4_5890856549101867705.mp3
8.63M
قدر زیباییِ تو ترانه دارم
#بامن_بشنو
@westaz_defa
یہجـآیی . . . انگآرخـدآیوآشدرگوشـتمیگہ: "إنّۍأنارَبٌّڪ"
@westaz_defa
نمیدانم دیگر اوضاع باید
تا کجا پیش برود
که شکل “اضطرار” بگیرد!
یابنالحسن؛
ما را ببین…
توانی برایمان نمانده،
طاقت “اضطرار” نداریم!
«مَتیٰ تَرانا وَ نَراك؟»
@westaz_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️تصّورِ عاشقانههای تو در محراب، هوش میبرد از هشیاریام...
سلام بر رکوع و سجودت، که بهشت بندگی است.
✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❤️ روز شانزدهم چلّه زیارت آل یس به نیّت فرج (پنجشنبه)
⏳ ۲۴ روز مانده به نیمه شعبان
#تا_همیشه_سلام
@westaz_defa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوای برفی ارومیه هم اکنون🌨❄️☃️
12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای خاطره انگیز زندهیاد جمشید جم، خواننده آهنگ «یار دبستانی» در دانشگاه گیلان در سال ۱۳۸۹
@westaz_defa
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه پیاده شدن امام خمینی از هواپیما در فرودگاه مهرآباد
@westaz_defa
#نذر_قربانی
امام صادق (ع) می فرمایند:همانا قربانی گناهان صاحبش را می ریزد و باعث آمرزش آنها می شود.
🌕۲۴روز به نیمه شعبان باقی مانده و می خواهیم با کمک شما دوستداران اهل بیت برای سلامتی آقا امام زمان(س) و اطعام نیازمندان قربانی در نظر گرفته و در بین نیازمندان پخش کنیم. در صورت مشارکت هر چند با مبلغ کم ما را در امر یاری نمایید🌱
#قربانی_مهدوی
شماره کارت جهت واریز ی
۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۲۰۸۹۱۹
مرکز نیکو کاری حضرت فاطمه (س)
🌺 رمان 🌺
#قسمت_هشتادو_سوم
(رسول)
دولت چرا شامونمیاری؟مگه نمی دونی من دیرشام بخورم ،شب اذیت میشم.شامت آماده نیست؟شامِ من آماده س،منتظر رسولم.مگه رسول امشب شیفتش نیست؟نه نیست!رسول تو حمومِ.خب صداش کن بیاد،شاممونو بخوریم.باشه . رسول،رسول. بله مادر.کِی تموم میشی؟آقات اومده.منتظرتوئیم که شام بخوریم.اومدم مادر.عجله کن پسرم،از گشنگی صدای پدرت دراومده.آخراشِ چنددقیقه ای درمیام.پس من برم سفره رو بندازم ؟شما بخورین،من حالاکاردارم،باید موهامو سشواربکشم.شام آقاموبده بخوره.
سلام آقا.سلام پسرم.هواسردِلباس گرم بپوش،بپوشون خودتو،سرما می خوری.چشم آقا.مادرپیرن مشکی من کو؟شستمش گذاشتم چوب رختی.دستت دردنکنه.دولت چراگریه می کنی؟نکنم؟برادرجوانم تو دست حزب کومله شکنجه ها شده.گریه نکن مادر،انتقامشومی گیریم.امان ازدست برادراوبرادرزاده های این زن.همش جنگ،همش جبهه،ول کنین بابازندگیتونوبکنین،این پسرم که قاطی اوناشده.آقامگه من چیکارکردم؟چیکارکردی؟تواین سنِّ نوجوانیت ،مثل دایی ها و پسردایی هات،عاشق انقلاب اسلامی وامام خمینی که هستی،از فعال ترین بسیجی های پایگاه محله (شاهرخ آباد) که هستی.عاشقانه و خالصانه و آگاهانه و بی جیره و مواجب خدمت می کنی،توتموم راه پیمایی ها و تظاهرات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشییع جنازه شهدا حضوری فعال و مستمرکه داری، شبها یکی درمیون میره کشیک وای می ایستی وتاخودِصبح اسلحه رو دوشِت محله رو می پایی،دیگه می خواستی چیکارکنی؟ توپایگاه مسجد محله شبو تا صبح جلوی مسجد و اطراف محله کنار جوونایی که اسمشونو بسیجی داوطلب گذاشتن نگهبانی میدی،که اشرار و منافقین از خدا بیخبر نتونن به انقلاب و مردم آسیب بزنن.پسرم منم موافق کارای توأم،منم امنیت کشورمودوست دارم،منم خوشم میاد که پسرم برای کشورش احساس مسئولیت می کنه،اما یه خورده م به فکر مادرت باش،چشمای مادرت بخاطرگریه برای دائی پرویزت کاسه ی خون شده،بادیدن پیرن مشکی عزای تو برای دائیت گریه می کنه،نگرانش نکن،نگرانمون نکن،بابا.آقانمیشه که دست رو دست بزاریم،تا دشمنان داخلی و خارجی هرکاری دلشون خواست سرمون بیارن.تازه من که جبهه نمی رم،همین پشت خونه مونم،خوبِ حالاخونه مون چسبیده به دیوار مسجد،یعنی اگه بخوایین صدامم کنین ،صداتونو می شنوم.اگه جایِ دایی غفارو زندایی رقیه بودین چیکار می کردین،که هردوپسراشون از همون سال ۵۸ یه پاشون توجنگِ با کموله هاس ،یه پاشونتو جبهه هایِ جنوبِ.قبلِ انقلابم که همراه دایی ستار ودایی پرویز خدابیامرزودایی غفار همش فعالیتهای ضد شاه می کردن.رسوللللل بس کن ،بااین حرفها مادرت اذیت میشه ، چشم پدرِ من،چشم آقا.دیگه لام تا کام حرف نمی زنم.فکر می کنی یعقوب کارِ خوبی کرده رفته جبهه؟اون از مادرش که همش ۱۰ماه از مرگ برادرش مرحوم آقا رضا می گذره،اینم از پدرش که داغ پرویز خدابیامرزوتودلش داره،رسول دقت کردی دایی غفارت تواین چندهفته چقدرشکسته شده!؟می دونی چرااااا.خب بله آقا سخت مرگ برادر.دِنمی دونی.یعقوبم نمی دونه که اگه می دونست مرهمزخم دل پدرش میشد نه اینکه نمک بپاشِ روزخمش.آقاغفار هم برادر هم پسرشو از دست داده،ظاهرا یه عزیزوازدست داده اما عزادار دو عزیزِ،پرویز برا اون دونفر بودنه یکنفر،هم پسر بود همبرادر.اما یعقوب چیکار کرده باهاشون ،بیچاره ها نه شب دارن نه روز ،خدا به دادشون برسه.انگاردارم آب توهاون می کوبم ،درست می گم رسول؟ خب معلومِ از این نگاهت ،این سکوتت،چی تومغزت می گذره،،حالا هرچقدرم من بگم بی فایده س ،می گن ها حلال زاده به داییش می ره ،توعوض داییِ تنی ت(رضابانی فطینی) به دایی ناتنی ات رفتی.بشین غذاتو بخور،بحث ما بی فایده س.مادر غذامومی کشی،بدجور گشنمه.آره پسرم ،غذاتوگذاشتم رو بخاری گرم بمونه.دستت درد نکنه ،عجب بو و بَرَنگی راه انداختی،آبگوشت قورمه،دستمریزا دولت خانومم.بخورپسرم نوشِ جونِت.مادر آبشو زیادبریز می خوام تیلیت کنم،بعدِ حموم گشنگیم بیشتر شده.
مشهدی علی،صدای رادیوتوکم کن مثل اینکه درمی زنن.اطاعت دولت خانم ،کم کردم. آره در می زنن.پاشم دروباز کنم.نه مادر بشین من میرم.نه تونرو ،تازه ازحموم دراومدی سرما می خوری.کاپشن می پوشم ،طوریم نمیشه،من دیگه باید مرده باشم اینوقتِ شب من خونه باشم مادرم بره دروبازکنه.خیراز جوونیت ببینی پسرم.
واه واه واه چه سردِ،گوشام یخ کرد.چرا شلوار بیرونومی پوشی ؟دوستم اومده دنبالم ،برمی گردم.یعنی چی دوستم اومده دنبالم؟بشین غذاتو بخور،توفقط تیلیتِ آبگوشتتوخوردی. برمی گردم،برام نگه دار.پسرتوکه امشب نوبتِ کشیکِت نیست،کجا می ری؟آقانوبت کشیکم نیست،میام،ببینم چیکارم دارن!چیکارت می تونن داشته باشن،میری میشینین حرف می زنین دیگه.رسول زود بیایی ها. چشم مادر.بیخودی الکی قول نده ،دولت این میره اگه تاصبح برگرده ها من اسمموعوض می کنم.خداحافظ،بروبه سلامت.
@westaz_defa