینشون ردوبدل شد ،چنددقیقه بعد حاج حاج آقا چشماشوروهم گذاشت و حرفو تموم کرد
.حاج اسماعیل سری به آسمان بلند کردو خدایا توکل برتویی گفتو رفت کنار محمد بنا ایستاد.
میگم اوستا ، اون حرفو چرا زدی ؟
محمدگوشه ی لبشو به دندون گرفت و از خجالت سرخ شدو سرشو پایین انداخت و چیزی نگفت!
حاج اسماعیل گفت: جوون اونا فردا میان برای دیدن قباله ی ازدواج ، چیکارکنیم ؟می دونی که ول کن ماجرا نیستن! اگه ببینن عقدی در کار نیست ، دخترخواهرمو باخودشون میبرن!تو بد مخمصه ای گیر کردیم! باید راه چارهای پیدا کنیم.یعنی باید اون قباله همین امروز تودستمون باشه، وگرنه رسوایی این خونواده حتمیه!
محمد سراپا گوش بود اما چشم از زمین برنمی داشت!
جوابت چیه ؟سکوت نکن، ترو به همین وجدان بیدارت حرف بزن ،سکوتت زهریِ که به جانم می ریزه . همین وجدانی که نجاتمون داد. قبول می کنی همین الان یه عاقد بیاریم و یه عقد سوری با خدیجه بکنی ؟آره مردجوون؟ می دونی که سکوتت دردی رو درمون نمی کنه و نمک به زخممون می پاشه. می دونم حیا می کنی.می دونم برای تو سخته دختری در ضمن عقدت باشه ولی زنت نباشه.اما فعلا این بهترین راه حله!نه فقط بهترین ، که تنها راه حله! میدونم که این به دور از رسمورسومات مرسوم دربین ما ترک هاست،اما قرار نیست رسمأزنوشوهربشین،فقط تازمانی که این غائله بخوابه خدیجه امانت دست توباشه.من هیچ آشنایی با تو و زندگی شخصیت ندارم ،اما یه حسی بهم می گه که بهت اعتماد کنم، و مطمئنم از این اعتمادم پشیمون نمیشم.راستشو بخوای من قبلاً در این مورد با خواهروشوهرخواهرم حرف زدم و به سختی راضیشون کردم ، خودت یه مردی ومی دونی شکستن غرور یه مرد یعنی چی ؟ حاج حاج آقا مرد سرشناسیه قبولش براش تلختر از زهر هلاهل بود که برای دخترش از مردی خواستگاری کنه.اماپای آبرو وسطه.البته خدیجه هیچی ازاین تصمیم ما نمی دونه و نمی دونیم چه عکس العملی نشون می ده، که البته فک کنم بااین اوضاع اونم چیزی نگه. کنار تو بودن براش تواین آشوب بهترین گزینه س. اوس محمد نمی گم جبران می کنیم این محبتی رو که در حق ما می کنی که بااین روحیه ی جوانمردی که امروز در تو دیدم می ترسم بهت بربخوره، ولی هر خواسته ای الا ازدواج همیشگی و رسمی باخدیجه داشته باشی فقط کافیه بگی .که انجام شده خواهی دید. اوس محمد ظهر شد داره دیر میشه.بله رو بگو و نجاتمون بده!
@westaz_defa
📔 مجموعه کتاب هایی که در سه سال اخیر توسط معاونت زنان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های استان آذربایجان غربی به حول و قوه خداوند متعال از زنان دفاع مقدس استان به چاپ رسانده است
امید که با یاری خداوند متعال بتوانیم قدم های بهتری برداریم 🍃
@westaz_defa
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️اگر ملت ببینند شما مسئولین ، عوضی از آب درآمدهاید ، با شما همان میکنند ، که با شاه کردند!
#بهشتیوم
🇮🇷@westaz_defa
آیت الله حائری شیرازی(ره):
این خیال محالی است که انسان بتواند با حفظ آبرو قدمی برای اسلام بردارد!
در جنگ گرم انسان باید جمجمهاش را به خدا عاریه دهد و در جنگ نرم باید آبرویش را بدهد.
@westaz_defa
4_5848436892286063055.mp3
11.01M
گفته بودم که دل به کَس ندهم؛
تو رُبودی به دلرباییها!
@westaz_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی:
هروقت در سختیهای جنگ، فشارها بر ما حادث میشد...
#حاج_قاسم
@westaz_defa
مهتدی کلاشینکف سرکرده گروهک تروریستی کومله به مراسم اهدای جایزه صلح نوبل در نروژ دعوت شده
@westaz_defa
سرتیپ یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن: در صورتی که غذا و داروی مورد نیاز وارد نوار غزه نشود، از عبور کشتیهایی که به سمت رژیم صهیونیستی از هر ملیتی باشند، جلوگیری خواهیم کرد.
@westaz_defa
«وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ…»
خدا به هر شخص لایقی بهاندازۀ لیاقتش میدهد.
•هود-۳
@westaz_defa
یه عزیزی میگفت:
هروقت احساس کردید از امام زمان،
دور شدید و دلتان برای آقا تنگ نیست،
این دعای کوچک را،
در قنوتهایتان بخوانید:
"لَیِّن قَلبی لِوَلیِّ اَمرِک"
یعنی خدایا دلم را برای امامم نرم کن!
چقدر تو طول شبانه روز نیازداریم
مدام تکرارکنیم؛
لَیِّن
قَلبی
لِوَلیِّ
اَمرِک...
@westaz_defa
«آدم وقتی واقعاً قدر بقیه رو میدونه که یه چند سالی از مرگشون بگذره.»
@westaz_defa